به گزارش خبرگزاری ایمنا، عدالت فرهنگی به معنای توزیع عادلانه منابع، امکانات و فرصتهای فرهنگی در میان تمام گروههای جامعه است و این مفهوم بر این اصل استوار است که همه افراد، صرفنظر از محل زندگی، وضعیت اقتصادی یا اجتماعی، باید به خدمات و محصولات فرهنگی دسترسی داشته باشند و بر اساس این تعریف، در بسیاری از کشورها شکاف عمیقی بین مناطق توسعهیافته و محروم از نظر برخورداری از برنامههای فرهنگی وجود دارد.
مناطق محروم و روستایی بیشتر با کمبود زیرساختهای فرهنگی همچون سینما، تئاتر، کتابخانه و مراکز فرهنگی روبهرو هستند، حتی در مواردی که این امکانات وجود دارد، کیفیت و تنوع خدمات ارائهشده با مناطق شهری قابل مقایسه نیست، بهعنوان مثال اکران فیلمهای سینمایی بیشتر به شهرهای بزرگ محدود میشود و بسیاری از شهرهای کوچک و روستاها از دیدن آخرین تولیدات سینمایی محروم میمانند، این در حالی است که سینما بهعنوان یک رسانه تأثیرگذار، میتواند در توسعه فرهنگی، افزایش آگاهی و ایجاد نشاط اجتماعی نقش مهمی ایفا کند.
علاوه بر این، برنامههای فرهنگی همچون جشنوارههای فیلم، نمایشگاههای کتاب و کنسرتهای موسیقی بهطور معمول در پایتخت یا کلانشهرها متمرکز هستند و ساکنان مناطق محروم بهندرت از چنین فرصتهایی بهرهمند میشوند و در این مسیر اکرانهای خارج از سالنهای سینما میتواند به حل معادله پیچیده عدالت فرهنگی و مردمیسازی سینما کمک کند و بسترهایی مانند جشنواره عمار فرصتی منحصربهفرد برای این عرصه است.
سینما پاسخی است برای مسائل ریشهدار جامعه است
علیرضا مردی، مسئول طرح و برنامه اکران مردمی جشنواره عمار به خبرنگار ایمنا اظهار میکند: سینما در ایران نه فقط یک صنعت یا ابزار سرگرمی، بلکه آینهایست برای بازتاب جان مردم، دغدغههای آنها و پاسخی است برای مسائل ریشهداری که در تاروپود این جامعه تنیده شده است. سخن گفتن از جایگاه اکرانهای خارج از سینما، بیآنکه جایگاه خود سینما را در منظومه فکری ملت و حاکمیت بازشناسی کنیم، ره به مقصد نمیبرد.
وی میافزاید: برای پاسخ به این سوال بنیادین که «اکرانهای مردمی، خارج از بستر رسمی سینما، چه جایگاهی در آینده فرهنگی کشور دارند؟»، باید نخست به این پرسش عمیقتر بپردازیم که اسینما در منظومه حاکمیتی، در سبد زندگی مردم و در ترازوی سیاستگذاری فرهنگی، کجای کار ایستاده است؟
مسئول طرح و برنامه اکران مردمی جشنواره عمار ادامه میدهد: اکنون دو نگاه اصلی نسبت به سینما در سطح تصمیمسازیهای کلان و نیز میان مردم رواج دارد. نگاه نخست، سینما را ابزاری برای تفریح میپندارد، کالایی لوکس و غیرضروری که سهمی ناچیز در سبد محصولات فرهنگی خانواده دارد؛ در این رویکرد، سینما در ردههای پایین اولویتهای دولت و برنامهریزان جای میگیرد. اما نگاه دوم که هنوز در سپهر تصمیمگیری فراگیر نشده، باور دارد که سینما، ابزار حل مسئله است؛ نه فقط یک سرگرمی فاخر، بلکه مجرای پاسخ به بحرانهای اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، تمدنی و حتی عرصه جبهه مقاومت.
