۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴ - ۰۹:۳۱
ترامپ؛ دیوانه یا عاقل؟

چنان‌که فروید می‌گوید، زخم‌های کودکی گاه آن‌قدر عمیق‌اند که سال‌ها بعد، در هیبت رفتارهای عجیب و بلندپروازی‌های بی‌ریشه سر باز می‌کنند، ترامپ، کاریکاتوری از جاه‌طلبی آمریکایی، همان کودکی‌ست که هرگز قد نکشید.

به گزارش خبرگزاری ایمنا، تنها چند ماه از جلوس دونالد ترامپ بر کرسی ریاست‌جمهوری نگذشته بود که طوماری بلندبالا از اظهارات متناقض، شگفت‌آور و گاه کودکانه‌اش پیش روی تحلیلگران گشوده شد. گویی در اعماق وجودش نیرویی مهارناشدنی در تلاطم است، نیرویی که وادارش می‌کند هر روز سخنی نسنجیده، دروغی اغراق‌آمیز یا وعده‌ای توخالی بر زبان آورد تا بار دیگر نورافکن‌ها را به سوی خویش بچرخاند و خوراک تازه‌ای برای تیترهای خبری فراهم سازد.

با نگاهی به گذشته‌اش، می‌توان رد پای عطشی را دید که سال‌هاست آرام و قرار را از او ربوده؛ عطشی برای دیده‌شدن، شنیده‌شدن و در مرکز توجه بودن. مردی که نه برای معنا، که برای شهرت زندگی کرده؛ از فروش پکیج‌های موفقیت تا تألیف کتاب‌هایی با عناوینی عوام‌پسند چون «چگونه مثل یک بیلیونر فکر کنیم». آن‌هم در حالی‌که امپراتوری‌اش، بیش از آنکه بر ستون‌های موفقیت استوار باشد، بر خرابه‌های شرکت‌های ورشکسته و کازینوهای ناکام بنا شده است.

ترامپ؛ دیوانه یا عاقل؟

حتی ورود کوتاهش به دنیای سینما همان صحنه چندثانیه‌ای در «تنها در خانه ۲» بیش از آن‌که یادآور هنرپیشگی باشد، یادآور عطش تبلیغاتی‌اش بود؛ عطشی که نهایتاً برایش جایزه «تمشک طلایی» را به ارمغان آورد؛ جایزه‌ای نه برای درخشش، که برای افتضاح.

ترامپ؛ دیوانه یا عاقل؟

پاسخ شاید جایی میان این دو قطب باشد. او نه کاملاً دیوانه است، نه تمام‌قد عاقل. بلکه آمیزه‌ای‌ست از نادانیِ لجوجانه و فرصت‌طلبی‌ای زیرکانه؛ ترکیبی که در سیاست مدرن، بیش از هر زمان دیگری خطرناک است. نگاهی تجاری به جهان دارد، جهانی که به باور او میدان معامله است: سود، زیان، چانه‌زنی. از مفاهیم عمیق و مبانی «سیاست واقع‌گرا» چیزی نمی‌فهمد، اما در هنر جلب توجه، استادی بی‌بدیل است.

وقتی در توییتر می‌نویسد «در غزه جهنم به پا خواهد شد»، این پرسش پیش می‌آید: مگر اکنون، غزه را بهشت می‌دانید؟ ترامپ چگونه می‌خواهد میلیون‌ها انسان مظلوم را از سرزمین‌شان براند؟ با کدام منطق؟ با کدام وجدان؟ با کدام قانون بشری؟ او نه‌تنها درکی از حقیقت ندارد، بلکه آن‌چنان در توهمات خودساخته‌اش غرق شده که مرز میان خیال و واقعیت را گم کرده است.

درست است که ساختار قدرت در آمریکا شبکه‌ای پیچیده و چندلایه دارد و ترامپ تنها یکی از بازیگران آن است، اما نباید اشتباه گرفت و هیاهویش را بی‌اثر شمرد. او استاد بازی روانی است؛ سخنانش گرچه گاه بی‌معنا به‌نظر می‌رسند، اما می‌توانند افکار عمومی را منحرف، فضا را ملتهب و مسیر سیاست را دگرگون کنند.

