داستان قراردادی که لایه اُزن را نجات داد

کشف «سوراخ اُزن» در سال ۱۹۸۵ منجر به یکی از بزرگ‌ترین قراردادهای محیط‌زیستی جهان شد، قراردادی که هنوز الگویی برای حل مسائل جهانی است.

به گزارش خبرگزاری ایمنا و به نقل از نیچر، در ماه می سال ۱۹۸۵، دانشمندان نخستین شواهد قاطع از کاهش چشمگیر لایه اُزن در ارتفاعات بالای آسمان قطب جنوب را منتشر کردند.

نگرانی‌ها نسبت به تأثیر مواد شیمیایی فلوئوردار، که در وسایل مختلفی از جمله اسپری‌ها تا یخچال‌ها استفاده می‌شدند از دهه قبل وجود داشت. این لایه در ارتفاع ۱۵ تا ۳۰ کیلومتری زمین با جذب بخش بزرگی از تابش فرابنفش خطرناک خورشید، نقش حیاتی در حفاظت از موجودات زنده دارد. در آن زمان، بسیاری از دانشمندان کاهش اُزن را یک مشکل بلندمدت می‌دیدند که در طول قرن بعدی ظاهر خواهد شد، اما گروهی از محققان بریتانیایی به رهبری جو فارمن در مرکز پژوهشی آنتارکتیک کمبریج ثابت کردند که سوراخ در لایه اُزن آنقدر بزرگ شده که دیگر نمی‌توان آن را نادیده گرفت.

این کشف صدمات زیادی به جامعه علمی و جهانی وارد کرد و منجر به یکی از موفق‌ترین توافق‌های بین‌المللی در تاریخ محیط‌زیست یعنی پروتکل مونترال شد. این قرارداد در حالی به وجود آمد که دنیا همچون امروز درگیر اختلاف‌های عمیق سیاسی و اقتصادی بود، با این حال توانست نظر تمامیت جهانی را جلب کند.

روند کشف خطرات این مواد شیمیایی از دهه ۷۰ آغاز شد. در سال ۱۹۷۴، دو شیمی‌دان معروف به نام‌های ماریو مولینا و شِرود رولند، خطرات کلروفلوئوروکربن‌ها (CFCs) را برای لایه اُزن فاش کردند. پیش از آن‌ها، جیمز لاولوک با اختراع دستگاهی به نام دستگاه تشخیص الکترون، امکان ردیابی غلظت بسیار کم مواد شیمیایی در جو زمین را فراهم کرده بود. مولینا و رولند نشان دادند که CFCها که در صنعت به دلیل پایداری و نبود واکنش‌پذیری شیمیایی مورد استقبال قرار گرفته بودند، در ارتفاعات بالای جو تجزیه می‌شوند، این فرایند اتم‌های کلر آزاد می‌کند که با مولکول‌های اُزن واکنش نشان می‌دهند و آن را از بین می‌برند.

این کشف در دوره‌ای رخ داد که آگاهی‌های محیط‌زیستی در جهان رو به افزایش بود؛ ایالات متحده یکی از نخستین کشورها بود که در سال ۱۹۷۸ مصرف CFCها را در اسپری‌ها ممنوع کرد. دولت‌ها شروع به گفت‌وگو برای طرح جمعی برای متوقف کردن این خطر کردند. در مارس ۱۹۸۵، چند هفته پس از انتشار مقاله فارمن، بیش از ۲۰ کشور قرارداد وین برای حفاظت از لایه اُزن را امضا کردند، این قرارداد دولت‌ها را موظف می‌کرد تا انتشار مواد کاهنده اُزن را تا حد امکان کنترل کنند و زمینه را برای توافق‌نامه‌ای الزام‌آور فراهم کنند، این توافق‌نامه همان پروتکل مونترال بود که در سال ۱۹۸۷ به تصویب رسید. بر اساس آن کشورها تعهد کردند تولید و مصرف بعضی از CFCها را تا سال ۱۹۹۹ به نصف سطح سال ۱۹۸۶ برسانند.

این پروتکل بنیان یک داستان موفقیت‌آمیز را پی‌ریزی کرد. بر اساس آمار ۲۰۲۴، انتشار جهانی اصلی مواد کاهنده اُزن نسبت به اوج آن در سال ۱۹۸۹، ۹۹ درصد کاهش پیدا کرده است، لایه اُزن نیز به سمت بازگشت به وضعیت قبل از سال ۱۹۸۰ حرکت می‌کند و این بازگشت تا میانه قرن آینده کامل خواهد شد، اما هنوز کارهایی باقی مانده است؛ دولت‌ها باید پایش مواد کاهنده اُزن را ادامه دهند و راه‌هایی را که به تولید غیرمستقیم این مواد منجر می‌شود را ببندند، این شامل موادی است که به‌عنوان خوراکی برای تولید محصولاتی همچون تفلون به کار می‌روند، همچنین باید زمانی که یخچال‌ها و دیگر تجهیزات قدیمی دور ریخته می‌شوند، این مواد را به‌طور منظم بازیابی کنند.

پروتکل مونترال همچنان الگویی برجسته برای حل مسائل جهانی است. این مدل به حدی موفق بود که با سرعت در مسئله دیگری که در حال ورود به آگاهی بین‌المللی بود، به کار گرفته شد. در سال ۱۹۹۲ کنوانسیون چارچوب سازمان ملل متحد درباره تغییرات آب‌وهوایی (UNFCCC) با هدف جلوگیری از دست‌اندازی خطرناک انسانی به سیستم آب‌وهوایی به توافق رسید.

در دهه‌های اخیر، محققان زیادی به بررسی پروتکل مونترال و عوامل موفقیت آن پرداخته‌اند، بخشی از موفقیت آن در ساختار خود قرارداد نهفته است. این توافق با یک استراتژی نادر در سیاست عمومی آغاز شد؛ ابتدا آرام و ملایم حرکت کرد، سپس با تجربه کردن آموزش دید، اعتماد ذی‌نفعان را جلب کرد و در نهایت گسترش پیدا کرد. این رویکرد با ارزیابی‌های منظم علمی و فنی همراه بود که نقش کلیدی در تصمیم‌گیری‌های مربوط به کاهش و سپس حذف کامل مواد مخرب لایه اُزن داشت.

کد خبر 866237

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.