به گزارش خبرگزاری ایمنا از چهارمحالوبختیاری، نخستین ماه از سالجاری در حالی به پایان رسید که جای پای گردشگران بر طبیعت ایران باقی ماند، نه از آن جنس که نشانه خاطره باشد؛ از جزیره شگفتانگیز هرمز تا دامنههای زاگرس، آنچه بیش از همه به چشم آمد نه فقط حضور پرشور مردم در دل طبیعت که رد ناآگاهی و رفتارهای آسیبزا بود که بار دیگر به جان محیطزیست این سرزمین افتاد.
در روزهای تعطیلات نوروزی، انتشار گسترده کلیپهایی در فضای مجازی که گردشگران را در حال برداشتن خاکهای رنگی جزیره هرمز نشان میداد، موجی از انتقاد را در میان فعالان محیطزیست و دلسوزان طبیعت به راه انداخت، جزیرهای که با لایههای زمینی منحصر بهفردش به یکی از جاذبههای کمنظیر ژئوتوریسم تبدیل شده، این روزها به انبار سوغاتیهای غیرمجاز تبدیل شده است.
ظروف شیشهای پر از خاک قرمز، قهوهای و نارنجی هرمز، از قفسه طبیعت به قفسه تزئینی خانهها منتقل شد، غافل از اینکه همین خاک، حاصل میلیونها سال فرسایش و فرایند زمینشناختی است و برداشتن آن نهتنها به اکوسیستم آسیب میزند که میراث طبیعی یک ملت را تهدید میکند، اما این پایان ماجرا نبود.

با گرمتر شدن هوا و رسیدن بهار به دامنههای غربی کشور، تصاویر تازهای از دشتهای پر از لالههای واژگون منتشر شد، گلهایی که هنوز مجال باز شدن کامل نیافته بودند، اما از ریشه بیرون کشیده شده و در دستان افراد مختلف، تبدیل به «یادگاری سفر» شدند، این گونه نادر گیاهی که تنها در اقلیم خاصی رشد میکند و به شدت در معرض خطر انقراض قرار دارد، هر سال قربانی نگاه تزئینی و غنیمتجویانه گردشگرانی میشود که هنوز تفاوت بین دیدن و چیدن را نیاموختهاند.
و البته زباله، همیشگیترین یادگار سفرهای نوروزی از سواحل خلیج فارس تا جنگلهای شمال، از کوههای مرتفع تا کویرهای خلوت، پلاستیک و بطری و تهمانده غذا چهره طبیعت را دگرگون کرده است. در برخی مناطق کوهستانی، کوهنوردان محلی گزارش دادهاند که مسیرهای پاکسازیشده پیش از نوروز، تنها در چند روز ابتدایی تعطیلات دوباره به زبالهدانی بدل شدهاند.
این رفتارها، بیش از آنکه مشکلی شخصی باشد، بازتابی از یک بحران فرهنگی است، ناتوانی در همزیستی محترمانه با طبیعت، در شرایطی که بحران اقلیمی و خشکسالی آینده طبیعی ایران را در هالهای از ابهام قرار داده، این قبیل رفتارهای ناآگاهانه و تخریبی، نه فقط محیطزیست را تهدید میکند که سرمایههای گردشگری پایدار کشور را نیز به نابودی میکشاند.
نهادهای مسئول، اگرچه گهگاه با صدور اطلاعیه و توصیههایی کلی وارد میدان میشوند، اما تاکنون در برابر موج عظیم تخریبهای فردی و جمعی موفق به ایجاد تغییر بنیادین نشدهاند، در واقع، امروزه بار اصلی حفاظت از محیط زیست برعهده سازمانهای مردمنهادی است که آنها هم توان چندانی ندارند.
فرهنگسازی حلقه گمشده حفاظت از محیط زیست
محسن اشرفی یکی از فعالان قدیمی محیط زیست در چهارمحالوبختیاری معتقد است برای اینکه انسانها به محیط زیست آسیب نزنند، باید فرهنگسازی انجام شود و این آموزشها باید از سنین کم شروع شود تا نتیجه آن در خانوادهها مشاهده شود.
اشرفی با بیان اینکه در سالهای اخیر افراد بومی به دلیل دریافت آموزشها و آگاهیبخشیهای لازم خسارتی به محیط زیست نمیزنند، میافزاید: این روزها گروههایی به اسم کوهنورد، گردشگر و طبیعتگرد وارد محیط زیست میشوند و آن را تخریب میکنند و تنها راه جلوگیری از این نابودی فرهنگسازی است و ما باید در این شیوه احساسات مردم را هدف قرار دهیم.
وی ادامه میدهد: محیط زیست در این ارتباط اقدامات قابل توجهی انجام داده است و دوستداران طبیعت با حضور در مدارس، آموزشها را از سنین پایه شروع کردهاند، چرا که این دانشآموزان روی رفتار خانوادهها تأثیرگذار هستند.
جوامع محلی به دلیل نزدیکی به منابع طبیعی و آشنایی با اکوسیستمهای منطقهای، نقش مهمی در حفاظت از محیط زیست دارند، بهرهگیری از دانش بومی در مدیریت منابع طبیعی و ترویج فعالیتهای پایدار میتواند به کاهش تخریب محیط زیست کمک کند، به عنوان مثال، پروژههای جنگلکاری محلی و پاکسازی مناطق آلوده از جمله فعالیتهایی است که تأثیر مستقیم در حفاظت از طبیعت دارد.

