به گزارش خبرگزاری ایمنا، رسانههای آزاد، روزنامهها و مطبوعات در هر جامعهای از ارکان توسعه و دموکراسی بهشمار میآید، بر این اساس خبرگزاری ایمنا، مرور عناوین مطبوعات کشور را بهصورت روزانه در دستور کار خود دارد.
روزنامه ایران در صفحه نخست امروز خود با تیتر «حمایت ایران از حق انتخاب مردم سوریه» نوشت: رئیسجمهور روز گذشته در جلسه هیئت دولت، با اشاره به تحولات سوریه، بر ضرورت حفظ وحدت، حاکمیت و تمامیت سرزمینی سوریه تأکید و تصریح کرد این مردم سوریه هستند که باید در مورد آینده این کشور و نظام سیاسی و حکومتی آن تصمیم بگیرند.
مسعود پزشکیان ضرورت گفتوگو بین طیفهای مختلف جامعه سوریه برای رسیدن به تفاهم را خاطرنشان و ابراز امیدواری کرد که درگیری نظامی و خشونت هرچه سریعتر پایان یابد تا مردم سوریه بتوانند در محیطی آرام و به دور از هرگونه خشونت و نگرانی یا مداخله مخرب بیرونی برای تعیین سرنوشت خود تصمیمی بگیرند که شایسته مردم بزرگ سوریه است.
رئیسجمهور همچنین اهمیت تأمین امنیت همه شهروندان سوری و مقیمان و حفاظت از اماکن مقدسه و نیز اماکن و نمایندگیهای دیپلماتیک-کنسولی طبق حقوق بینالملل را خاطرنشان و بر ادامه مشورتهای دیپلماتیک ایران با طرفهای ذیربط و نیز سازمان ملل در راستای کمک به تثبیت اوضاع و حفظ ثبات و امنیت منطقه تأکید کرد.
پزشکیان با محکوم کردن شدید اقدامات رژیم تروریستی در تعرض به خاک سوریه، خواستار هوشیاری همه طرفهای داخلی در این کشور و نیز کشورهای منطقه در برابر سوءاستفاده رژیم صهیونیستی برای پیشبرد مطامع توسعهطلبانه و غیرقانونی خود در قبال ملتهای منطقه شد. در این جلسه همچنین به پیشنهاد وزیر راه و شهرسازی و با رأی اعضای کابینه، آقای حسین پورفرزانه به عنوان رئیس سازمان هواپیمایی کشوری انتخاب شد.

روزنامه کیهان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «سقوط دمشق، پایان مأموریت تروریستها آغاز سلطه آمریکا» نوشت: گروههای تروریستیِ مشغول در بلوای سوریه که نام «هیئت تحریرالشام» را بر خود نهادهاند، به جای پرداختن به یکی از نقاط مهم شام یعنی قدس که در اشغال رژیم آپارتاید اسرائیل است، مناطق زندگی مسلمانان را هدف جولانِ خود قرار دادهاند و «جولانی» و گروهش تفنگ خود را نه به سمت صهیونیستها که به سمت مسلمانان گرفتهاند آن هم با ادعای «آزادی سوریه»! چنانکه در سطور آتی خواهید خواند نتیجه این «حرکت آزادیبخش» (!) طلیعه یک هرج و مرج اساسی و احتمالاً طولانی است. روشن است که این گروههای ناهمگون که حالا اتحاد تاکتیکیِ شوم و شکنندهای را هم تشکیل دادهاند، «هفتادودو ملت» هستند و تا همین حالا نیز از درگیریهای داخلی آنها بسیار شنیدهایم.
