به گزارش خبرگزاری ایمنا، در دهههای اخیر یکی از مهمترین مشکلات بهوجود آمده در شهرهای کشورهای در حال توسعه، رشد شتابان و ناهماهنگ شهرنشینی بوده است که یکی از پیامدهای آن پیدایش و رشد پدیده ناکارآمدی کالبدی و بروز انواع فرسودگی در بافتهای شهری و محلهای است.
طب سوزنی بهعنوان یک رویکرد جایگزین در راهبردهای متداول شهری، هر دو جنبه انسانی و کالبدی محیطی را در نظر گرفته است و با بهرهگیری از دانش محلی، به مشخص کردن محرکها و اجزای منتخب شهر به تحقق زمینهگرایی، انعطافپذیری و نیز حفظ ارزشهای تاریخی میپردازد.
طب سوزنی روشی با اثربخشی بسیار بالا در درمان بیماریها بهشمار میرود که در این روش متخصصان از طریق وارد کردن سوزنهای متعدد به نقاط مختلف بدن فرد، بیماری او را تشخیص میدهند و برای درمان آن اقدام میکنند؛ اگرچه منشأ ظهور این روش به کشور چین بازمیگردد، امروزه به محبوبیت بسیار بالایی میان بسیاری از پزشکان سراسر دنیا دست پیدا کرده است.
جالب است بدانید که معماران و برنامهریزان شهری نیز بهتازگی از طب سوزنی بهعنوان یک استراتژی بسیار مهم برای طراحی خلاق شهرها بهره گرفتهاند و توانستهاند تحولات بسیاری را در آنها به وجود بیاورند؛ اگرچه طب سوزنی برای درمان بیماریها متفاوت با طب سوزنی شهری است، با این حال ایجاد تغییرات بسیار کوچک در هر دو روش به ایجاد تحولات بیشماری (در درمان بیماری یا رفع مشکلات شهری) منجر میشود.
در واقع طرفداران طب سوزنی شهری بر این باور هستند که اعمال یک تغییر کوچک در یک شهر درست همچون ایجاد تغییرات توسط سوزن در بدن است که میتواند به حل بحرانهای مختلف شهری کمک کند؛ امروزه برنامهریزان در بسیاری از شهرهای جهان تلاش کردهاند از طب سوزنی برای بهبود مدیریت شهری بهره گیرند.
استراتژی طب سوزنی شهری بهعنوان مدل و رویکردی برای توسعه شهرهای نسل سوم مطرح شده است، هدف اصلی طب سوزنی شهری، رفع مشکلات شهری در زمینههای مختلف اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، کالبدی و زیستمحیطی است، مطالعات حاکی از آن است که در هر بافتی یکسری نقاط حیاتی وجود دارد که بهبود وضعیت آن، موجب بهبود وضعیت تمام بافت میشود و شناسایی آن دارای اهمیت ویژهای است.
استفاده از روش طب سوزنی شهری بدون آنکه نیاز به اجرای تغییرات بزرگ داشته باشد موجب ایجاد تأثیرات بزرگ میشود، استفاده از دانش، مواد و مصالح بومی در اثرگذاری این روش مفید است؛ بسیاری از محققان شهری رویکرد طب سوزنی شهری را همچون دارویی بسیار مفید فرض میکنند که میتواند به بهبود مشکلات یک منطقه یا حتی شهر منجر شود.
این استراتژی، ترفندهای تغییرات شهری متعددی را در بر میگیرد که بهعنوان مثال به احیای بستر رودخانهها، سازماندهی دوباره مراکز اجتماعی، پیادهراهسازی، ایجاد کافهها و رستورانهای کوچک یا حتی نصب چراغهای کریسمس در مرکز یک شهر منجر میشود. همانطور که درمان بیماری به تعامل بین بیمار و پزشک معالج بستگی دارد، طراحی موفق شهری نیز مستلزم واکنشهای مثبت از طرف شهروندان و مقامات شهری است که طب سوزنی این تعامل را امکانپذیر میکند.
