به گزارش خبرگزاری ایمنا، بعثت به بر انگیختن پیامبر اسلام (ص) به رسالت از جانب خدا و آغاز دین اسلام اشاره دارد؛ بعثت پیامبر (ص) مهمترین فراز از تاریخ اسلام است که بهعنوان حادثهای بزرگ و عظیم نقش مهم و تأثیرگذاری در سرنوشت انسانها به واسطه زدودن جهل از آنها و تمام کردن حجت هدایت و سعادت بر بشر بود.
طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن، کتابی است گردآمده از سخنرانیهای سید علی خامنهای ۳۵ ساله که با همان قامت ایستاده و چشمهای نافذش روزهای آخر تابستان ۱۳۵۳ در مسجد کوچک و نیمهکاره امام حسن مجتبی (ع) مشهد قرآن به دست در ماه مبارک رمضان ایراد میکرد؛ سلسله سخنرانیهایی با موضوعیت «طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن»، سخنرانیهایی که ابتدا کم مخاطب بودند اما رفته رفته به جمعیت حاضر در جلسه اضافه میشد و شهر را به هم ریخت؛ زن و مرد، جوان و نوجوان، از دانشجوی پزشکی گرفته تا طلبه و کاسب و دانشآموز از راههای دور و نزدیک به مسجد میآمدند تا روحهای مجلی به مهمانی خداوند خود را با صحبتهای انقلابی و جسورانه این روحانی جوان، نورانیت دو چندان بخشند.
آیت الله خامنهای در سالهای شکنجه و خفقان ستمشاهی، در سالهایی که خواندن آیات مربوط به جهاد جرم است و اگر سخنرانی در آیهای نام بنی اسرائیل را بیاورد و اشارهای به اسرائیل کند خودش زندانی و مجلسش تعطیل میشود، روحانی جوان مسجد امام حسن (ع) پیرِ مبارزه است؛ او میداند چطور مجلس را اداره کند که با ذکاوت از چنگ مأموران ساواک دور بماند؛ آقای خامنهای با دقت و زیرکی تمام، مجموعه اعتقادات اسلامی را از زبان قرآن به گونهای بیان میکند که مردم علاوه بر ساختن دوباره اعتقادات خود بر اساس معارف قرآن، به فکر ایجاد جامعه اسلامی هم میافتند؛ سید جوان مباحثش را از ایمان شروع میکند، به توحید رسانده و بعد با تبیین نبوت و ولایت آن را به پایان میرساند.

هدف بعثت؛ ایجاد جامعهای بر مبنای توحید
حجتالاسلام محسن صادقی، معاون نهاد مقام معظم رهبری در دانشگاه اصفهان در گفتوگو با خبرنگار ایمنا پیرامون تبیین مفهوم بعثت در طرح کلی اندیشه اسلامی اظهار میکند: هدف از بعثت نبی مکرم (ص) و انبیا (ع) به رسالت این است که بیایند و قواره جامعه را بر مبنای توحید طرحریزی کنند که لازمه آن یک انقلاب و یک رستاخیز اجتماعی در دل جامعه است چرا که خود بعثت مانند قیامت که یوم البعث است یک برانگیختگی و یک رستاخیز و یک تغییر شکل و قواره عالم است و همین موجب میشود که آن جامعه از جامعهای که مبتنی بر جهالت و نگاههای مشرکانه و فاصله طبقاتی بوده است منفک شود و با مبنای نورانیت و عقلانیت و توحید طرحریزی شود.
وی میافزاید: این تغییر شکل جامعه و این انقلاب کردن در جامعه همیشه محدود و انگشت شمار است چرا که ایجاد این جامعه و ایجاد این رستاخیز به یقین رهبرانی میخواهد که آنها پیش از آن خودشان یک برانگیختگی و رستاخیزی درونشان شکل گرفته باشد و خودشان نسبت به آنچه پیرامونشان رخ میدهد، یعنی همان مسیر معمول جامعه فاصله بگیرند و در سطح بالاتری به لحاظ فکری و رفتاری قرار بگیرند و بعد توان این را داشته باشند که این رستاخیز درونی خودشان را به بیرون هم منتقل کنند و این خود یک صبر و استقامت و ایمان و امیدواری شگرفی نیاز دارد.
