به گزارش خبرگزاری ایمنا از خوزستان، برگ دیگری از تقویم ورق خورد و به روز معلم رسیدیم که رسالتی برای تغییر جهان است، رسالتی بس مهم که هرکس توان پذیرش این مسئولیت بزرگ را ندارد.
معلمی ساختن زیر بنای یک جامعه است، انسان میسازد، اندیشیدن را میآموزد و به اندیشهها بال پرواز میدهد؛ این حرفه همچون فانوسی است که مسیر رشد و تعالی را برای نسلهای آینده روشن میکند.
سختی شغل معلمی بر کسی پوشیده نیست، کار وقتی دشوارتر میشود که از میان صخره و سنگ گذر کنی و خود را به کودکانی برسانی که تشنه یادگیری هستند و در اندیشه تحقق رویاهای شیرین برای فرداهای ایران زیبا.
آقای قنبری معلم بازنشستهای است که ۳۰ از عمرش را در میان عشایر سپری کرده است، او میگوید: همه معلمان عاشقانه کار میکنند اما همه باید در مقابل معلمان عشایر و استثنایی قیام کنند.
وی عنوان میکند: این معلمان فداکارانه در حال خدمت هستند و سختیهای زیادی را تحمل میکنند، بعضی مناطق عشایری خوزستان هنوز هم صعبالعبور است و معلم چندین ساعت تا رسیدن به منطقه عشایری پیاده میرود.
این معلم از کمبود امکانات آموزشی و رفاهی گلایه دارد «چندپایه بودن کلاسها و دوزبانه بودن دانشآموزان از چالشهای پیش روی معلمان عشایر است.»

آرزو دارم هیچ دانشآموز عشایری ترک تحصیل نکند
این معلم بازنشسته تربیت و جذب آموزگاران آشنا به فرهنگ و زبان عشایری و توانمند در تدریس چندپایه را بااهمیت عنوان میکند و میگوید: کمبود امکانات رفاهی، نبود خوابگاه و مسکن، نبود تغذیه مناسب و دوری از خانواده میتواند از انگیزه خدمت در این مناطق را کاهش دهد.
قنبری ادامه میدهد: مدارس عشایری بیشتر با کمبود فضاهای آموزشی مناسب، تجهیزات سرمایشی و گرمایشی و وسایل کمک آموزشی روبهرو است که بر روند یادگیری دانش آموزان تأثیر بسزایی دارد.
وی وضعیت مناطق عشایری رو اینگونه توصیف میکند: «بعضی مناطق عشایری چادر هم ندارند و دانشآموزان در سرما و گرما در فضای باز روزگار میگذرانند که این خود بر روند یادگیری اثرگذار است و در شأن عشایر غیور نیست؛ در نظر گرفتن حقوق و مزایای مناسب، مسکن و امکانات رفاهی برای آموزگاران مناطق عشایری از ضروریات است، معلم عشایر علاوه بر سختی شغلش، سختی راه و دوری از خانواده را نیز تحمل میکند اما حقوق و مزایایی که دریافت میکند با سایر معلمان تفاوتی ندارد.
این معلم عشایری اختصاص بودجه و تأمین نیازهای آموزشی و رفاهی مدارس عشایری را بااهمیت میداند و میگوید: با بهبود و احداث راهها و امکانات ارتباطی در مناطق عشایری میتوان مشکلات رفت و آمد معلمان را رفع کرد.
قنبری هنوز هم پس از بازنشستگی ادامه تحصیل دانشآموزان عشایر را مهمترین دغدغه و آرزویش عنوان میکند و ادامه میدهد: دانشآموزان عشایری بعد از اینکه پایه ششم را تمام میکنند، چون مدرسهای ندارند مجبورند به مدارس شبانهروزی در نواحی شهری بروند که این رفت و آمدهها برایشان سخت است.
وی عنوان میکند: بیشتر دانشآموزان عشایری دختر به دلیل نبود مدرسه شبانهروزی و مسافت زیاد آن بعد از پایه ششم ترک تحصیل میکنند، این دانشآموزان محروم اما با استعداد هستند و شوق فراگیری آموزش دارند، باید خیلی بیشتر مورد توجه قرار گیرند؛ آرزو میکنم هیچ دانشآموز عشایری ترک تحصیل نکند.
موسی مطهری از دیگر معلمان عشایر خوزستان که عمری را در این مناطق گذرانده است، معلم، دانشآموز، مدرسه، محتوا و خانواده را پنج اصل یادگیری مینامد و تاکید میکند: در نبود هرکدام هدف یادگیری محقق نمیشود، دانش آموزان عشایر از امکانات و تجهیزات مورد نیاز برای یادگیری بهتر محروم هستند، به ویژه آنها که در مناطق صعبالعبور زندگی میکنند؛ معلم نمیتواند همه تجهیزات را با خود ببرد چون مسیر سخت گذر است و معلم پای پیاده.