تفاوت بین طب سوزنی شهری و شهرسازی تاکتیکی
طب سوزنی شهری و شهرسازی تاکتیکی ارتباط بسیار نزدیکی با هم دارند؛ در هر دو رویکرد از ترفندهایی با مقیاس کوچک برای ایجاد بیشترین تغییرات در شهرها استفاده میشود که به بهبود کیفیت زندگی، تقویت ارتباط بین شهروندان و افزایش نشاط شهری میانجامد.
در هر دو روش، شهروندان نقشی به مراتب مهمتر از مقامات شهری ایفا میکنند که البته نقش افراد در طب سوزنی بسیار بیشتر از شهرسازی تاکتیکی است، با این حال، در طب سوزنی اقدامات مداخلهای ممکن است بسیار جزئیتر از شهرسازی تاکتیکی اتفاق بیفتد و البته پیامدهای بهتری را هم در بر داشته باشد.
در طب سوزنی، مقامات شهری به ندرت ممکن است وارد مداخلات شوند و بیشتر تغییرات توسط خود شهروندان صورت میگیرد و مهمتر از همه اینکه در شهرسازی تاکتیکی بهطور معمول تغییراتی کوچک و موقت صورت میگیرد که بیشتر به اهدافی بلندمدت و توسعههایی دائمی در شهرها ختم میشود.
این در حالی است که در طب سوزنی، مردم در پیادهسازی مداخلات خود، اهدافی درازمدت را در سر نمیپرورانند و تغییرات ممکن است پس از مدت زمانی کوتاه، اهمیت خود را از دست بدهد.
پیادهسازی رویکردهای طب سوزنی نیاز به آموزش خاصی ندارد و هر شخصی با خلاقیت خود میتواند از طریق پیادهسازی ایدههای جالب در مقیاس کوچک بیشترین تغییرات را در شهرها یا محل زندگی خود بهوجود آورد.
در واقع، برنامهریزان شهری تمام ساکنان را به جستوجوی فضاهای مرده و پیادهسازی نوآوریهای خود برای افزایش هرچه بیشتر نشاط در آنها دعوت میکنند؛ این رویکرد که برای نخستینبار توسط «مارکو کاساگرانده» پدر طب سوزنی ارائه شد، خلاقیت و آزادی ایدهها را برای تمام شهروندان در بر میگیرد، بنابراین ساکنان یک شهر میتوانند در فرایند طراحی مشارکتی بهطور خلاقانه ایدهپردازی کنند و محیط زندگی خود را مطابق میل خود توسعه بخشند.

تأثیر طب سوزنی در بافتهای فرسوده و محلات ناکارآمد
وحید مهدویان، مشاور و دستیار شهردار اصفهان در امور شهرسازی و معماری شهری به خبرنگار ایمنا اظهار میکند: طب سوزنی شهری روش مداخله شهری در مقایسه با روشهای دیگر از جمله شهرسازی تاکتیکی بوده و بهخوبی تبیین شده است؛ نکته قابل تذکر این است که این روش در بافتهای فرسوده و محلات ناکارآمد شهری مؤثرتر است، بهویژه اینکه نوعی مدل شهرسازی مشارکتی نیز وجود دارد که بهدلیل مداخله ساکنان بافت، خلاقانه، کمهزینه و البته کاراتر خواهد بود.
وی با اشاره به مزایای روش طب سوزنی شهری در مقایسه با سایر روشها میافزاید: نخست اینکه در این روش، با توجه به اینکه مداخلات گسترده انجام نمیشود، هم سرعت و تأثیر بیشتر است و هم هزینهها کاهش پیدا میکند و نیازی به ورود سرمایهگذاران نیست، این روش در مقابل الگوی طرحهای یکپارچه شهرسازی همچون پروژه همتآباد که به تخریب گسترده بافت منجر میشود و نیاز به حضور عامل سوم یعنی سرمایهگذاران خواهد بود، قرار میگیرد، البته در مقابل این مزیت، این کار تنها برای یک بافت یا محله مؤثر است و تأثیر زیادی در بافت یا محله مجاور نخواهد گذاشت که یک نقص است.