حفاظت از محیط زیست وظیفه همگانی است
محسن کریمی، مدیرکل محیط زیست چهارمحالوبختیاری با بیان اینکه با توجه به فرهنگ غنی اسلامی و تصریح اصل پنجاهم قانون اساسی در حفاظت از محیط زیست به عنوان یک وظیفه عمومی و همگانی و نیز توجه به اینکه آموزش یکی از مؤثرترین مؤلفههای تأثیرگذار بر توسعه هر کشور است، به خبرنگار ایمنا میگوید: انجام اقداماتی وسیع، همهجانبه، مستمر و فراگیر در جهت افزایش آگاهیهای زیستمحیطی جامع ضروری است.
وی تاکید میکند: از آنجایی که بسیاری از تهدیدات زیستمحیطی، تخریب منابع و آلودهسازی محیط نتیجه فعالیتهای انسانی است، تردیدی نیست که با آموزشهای مستمر و هدفدار گروههای مختلف جامعه به طوری که همه آحاد انسانی با مفاهیم عمده زیستمحیطی آشنا شوند، میتوان به داشتن جامعهای با وجدان زیستمحیطی و آیندهای توأم با سرسبزی، سلامتی و استقلال برای میهن اسلامی امیدوار بود.
اراضی ملی، میراثی قدیمی و برجای مانده از گذشتگان است
چهارمحالوبختیاری به دلیل دارا بودن طبیعت بکر و چشمنوازش همواره مقصد بسیاری از گردشگران و طبیعتدوستان است، به ویژه در فصل بهار و رویش گیاهان دارویی و گونههای کمیابی چون لاله واژگون گردشگران زیادی به این منطقه سفر میکنند و همین موضوع سبب میشود تا سالانه شاهد تخریب محیط زیست و برهم خوردن تعادل زیستی باشیم.
عزتالله سلیمانی، رئیس اداره مرتع ادارهکل منابع طبیعی و آبخیزداری چهارمحالوبختیاری با بیان اینکه اراضی ملی میراثی قدیمی و بر جای مانده از گذشتگان است و ما وظیفه داریم، همچون پدران و اجدادمان این منابع را حفظ کنیم و به نسلهای بعد از خودمان تحویل دهیم، به خبرنگار ایمنا میگوید: اراضی ملی به ویژه مراتع و جنگلها، نقش مهمی در پوشش گیاهی و حفاظت از آب، خاک و نفوذپذیری آب و روانسازی چشمهها و منابع آب دارند و منابع طبیعی شامل اراضی ملی و جنگلها یک بانک ژنی از ذخایر گیاهان هستند و بقا و حیات این منابع به حفظ حراست از آنها بستگی دارد.
وی میافزاید: در قوانین بالادستی ماده سه قانون حفاظت و بهرهبرداری، صراحتاً حفظ و احیا و اصلاح منابع ملی و خدادادی را بر سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری تکلیف کرده است، پس علاوه بر اینکه سازمان منابع طبیعی نسبت به حفظ و حراست از اراضی ملی وظیفه دارد، مردم نیز باید اطلاع داشته باشند که حراست از این عرصهها یک تکلیف قانونی، ملی و شرعی است.

