خاک و خاطره تنها بازمانده زاینده‌رود/ روایت زندگی از لنبان تا شورای شهر

در دومین قسمت از ویژه‌برنامه «غیرعلنی» میهمان مجید نادرالاصلی، رئیس کمیسیون ویژه آب و مناطق کم‌برخوردار شورای اسلامی شهر اصفهان بودیم؛ بررسی دستاوردهای شورای ششم، اقدامات شاخص این دوره، وضعیت بودجه و پروژه‌های شهرداری از محورهای این گفت‌وگو است.

به گزارش خبرگزاری ایمنا، زاینده‌رود مهم‌ترین دغدغه شهروندان نصف جهان است، رودی که روزی حیاتش دائمی بود و جان می‌بخشید، مگر نه اینکه گفته‌اند آب مایه حیات است! درست گفته‌اند چون حالا این رود ملتمسانه در طلب جرعه‌ای آب باید روزها و سال‌ها سر کند تا کامش تر شود و جان موقتی یابد…

همین موضوع مهم‌ترین بخش مصاحبه من با مجید نادرالاصلی عضو شورای اسلامی شهر اصفهان در دومین قسمت از گفت‌وگوهای غیرعلنی است؛ قرار مصاحبه را برای ساعت ۸ صبح روز سه‌شنبه، دوم اردیبهشت تنظیم می‌کنم، به‌طور معمول سه‌شنبه‌ها روز جلسه تلفیق شورای اسلامی شهر است و من پل خواجو، نزدیک‌ترین محل به جلسه تلفیق را انتخاب می‌کنم تا در آنجا با وی مصاحبه کنم.

قدیم‌ترها که جانمان جان داشت، اصفهانی‌ها هم دلشان خوش بود، این ساعت‌ها تب ورزش و نرمش داغ بود، اما وقتی به محل قرار می‌رسم، جز صدای گنجشک و صحبت چند عابر چیز دیگری به گوشم نمی‌رسد، آفتاب هم بر زمین تشنه کف رودخانه می‌تابد و از لابه‌لای ترک‌های بر جای مانده بر کف رودخانه عبور می‌کند و به اعماق زمین می‌رسد، من هم مجبورم کاغذ دستم را بالای سرم بگیرم تا از شدت نور در امان باشم...

میهمانمان از دور قدم‌زنان به سمت ما می‌آید، با هم چندقدمی کف رودخانه را طی می‌کنیم، نفس تازه می‌کند و آرام می‌گوید: «هعی! هعی! …» قصه را از قدیم شروع می‌کند، همان روزهایی که با دوستانش با دوچرخه بعد از مدرسه از کنار این رود پرآب عبور می‌کردند و صفایی داشتند، اما حالا…

حاج مجید نادرالاصلی حالا پا به ۶۶ سالی گذاشته است، وقتی از او درباره محل تولدش می‌پرسم دقیق می‌گوید: «من اهل محله لنبان اصفهان هستم» همان محله‌ای که به نام برادران شهیدش مزین شده است و مسجد لنبانش را کمتر کسی است که نشناسد؛ شاید روزی درباره این محله هم نوشتم، او را از آن سال‌هایی که معاون سیاسی‌امنیتی استانداری اصفهان بود می‌شناختم، اما نه با این جزئیات و امروز از لابه‌لای حرف‌هایش متوجه می‌شوم مسئولیتی در دفتر رهبر معظم انقلاب داشته است، در استان‌های دیگر هم مسئولیت داشته و خلاصه کارکشته است...

و من در دومین قسمت از گفت‌وگوهای غیرعلنی میزبان مجید نادرالاصلی، رئیس کمیسیون ویژه آب و مناطق کم‌برخوردار شورای اسلامی شهر اصفهان هستم.

خاک و خاطره تنها بازمانده زاینده‌رود/ روایت زندگی از لنبان تا شورای شهر

ایمنا: آقای نادرالاصلی کجا متولد شدید و چند سال دارید؟ دارای چند فرزند هستید؟

نادرالاصلی: ۶۶ سال دارم و اهل محله لنبان اصفهان هستم، در همین محله نیز متولد شدم؛ چهار فرزند پسر و ۹ نوه دارم؛ دختر نداشتم، خواهر هم ندارم؛ فرزندانم هر یک در مسیر متفاوتی مشغول به‌کار هستند؛ یکی در شغل اداری، دیگری در بخش خصوصی و دو فرزند دیگرم به‌صورت آزاد مشغول به فعالیت هستند.