معاون نهاد مقام معظم رهبری در دانشگاه اصفهان عنوان میکند: چه بسا کسانی که تا حدی نسبت به جامعه خودشان دچار رستاخیز شدند، فهمی پیدا کردند ولی چون احساس کردند که توان تغییر محیط اطرافشان را ندارند دست به انتحار و خودکشی یا یأس و افسردگی زدند، لذا در پاسخ به این سوال که چه کسانی میتوانند شامل این بعثت شوند باید گفت بالطبع افرادی که یک روح آماده، یک اندیشه وسیع و یک عزم طولانی میخواهد؛ به همین دلیل هم قرآن کریم میفرماید: «اولی العزم من الرسل»، یعنی نه هر رسولی، بلکه رسولان اولوالعزم از این عزم راسخ برخوردارند و در جای دیگر خطاب به حضرت محمد (ص) میفرماید «لا تکن کصاحب الحوت»، بدین معنا که مانند حضرت یونس (ع) در این مورد برخورد نکن و نسبت به ناملایمات اجتماعی و مقاومت اجتماع در پذیرش حق «وَجَدْنَا آبَاءَنَا عَلَیٰ أُمَّةٍ» به دلیل پیروی از پیشینیان شکیبا باش، فرد مبعوث باید ابتدا خودش واجد این ویژگیها باشد و پس از آن بتواند این اندیشه بلند و استقامت و دگرگونی را به دیگران هم منتقل کند.
حجتالاسلام صادقی ادامه میدهد: در عین حال اگر کسانی باشند که بتوانند اینگونه باشند میتوانند آینده درخشانی برای امت خود رقم بزنند؛ امام خمینی (ره) چنین شخصیتی داشت که اولاً رستاخیزی در وجود خود او ایجاد شده بود که بین علما و بین روشنفکران و صاحب نظران در مسائل اجتماعی بعثت در وجودش ایجاد شده بود و توانست با آن عزم مثالزدنی و استواری و استمرار یک رستاخیز اجتماعی را در ایران و منطقه و جهان پیش آورد؛ پیش از حضرت امام هم چه بسا افراد زیادی متوجه ستمها و مضرات رژیم طاغوتی شاهنشاهی شده بودند اما توان تغییر آن را در خودشان نمیدیدند؛ افرادی که بتوانند بعثت خود را به جامعه منتقل کنند افراد کمی هستند اما طبیعتاً این هم به تعبیر ما طلبهها مقول به تشکیک است، یعنی شدت و ضعف دارد؛ مهم این است که هرکدام از ما نسبت به اطرافمان بی تفاوت نباشیم و به هر میزان که نسبت به اطرافمان گداخته شویم به همان اندازه میتوانیم اطراف خودمان را مشتعل کنیم و بر انگیختگی درونیمان را به دیگران منتقل کنیم، این آن چیزی است که بخشی از آن به جهاد تبیین بر و بخشی از آن به روحیه فرد باز میگردد.

بعثت؛ نه تنها برای هدایت جامعه اسلامی، بلکه برای هدایت بشریت
وی تصریح میکند: پیامبر اکرم (ص) تمام این بار عظیم را تا انتها مستقلاً بر شانه حمل نکرد و پس از گذشت زمانی افرادی که به واسطه شمس وجودی حضرت (ص) گداخته شده بودند هم در ترویج این گداختگی و انتقال این شعله نقش داشتند، اگر چنین رستاخیزی در فرد به وجود آمد و او توانست آن را دومینو وار و سلسله مراتبی با کار تشکیلاتی درست بر مبنای نظام ولایت به دیگران هم برساند میتواند هم در هدایت جامعه اسلامی و هم در هدایت بشری نقش ایفا کند، به این دلیل که آن بعثت اجتماعی نبوت چون مبتنی بر ارزشهای فطری مانند عدالت، آزادی، برابری، اخلاق و معنویت است مانند شیشه عطری به وقت بازگشایی بوی خوشش عالمگیر میشود و توجه همگان را به سمت خود جلب میکند، به همین جهت بعثت محدود به هدایت جامعه اسلامی نیست و میتواند تمدن ساز و هادی باشد.
