به گزارش خبرگزاری ایمنا، سید علی معرکنژاد امروز _پنجشنبه یازدهم اردیبهشت_ در نشست شاعرانه «اصفهان شهر زندگی» اظهار کرد: دغدغه ما مربوط به شهرداری و حتی فقط محدود به شهر اصفهان نیست؛ ادعای ما این است حرفی که میخواهیم بزنیم، راهحلی برای کل کشور باشد، چرا که مشکلات ما را سایر شهرهای کشور دارند؛ بهعنوان مثال اصفهان با مشکل آب روبهرو است و البته هر شهری به شکلی درگیر مسائلی در عرصههای مختلف است.
وی افزود: اعتقاد ما این است که گفتوگویی که میخواهیم شکل بدهیم و راهحلی که ارائه میدهیم، میتواند کشور ما را نجات دهد؛ خیلی خوشحال هستم که نخستین جلسه ما در عرصه هنر امروز برگزار شده است و نخستین قشری که با آن وارد گفتوگو شدیم، شاعران هستند.
سخنگو و مدیرکل ارتباطات و امور بینالملل شهرداری اصفهان ادامه داد: شعر ماهیتی دارد که افراد میتوانند با آن کمی عمیقتر، بیسروصداتر، اما پرنفوذتر کار خود را انجام دهند و از این بابت خوشحالیم که توانستیم با شاعران وارد گفتوگو شویم.
معرکنژاد با بیان اینکه شهرداریها یکی از نهادها و ارگانهایی هستند که بیشترین تعامل و ارتباط را با مردم دارند، تصریح کرد: در شهرداری بیش از ۳۷۰ خدمت ارائه میشود، بنابراین ارتباط مردم با شهرداری بسیار بالاست، بههمین دلیل شهرداریها بهروز، پویا و نسبت به دیگر دستگاهها و نهادهای کشور، برنامهمندتر هستند.
وی خاطرنشان کرد: شهرداری اصفهان در زمینه برنامهریزی شهری سابقهای طولانی دارد و از جمله نخستین شهرهایی بوده است که در کشور برنامه و برنامهریزی را وارد عرصه مدیریت شهری کرده است.
سخنگو و مدیرکل ارتباطات و امور بینالملل شهرداری اصفهان گفت: در حال راهاندازی موزهای به نام «موزه بلدیه» هستیم که اسنادی در آن گردآوری شده است که نشان میدهد از چند صد سال پیش دارای برنامهریزی در امور شهری بودهایم.
معرکنژاد بیان کرد: اصفهان دورههای مختلفی را طی کرده است؛ کسانی که ساکن اصفهان هستند، میدانند که از دهه ۱۳۸۰، انقلابی عمرانی در شهر آغاز شد و ساختوسازهای گستردهای انجام گرفت؛ فعالیتهای بزرگی صورت گرفت، اما اکنون پس از گذشت حدود ۲۰ سال میتوان درباره نتایج آن اقدامات قضاوت و بررسی کرد که چقدر این اقدامات تأثیرگذار بوده است.
وی یادآور شد: ما در شهر اصفهان بزرگراهی بهنام «شهید خرازی» داریم؛ این بزرگراه در زمان خود یکی از بهروزترین و جدیدترین بزرگراههای کشور بود که قرار بود ترافیک شهر را کاهش دهد و آسایش و آرامش را برای مردم به ارمغان بیاورد، اما اکنون پس از حدود ۸ سال به یکی از دغدغههای جدی شهرداری تبدیل شده است.
سخنگو و مدیرکل ارتباطات و امور بینالملل شهرداری اصفهان اضافه کرد: آن زمان بهدنبال کاهش ترافیک و افزایش آرامش بودیم، اما به نتیجه مطلوب نرسیدیم و تجربه نشان داده است که در حال حاضر تعریض آن نیز ممکن نیست.
معرکنژاد عنوان کرد: با تکیه بر تدبیر و پشتوانه برنامهریزی که پیشتر به آن اشاره کردم، اقدام به تعریف پروژهای جدید تحت عنوان «حلقهی چهارم ترافیکی شهر اصفهان» کردیم؛ در دورههای مختلف ابتدا حلقه اول ترافیکی شهر ایجاد شد، سپس حلقه دوم، پس از آن حلقه سوم و اکنون در حال تکمیل حلقه چهارم هستیم.