ایمنا: آیا تاکنون به فرزندان خود توصیه‌ای کرده‌اید که وارد شورای اسلامی شهر یا شهرداری شوند؟

نادرالاصلی: یکی از فرزندانم پیش از اینکه من وارد شورای شهر شوم، در شهرداری مشغول به‌کار بود، به او توصیه کردم که از شهرداری خارج شود، زیرا به نظرم بهتر بود که در شهرداری نباشد.

ایمنا: روز کاری آقای نادرالاصلی از چه ساعتی آغاز می‌شود و چه ساعتی به‌پایان می‌رسد؟

نادرالاصلی: روز کاری در شورا ثابت نیست و زمان رسمی اداری دقیقی ندارد؛ در دوران خدمتم که حدود ۳۴ سال به‌طول انجامید، همیشه به خود نمره خوبی در انضباط اداری می‌دهم، زیرا به وقت خود احترام می‌گذاشتم و تمام امور محوله را با دقت انجام می‌دادم و همیشه تنها یک شغل داشتم، همچنین زندگی شخصی‌ام را به بهترین نحو ممکن مدیریت کرده‌ام.

کار ما در شورا شامل جلسات رسمی و علنی، کمیسیون‌ها و جلسات دعوتی است، علاوه بر این، بخش دیگری از کار ما به ارتباطات مردمی و محلی اختصاص دارد؛ به‌طور ویژه سه‌شنبه‌ها بین ساعت ۶:۰۰ تا ۶:۳۰ باید در جلسه کمیسیون تلفیق شورا حاضر باشیم و یکشنبه‌ها نیز از ساعت ۸:۰۰ جلسات علنی شورا آغاز می‌شود، سایر روزها بر اساس زمان جلسات مختلف برنامه‌ریزی می‌کنیم.

ایمنا: چه شد که برای شورای شهر اصفهان نامزد شدید؟

نادرالاصلی: پاسخ این سوال کمی دشوار است؛ اصفهان شهری بزرگ، عزیز و پر از ظرفیت‌های قوی و غنی است، اصفهان مردمان بزرگی داشته و تاریخ کهنی را پشت سر گذاشته است؛ این جهان‌شهر به‌عنوان یک نماد شناخته می‌شود.

زمانی جزو مسئولان استان بودم و نه‌تنها در اصفهان، بلکه در سایر استان‌ها نیز فعالیت می‌کردم، ساختار عمومی کشور را به‌خوبی می‌شناسم و نیازهای آن را درک می‌کنم، یکی از ساختارهای مهم کشور قوه مقننه است که افتخار حضور در مجلس شورای اسلامی و شورای اسلامی شهر اتکا به رأی مردم است.

علاقه‌مند بودم در مجلس شورای اسلامی مسئولیت داشته باشم و با اتکا به خداوند و تجاربی که کسب کرده بودم، فکر می‌کردم که ظرفیت لازم را دارم، اما وقتی موضوع شورا و مدیریت شهری پیش آمد، این فرصت برایم ایجاد شد و این افتخار را داشتم که وارد شورای اسلامی شهر اصفهان شوم.

ایمنا: حاج آقا از ویژگی‌های اصفهانی‌ها اهل شعر و ادب بودن است، چه بیتی برایمان می‌خوانید؟

نادرالاصلی: من خیلی اهل ادبیات نیستم، اما زمانی باید اینجا می‌خواندیم: «بنشین بر لب جوی و گذر عمر ببین»، امروز گذر عمر را نمی‌بینید، بلکه گذر حیات را می‌بینید، زیرا حیات زاینده‌رود در حال گم‌شدن است؛ دیگر جوی آب و رودخانه‌ای که بتوانیم در آن حیاتی را مشاهده کنیم، به چشم نمی‌آید؛ امیدواریم این رودخانه به مسیر اصلی خود بازگردد و دوباره جان بگیرد.