این مدرس طرح کل اندیشه اسلامی تصریح میکند: تعبیر جالبی از گزارشگر ساواک ذیل کتاب طرح کلی حضرت آقا نقل شده است که از این قرار است: «این آقا_حضرت آیتالله خامنهای_ به گونهای قرآن را تفسیر میکند که افرادی که پای صحبت او هستند مانند گلولههای آتش میشوند، این جوانها بعد از این هرجا میروند شعله و آتش بر پا میکنند.»؛ منظور از این شعلهی آتش الزاماً یک بیان آتشین نیست، به این خاطر است که خود رهبر انقلاب برانگیخته شده و به خاطر آرمانی که در اندیشه میپروراند ۵ بار پیش از این مجموعه سخنرانیها به زندان افتاده، پس از آن مجدداً دستگیر شده و تبعید شده و این گداختگی حقیقی در وجودش خاموش نمیشود و بابتش هزینه میدهند.
حجتالاسلام صادقی ادامه میدهد: اینکه یک رهبر الهی مانند رسول گرامی اسلام (ص) آنقدر پس از بعثتش برانگیخته شده که پیشگامتر از همه مشغول حرکت است و فرماندهی و مدیریت به عهده اوست و از جنس تعالوا رهبری میکند، یعنی خودش رفته بالا و از آن بالا دیگران را به قله فرا میخواند مبین این است که ابتدا خودش به مسیری که میرود یقین یافته، وگرنه مانند برخی افراد دیگر از ترس سختیهای مسیر در پایین قله میایستاد و در عوض دیگران را تشویق به پیشروی میکرد؛ این چیزی است که جامعه آن را میبیند و در مییابد که محمد امین (ص) آنقدر گداخته شده که در راه رسیدن به هدفی که خدای تعالی بر او تکلیف کرده هیچ ترس و واهمهای ندارد.
وی این بیباکی را قابل نشر به جامعه میداند و تبیین میکند: پس از اشاعه این بیباکی در جامعه است که رستاخیز و بعثت اجتماعی به همراه آورده میشود؛ خیزش یک نوای مردم برای حق در انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی (ره) نیز قطره کوچکی از به کار بستن درسهای عملی پیامبر اکرم (ص) بود، چنانچه در در سال ۱۳۴۱ که امام خمینی فعالیت خود را آشکارا شروع میکند آنقدر با شجاعت در مسیر فهمی که یافته قدم بر میدارد که در عالم خارج موجی از تهور و شجاعت در میان مردم به پا خواست که حتی سالهای دوری امام از مردم هم این آتش را سرد نکرد و شاهد درونی قلبهای مردم، وجود مشهودی بیرونی را شهادت داد؛ این حقیقتاً یک بعثت عظیم و رستاخیز درونی بنیان گذار انقلاب بود که به دلیل توأمانی با عمل به یک رستخیز و حرکت درخشان اجتماعی تبدیل شد و جامعه را به دنبال این رهبر دینی حرکت داد.
وی در پایان تأکید میکند: این حرکت مبین فرمایشی از امام صادق (ع) بدین قرار است: «… بِالعُلَماءِ مَن صَدَّقَ فِعلُه قَولَهُ…»، دانشمندان کسانی هستند که فعلشان، سخنشان را تصدیق میکند؛ رسول الله (ص) و سایر پیامبران الهی و ائمه اطهار (ع) اینگونه بودند و تمامی رهبران الهی نیز به هر سطحی که توانستند این بعثت را در جامعه ایجاد کنند، خود واجد این ویژگیها بودند و تعبیر قرآن از این قرار است که «لَمّا صَبَرُوا کانُوا بِآیاتِنا یُوقِنُونَ»، آنها این صبر و استقامت را داشتند و این استقامت از یقین به صدق وعدههای الهی در وجود آنها پدید آمده بود.