وی تاکید کرد: رینگ چهارم ترافیکی یا همان حلقه چهارم حفاظتی، بزرگترین پروژه شهر اصفهان است؛ این حلقه قرار بود از محدودههای روستاهای اطراف شهر اصفهان عبور کند؛ منطقهای بیابانی که هدف از اجرای این طرح در آن، ایجاد یک مسیر حفاظتی و کاهش بار ترافیکی مرکز شهر بود.
شکلگیری محور توسعه جدید پیرامون رینگ چهارم قابل تأمل است
سخنگو و مدیرکل ارتباطات و امور بینالملل شهرداری اصفهان گفت: چند روز پیش که از مسیر عبور این پروژه گذشتم با صحنهای عجیب روبهرو شدم؛ ساختمانهای مدرن، پاساژها و انواع ساختوسازها در اطراف این مسیر در حال احداث بود که حیرتزده شدم؛ این حلقهای بود که قرار بود حفاظتی باشد، اما اکنون شاهد شکلگیری یک محور توسعه جدید پیرامون آن هستیم.
معرکنژاد بیان کرد: بهطور حتم اگر ۱۵ سال دیگر دوباره دور یک میز بنشینیم و درباره همین پروژه صحبت کنیم خواهیم دید که با روشی که در پیش گرفتهایم، ترافیک به همان حلقه چهارم منتقل و تعداد خودروها بهمراتب بیشتر میشود.
وی عنوان کرد: میگویند هر پروژهای که قرار است اجرا شود، باید دارای پیوستهای مختلف از جمله پیوست ترافیکی، زیستمحیطی، اجتماعی، زیباسازی و فرهنگی باشد؛ بهتازگی نیز صحبت از پیوست رسانهای شده است، اما نکته مهم اینجاست که گاهی وجود همه این پیوستها در یک پروژه موجب پیچیدگی بیش از حد آن میشود، بهگونهای که ممکن است پیوستها با یکدیگر تداخل پیدا کنند و پروژه به نتیجه مطلوب نرسد.
سخنگو و مدیرکل ارتباطات و امور بینالملل شهرداری اصفهان با اشاره به این سوال که باید چه کرد؟ آیا باید به پیوستها فشار آورد؟ آیا باید نیروهای نظارتی را افزایش داد، گفت: تجربهی ما در این چهار سال این بود که باید به موضوعات و مسائل از زاویهای دیگر نگاه کرد؛ راهحلها باید بهگونهای متفاوت دیده شود؛ این مشکلات زمانی قابل رفع است که انسانها با هم تصمیم بگیرند؛ دلها، ذهنها، افکار و جهانبینیها باید یکی باشد؛ باید فضایی ایجاد شود که ناخودآگاه بر افراد تأثیر بگذارد.
معرکنژاد ادامه داد: اگر قرار است چنین اتفاقی بیفتد باید یک وجود اشتراکی شکل بگیرد، باید افراد نقطه اشتراک پیدا کنند، همدل شوند، همعقیده شوند و به جهانبینیهای یکسان برسند؛ برای رسیدن به این وضعیت باید سراغ موضوعاتی رفت که قابلیت فراگیری و دغدغه همه باشد، همچنین برای همه مهم و قابل تشریح باشند و هر فردی بتواند در آن نقش خود را پیدا کند.
وی عنوان کرد: گفتمان ما از ابتدا بر همدلی، همفکری و جهانبینی مشترک استوار بود و بههمین دلیل بهدنبال یک گفتمان مشترک میان مردم شهر اصفهان گشتیم و به این نتیجه رسیدیم کلیدواژه فراگیر که میتواند دغدغه همگانی را دربرگیرد «زندگی» است، بنابراین شعار خود را در شهر اصفهان «اصفهان من، شهر زندگی» گذاشتیم.
سخنگو و مدیرکل ارتباطات و امور بینالملل شهرداری اصفهان گفت: کاری که آغاز کردیم، بر پایه تعریف سهگام اصلی شکل گرفت؛ نخستین گام ایجاد یک «خط اشتراک» بود؛ یعنی همان شعار «اصفهان من، شهر زندگی» که باید بهعنوان محور مشترک در ذهنها شکل میگرفت.
معرکنژاد ادامه داد: گام دوم تبدیل این شعار به گفتمان مدیریتی بود؛ به این معنا که مسئولان و مدیران در عرصههای مختلف، با این شعار همعقیده و همراه شوند و آن را بهعنوان یک اصل بپذیرند و در سیاستگذاریها و تصمیمگیریهای خود لحاظ کنند.
