حتی اگر از این نویسندهی بزرگ کتابی نخوانده باشید، باز هم رد پای او را در فیلمها و داستانهایی که گاه از زبان شخصی دیگر شنیدهاید خواهید دید. زندگی هدایت پر از فراز و نشیب و تنهایی بود. نوشتههایش اجازهی انتشار نمییافت، مدتها ممنوعالقلم بود و درنهایت هم به زندگی خودش پایان داد.
هدایت نهتنها نویسندهای ماهر بود، بلکه در زمینهی ترجمه نیز آثار بزرگی منتشر کرده است. خواندن آثار هدایت میتواند ما را با دنیای این نویسندهی روشنفکر آشنا کند. دنیایی مملو از تنهایی و سردرگمی. جهانی که هیچگاه او را درک نکرد.
در این مطلب قصد داریم شما را با مجموعه آثار این نویسنده آشنا کنیم. داستانهایی که هر کدام روایتی منحصر بفرد از انسان معاصر است. انسانی که گاه در شلوغی دنیا گم میشود، با توهمات و رؤیای خود زندگی میکند، مرز بین خیال و واقعیت را پاک میکند و از واقعیت به توهم پناه میبرد. صادق هدایت نویسندهای است که دربارهاش زیاد گفته شده و کتابهای بسیاری در مورد او نوشته شده چراکه تأثیر زیادی بر ادبیات داستانی ایران داشته است. برای آشنایی عمیقتر با این نویسنده، میتوانید بیوگرافی صادق هدایت را نیز بخوانید.
سه قطره خون
در سال 1311 مجموعه داستانی با عنوان سه قطره خون از صادق هدایت چاپ شد. مجموعهای که شامل یازده داستان کوتاه است. داستانهایی که برخی از آنها در تاریخ ادبیات و همچنین سینمای ایران ماندگار شدند.
سه قطره خون نام داستان اول این کتاب است. راوی این داستان جوانی به نام احمد است. او هم در دنیایی خیالی به سرمیبرد. در این داستان با جوانی آشنا میشوید که در بیمارستان روانی بستری است و خودش را غرق در توهمات و خیالات خود کرده است.
داستان بعدی گرداب نام دارد که ماجرای جوانی به نام همایون را روایت میکند. او نمیداند چرا دوستش خودکشی کرده است. گرداب از عشق، دوستی و خیانت میگوید.
داش آکل به گوش اکثر ایرانیان آشناست. داستان عشق مردی پا به سن گذاشته و دختری نوجوان. داش آکل یکی از معروفترین داستانهای هدایت است و فیلمی با همین نام در سال 1350 به کارگردانی مسعود کیمیایی و بازیگری بهروز وثوقی ساخته شد که باعث شد این داستان بیش از پیش نزد مردم شناخته شود.
در ادامهی کتاب میتوانید داستانهای «آینه شکسته»، « طلب آمرزش»، «لاله»، «صورتکها»، «چنگال»، «مردی که نفسش را کشت»، «مجلل» و «گجسته دژ» را نیز بخوانید.
بوف کور
بسیاری رمان بوف کور را درخشانترین رمان ایرانی در دوره معاصر میدانند. داستان بوف کور یک روایت فراواقع است که راوی آن دچار توهم شده است. جوان نقاشی که تنها زندگی میکند. در بخش اول رمان دربارهی این جوان و تنهاییاش میخوانید. بخش دوم رمان، از زمانها و سدههای گذشته روایت میکند. حالا روای نویسندهای است که همسر دارد. او فردی منزوی و گوشهگیر است. از جامعه و انسانهایش متنفر است و از آنها دوری میکند. راوی همه چیز را برای سایهاش تعریف میکند. سایهای که شبیه به جغد است و همهی گفتههای او را میبلعد.
کتاب بوف کور یکی از اولین رمانهای مدرن فارسی است که در زمان خود نمایندهی سبکی جدید و خاص بود. وقتی هدایت متوجه شد که آثارش را نمیتواند به هیچ وجه در ایران منتشر کند، به پیشنهاد دوستی راهی هند شد. در آنجا فقط توانست پنجاه نسخه از کتاب را به صورت پلی کپی منتشر کند. او در سال 1315 رمان بوف کور را نوشت و نسخهی دستنویس را با خود به بمبئی برد و در آنجا با تعداد محدود به چاپ رساند.
