به گزارش خبرگزاری ایمنا، کشور ما در قلب کمربند خشک کره زمین، سالیانه با پیامدهای سنگین خشکسالی دست و پنجه نرم میکند، این پدیده که به کاهش طولانیمدت بارش و افزایش تبخیر آب از سطح زمین و گیاهان اشاره دارد، اکنون به چالشی جهانی تبدیل شده است. سرزمین ما با میانگین بارندگی پایین که در دهه اخیر روند کاهشی داشته، نمونهای از تأثیرات ویرانگر خشکسالی است. افت سطح آبهای زیرزمینی، فروریختن خاک، مهاجرت روستاییان به شهرها و نابودی اکوسیستمهای طبیعی تنها بخشی از پیامدهای این بحران هستند. این شرایط نهتنها منابع آبی و کشاورزی را تهدید میکند، بلکه پایداری اجتماعی و اقتصادی جوامع را نیز در معرض خطر قرار داده است.
این بحران ترکیبی از عوامل طبیعی و انسانی است. تغییرات اقلیمی و گرمایش جهانی، الگوهای بارش را درهم ریخته و تبخیر آب را شدت بخشیدهاند. از سوی دیگر، رشد جمعیت، مدیریت ناکارآمد منابع آب، و وابستگی بیش از حد به کشاورزی پرمصرف آبی، فشار مضاعفی بر منابع محدود وارد کرده است،.بخش کشاورزی که ۹۰ درصد آب کشور را مصرف میکند، با روشهای ناکارآمد آبیاری همچون غرقابی و هدر رفت ۳۰ درصد آب در شبکههای توزیع، بیشترین سهم در تشدید این بحران را دارد.
برداشت بیرویه از آبهای زیرزمینی نیز منجر به نابودی سفرههای آبی و فرونشست زمین در مناطقی همچون کرمان شده است، میانگین بارندگی سالانه ایران تنها ۲۵۰ میلیمتر است که در مقایسه با کشورهای اروپایی (۷۰۰ تا ۸۰۰ میلیمتر) بسیار کمتر است.
پیامدهای خشکسالی فراتر از کمبود آب است؛ خشک شدن دریاچههایی همچون ارومیه و هامون، افزایش شوری خاک، و طوفانهای گردوغبار، به محیط زیست آسیبهای جدی وارد کرده است. کاهش تولیدات کشاورزی و دامی نیز امنیت غذایی را تهدید کرده و موجب مهاجرت اجباری جوامع روستایی و افزایش حاشیهنشینی شده است. در برخی مناطق، کمآبی حتی به بیماریهایی همچون اسهال و هپاتیت و مشکلات روانی منجر شده است.
خشکسالی موجب کاهش سطح آب سفرههای زیرزمینی، نابودی چاهها، و شور شدن اراضی کشاورزی شده است، از سوی دیگر، بیابانزایی و گردوغبار، کیفیت زندگی مردم را در استانهایی همچون خوزستان و سیستان و بلوچستان تحت تأثیر قرار داده است.
برای مقابله با این بحران، راهکارهایی چندجانبه ضروری است، در کوتاهمدت، پیشبینی دقیق خشکسالی از طریق فناوریهای ماهوارهای، مدیریت اضطراری منابع آب، و حمایت از کشاورزان از طریق وام و بیمه محصولات اولویت دارد.
استفاده از مدلهای آبوهوایی برای پیشبینی خشکسالی و تدوین سیاستهای کلان برای کشت محصولات سازگار با خشکی همچون زیتون و جو دوسر، میتواند به برنامهریزی دقیقتر کمک کند، در بخش کشاورزی، جایگزینی آبیاری سنتی با روشهای تحت فشار (قطرهای و بارانی) میتواند تا ۵۰ درصد از هدر رفت آب بکاهد. کاهش سطح زیرکشت محصولات پرمصرف آبی همچون برنج نیز از اولویتهای کلیدی است، همچنین ساخت سدهای زیرزمینی، استخرهای ذخیره آب باران، و تغذیه مصنوعی سفرههای آبی از طریق پخش سیلاب، راهکارهای مؤثری برای مقابله با کمآبی هستند.
در زمان خشکسالی، تأمین آب اضطراری از طریق لولهکشی یا تانکرهای حمل آب و تشکیل کمیتههای مشورتی با کشاورزان برای تصمیمگیری سریع، از جمله اقدامات ضروری است، استفاده از پساب تصفیهشده برای آبیاری غیر مصرفی و حمایت از کشاورزان با اعطای وام و بیمه محصولات، میتواند به کاهش تأثیرات اقتصادی خشکسالی کمک کند.
پس از اتمام دوره خشکسالی نیز مرمت شبکههای آبیاری، جلوگیری از نشت آب، و احیای سفرههای آب زیرزمینی با محدود کردن برداشت از چاهها، از اقدامات بلندمدت ضروری است، ترویج کشت دیم و گیاهان مقاوم به خشکی (همچون گز و بادام) و استفاده از فناوریهای نوین همچون کمآبیاری، میتواند تعادل مصرف آب را احیا کند.
کشور ما با وجود چالشهای جدی، فرصتهایی را نیز پیش رو دارد، تجربه کشورهای دیگر در آبیاری کممصرف همچون استرالیا در مدیریت خشکسالی، الگوهایی عملی برای اصلاح سیاستها است، همکاری بین دولت، بخش خصوصی، و جامعه، از جمله آموزش روشهای صرفهجویی در مصرف آب، نقش کلیدی در این مسیر دارد، این بحران، اگرچه تهدیدی جدی است، میتواند محرکی برای تحول در مدیریت منابع آب و گذار به اقتصاد مقاومتی در برابر تغییرات اقلیمی باشد.
آینده به تصمیمهای امروز بستگی دارد، خشکسالی پدیدهای طبیعی است، اما تأثیرات که آن را میتوان با مدیریت درست و پیشگیرانه کاهش داد، ایران با بهرهگیری از تجربیات موفق جهانی و تدوین برنامهریزیهای علمی، میتواند از این بحران فراتر رود و زمان آن فرا رسیده است که خشکسالی را نه بهانهای برای بیتفاوتی، بلکه فرصتی برای تحول در سیاست علمی در دانشگاه برای مقابله حل مشکل خشک سالی باشد.


نظر شما