این گروه تروریستی تکفیری -که متشکل از ۳۷ گروه شمرده شدهاند- و گوش به فرمان آمریکا و اسرائیل هستند، از همان ساعات نخست سقوط دمشق، مشغول غارت اماکن مختلف هستند.... ما امیدواریم که این گرگها تغییر ماهیت داده باشند و سوریه سقوطکرده را بیش از این نابود نکنند، اما تا اطلاع ثانوی آنها همان هستند که بودند، از اینرو باید نگران بود! در گزارشهای چند روز اخیر همین صفحه بارها از اخبار و اسناد روشنِ ارتباطات تروریستها با آمریکا، اسرائیل و ترکیه خواندهاید. از کمک مالی آمریکا و انگلیس تا اظهار محبتهای تروریستها به اشغالگران صهیونیست! باری، آنچه که تروریستها تاکنون کردهاند در واقع صاف کردن زمین برای افزایش سلطه آمریکا و اسرائیل بوده است، والا این تروریستها که سودای آزادی سوریه را دارند! باید کمی به خود زحمت میدادند و لشکر خود را به سوی بیش از ۲۰ پایگاه آمریکا در سوریه میفرستادند و اخراج اشغالگران آمریکایی را نیز وظیفه خود میدانستند؛ مسلماً «بشار اسد» بدتر از اشغالگران آمریکایی و همین تروریستهای تکفیری نبود! در واقع همزمان و همگام با اسرائیل، این تروریستها مشغول نابودی زیرساختهای سوریه و بسط ید آمریکا و اسرائیل در ویرانههای سوریه هستند. دیروز صهیونیستها زیر ساختهای نظامی سوریه را بمباران کرد و وارد خاک سوریه هم شد. از آن سو ترکیه نیز جنگندههای خود را این بار با خیالی آسوده راهی سوریه کرد تا کُردها را بمباران کند. یک هرج و مرج تمام و کمال!

روزنامه جوان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «جعبه پاندورا در سوریه باز شد» نوشت: «امروز صفحه جدیدی در تاریخ این کشور گشوده و عهد و پیمانی ملی آغاز میشود که سوریها را متحد کرده و آنها را از هم جدا نمیسازد.» وزارت خارجه سوریه دیروز پس از سقوط دولت بشار اسد، بیانیه خود را با این جملات آغاز کرد و با اشاره به اینکه وزارتخانهها و هیئتهای دیپلماتیک متعهد به انجام وظایف خود هستند، تأکید کرد: «ما موظف هستیم برای ساخت کشوری یکپارچه که عدالت و برابری بر آن حاکم بوده و در آن همه از تمامی حقوق و وظایف برخوردار هستند، تلاش کنیم.» این اظهارات را «محمد غازی الجلالی» نخستوزیر سوریه در گفتوگو با «العربیه» به نوعی دیگر تکرار و البته تکمیل کرد و گفت: «ما با ستاد فرماندهی عملیات نظامی تماس گرفتیم و بر اهمیت حفظ نهادهای دولتی در سوریه توافق کردیم. اکثر وزرای دولت سوریه در دمشق حضور دارند. تماسی را از ابومحمد الجولانی درباره روند ادامه کار دریافت کردم.» بنا بر آنچه اعلام شده، تماس با الجولانی بر گفتوگو درباره مدیریت دوره انتقالی کنونی متمرکز بوده و این نشاندهنده پیشرفت قابلتوجهی در تلاشها برای شکل دادن به آینده سیاسی سوریه است. وی افزود که هیئت تحریرالشام با رهبران تماس گرفته و افراد مسلح قول دادند که سرکوبی در کار نخواهد بود. او همچنین در پیامی به ملت سوریه گفت: «مرحله جدیدی در کشور آغاز شده است و من همیشه خواستار حل و فصل اختلافات در سوریه بودم. از محل حضور «بشار اسد» و زمان خروج او از سوریه اطلاعی ندارم و آخرین تماس من با او عصر دیروز بود.» نخستوزیر سوریه گفت که سوریه باید عرصه برگزاری انتخابات آزاد باشد تا مردم بتوانند رهبر خود را انتخاب کنند. «ایاد الخطیب» وزیر ارتباطات سوریه هم دریافت تماس از طرف محمد الجولانی درباره انجام امور را تأیید کرد.