دشت لالههای واژگون یک موقعیت استراتژیک در زاگرس است
سلیمانی میافزاید: دشت لالههای واژگون یک موقعیت استراتژیک و منحصر به فرد در رویشگاههای زاگرس است و این گونه گیاهی در منابع مختلف به اسمهای گوناگون شناخته میشود و در این منطقه گونههای منحصربهفرد دیگری نیز وجود دارد که حفاظت از این دشت علاوه بر اینکه به بقای این گونه تفرجی و زیبا کمک میکند در بقای سایر گونههای همراه نیز مؤثر است.
وی اضافه میکند: حفاظت از این عرصهها علاوه بر تکلیف قانونی یک تکلیف شرعی و انسانی نیز است و ما موظف هستیم که این گونهها را حفظ کنیم و به مردم توصیه میشود که در برخورد با منابع طبیعی، جنگلها و مراتع صرفاً از زیبایی و جلوه آن استفاده کنند و کمتر دست اندازی شود تا نسل بعدی نیز از این منابع استفاده کنند.
رئیس اداره مرتع اداره کل منابع طبیعی و آبخیزداری چهارمحالوبختیاری معتقد است: متولیان امر باید فرهنگ گردشگری را آموزش و ترویج دهند تا زمانی که فردی وارد این گونه عرصهها میشود نخستین اقدام و وظیفه خود را حفظ و حراست و جلوگیری از تخریب بداند و در کنار آن از ظرفیتهای زیبایی، گردشگری و تفریحی منطقه استفاده کند.
قرق عرصههای منابع طبیعی تأثیر چشمگیری در حفاظت از آنها دارد
بهره گرفتن از یکسری اقدامات سلبی و ایجابی در کنار فرهنگسازی و آموزشهای آگاهیبخشی از دیگر راهکارهایی است که برای حفظ محیط زیست و منابع طبیعی استان از گزند دستاندازی و تخریب باید به کار گرفته شود.
ایمان اسکندرینژاد، جانشین فرمانده یگان حفاظت اداره کل منابع طبیعی و آبخیزداری چهارمحالوبختیاری در این ارتباط به خبرنگار ایمنا میگوید: لالههای واژگون از کمیابترین و زیباترین گونههای گیاهی کشور و استان محسوب میشوند که علاوه بر جلوه بینظیر به طبیعت از نظر زیستمحیطی، فرهنگی و گردشگری نیز اهمیت فراوانی دارند، حفاظت از این گونه ارزشمند ضروری است، اما عواملی همچون تخریب زیستگاه، برداشت بیرویه، سهلانگاری در چیدن و لگدمال کردن گلها و تغییرات اقلیمی بقای آن را به خطر انداخته است.
وی میافزاید: یگان حفاظت با اقدامات ایجابی و سلبی همچون برگزاری دورههای آموزشی برای جوامع محلی و گردشگران، نصب تابلوهای هشدار و اطلاعرسانی، راهاندازی خطوط تماس ۱۵۰۴ استانی و ۱۳۹ کشوری و استفاده از دوربینهای پایش برای حفاظت از دشت لالههای واژگون تلاش میکند و اقدامات سلبی دیگری همچون قرق منطقه، جلوگیری از ورود دامها، ممنوعیت تخریب و برداشت لالههای واژگون و استقرار شبانهروزی نیروهای حفاظتی تأثیر بسزایی در حفظ این زیستگاه ارزشمند داشته است.
اسکندرینژاد در ادامه تأکید میکند: روش قرق کردن طی پنج سال گذشته، تأثیر چشمگیری بر کاهش فرسایش خاک، زادآوری گیاهان و حفظ تنوع زیستی داشته است، گزارشها نشان میدهند که اجرای این روش موفق شده است تا کاهش تخریب زیستگاهها را تا ۳۰ درصد به همراه داشته باشد.

نیروهای یگان حفاظت با کمبود امکانات و منابع مالی دست و پنجه نرم میکنند
وی همچنین بیان میکند: فرهنگسازی و مشارکت جوامع محلی و مردم در این فرایند نقش حیاتی داشته است، مدارس و دانشگاهها با آموزشهای زیستمحیطی به نسلهای جدید و رسانهها با اطلاعرسانی گسترده میتوانند تأثیر چشمگیری بر افزایش آگاهی عمومی داشته باشند.
وی در ادامه با اشاره به چالشهای یگان حفاظت اظهار میکند: کمبود اعتبارات و تجهیزات اساسی، نیروهای یگان را در انجام مأموریتهای حیاتیشان دچار مشکلات جدی کرده است. نبود امکانات کافی همچون دوربینهای نظارتی یا تجهیزات مناسب موجب میشود نیروها در شرایط سخت و طاقتفرسا به فعالیت ادامه دهند.
وی میافزاید: بسیاری از نیروهای یگان حفاظت مستقر در پستهای ایست و بازرسی جهت کنترل کوچ بهاره و جلوگیری از قاچاق محمولات غیرمجاز جنگلی و مرتعی و ایست و بازرسی سیار در ورودی دشت لاله واژگون حتی با مشکل تأمین مواد غذایی و تجهیزات اولیه روبهرو هستند و این امر نیازمند توجه فوری مسئولان است و انتظار میرود با تأمین تجهیزات مدرن، اعتبارات کافی و حمایتهای لازم، شرایط مناسبتری برای نیروهای یگان ایجاد شود.
به گزارش ایمنا، اگر گردشگری بدون آموزش و مسئولیتپذیری ادامه پیدا کند، به جای آنکه پلی باشد برای شناخت و حفاظت از طبیعت، به عاملی برای تسریع تخریب آن تبدیل خواهد شد، اکنون زمان آن است که به جای ثبت لحظهها در قاب دوربین با چیدن گل و برداشتن خاک، یاد بگیریم در حافظهمان سفر کنیم، بی آنکه رد پایی از آسیب برجای گذاریم، طبیعت تنها تا زمانی پابرجاست که انسان مهمان آگاه آن باقی بماند، نه مالک بیمهابا.


نظر شما