مردی تصریح میکند: در این نگاه راهبردی، سینما دیگر تماشاگه صرف نیست، بلکه سنگر اندیشه است؛ سنگری که باید بار سنگین پاسخ به معضلات جامعه را بر دوش بکشد. مگر نه آنکه هر مسئلهای از آسیبهای اجتماعی گرفته تا بحران خانواده، از مقوله فرزندآوری و طلاق تا مهاجرت نخبگان و هویت ملی، ریشهای فرهنگی دارد و مگر نه آنکه مؤثرترین ابزار فرهنگساز در عصر ما، سینماست؟ رهبر انقلاب نیز در کلامی وزین میفرمایند: «کلید پیشرفت بسیاری از مسائل کشور در دست شما سینماگران است.» این بیان، گویای همان رویکرد تمدنی است که ما باید به سینما داشته باشیم. از این منظر، سینما نهتنها حلال مسائل مردم، بلکه زمینهساز بنای تمدن نوین اسلامی خواهد بود و اگر این نگاه نهادینه شود، آنگاه سینما از حاشیه سبد فرهنگی مردم به متن میآید و در صدر برنامههای راهبردی کشور مینشیند، اما اگر هنوز در تعریفمان از سینما دچار کاستی هستیم، اگر هنوز آن را تنها وسیلهای برای اوقات فراغت میدانیم، نباید انتظار داشته باشیم سینما بتواند مسئلهای از مسائل این ملت را درمان کند.

شرط جان گرفتن سینما، مردمی کردن آن است
وی میگوید: در گام بعد، باید به این پرسش پاسخ داد که کشور با چه حجمی از مسئلههای حلنشده روبهرو است؟ پاسخ روشن است؛ انبوهی از معضلات و موضوعات، چه در عرصه زندگی فردی و چه در زیست جمعی، نیاز به روایت، تحلیل و پرداخت دارند؛ از مسائل بنیادین خانواده، جمعیت و تربیت فرزند گرفته تا پیچیدگیهای اجتماعی چون اعتیاد، طلاق، فساد اداری و نیز بحرانهای فرهنگی و حتی مسائل مربوط به تمدن اسلامی و جبهه مقاومت.
مسئول طرح و برنامه اکران مردمی جشنواره عمار ادامه میدهد: حال اگر قرار باشد سینما به تمام این مسائل پاسخ دهد، بودجهای عظیم و امکاناتی کلان میطلبد که نه دولت از عهده آن برمیآید و نه هیچ نظام دیگری در جهان. پس چه باید کرد؟ اینجاست که راهحل برآمده از تجربههای عظیم مردمی همچون اربعین، دفاع مقدس، همدلیهای دوران شیوع کرونا و پویشهای مردمی حمایت از جبهه مقاومت، خود را نشان میدهد: مردم یگانه نیرویی هستند که میتوانند این بار سنگین را بردارند.
مردی خاطرنشان میکند: همانگونه که اگر مدیریت و اجرای مراسم اربعین به دولتها واگذار میشد، هرگز این شور و شکوه محقق نمیشد، در سینما نیز اگر نقشآفرینی به مردم سپرده شود، میتوان انتظار داشت سینما جان بگیرد، جریانساز شود و به نیرویی اصیل در تولید روایتهای حل مسئله تبدیل شود.