حضور در میان عشایر انگیزه من را برای تدریس بیشتر میکند
وی عنوان میکند: معلمان مدارس عشایری به برگزاری دورهها و کارگاههای آموزشی تخصصی در زمینه تدریس چندپایه، آشنایی با فرهنگ عشایری و روشهای نوین آموزشی نیاز دارند، طی سالهای گذشته کلاس بدو ورود برای آنها برگزار میشد اما چند سالی است که برگزاری این کارگاهها به ادارات سپرده شده است که به دلیل کمبود منابع، اکنون این کلاسها برگزار نمیشوند.
این معلم عشایری میگوید: با توجه به تفاوتهای منطقهای و اینکه زندگی و فرهنگ عشایر با شهر متفاوت است، باید موضوعات متفاوت با فرهنگ عشایر حذف یا کتابها تجمیع شود، این موضوع به این دلیل اهمیت دارد که عشایر کوچرو هستند و زمان برای آموزش کمتر از مدارس شهر است، اهمیت دارد.
مطهری اضافه میکند: بعضی عشایر یکجانشین هستند و به صورت دائم مستقر شدهاند، در این صورت بهتر است که مناطق عشایری مدارس را تحویل روستاها بدهند، تا بتوان به مناطق عشایری دیگر بیشتر کمک کرد.
وی معتقد است: اکنون اوضاع مدارس عشایری کمی بهتر شده اما تا رسیدن به عدالت آموزشی راه بسیاری مانده است، برای اینکه شاهد پیشرفت آموزش در حوزه عشایر باشیم باید مدیران این نهاد را از میان معلمان باتجربهای که عمرشان را در این مسیر سپری کردهاند، انتخاب کنیم.
عفت حسینپور معلم جوانی است که سه سال پا به عرصه تدریس گذاشته است و از علاقهاش به شغل معلمی میگوید «حضور در میان عشایر و زندگی در دل طبیعت زیبای کوهستانی هر روز انگیزه من را برای تدریس بیشتر میکند، عشایر مردمانی ساده، مهربان و نجیب هستند، مهربانی و صفایی که این روزها در شهر کمرنگ شده است و در آنجا هر ثانیه میبینم و لمس میکنم.
مسئولان باید به دغدغههای معلمان بیش از پیش گوش فرا دهند و در صدد رفع مشکلات تلاش کنند تا شاهد تربیت نسلی انسانساز در جامعه باشیم
این معلم عشایری میافزاید: تأمین آموزگار برای مناطق عشایری مشکلات زیادی دارد و سبب کمبود انگیزه میان آنها میشود، از جمله این مشکلات میتوان به شرایط سخت زندگی و مشقت رفت و آمد در مناطق عشایری، مشکل جذب معلم آشنا به فرهنگ عشایری، تعداد کم دانشآموزان در بعضی مناطق و تخصیص نیافتن به موقع آموزگار و صعبالعبور بودن مناطق عشایری اشاره کرد که دسترسی و اعزام معلم را سخت و پرهزینه میکند.
وی درباره نحوه تدریس میگوید: مباحث درس و تمرین و پرسش را از پایه اول آغاز میکنم، زنگهای تفریح فرصتهای یک ربع برای استراحت دارند، تدریس چند پایه به نوعی تکرار و تمرین برای پایههای دیگر هم است؛ دانشآموزان عشایری پرتلاش و بااستعداد هستند و خانواده در امور دامداری و کشاورزی همکاری میکنند اما به بهترین شکل تکالیف و مشقها را انجام میدهند.
حسینپور میگوید: با وجود همه کمبودها در مدارس عشایری و ییلاقی، تلاش میکنیم که در راستای سند تحول و چشمانداز انقلاب اسلامی قدم برداریم و هر فرصتی را مغتنم میشماریم تا از آنچه که در اختیار داریم و در محیط یافت میشود متناسب با شرایط بومی محلی برای یادگیری بهتر دانش آموزان و شیوههای آموزشی استفاده کنیم.
وی از کمتوجهیها گلایه دارد و میگوید: هر ساله تنها در روز معلم به این گروه توجه و مشکلاتشان بازگو میشود و تا سال آینده در طاقچه فراموشی خاک میخورد، آنچه اهمیت دارد این است که مسئولان باید به دغدغههای معلمان بیش از پیش گوش فرا دهند و در صدد رفع مشکلات تلاش کنند تا شاهد تربیت نسلی انسانساز در جامعه باشیم.
در افق دوردست مناطق عشایری، فانوس راه همچنان میتابد، روشن و استوار. معلمان این دیار نه تنها دانشی را به نسلهای آینده هدیه میدهند، بلکه امید، تلاش و عشق را در دلهای کودکان شعلهور میکنند؛ آنها با وجود همه موانع پیامآوران روشنیاند که با هر گام خود، آیندهای پربارتر را برای جامعه رقم میزنند.




نظر شما