مشاور و دستیار شهردار اصفهان در امور شهرسازی و معماری شهری ادامه میدهد: دوم اینکه با توجه به اینکه در این روش، تاکید بر مشارکت مردم است تا طرحهای ابلاغی از طرف مدیریت شهری، بهطور طبیعی علاوهبر کارایی بیشتر، خلاقانهتر است و انعطافپذیری بیشتری دارد. این را نیز باید در نظر گرفت که در صورت نبود هماهنگی با مدیریت شهری بهویژه شهرداریها، احتمال شکست زیاد خواهد بود.
مهدویان میگوید: سوم اینکه با وجود روشهای جاری که یکباره اجرا میشود و بعضی مواقع خطاهای جبرانناپذیری ایجاد میکند، در این روش امکان آزمون و خطا و بهعبارتی اصلاح اقدامات در فرایند اجرا وجود دارد که ناشی از اقدامات کوچک و تدریجی است، البته این نکته را باید در نظر گرفت که اقدامات کوچک در برابر اقدامات بزرگ، احتمال برگشت و درمان نشدن اساسی خواهد داشت و بهعبارتی ممکن است پایدار نباشد.

طب سوزنی شهری نیروی زندگی یک شهر را به آن برمیگرداند
حمیدرضا صارمی، استادیار شهرسازی با بیان اینکه در دهههای اخیر یکی از مهمترین مشکلات به وجود آمده در کشورهای در حال توسعه، رشد شتابان و ناهمگون شهرنشینی بوده است که یکی از پیامدهای آن پیدایش و رشد پدیده ناکارآمدی کالبدی و بروز انواع فرسودگی در بافتهای شهری و محلهای است، به خبرنگار ایمنا میگوید: افزایش جمعیت، سابقه سکونت در شهرها، نابرابریهای اقتصادی و توسعه نامتوازن و ازهمگسیخته شهرها، همه برهانی بر شدت گرفتن معضلات شهری و افول کیفیتهای محیطی در ابعاد کالبدی و کارکردی شهرها و کلانشهرهای جهان است.
وی با بیان اینکه هدایت شهرها و محیطهای شهری به سمت توسعه بهویژه در نواحی و محلات فرسوده و تاکید بر اقدامات بزرگ مقیاس و کالبدی، ناکارآمدی خود را بیش از هر زمان دیگری آشکار ساخته است، میافزاید: از طرفی شهرها در قرن بیستویکم از گرهها، جریانها و روابط پیچیدهای تشکیل شده است که چشمانداز جدیدی از جهانی شدن را ایجاد میکند، همچنین نبود سازوکارهای مطلوب بهمنظور کنترل و سازماندهی شرایط جدید موجب شده است تا فضای رشد و بالندگی در شهرها پیوسته با چالشها و تهدیدهایی همچون فرسودگی روبهرو شود.
استادیار شهرسازی با بیان اینکه از مهمترین جنبههای توسعه شهری در رویارویی با معضلات شهرها توجه به خردترین واحد برنامهریزی یعنی محله است، خاطرنشان میکند: در راستای ارتقای سطح کیفیت زیست در محله و بهمنظور بهرهگیری از قابلیتها و ظرفیتهای جوامع محلی، این واحد مورد توجه و در اولویت برنامهریزی بسیاری از کشورها قرار گرفته است.
صارمی با بیان اینکه امروزه در پاسخ به مشکلات پیچیده شهرها همچون فرسودگی، اتکا بر روشهای سنتی نظیر جراحی کالبد بیجان شهر بهتنهایی نمیتواند تضمینکننده تجدید بافتهای ارزشمند شهری باشد، ادامه میدهد: توجه به طب سوزنی شهری بهعنوان رویکردی نوین و کاربست اصول و شاخصها میتواند کارساز باشد.
وی اظهار میکند: طب سوزنی شهری روش جدیدی در شهرسازی است که گشودن انسدادهای موجود در شریانهای حیاتی شهر، نیروی زندگی یک شهر را به آن بازمیگرداند؛ در این روش رویکرد احیای زندگی یک بافت شهری میتواند در مورد محیطهای مصنوع موجود یا توسعههای جدید با تاکید بر خلاقیت، آزادی و مشارکت افراد اعمال شود و بسته به زمینه میتواند شکلهای مختلفی داشته باشد.