دشمن را دست‌کم گرفتن خطاست

درست است که دونالد ترامپ فرمانده کل قوای ایالات متحده است، اما سازمان‌ها و نهادهای دولتی و غیردولتی زیادی در آمریکا وجود دارند که در فرایند سیاست‌گذاری دخالت می‌کنند، بنابراین ترامپ تنها بازیگر قدرت در آمریکا نیست. با این حال، این واقعیت نباید ما را به اشتباه بیندازد که او و سخنانش را ساده‌لوحانه نادیده بگیریم. بیشتر اظهارات او با هدف جلب توجه یا تهدید روانی صورت می‌گیرند و لزوماً بازتابی از واقعیت‌های سیاسی نیستند.

ترامپ فردی هیجانی است و در موضع گیری‌هایش ثبات ندارد

امیرعلی ابوالفتح در گفت‌وگو با خبرنگار ایمنا اظهار کرد: همه موارد از جمله نداشتن سلامت روانی، تحت‌تأثیر بودن از رسانه‌ها، نقش لابیست‌ها و به‌کارگیری سیاست‌های چماق و هویج، در تصمیم‌گیری‌های ضدونقیض او (ترامپ) در این موضوع دخیل هستند. این مسئله به شخصیت ترامپ بازمی‌گردد؛ او فردی هیجانی است که در موضع‌گیری‌هایش ثبات ندارد. به‌طور اساسی سبک کاری او در تجارت هم همین بوده و در سیاست نیز به همین شکل رفتار می‌کند به‌ویژه وقتی موضوع به مذاکرات مربوط می‌شود، چراکه معتقد است طرف مقابل باید در سردرگمی و ابهام نگه داشته شود.

وی افزود: لابی‌گری‌هایی که پشتوانه رأی او هستند، در این رویکرد نقش دارند. برای حفظ محبوبیت و پایگاه رأی خود، این اظهارات را مطرح می‌کند، به‌طور مثال می‌گوید دیوار می‌کشد و همه مهاجران را اخراج می‌کند، حرف‌هایی عجیب‌وغریب که در عمل شدنی نیستند؛ او علاقه زیادی دارد که همیشه در صدر خبرها باشد.

کارشناس مسائل بین‌الملل تصریح کرد: یکی از علاقه‌مندی‌های ترامپ این است که اخبار عجیب و جنجالی مطرح کند تا دیده شود، به‌طور مثال بخواهد خلیج مکزیک را به خلیج آمریکا تغییر نام دهد یا در توئیتر بنویسد که «غزه را به جهنم تبدیل می‌کنم»، اما در عمل توان چنین کاری را ندارد.

ابوالفتح بیان کرد: نمی‌توان روی حرف‌های ترامپ زیاد حساب باز کرد. گرچه او رئیس‌جمهور و نفر اول آمریکاست، اما ساختار سیاسی نیز اهمیت دارد، اینکه هیئت حاکم چه می‌گوید و ساختار قدرت چگونه تعریف شده است. در دور اول ریاست‌جمهوری‌اش این رفتارها را داشت و در دور دوم شدیدتر هم شده است. اظهارات ضدونقیض و هیجانی او همیشه وجود داشته، همچون حرف‌هایی درباره الحاق کانادا به آمریکا یا لشکرکشی به گرینلند که خودش عضو ناتو است!

وی ادامه داد: نمی‌توان گفت که این حرف‌ها کاملاً بی اهمیت‌اند، و نه می‌شود گفت کاملاً مهم‌اند. نمی‌توان با صفر و صد قضاوت کرد. باید در یک کانتکست خاص درباره‌شان صحبت کرد. برخی از صحبت‌هایش قابلیت تحقق دارند، اما بسیاری از آن‌ها منطقی نیستند. مثلاً این‌که بگوید «در غزه جهنم به پا می‌کنم و صاحبش می‌شوم»، اصلاً شدنی نیست.

این کارشناس مسائل بین‌الملل در پایان گفت: او دوست دارد جنگ اوکراین پایان پیدا کند، اما این جنگ یک‌شبه یا دوروزه به وجود نیامده که یک‌شبه هم تمام شود. بعضی از حرف‌هایش را باید جدی گرفت و به آن‌ها توجه کرد، و بعضی دیگر را نباید چندان جدی گرفت.

کد خبر 864090

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.