وی اضافه کرد: گام سوم شاید مهمترین مرحله، تبدیل این شعار به گفتمان فرهنگی در این مسیر بود؛ در این مرحله نخبگان، هنرمندان و اهالی فرهنگ باید وارد میدان شوند و با خلق آثار خود، مفاهیم این شعار را در ذهن و زندگی مردم رسوب دهند؛ بهگونهای که در عمق جامعه تهنشین شود و ماندگار بماند.
سخنگو و مدیرکل ارتباطات و امور بینالملل شهرداری اصفهان تاکید کرد: اگر این اتفاق رخ ندهد، این گفتمان پایدار نمیماند؛ همچون ابری خواهد بود که میآید و میرود، یا حبابی که شکل میگیرد و بهسرعت میترکد، اما هنرمند میتواند با هنر خود این نگاه را از فیلتر ذهن و خلاقیت عبور دهد، اثر هنری بیافریند و این پیام را در جان مردم بنشاند.
معرکنژاد تصریح کرد: طی دو سال گذشته بخش زیادی از زمان خود را صرف کردیم تا این فرایند در سیستم مدیریتی شهرداری اصفهان محقق شود؛ کاری که بسیار دشوار بود؛ آسیبشناسیهایی که انجام دادیم نشان داد نتایج چندان رضایتبخش نبود، اما نتیجه روشن این بود که تنها ابزاری که میتوان به آن امیدوار بود و میتواند راه اصلی ما باشد، «هنر» است.
وی خاطرنشان کرد: اگر هنر را به میان بیاوریم میتوانیم هم مسئولان را در جایگاه پاسخگویی و اقدام قرار دهیم هم مردم را همراه کنیم و این چرخه را بهمرور به یک فرایند ماندگار تبدیل کنیم، بر همین اساس بود که تصمیم گرفتیم دربارهی این موضوع با شما شاعران گفتوگو کنیم.
سخنگو و مدیرکل ارتباطات و امور بینالملل شهرداری اصفهان بیان کرد: در شهر زندگی باید به مسائل عمیقتر نگاه کرد؛ یکی از اتفاقات مهمی که در دوره ششم مدیریت شهری اصفهان افتاد، این بود که شهردار اصفهان دارای پیشینه فرهنگی است و همین نگاه فرهنگی دلیل آن بود که «شهر زندگی» بهعنوان شعار محوری انتخاب شد و آن «خط اشتراک» شکل گرفت.
معرکنژاد خاطرنشان کرد: بر اساس مطالعاتی که انجام دادهایم، اگر بخواهیم عمیقتر و فرهنگیتر به مسائل شهری نگاه کنیم، باید آنها را در قالب چهار لایه بررسی کنیم؛ برای درک بهتر این مفهوم، میتوان از مدلی به نام «هرم کوه یخ» مدلی برگرفته از داستان معروف کشتی تایتانیک بهره گرفت.
وی یادآور شد: شاید بسیاری داستان تایتانیک یا فیلم آن را دیده باشند؛ ناخدای این کشتی در حین حرکت با کوه یخی روبهرو شد که تنها نوک آن از سطح آب بیرون بود؛ ناخدا با تصور اینکه کشتی عریض و قدرتمندش توان عبور از کنار این مانع را دارد به مسیر خود ادامه داد.، اما در نهایت کشتی برخورد کرد و نابود شد.
سخنگو و مدیرکل ارتباطات و امور بینالملل شهرداری اصفهان ادامه داد: دلیل غرق شدن کشتی ساده بود؛ ناخدا تنها نوک کوه یخ را دیده، در حالی که بخش عمدهای از آن در زیر آب پنهان بود؛ کوهی عظیم و گسترده که در حالت عادی دیده نمیشد.
حل بسیاری از مسائل شهری فراتر از توان یک نهاد است
وی تصریح کرد: در مدیریت شهری نیز چنین دیدگاهی رایج است؛ بسیاری از ما چه مردم و چه مسئولان فقط به نوک کوه یخ نگاه میکنیم؛ یعنی به نشانههای سطحی مشکلات دقت داریم؛ مشکلاتی نظیر آب، خاک، آلودگی هوا و دیگر مسائل زیستمحیطی که در لایهی اول و سطحیترین بخش این هرم قرار دارند.
سخنگو و مدیرکل ارتباطات و امور بینالملل شهرداری اصفهان بیان کرد: اگر بخواهیم این مسائل را حل کنیم، باید به لایههای عمیقتر توجه داشته باشیم؛ در لایه دوم به ضرورت «هماهنگی» میرسیم؛ هماهنگیای که باید در سه ضلع مختلف شکل گیرد.