استادیار شهرسازی تصریح میکند: طب سوزنی شهری روش نوسازی شهری در مقیاس کوچک و به صورت نقطهای است که متفاوت از نوع سنتی آن است، این استراتژی ضرورت دستیابی به تأثیرات حساس در دورههای زمانی کوتاه را با احترام به برنامهریزی و عمل در زمینههای ساختاریافته فراهم میآورد.
وی میگوید: با نگاهی کلی به تجارب کشورهای مختلف، میتوان دریافت طب سوزنی شهری خوب، دارای هفت اصل حداقلگرایی، ارزشمداری، انعطافپذیری، زمینهگرایی، مشارکتی، چندبعدی و تأکید بر بهبود تدریجی است، توجه به مداخله محدود و حداقلگرا در تضاد با اقدامات سنگین و بزرگمقیاس، بهرهگیری از ارزشهای موجود در بافت و زمینه مورد مداخله، انعطاف کالبدی به سوی اقدامات زمینهپذیری و گذار از اقدامات صرفاً مشارکتی، توجه به ابعاد و شرایط متفاوت هر قلمرو، تمرکز بر اقدامات چندبعدی و در نهایت تأکید بر بهبود تدریجی با استفاده از ظرفیتها و توانهای موجود در زمینه مورد مداخله، چارچوب اقدامات و راهحلهای بهکار گرفته شده در یک طب سوزنی شهری مطلوب را تشکیل میدهد.
استادیار شهرسازی با اشاره به اینکه بر اساس اصول بیانشده، هدف اصلی یک طب سوزنی شهری، حل مشکلات شهری در زمینههای مختلف اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، کالبدی و زیستمحیطی است، ادامه میدهد: بهطور کلی، فرایند طب سوزنی شهری شامل سه مرحله از اقدامات اجرایی است، در مرحله نخست و پس از تحلیل شرایط و نظام اقتصادی، اجتماعی و محیطی حاکم بر بافت، اهداف مداخلات مشخص میشود، پس از تعیین اهداف، محدوده مداخلات تعیین و در ادامه نقاط در محدوده زیرسیستمها و محرکها مشخص میشود، در مرحله دوم اقدامات، مداخلات مرتبط با هر نقطه و اثرات و نتایج حاصل از مداخله یادشده تبیین میشود.
صارمی با بیان اینکه طب سوزنی شهری موفق شامل برنامهریزی مناسب برای انتخاب موضع، تشخیص نقاط حساس از طریق شناسایی زیرسیستمها و در نهایت تحریک نقاط حساس است، میافزاید: با توجه به بررسی منابع و تجارب متعدد اجرا شده در این زمینه، باید توجه داشت تحریک کردن نقاط حساس و انتخاب محرکها، کلیدیترین مرحله در فرایند اجرای برنامه بهشمار میرود.
وی ادامه میدهد: انتخاب محرکهای گوناگون، بسته به تحلیل شرایط اجتماعی، اقتصادی و محیطی میتواند متفاوت باشد، ضرورت توجه به مقولههایی همچون مشارکت و نهادسازی، جریان و صحت اطلاعات، تناسب عملیات، نوع مالکیت و نیز وضع مقررات مشوق و بازدارنده است.

به گزارش ایمنا، همیشه تغییر یک شهر امکانپذیر نیست، با این حال میتوان از طریق ارائه ایدههای کوچک تنشهای موجود در یک شهر را به حداقل رساند و نشاط را برای شهروندان به ارمغان آورد.
اگرچه طب سوزنی شهری بیشتر شبیه به دارویی برای حل مسائل طراحی شهری عمل میکند، اما میتواند به بازگرداندن مالکیت فضاهای عمومی به شهروندان منجر شود و تغییرات درازمدتی را نیز شامل شود، علاوه بر این، احیای زمینها، مکانها و فضاها میتواند پیامدهای مثبتی را برای کل شهر به ارمغان آورد که در این راستا، سهیمسازی مردم بسیار مؤثر واقع میشود.



نظر شما