ایمنا: حالا که صحبت از زاینده‌رود شد اجازه بدهید سوالاتم را مطرح کنم، وقتی زاینده‌رود را اینگونه می‌بینید، چه احساسی دارید؟

نادرالاصلی: حقیقت این است همین چند روزی که آب در زاینده‌رود جاری شده بود، بسیاری افراد از من می‌پرسیدند: «زاینده‌رود را دیدی؟» پاسخ می‌دادم «نه، زیرا دیدن این وضعیت برایم بسیار تلخ و دردناک است؛ احساس بسیار بدی دارم و حتی تمایلی برای دیدن این رود در زمان خشکی ندارم.»

زاینده‌رودی که تنها برای مدت بسیار کوتاهی در سال آب در آن جریان دارد و برای مدت بسیار طولانی خشک و بی‌جان رها شده، برایم غصه‌آور است، آن‌قدر که حتی وقتی آب در بستر آن جاری و منظره‌اش زیبا شده بود، تصمیم گرفتم اینجا نیایم.

این اندوه برای من فقط یک احساس عادی نیست؛ چیزی فراتر از دلبستگی به یک مکان یا منظره است. وقتی روی بستر خشک زاینده‌رود قدم می‌زنیم، گویی بخشی از تاریخ، بخشی از حیات و مجموعه‌ای از زندگی‌ها را زیر پا لِه می‌کنیم؛ این برای من یک ننگ بزرگی‌ست و تا زمانی که آینده مشخصی برای این رود نباشد، نمی‌توانم به بازگشت حیات واقعی به زاینده‌رود امید داشته باشم.

ایمنا: برای جاری شدن دائمی زاینده‌رود زمان‌های مختلفی مطرح می‌شود، خبری دارید؟

نادرالاصلی: واقعیت این است که برخی نگاه‌ها به زاینده‌رود، بعضاً غیرمنصفانه، غیرعلمی و غیرعادلانه است؛ زاینده‌رود را تنها یک منظر گردشگری، نماد زیبایی یا محل خوش‌گذرانی مردم اصفهان می‌بینند، در حالی که این رودخانه مایه حیات تاریخی، فرهنگی و تمدنی این شهر است، به‌عنوان مثال بنابر بعضی روایت‌ها، پل شهرستان نماد ورودی تاریخی اصفهان است و قدمتی چندهزارساله دارد یا پل خواجو نیز حدود ۴۵۰ سال پیش ساخته شده است، این آثار تاریخی به‌واسطه وجود زاینده‌رود پدید آمده‌اند و امروز با خشک‌شدن این رود، آن‌ها نیز به خاموشی و فراموشی نزدیک شده‌اند.

از سال ۱۳۷۸ در دولت‌های مختلف وعده‌هایی به مردم داده شده، اما به نتیجه نرسیده است، در گفت‌وگو با مدیران مختلف چه در سطح استان و چه در سطح کشور همواره شنیده‌ایم که «خواستیم، اما نشد» و ما تاکنون نفهمیده‌ایم چرا نشد.

ما در اصفهان معتقدیم که باید مدیریت منابع از بالادست کنترل شود، ظرفیت‌های آبی اصفهان باید در قالب واحد یکپارچه‌ای دیده شود و بر این اساس برنامه‌ریزی صورت گیرد، اما این کارها انجام نمی‌شود.

به‌عنوان کسی که تجربه مدیریت کشوری دارد، معتقدم احیای زاینده‌رود دور از انتظار نیست، اما نیازمند همتی جدی، تلاشی فراگیر و نگاهی فراتر از تنگ‌نظری‌های برخی مدیران کشوری است.

اصفهان می‌تواند از ظرفیت‌های درون‌استانی خود منابع آبی جذب کند، حتی می‌تواند هزینه‌هایی را در این مسیر متقبل شود، به شرطی که این هزینه‌ها برای خود استان و در راستای پیشینه تاریخی آن صرف شود نه جای دیگر.

ایمنا: بسیاری از ما در این شهر کنار رودخانه رفته‌ایم و با این رود خاطراتی داریم؛ بهترین خاطره شما از زاینده رود چیست؟

نادرالاصلی: وقتی دانش‌آموز بودم، دبیرستانم انتهای خیابان آبشار بود، هر روز با دوچرخه از مسجد لنبان تا مدرسه می‌رفتم؛ مسیری طولانی را در سرمای شدید، گرمای تابستان و روزهای مختلف سال طی می‌کردم؛ آن روزها خیابان آبشار هنوز تبدیل به خیابانی عریض و شلوغ نشده بود و بیشتر شبیه یک کوچه باریک شهری بود.