وی تصریح میکند: شرط حضور مردم در عرصه سینما، مشارکت در محتوا است؛ مردم زمانی پای فیلم مینشینند که دغدغههایشان را بر پرده ببینند. یک کشاورز با بحران کمآبی و گرانی خوراک دام دست به گریبان است؛ او چرا باید تماشاگر فیلمی باشد که قصهاش درباره روابط نامتعارف جوانان یک کلانشهر است یا یک فعال فرهنگی که دغدغهاش تربیت نیروی مؤمن و انقلابی برای آینده کشور است، چرا باید مخاطب فیلمی باشد که پر از طنز سطحی و بیمحتوا است؟

سینما چطور از حاشیه به متن زندگی مردم میرود؟
مسئول طرح و برنامه اکران مردمی جشنواره عمار میگوید: واقعیت این است که مردم ایران، مردمی ۹۰ میلیونیاند با طیفی وسیع از مسائل منطقهای، صنفی، بومی، فرهنگی و اقتصادی؛ از شمال تا جنوب، از روستا تا کلانشهر، دغدغهها متفاوت است. اگر قرار است سینما حلال همه مسائل باشد، باید همه این صداها را بشنود و بازتاب دهد و در اینجا اکرانهای مردمی و خارج از سالنهای رسمی، نقش کلیدی مییابند. وقتی سینما در دست مردم قرار گیرد و آثار در میان مردمی اکران شود که سالن سینما ندارند و در روستاها و شهرهای محروم زیست میکنند، آنگاه عدالت رسانهای محقق خواهد شد، البته به شرط آنکه فیلمهای انتخابشده، متناسب با مسائل همان منطقه باشند. اگر قرار باشد همان فیلمهایی که درباره مسائل خاص کلانشهرهاست به روستاها فرستاده شود، این دیگر عدالت رسانهای نیست، بلکه ظلم فرهنگی است.
مردی درباره عدالت رسانهای میگوید: عدالت رسانهای یعنی مردم هر منطقه خود را در سینما ببینند و این تنها با اکرانهای مردمی ممکن میشود؛ تنها آنگاه که مردم احساس کنند این سینما از آنِ آنهاست، دغدغههایشان را بازمیگوید، میتوان امید داشت که به سینما بهعنوان پدیدهای اثرگذار بنگرند و نه فقط ابزاری برای تفریح؛ چنین نگاهی، سینما را از حاشیه به متن زندگی مردم میکشاند و این همان رسالت ما در طرح اکرانهای مردمی جشنواره عمار است.
وی اشاره میکند: ما میخواهیم مردم را سهامدار سینمای ایران کنیم؛ میخواهیم هر ایرانی، فارغ از مکان جغرافیایی و طبقه اجتماعی، سهمی در رونق سینمایی داشته باشد که زبانش زبان مردم است و مسئلهاش مسئله مردم.
مسئول طرح و برنامه اکران مردمی جشنواره عمار تاکید میکند: سینما اگر به آینه دغدغههای مردم شود، نهتنها رونق خواهد گرفت، بلکه بهزودی در ردیف مؤثرترین ابزارهای فرهنگی و تمدنی خواهد نشست، از اینرو نگاه ما به سینما، نگاهی مسئلهمحور، مردمی و عدالتمحور است و اگر این نگاه نهادینه شود، دیگر نیازی نیست دولتها بودجههای کلان تخصیص دهند، زیرا مردم خود پای کار خواهند آمد.
مردی میگوید: این، مأموریت ماست که سینما را از دست خواص بگیریم و به آغوش مردم بسپاریم. آنگاه که مردم مسئلههای خود را در پرده نقرهای ببینند، خود خواهند نوشت، خود خواهند ساخت و خود اکران خواهند کرد و این آغاز عصر جدیدی از سینمای ایران است؛ سینمایی برخاسته از مردم، برای مردم و به دست مردم.

به گزارش ایمنا، سینما بهعنوان ابزاری تأثیرگذار میتواند در توسعه فرهنگی و حل مسائل اجتماعی نقش ایفا کند، اما تمرکز برنامههای فرهنگی در کلانشهرها این امکان را از مناطق محروم گرفته است. اکرانهای مردمی همچون جشنواره عمار، با خارج شدن از سالنهای رسمی، فرصتی برای کاهش این شکاف است. این طرحها با نمایش فیلمهای متناسب با دغدغههای محلی، به عدالت رسانهای کمک میکنند و سینما را از انحصار شهرهای بزرگ خارج میسازند.


نظر شما