روزنامه وطن امروز در صفحه نخست امروز خود تیتر «سوریه در دالان تاریک» را برگزید و نوشت: پس از خلأ قدرتی که پس از سقوط بشار اسد در سوریه رخ داده، سناریوهای مختلفی برای آینده این کشور مطرح شده است. بسیاری از تحلیلگران با توجه به وضعیت داخلی سوریه و تجربیات مشترکی که بین سایر کشورهای عربی در غرب آسیا و شمال آفریقا وجود دارد، سرنوشت مشترکی را برای سوریه متصور هستند. از نظر بسیاری از تحلیلگران، حضور و نقش بازیگران متعدد منطقهای و بینالمللی در سوریه، وجود گروههای نظامی متعدد با روحیات و ایدئولوژیهای متکثر و بعضاً در تضاد با هم و همچنین وجود گسترده تسلیحات در دست مردم و گروههای مختلف سوری، آینده این کشور را بسیار تیره و تار کرده است. بسیاری بر این عقیده هستند که سوریه در بهترین شرایط به سرنوشت لیبی دچار خواهد شد و البته با توجه به حضور گروههای افراطی و تکفیری متعدد در این کشور و بازیگری ترکیه و رژیم صهیونیستی در خاک سوریه، به احتمال بسیار زیاد سرنوشتی بسیار بدتر از لیبی در انتظار ملت سوریه باشد. از سوی دیگر وجود اقوام و مذاهب متعدد در این کشور و درگیری نیروهای تحت هدایت ترکیه با کردهای سوریه در شمال این کشور، وضعیت سوریه را بسیار وخیمتر از لیبی که اقوام، مذاهب و جمعیت کمتری داشت، خواهد کرد. مسئله دیگری که از نظر تحلیلگران منجر به ورود سوریه به دورانی سیاه شده است جنگ غزه و حفظ امنیت برای رژیم صهیونیستی توسط آمریکا و متحدان غربی آن است. ارتش رژیم صهیونیستی در روز نخست سقوط دولت سوریه در دمشق از فرصت پیشآمده استفاده کرد و با حمله به تسلیحات پدافندی و تهاجمی استراتژیک ارتش سوریه مانند انبارهای موشکی و فرودگاههای نظامی این کشور و همچنین وارد کردن نیروهای خود به مناطقی از قنیطره سوریه، نشان داد در تحولات این کشور تنها نظارهگر نخواهد بود و با از بین بردن تسلیحات خطرناک این کشور تلاش میکند امنیت خود را تضمین کند.
نیروی هوایی رژیم صهیونیستی نیز در حملاتی هوایی پایگاههای نظامی و امنیتی ارتش سوریه را در مناطقی همچون المزه دمشق، سویدا، تل ایوب، قنیطره و سایر مراکز نظامی حومه دمشق را بمباران کرد. پهپادهای ارتش رژیم صهیونیستی نیز پس از نابودی سامانههای پدافند هوایی ارتش سوریه و رادارهای آنها بر فراز آسمان سوریه تسلط یافته و به بمباران انبارهای تسلیحاتی و مواضع نظامی ارتش سوریه پرداختند تا قوای نظامی این کشور را بیش از پیش تضعیف کنند.