آن زمان رودخانه به‌قدری از درختان انبوه و فضای جنگلی احاطه شده بود که حتی رود را نمی‌دیدیم، فقط صدای آب را می‌شنیدیم و سایه درختان را می‌دیدیم؛ زیر پل فلزی، تابلویی با عنوان «شنا ممنوع» نصب شده بود، تابلویی که هنوز هم هست؛ گرداب‌هایی در زاینده‌رود وجود داشت که کسی جرئت نمی‌کرد در آن شنا کند، اما امروز چه؟ امروز رودخانه‌ای داریم که از آن تنها خاک و خاطره مانده است.

رنگی که اکنون کف بستر می‌بینید، رنگ آب نیست، رنگ فرسایش و خشکی است؛ کافی‌ست کمی سطح آن خشک شود، گردوخاکی از بستر بلند می‌شود که به‌طور مستقیم بر سلامت، روحیه و دستگاه تنفسی مردم اثر منفی می‌گذارد.

ایمنا: از پروژه‌های آبی استان چه خبر؟

نادرالاصلی: پروژه‌ای در دولت سیزدهم تحت عنوان «انتقال آب دریای عمان برای اصفهان» آغاز شد، اما بعد پایه انتقال آن روی خلیج‌فارس بنا شد و خرید آب از استان یزد آغاز و موجب شد ترمز کار گرفته شود؛ نمی‌دانم کجای کار ایراد پیدا کرد.

این پروژه را در دو مسیر یا دو فاز تعریف کردند؛ فاز نخست آن انتقال آب از سیرجان بود تا از مسیر کرمان و یزد باشد؛ این کار آغاز شد و به نحو مطلوبی هم ادامه پیدا کرد، اما ما دیگر خبری از آن نداریم.

وعده‌هایی به ما داده‌اند که هنوز محقق نشده است. آب دریا یا آب خلیج‌فارس در فاز نخست باید فوری به صنعت برسد تا بتوانیم برداشت‌ها از سفره‌ها را حذف کنیم؛ دریای عمان آبی باکیفیت، با مقدار خوب و قابل اطمینان دارد؛ این پروژه در حال اجراست و برنامه‌ریزی خوبی هم برای آن شده است، اما همه باید برای آن مطالبه‌گری کنیم.

این کارها انجام شده است، اما نمی‌دانم آقایان دنبال چه هستند؟ دیگران انجامش داده‌اند و اکنون آقایان باید دنباله‌رو آن باشند؛ مدیریت شهری یک حقابه‌بر است و در عمل نباید در تأمین منابع آب دخالتی داشته باشد، اما با استفاده از امکانات مردم و شهر، توانسته است مسیر خوبی را طی کند تا اتفاق مثبتی برای اصفهان رقم بخورد؛ این موضوع مربوط به بخش آب شور و قابل شیرین‌سازی آب دریای عمان است.

راه‌های دیگری هم در اصفهان وجود دارد، به‌عنوان مثال منابع آب جنوب و غرب استان باید در برداشت و مصرف مدیریت شود؛ برداشت‌ها باید کنترل شود تا بتوان آب شرب جمعیت ۵.۵ میلیون نفری استان اصفهان را تأمین کرد.

ترتیب قانونی بهره‌برداری از آب‌های انفال و محیط‌زیست این است که ابتدا سلامت مردم در اولویت باشد و سپس کشاورزی و صنعت، اما ما برعکس عمل کرده‌ایم؛ از صنعت آغاز کردیم و زودتر از همه به صنعت آب دادیم.

حدود هفت ماه پیش، از پروژه انتقال آب دریا به اصفهان بازدید داشتیم، آن زمان می‌گفتند ۴۵ درصد کار پیشرفت دارد، اما از آن روز به بعد دیگر خبری از پروژه نداریم.

ایمنا: دستاورد شاخص شورای ششم را چه می‌دانید؟

نادرالاصلی: دستاوردهای بزرگ بستگی به نگاه‌ها و اولویت‌های ما دارد؛ در مقطعی ممکن است بر پروژه‌های عمرانی نظیر پل‌ها، خیابان‌ها و زیرگذرها تأکید داشته باشیم، اما در مقاطع دیگری تغییر نگرش‌ها و تحولات اساسی به‌وقوع می‌پیوندد.