رمان بوف کور به عنوان شاهکاری در ادبیات داستانی به 32 زبان زندهی دنیا ترجمه شده است. کتابی که تحسینهای فراوانی را در جهان از آن خود کرد. آندره بروتون، مدرس جنبش فراواقع گرایی در فرانسه، بوف کور را جزو بیست کتاب شاهکار سدهی بیست میلادی دانست.
سگ ولگرد
سگ ولگرد عنوان شامل 8 داستان کوتاه است که در سال 1321 منتشر شد. البته بیشتر داستانهای این کتاب پیش از سال 1320 نوشته شده بودند، اما به دلیل مشکل سانسور و محدودیتهایی که در آن زمان برای نویسندگانی مانند صادق هدایت به وجود میآوردند، چاپ آنها ممکن نبود. سگ ولگرد آخرین کتاب صداق هدایت است.
داستان اول که سگ ولگرد نام دارد از زاویهی دیدی متفاوت به زندگی و مشکلات انسانها پرداخته است. هدایت از زبان سگی سرگردان و گم شده داستان را پیش میبرد. «پات» نام سگی اسکاتلندی است که صاحبش را گم کرده و در آرزوی بازگشت به دوران خوش کودکی خود است.
هفت داستان دیگر را با عناوین «دن ژوان کرج»، «بنبست»، « کاتیا»، «تخت ابونصر»، «تجلی»، « تاریکخانه» و «میهنپرست» میتوانید در کتاب بخوانید.
زنده به گور
باز هم با مجموعه داستان سر و کار دارید. این کتاب در سال 1309 در چاپخانه فردوسی تهران منتشر شد و طرفداران بسیاری داشت. به همین دلیل به زبانهای مختلفی مانند فرانسوی، انگلیسی، ارمنی و کرهای ترجمه شد. مانند کتابهای دیگر هدایت، عنوان کتاب از داستان اول گرفته شده است. این کتاب شامل 8 داستان کوتاه است.
زنده به گور داستان مردی است که تلاش میکند راهی برای خودکشی بیابد. جهان او تاریک و غمبار است. او از زندگی خسته و ناامید شده به همین دلیل به دنبال راهی برای پایان دادن به آن است.
داستان دوم «حاجی مراد» نام دارد. مردی بازاری که به همراه همسرش زندگی میکند و فرزندی ندارد. هدایت در این داستان از علاقهای که با بدبینی آمیخته شده است میگوید.
داستان سوم «اسیر فرانسوی» است. این داستان در هتلی روایت میشود. مسافر و پیشخدمتی با هم آشنا میشوند و شروع به صحبت دربارهی کتابی جنگی میکنند.
«داوود گوژپشت» داستانی دربارهی شخصی است که بهخاطر مشکل جسمیاش مورد تمسخر مردم قرار میگیرد و یک روز که از دنیا و آدمهایش خسته و ناامید شد، تصمیم میگیرد سر به بیابان بگذارد و همین مسأله باعث وقوع اتفاقات جدیدی در زندگی او میشود.
«مادلین»، «آتشپرست»، «آبجی خانم»، «مردهخورها» و «آب زندگی» نیز عناوین داستانهای دیگر این کتاب هستند.
مسخ
صادق هدایت علاوه بر نویسندگی به ترجمهی آثار بزرگی نیز پرداخت، که یکی از آنها مسخ کافکاست.
این کتاب داستانی است از فرانتس کافکا که در سال 1912 منتشر شده است و صادق هدایت در سال 1329 از روی ترجمهی فرانسویاش داستان را به فارسی برگرداند. مسخ یکی از مهمترین آثار ادبیات فانتزی است و در دانشگاههای غرب به عنوان واحدی درسی تدریس میشود.
داستان دربارهی مردی به نام «گرگور سامسا» ست که یک روز صبح وقتی از خواب بیدار میشود خود را در شمایل حشرهای بیمصرف و چندشآور میبینید. این کتاب پر از نماد و نشانه است. کافکا با این داستان تلاش کرد انسانی را نشان دهد که وقتی از هنجارهای جامعه سرپیچی میکند، از دید اطرافیان تبدیل به موجودی بیخاصیت میشود.
با خواندن این کتاب میتوان کاملاً درک کرد که چرا صادق هدایت علاقمند به ترجمهی آن شده بود. او هم با مشکلات بسیاری در جامعه دست و پنجه نرم میکرد و با طرد شدگی بهخاطر نوشتههایش درگیر بود. هدایت هم مانند شخصیت داستان، انزوا را برمیگزیند و سرانجام در تنهایی به زندگی خود پایان میدهد.
نظر شما