بعثت؛ بیداری درونی و جستوجوی سعادت
همچنین زهرا سادات منصوریفر فعال فرهنگی و مدرس طرح کلی اندیشه اسلامی در گفتوگو با ایمنا اظهار میکند: بعثت یا همان برانگیختگی یک اتفاق درونی و شخصی است؛ فردی که با جریان عادی اجتماع زندگی میکرد و شاید مثل پر کاهی روی سیل به هر سو در حرکت بود، وقتی به خود میآید، بیدار و هوشیار میشود متوجه میشود دیگر این جریان معمولی برایش اطمینان بخش و قانع کننده نیست پس به دنبال جریان دیگری میگردد که بتواند او را به رضایت و سعادت برساند؛ مبعوث شدن، بیدار شدن و برانگیخته شدن با تعریفی که گذشت اختصاص به شخص یا گروه خاصی ندارد، هر کس که بتواند از حصار عادتها و روزمرگیهای معمول جامعه خود را برهاند، تفکر و خلوتی داشته باشد، سعی کند پردههای جهل و خرافات و ترس و طمع را کنار بزند به مرحله برانگیختگی برای رسیدن به سعادت واقعی خواهد رسید، البته قطعاً به تناسب شرایط شخص و محیط پیرامونش و میزان تلاش او این بعثت میتواند سطوح و شدت متفاوتی داشته باشد.
وی جایگاه بعثت را در هدایت جامعه اسلامی اینگونه تصریح میکند: جامعه آنگاه اسلامی یا به عبارت دیگر توحیدی خواهد شد که در آن طبقات اجتماعی وجود نداشته باشند و همه از حقوق یکسانی برخوردار باشند، کسی بر کسی برتری به هیچ عنوان نداشته باشد و همه فقط بنده خداوند باشند و خدای همه فقط الله جل جلاله باشد، جامعهای آزاد از هر بندگی برای بندگی خدا؛ این سخن به ظاهر بدیهی برای خودش بحث مفصلی دارد، چنین جامعهای قوانینش، شیوه تعامل و زندگی مردمانش، سیاست و اقتصاد و فرهنگ و همه چیزش باید الهی باشد.
این مدرس حوزه و دانشگاه بیان میکند: این نگاه در تک تک افراد جامعه تحول درونی ایجاد میکند و مانع از آن میشود که به راحتی در هر جریان منحرفِ قدرت طلب قرار بگیرند؛ اگر بینش مسلمانان برای اداره جامعه این باشد آنگاه همه مسئول خواهند شد، نه با تلقین بیرونی یا شعارهای زیبا و دهن پر کن! بلکه با همان رستاخیز درونی و اینجاست که هر کجا خلاف آن را مشاهده کنند، کاستی یا انحرافی ببینند، سو استفاده از استعدادهای خود یا دیگران به نفع گروه یا طبقهای احساس کنند، نمیتوانند بی تفاوت باشند و اقدام صحیحِ مؤثر خواهند داشت.
منصوری فر ادامه میدهد: برای ایجاد این برانگیختگی در دیگران ابتدا هر فرد باید خودش تفکر و دقتی در احوالاتش، انتخابها و روزمرگیهایش داشته باشد، من معتقدم حتی یک فرد غیر دیندار (حتی نمیگویم غیر مسلمان) اگر اندک توقفی به خود بدهد متوجه خواهد شد برای زندگیاش به دنبال معنایی و هدفی فراتر از آنچه میگذراند است. زیادند افراد به ظاهر موفق در دنیا که در اوج ثروت و قدرت به این سوال جدی رسیدهاند که چه میخواهم؟ که البته همیشه هم پاسخ مناسبی پیدا نکردهاند؛ پس از آنکه فرد خودش به این تحول درونی رسید، بخواهد یا نخواهد مانند چراغی یا پاره آتشی روشن، اطرافش و اطرافیانش را روشن خواهد کرد، اگر میبینیم این روشن کردنها اتفاق نیفتاده علتش آن است که روشن نشدهایم رهبر معظم انقلاب بعد از ایام اربعین پارسال سخنی با همین مضمون خطاب به جوانان دانشجو داشتند: خود را با نور هدایت روشن کنید و سپس هر کجا هستید محیط پیرامون خود را روشن سازید، محال است کسی به حق و راستی و معنای حقیقی رسیده باشد و آن را منتشر نکند؛ البته در نوجوانان و جوانان زمینه آمادهتر و شجاعت برای حرکتهای بزرگ و انقلاب گونه بیشتر است.