در شورای ششم این تحولات رخ داد؛ یکی از مهم‌ترین مسائل مطرح‌شده موضوع آب بود که در طول حداقل ۲۵ سال گذشته به‌عنوان معضل اساسی استان مطرح شده بود، توانستیم این مسئله را به‌عنوان محور اصلی توجه مردم، مدیریت شهری، مدیریت استانی، مدیریت کشوری و حکمرانی عالی کشور مطرح کنیم.

از نظر من این موفقیت نتیجه تلاش فردی نبود، بلکه کار شورا بود که این مسئله را به‌عنوان حق مردم اصفهان مطرح کرد و به‌دنبال تحقق آن بود، همین دستاورد یکی از نقاط قوت شورای ششم است.

خاک و خاطره تنها بازمانده زاینده‌رود/ روایت زندگی از لنبان تا شورای شهر

ایمنا: اگر به نخستین روز کاریتان در شورا برگردید، چه توصیه‌ای برای خود دارید؟

نادرالاصلی: بدون اغراق و بدون ظاهرسازی باید بگویم که اگر برای مردم از همه مردم بدون هیچ استثنایی صادقانه و مؤثر کار کنید، جواب مثبت خواهید گرفت، اگر نقصی هم وجود دارد، ناشی از ضعف مدیریت است، چراکه وظیفه ما این است که به‌خوبی عمل کنیم و خروجی مناسبی برای مردم داشته باشیم.

باور دارم که این کار باید مخلصانه و برای رضای خداوند متعال باشد، اگر کار برای رضای خدا انجام شود، دو نوع پاداش در پی دارد، نخست رضایت مردم که منجر به تمجید آن‌ها می‌شود و دوم پاداش معنوی در پیشگاه خداوند که موجب کسب رتبه بالاتر می‌شود؛ کار باید برای خدا و مردم باشد، ما انسان‌های خوب زیادی داریم، اما باید به‌دنبال افرادی باشیم که در عمل کارآمد و فعال هستند.

ایمنا: سخت‌ترین تصمیم شما در شورای ششم چه بوده است؟

نادرالاصلی: هرگاه احساس کردم که حق و منافع عمومی مورد تعرض قرار می‌گیرد، تعارف نداشتم؛ معتقدم اصفهان می‌توانست بهتر از این اداره شود، اما چنین اتفاقی نیفتاد.

سخت‌ترین روزهای کاری من زمانی بوده است که ایده‌هایی داشتم که مورد توجه و شنیدن قرار نگرفت، با این حال به اعتقاد من کار باید انجام شود و کاش انسان بتواند برای خدمت به مردم حتی جان خود را فدای مسئولیت کند.

ایمنا: چقدر اهل فضای مجازی هستید؟

نادرالاصلی: به‌طور معمول از فضای مجازی استفاده می‌کنم، نمی‌توانم بگویم که خیلی کم یا زیاد از آن استفاده می‌کنم، اما اخبار و مسائل عمومی کشور را رصد می‌کنم. نگاه من در این‌باره ممکن است با نگاه بسیاری از افراد متفاوت باشد.

ایمنا: ۲۰ سال آینده اصفهان را چطور می‌بینید؟

نادرالاصلی: هر جا که صحبت از افتخار باشد، اصفهان به‌طور حتم یکی از پایه‌های اصلی آن است و این برای ما بهترین اتفاق است؛ مردم اصفهان و این آب و خاک ویژگی‌هایی دارند که به تعبیر رایج می‌توان گفت «ژنتیکی» است و می‌توانند بهترین‌ها را برای کشور رقم بزنند.