روزنامه شرق در صفحه نخست امروز خود تیتر «تحولات سوریه و لزوم اتخاذ رویکرد عقلایی» را برگزید و نوشت: فروپاشی سریع رژیم سوریه برای بسیاری باورکردنی نبود. در هفتهها و روزهای اخیر، رسانه رسمی کشور از قول برخی مسئولان کشور که نقش مهمی در تصمیمسازیها دارند، چنین تحلیلهایی از شرایط سوریه منتشر میکرد: «ارتش سوریه تکان بخورد، جولان را از اسرائیل پس میگیرد»! این سخنان را نه افراد دور از میدان، بلکه کسانی میگفتند که تجارب زیادی از حضور در سوریه داشتند. همچنین شب گذشته محمد جواد لاریجانی یکی از تحلیلگران ثابت صداوسیما، هم زمان با فرار بشار اسد از دمشق، در سیما گفت: «بعید است به این راحتی بشار اسد سقوط کند». چنین اعتماد به نفسی درباره اوضاع سوریه در آن ساعات پایانی رژیم اسد حتی در اطلاعیههای ارتش سوریه هم به چشم نمیخورد؛ آن هم در شرایطی که بسیاری از تحلیلگران، حتی آنان که دور از میدان بودند، فروپاشی رژیم بعث سوریه را قریبالوقوع میدانستند. چرا حتی مسئولان میدانی هم نتوانستند شرایط پیش آمده را پیشبینی کنند؟ یکی از مسئولان سابق میدانی در گفتوگوی رسانهای تأکید کرد: «ترکها و بعضی از کشورهای عربی، ما را فریب دادند؛ اینها دو ماه قبل تضمین دادند که هیچ اتفاقی در سوریه نمیافتد». چنین گزارههایی اهمیت ارزیابی و محاسبات چندلایه از شرایطی را که منجر به سقوط رژیم اسد و غافلگیری مسئولان ایرانی شد، دوچندان میکند. مگر میشود کشوری با انبوهی از مراکز تحقیقاتی و راهبردی، بهسادگی توسط همسایه غربی با فریب مواجه شود و از رصد و بررسی عمیق تحولات میدانی و سیاسی و نظامی در منطقه غافل شود؟ آیا تنها با گفتن اینکه طرف ترکیهای و کشورهای عربی منطقه مسئولان ایرانی را فریب دادند، میتوان از پذیرش مسئولیتهای چنین رخداد بزرگی صرف نظر کرد؟

روزنامه دنیای اقتصاد در صفحه نخست امروز خود تیتر «پایان شام اسد» را برگزید و نوشت: فروپاشی رژیم بشار اسد هم غیرمنتظره و هم بیسابقه بود. ضعف نیروهای اسد را میتوان تا حدی با غیبت حزبالله به دلیل جنگ اخیر لبنان و کاهش جنگندههای روسی که در جبهه اوکراین مستقر شدند، توضیح داد. هر دو نقش کلیدی در بازپسگیری حلب در هفت سال پیش داشتند. اما حتی بدون کمک متحدان نیز از رژیم اسد انتظار میرفت که نبرد و مقاومت بیشتری را در محدوده دمشق و حتی در اندرونی خود انجام دهد. پس از سالها انزوای بینالمللی، نشانهها آینده ظاهراً بهتری را برای اسد نوید میداد. اتحادیه عرب عضویت تعلیق شده سوریه را در سال ۲۰۲۳ احیا کرد. برخی از کشورهای اروپایی بهویژه ایتالیا، روابط خود را با این امید که اسد احتمالاً در ازای لغو تحریمها، مانع عبور پناهندگان سوری به سمت اروپا شود، از سر گرفتند.
چهار سال پس از آتشبس با میانجیگری ایران، ترکیه و روسیه در چارچوب روند آستانه، مردم و گروههای سوری اما هیچ سودی از صلح دریافت نکردند و اعتراضات حکم آتش زیر خاکستر به خود گرفت؛ چراکه اساساً مسائل و مشکلات حل و فصل نشد، بلکه تنها منجمد شد و ثبات سیاسی روی چنین بستر شکنندهای مجدداً بنا شد. ترکیه با میزبانی از ۳ میلیون آواره سوری و معضل کردها در مرزهای جنوبیاش، به اسد برای ایجاد یک منطقه حائل گسترده در داخل سوریه فشار آورد، اما راه به جایی نبرد. با لبریز شدن صبر آنکارا، ترکیه به پیشران تحولات جدید سوریه تبدیل شد و جرقه سقوط اسد را کلید زد.
در نگاهی به گذشته، موضع اسد ضعیفتر از حد تصور بود. حکومت سرکوبگر باقی ماند. اقتصاد بهدلیل آسیبهای جنگ و تحریمها فلج شده بود. فساد افسارگسیخته به نزدیکترین اطرافیان کاخ رسید و کشور عملاً بین بازیگران خارجی بر سر نفوذ تقسیم شده بود. مخالفان به ادلب محدود شدند غافل از اینکه در حال تدارکات جدید هستند. این امر باعث شد تا سربازان، بهویژه بسیاری از سربازان وظیفه، روحیه خود را از دست بدهند و تمایلی به جنگیدن نداشته باشند.





نظر شما