محمدباقر صدر، عالمی که تا پای جان به‌پای انقلاب ایستاد

با علنی شدن ارتباط میان آیت‌الله سید محمدباقر صدر و حضرت امام(ره) و انقلاب ایران، او به‌شدت در تنگنا قرار گرفت؛ چندین بار ترور شد که هیچیک موفق نبود اما در نهایت او و خانواده‌اش در حصر عجیبی قرار گرففته و اعدام شدند.

به گزارش خبرگزاری ایمنا، شهید آیت‌الله سید محمدباقر صدر فقیه، فیلسوف، مفسّر، متفکری آگاه به فرهنگ و علوم زمان، نویسنده‌، سیاست‌مدار و یکی از بزرگ‌ترین اندیشمندان مسلمان در قرن ۱۴ هجری بود که در کاظمین و نجف تحصیل کرد؛ او علاوه بر فقه و اصول علوم حدیث، رجال، درایه، کلام تفسیر را نیز آموخت و از بیست سالگی به تدریس پرداخت و علاوه بر مرجعیت به فعالیت‌های سیاسی اشتغال داشت که مقابله با کمونیست‌ها، مقابله با حزب بعث عراق و تکفیر آن‌ها، تأسیس حزب دعوت اسلامی، تشکیل جماعة العلماء، بیداری مردم عراق برای قیام، حمایت از انقلاب اسلامی ایران و امام خمینی برخی از فعالیت‌های این عالم بود.

آیت‌الله صدر دیدگاه‌هایی درباره اقتصاد اسلامی دارد که به تبیین آن پرداخته و در این زمینه هم کتاب‌هایی نگاشته است؛ او در ۱۲ سالگی در درس خارج فقه شرکت می‌کرد، در مدرسه مورد احترام دانش‌آموزان و معلمانش بود و اطلاعات دینی و دقت‌نظر و تبادر ذهنی‌اش اساتید را متحیر می‌کرد و کتاب «فدک در تاریخ» را در ۱۴ سالگی نوشت.

علاوه بر فعالیت‌های اجتماعی، در زندگی خانوادگی بی‌نظیر بود و همسرش در این باره می‌گوید: او واقعاً مرد آرمانی بود و من می‌توانم بدون مبالغه بگویم که در این نوزده سالی که در کنار او بودم حتی یک‌بار هم من را ناراحت نکرد و من هم همواره تلاش می‌کردم او را ناراحت نکنم.

با پیروزی انقلاب اسلامی، محمدباقر تصمیم گرفت شخصاً به ایران و به کمک حضرت امام بیاید اما امام او را از اجرای این تصمیم منع کردند؛ بعدها که در حصر قرار گرفت به دستور امام و توسط مرحوم سیدصادق طباطبایی که از اقوام مشترک او و امام بود، برایش گذرنامه‌ای فراهم شد، اما فضا طوری نبود که بتواند از عراق خارج شود.

پس از پیروزی انقلاب اسلامی سیدمحمدباقر در عراق و سیدموسی در لبنان، پرچم‌داران انقلاب بوده‌اند و صدام در مقطعی به او پیغام داده بود، اجازه نمی‌دهد تجربه ایران تکرار و سید صدر «امام صدر» بشود؛ با علنی شدن رابطه او با حضرت امام و انقلاب ایران، به‌شدت در تنگنا قرار گرفت؛ چندین بار ترور شد که هیچیک موفق نبود، حتی اداره آب نجف تلاش کرد با شکستن لوله از چند متر بالاتر و آب انداختن زیر منزل او، خانه سید را بر سر اهلش خراب کند، که موفق نشد.

نهایتاً او و خانواده‌اش در حصر عجیبی قرار گرفتند؛ تلفن، آب و برق قطع شد و کلیه مراودات با سید ممنوع اعلام شد و تمامی اتاق‌ها شنود داشت؛ طوری شد که چند ماه این خانواده از هیچ واقعه‌ای از خارج از منزل خبر نداشتند و دیگران نیز از آنها بی‌خبر بودند؛ در یکی از این موارد پس از اینکه یک هفته آذوقه‌ای به این خانه نرسید و محمدباقر از همسایه دیواربه‌دیوار کمک خواست، اقدام این همسایه که مخفیانه کمی آذوقه و پزشک به آنها رسانده بود لو رفت، فوراً او را دستگیر و اعدام کردند.

در روزهای آخر فرستاده صدام گفت اگر این موارد را انجام بدهید از شرایط حصر خارج خواهید شد و الا اعدام در انتظار شما خواهد بود. آن شروط به این قرار بود:

  • از انقلاب اسلامی ایران حمایت نکنید و با صدور بیانیه‌ای از مواضعی که دراین‌باره اتخاذ کردید عذرخواهی نمائید.
  • در این بیانیه گروه‌هایی را که در ماه رجب به دیدار شما آمدند محکوم کنید.
  • باید فتوایی به خط خود صادر کنید و پیوستن به حزب‌الدعوه را حرام اعلام کنید.
  • از فتوای خود مبنی بر حرمت پیوستن به حزب بعث صرف‌نظر کنید.
  • بیانیه‌ای صادر کنید و رژیم را ولو در حد برخی دستاوردهایش مثل ملی کردن نفت یا اعطای خودمختاری به کردها یا از بین بردن بی‌سوادی تأیید کنید.

پاسخ مستحکم شهید صدر پس از گذشت ماه‌ها از شرایط حصر که فرستاده صدام را متحیر و مبهوت کرد این بود که «من همین الآن آماده‌ام با شما به بغداد بیایم تا حکم اعدام را اجرا کنید.»

شبِ آن روزی که آیت‌الله صدر را برای اعدام بردند، خوابی دیده بود و سحر که برخاست به شیخ نعمانی – همراهش تا آخرین روزها - گفت: «خودم را بشارت می‌دهم به شهادت». غسل کرد و لباس تازه پوشید؛ با شهادت او امام خمینی (ره) در ایران بیانیه‌ای صادر و سه روز عزای عمومی اعلام کردند.

شهید صدر را در خفا و غربت کامل به خاک سپردند؛ این شهید عزیز را سه بار به خاک سپردند و تا ۲۲ سال – تا ۱۳۸۱- مزارش مخفی ماند؛ در ابتدای دهه ۱۳۷۰، قبر وسط خیابانی افتاد که از آنجا می‌گذشت، پس در سال ۱۳۷۳ خورشیدی پیکر مطهر او را – در حالی که هنوز سالم بود – به وادی‌السلام منتقل کردند و باز در سال ۱۳۷۶ یک‌بار دیگر یک جابه‌جایی قبر انجام شد تا دولت صدام به او بی‌حرمتی نکند؛ محل دفن این شهید عزیز نهایتاً در اواخر سال ۱۳۸۱ با سقوط صدام اعلام شد.

کد خبر 742475

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.