معرکنژاد با اشاره به هماهنگی درونسازمانی گفت: در شهرداری اصفهان این مسئله را بهخوبی درک کردهایم؛ بهعنوان مثال ممکن است معاونت حملونقل و ترافیک برای تسهیل رفتوآمد، طراحی یک خیابان جدید را در دستور کار قرار دهد، اما در همین حال معاونت شهرسازی با صدور مجوزهای تجاری در همان مسیر، ترافیک را تشدید کند، در نتیجه طرحی که برای کاهش ترافیک آغاز شده، خود به معضلی ترافیکی تبدیل میشود.
وی با اشاره به هماهنگی فرادستگاهی عنوان کرد: حل بسیاری از مسائل شهری فراتر از توان یک نهاد است؛ بهطور مثال در حوزه بافت تاریخی شهرداری نمیتواند بدون همکاری میراث فرهنگی اقدام مؤثری انجام دهد، بنابراین هماهنگی میان نهادهای مختلف در سطح استان امری حیاتی است.
سخنگو و مدیرکل ارتباطات و امور بینالملل شهرداری اصفهان با اشاره به هماهنگی مردمی گفت: مهمتر از همه، مردم نیز باید در مسیر تغییر و اصلاحات همراه شوند؛ هیچ برنامهای بدون مشارکت اجتماعی به سرانجام نخواهد رسید.
معرکنژاد بیان کرد: این مدل مفهومی نشان میدهد که برای فهم و حل مسائل شهری نباید تنها به آنچه دیده میشود، بسنده کنیم و باید لایههای پنهانتر، عمیقتر و پیچیدهتر را نیز شناخت و برای آنها راهحلهای هماهنگ، همهجانبه و مشارکتی تعریف کرد.
وی گفت: در ادامه مدل «هرم کوه یخ» برای درک عمیقتر از مسائل شهری باید به لایههای سوم و چهارم این هرم نیز توجه داشت؛ لایههایی که زیر ساختارهای فنی و اجرایی قرار میگیرند و بیشتر به ساحت اندیشه و فرهنگ مرتبط است.
سخنگو و مدیرکل ارتباطات و امور بینالملل شهرداری اصفهان خاطرنشان کرد: پس از پرداختن به مسائل آشکار و ضرورت هماهنگی نهادی، نوبت به جهانبینی میرسد؛ اینکه از اساس با چه نگاهی باید هماهنگ شویم و به رفع مشکلات بپردازیم؛ نوع نگاه در این مرحله بسیار تعیینکننده است، بهعنوان مثال در روبهرو با بحران آب اگر صرفهجویی تنها در حد توصیه باقی بماند و بهصورت یک فرهنگ و باور مشترک درنیاید، هیچگاه به صورت عملی اتفاق نخواهد افتاد.
معرکنژاد گفت: در این مرحله بازیگران اصلی حوزه و دانشگاه هستند؛ نخبگان، استادان دانشگاه و علما و اندیشمندان حوزههای علمیه، مسئولیت دارند که تکلیف این جهانبینی را روشن کنند؛ آنها باید پاسخ دهند که شهر اصفهان چه نوع شهری است و قرار است چه جایگاهی در آینده کشور و جهان داشته باشد.
وی با بیان اینکه لایه چهارم مربوط به استعارهها و اسطورهها است عنوان کرد: ژرفترین لایهی این هرم، لایه استعاره و اسطوره است؛ اگر مسائل در این لایه صورتبندی نشوند، ماندگاری و اثرگذاری لازم را نخواهند داشت؛ در این بخش هنرمندان نقش اصلی را ایفا میکنند.
سخنگو و مدیرکل ارتباطات و امور بینالملل شهرداری اصفهان اضافه کرد: هنرمند، زمانی که به درک درستی از جهانبینی و مسائل آشکار برسد، میتواند با خلق اثر هنری نوعی هماهنگی فرهنگی ایجاد و به استمرار آن کمک کند.
معرکنژاد بیان کرد: تجربه نشان داده است که تأثیرگذاری یک اثر هنری گاهی بیش از سخنرانی و پیام رسمی است؛ ممکن است مسئولان شهری بارها توصیه کنند که زبالهها باید در زمان مشخصی بیرون گذاشته شود، اما بیاثر باشد؛ در مقابل یک گرافیست، یک شاعر یا هنرمند تجسمی میتواند با یک اثر خلاقانه، تأثیری عمیقتر و ماندگارتر بر ذهن و رفتار شهروندان بگذارد و حتی نوعی «انقلاب درونی» پدید آورد.


نظر شما