ایمنا: آیا شما با این نظر که برخی می‌گویند در این دوره مدیریت شهری پروژه‌های عمرانی وجود نداشته است، موافقید؟

نادرالاصلی: ابتدا باید تعریف کنیم که پروژه عمرانی چیست؟ یکی از دغدغه‌های من در زمان مسئولیت پیشین در استان اصفهان «محله حصه» بود، مردم این محله همیشه در غصه و نگرانی بوده‌اند و مشکلات زیادی داشته‌اند؛ ما به‌طور واقعی، بدون تشریفات و نه برای نمایش تلاش کردیم گره از مشکلات مردم این محله باز کنیم؛ پس از سه سال پیگیری نیمه دوم سال ۱۴۰۳ پروژه مجموعه پل‌ها و زیرگذر بزرگراه شهید رئیسی آغاز شد که امیدواریم طی یک سال به نتایج مطلوبی برسد.

احداث خط اول متروی اصفهان حدود ۱۷ سال طول کشید، اما مسیر خط دو از خیابان دارک آغاز شد و این اقدام موجب می‌شود که دارک در آینده ورودی اصلی اصفهان شود.

برای بهره‌برداری از خط دو مترو مشکلات مالی داریم که در صورت رفع این مشکلات پیش‌بینی می‌شود تا خرداد ۱۴۰۴، فاز نخست این خط قابل بهره‌برداری باشد، به‌دلیل مشکلاتی که در تأمین قطارها از طریق تعاملات بین‌المللی داشتیم، پروژه با تأخیر روبه‌رو شد.

دومین پروژه بزرگ شهر اصفهان «رینگ چهارم ترافیکی» است که با وجود مشکلات تملیکی فراوان، در حال حاضر بخش عمده‌ای از آن در آستانه تکمیل قرار دارد؛ این رینگ می‌تواند بخش بزرگی از معضلات ترافیکی اصفهان را رفع کند و موجب کاهش مشکلات ترافیکی ورودی و خروجی‌های شهر شود؛ اتفاقات خوبی در این زمینه رقم خورده است و ما سرعت پیشرفت آن را افزایش داده‌ایم.

علاوه بر این، موضوع پروژه‌های محله‌محور در مناطق کم‌برخوردار نیز مطرح است که اگرچه ممکن است از نظر مالی کم‌هزینه باشند، اما ارزش آن‌ها برای این محلات محروم بسیار زیاد است، به‌طور مثال بازگشایی گلوگاهی در یک کوچه یا ایجاد پیاده‌رو و آسفالت‌کردن کوچه دیگری اقدامی است که پیگیری می‌کنیم و امیدواریم نتایج خوبی به‌دنبال داشته باشد.

ایمنا: چه نمره‌ای به عملکرد خودتان می‌دهید؟

نادرالاصلی: در حوزه کاری من کم نگذاشته‌ام، اما نسبت به شایستگی مردم اصفهان، به خودم و شورای شهر نمره‌ای بیش از ۱۲ نمی‌دهم.

ایمنا: حرف دلتان با مردم اصفهان چیست؟

نادرالاصلی: مردم اصفهان بزرگ هستند و ظرفیت‌های این شهر بالاست؛ توانمندی‌های اصفهان از آنچه امروز مشاهده می‌شود، بسیار بیشتر است که امیدواریم با کمک مردم و با توجه به فرصتی که در اختیار شورا قرار گرفته است، کمتر شرمنده خانواده‌های شهدا و مردم مؤمن و متدین اصفهان باشیم.

همه‌جای ایران سرای من است و همه افرادی که در اصفهان زندگی می‌کنند، در حقیقت ولی‌نعمتان ما هستند، اما نقش اصفهانی‌ها در کشور و در حفظ و حراست از کیان ایران، بی‌بدیل است.

ایمنا: چند نفر را نام می‌برم اولین چیزی که به ذهنتان می‌رسد را بفرمائید.

سید امیر سامع: کارا، زحمتکش و متدین

علی صالحی: جوان آینده‌دار

احمدرضا مصور: تجربه‌دار

محمدرضا فلاح: مردم‌دار

محمد نورصالحی: مدیر

فرزانه کلاهدوزان: فعال در امور زنان

احمد شریعتی: مردمی و وقت‌گذار

رسول میرباقری: دقیق

حجت‌الاسلام مهروی‌پور: جوان

عباس حاج‌رسولی‌ها: پیر (معنای خودش را دارد با نگاه به همان معنای جوان)

مصطفی نباتی‌نژاد: جوانی که برنامه‌هایی دارد.

برای مشاهده فیلم این گفت‌وگو روی لینک  imna.ir/x9myy کلیک کنید.

کد خبر 862637

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.