بعثت؛ پاسخ به نیازهای عمیق انسان
این مدرس حوزه و دانشگاه خاطرنشان میکند: بعثت در معنای خاص آن در بحث نبوت قابل بررسی است، رسیدن به مقام نبوت دو تحول و دگرگونی نیاز دارد، تحول اول همان است که در پاسخ به سوال معنای بعثت به آن پرداختیم و به گواهی تاریخ پیامبر اکرم از نوجوانی تا زمان مبعوث شدن به پیامبری از روال عادی جامعه آن روز ناراضی بودند و مواردی مانند تنظیم پیمان حلف الفضول نشان دهنده اقدام ایشان برای مبارزه با نظام طبقاتی موجود در اجتماع است، برخورداری از لقب محمد امین و ماجرای انتخاب ایشان برای نصب مجدد حجرالاسود و موارد متعدد دیگر نشان دهنده وجود مایهها و زمینههایی متفاوت از سایرین در ایشان است، اما رسیدن به مقام نبوت نیازمند تحول دیگری نیز هست که آن با دریافت وحی اتفاق میافتد و آیات سوره مبارکه علق و سوره مبارکه نجم بسیار زیبا آنچه بر پیامبر گذشته است را بیان میکند.
منصوری فر در پاسخ به سوالی مبنی بر جایگاه بعثت در هدایت بشری به اتفاقات اخیر منطقه در غزه و لبنان اشاره میکند و اظهار میکند: آنگاه که مردمانی ستمدیده در منطقهای کوچک در حال فراموش شدن هستند و صهیونیسم و استکبار جهانی یعنی اصلیترین طاغوت زمان در حق آنها به آسانی فساد و ظلم روا میدارند، بعثت حقیقی در آنها که حتماً ابتدا در گروهی بوده و سپس منتشر شده است، سبب هدایت انسانهای بسیاری در گوشه گوشه جهان میشود و این اتفاق غیر قابل انکار است؛ در نهایت نیز این هدایتها و بعثتهای بشری است که پیروزی معجزه گونه را برایشان در این مقطع زمانی به ارمغان میآورد و اگر این قبیل بعثتها ادامه و استمرار داشته باشد به رستگاری نهایی بشریت منجر خواهد شد.
این فعال فرهنگی در پایان تأکید میکند: دین زمانی خواست درونی انسانها خواهد شد که پاسخگوی نیازهای درونی آنها باشد، دینی که رکود و رخوت بیاورد، راه بهشت رفتن و جهنم نرفتن را صرفاً در انجام دادن یا ندادن برخی کارهای خاصِ آسانِ کم هزینه معرفی کند، خدایش جدای از زندگی و فقط یک ناظر حسابگر جهنم یا بهشت ببر و پیامبرش یک معلم اخلاق ِ مهربانِ محافظه کار باشد هرگز جوابگوی نیازهای عمیق انسان به خصوص جوانان نخواهد بود، باید دین را دوباره شناخت و کتاب طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن آغاز بسیار خوبی برای این بازشناسی است.

به گزارش ایمنا، سالهای سال عدهای که فهم درستی از دین نداشتند، به بهانهی دشوار بودن فهم قرآن برای مردم، مردم را از قرآن دور نشانده بودند و توصیههایشان برای خواندن قرآن تنها به طمع کسب ثواب محدود میشد و نه تدبر و تفکر؛ حالا چهل سال از آن ماه رمضان پرماجرا میگذرد، از ماه رمضانی که سید جوان دوباره قرآن را به متن زندگی مردم بازگرداند و از شعلهای که در قلب خودش در مواجهه با آیات قرآن کریم روشن شده بود جانهای دیگری را روشن کرد میگذرد؛ ۴۶ سال از آن رستخیز عظیم مردمی، از انقلاب اسلامی ایران؛ حالا ما در سمت درست تاریخ ایستادهایم تا از شعلههای کوچک و بزرگ دلهایمان مشعل بسازیم برای یافتن راه صعود به قلههای زمینه سازی طلوع آفتاب مهدوی در میان تاریکیها و گمراهیهای آخر الزمان.
گزارش از: صبا حسنزاده، خبرنگار ایمنا


نظر شما