۱۸ اسفند ۱۴۰۲ - ۱۰:۰۰
خانه برای شما چه مفهومی دارد؟

خانه به چکار آدمی می‌آید و چه طور بنایی را می‌شود خانه نامید؟هر جا که سر پناه است و شب همه اعضا کنار هم گرد می‌آیند و می‌خوابند خانه است؟ این پرسش‌هایی است که با دیدن نمایش اجاره نشین‌ها نوشته معین‌الدین عشاقی در ذهن شکل می‌گیرد.

به گزارش خبرگزاری ایمنا، محمد رضا رهبری، منتقد هنری در یادداشتی با موضوع نگاهی به نمایش اجاره‌نشین‌ها نوشت:

«خانه به چه کار آدمی می‌آید و چه طور بنایی را می‌شود خانه نامید؟ هر جا که سر پناه است و شب همه اعضا کنار هم گرد می‌آیند و می‌خوابند خانه است؟ هرکجا که ما را از کارتن خوابی نجات دهد خانه است؟ چرا باید صاحب خانه باشیم؟ چه کسی صاحب خانه است؟ آنکه از خانه خاطره دارد یا آنکه مالک خانه است؟ میل و ضرورت تملک خانه که در جامعه ما موضوع بسیار جدی شده است بر آمده از شرایط اقتصادی و اجتماعی ماست یا ریشه در فرهنگ و باورهای ما دارد؟

این پرسش‌ها با دیدن نمایش اجاره نشین‌ها نوشته و کار معین‌الدین عشاقی در ذهن شکل می‌گیرد؛ نمایش روایت ۳ مأمور شرکت خانه سازی است که در جستجوی خانواده‌هایی واجد شرایط برای تملک خانه طبق موازین این شرکت خصولتی‌اند، اما در این جستجو فقط سر زخم‌ها باز می‌شود و چرک‌های درون آدم‌ها بیرون می‌ریزد.

این برون‌ریزی برای هر خانواده یا شخصیتی توأم است با پرسش‌هایی از نوع پرسش‌های بنیادینی که در آغاز این نوشته آمد. وقتی مأمور به خانواده‌ای رجوع می‌کند تا از شرایط آن‌ها برای خانه دار شدن تحقیق کند من مخاطب جای همه سوال‌های او این را می‌شنوم: خانه برای شما چه مفهومی دارد؟ با این معنایی که در ذهن دارید می‌توانید صاحب خانه شوید؟

نخستین خانواده زن جوان تنها شده‌ای است که اجازه می‌دهد استثمار شود ولی پناه گاهی داشته باشد تحت مالکیت مردی هوسران؛ خانواده دوم پیرمرد هنرمند صنایع دستی است با فضای خانواده‌ای کاملاً سنتی؛ بزرگ‌ترین آرزوی او خانه است ولی قبل از آن فهم اینکه چرا در چنین شرایطی گیر افتاده اما او هم به دلیل بالا بودن سن واجد شرایط نیست.

خانه برای شما چه مفهومی دارد؟

سومی هنرمند مدرن است که به بازیگری مشغول است وبا مأمور سابقه آشنایی دارد او هم از دنیای واقعی به نوعی حذف شده است هم از جهان سینما؛ بازیگر در جهانی احساسی زندگی می‌کند متفاوت از مأمور کاسب پیشه که خانه برایش فقط یک سرمایه گذاری تجاری است.

دو خانواده دیگری که می‌بینیم یکی زن جنوبی و بعدی دو خواهر هم خانه که یکی بیمار اعصاب و روان است هم هیچکدام نمی‌توانند در دایره شرایط آن سیستم قرار گیرند و با وام بلند مدت صاحب خانه بشوند.

خانه برای شما چه مفهومی دارد؟

این دایره چنان تنگ می‌شود که دو مأمور شرکت هم کم کم از دایره بیرون می‌افتند؛ هر بیرون افتادنی یعنی زوال خانواده و پریشانی اعضای آن. تنها ماموری می‌تواند از شرایط موجود بهره اقتصادی ببرد که در این شرایط خوی کاسبی‌اش را حفظ می‌کند و با افرادی که ما نمی‌بینیم ولی می‌توانیم حدس بزنیم افراد صاحب قدرت و ثروت هستند، معامله می‌کند.

یکی دیگر از شخصیت‌ها مرد ارمنی است که گفت‌گوی با او باب دیگری از موضوع و مفهوم خانه را مطرح می‌کند، در واقع مفهوم خانه برای هریک از این اشخاص معنایی متفاوت دارد.

برای وارطان ارمنی خانه جایی است که زیست درونی و روابط انسانی‌اش شکل گرفته است. برای دیگران چه معنایی دارد؟ وقتی خانه باغ‌ها، خانه‌های اعیانی، قصرهای کوچک را در کلان شهرها می‌بینیم به این فکر می‌کنم که خانه برای چیست و برای هر طبقه اجتماعی چه کارکردی؟ باید برای آدمی چه چیزی را فراهم کند تا بگوییم خانه است؟ جایی که از دیگران فرار کنیم یا جایی که بیمار داری کنیم یا مثل زن جنوبی تنهای نمایش در آن شغل خانگی راه بیندازیم؟ اینجاست که می‌بینم در نزد آدم‌های نمایش مفاهیم اولیه خانه مطرح است تا نخستین نیازهای بشری شأن تأمین شود. خانه برای این شخصیت‌ها نمی‌تواند نیازهای متعالی‌تر آن‌ها را تأمین کند چرا که آن‌ها در اولین نیازها مانده‌اند.

سال‌ها پیش وقتی فرصت گفتگو با سازندگان شهرک خانه اصفهان برایم فراهم شد نخستین سوالی که پرسیدم این بود: چه مفهومی از خانه در ذهنتان داشتید که این شهرک را اینگونه ساختید؟ آدم‌ها در این شهرک قرار بود چه نوع زندگی را پایه گذاری کنند؟ به مثال طراح خیابان اصلی را مستقیم نکشیده است که بهره بردار از فضا دچار خستگی و یک نواختی نشود. این را می‌شود مقایسه کرد با مأمور نمایش که فقط در فکر کاسبی‌اش است.

در روزگاری که نمایش‌ها کمتر خطر می‌کنند و به مسائل جدی اجتماعی می‌پردازند این نمایش متمرکز است بر مسئله‌ای اجتماعی که دغدغه بخش وسیعی از جامعه امروز ماست.

کارگردان برای حفظ تماشاگر هیچ حاشیه روی نمی‌کند چه از نوع طنز یا حرف و شعار سیاسی؛ ساده و بی پیرایه حتی مستند بدون اینکه فقر، تلخی زندگی آدم‌های نمایش و ناتوانی و نداری آن‌ها را به سخره بگیرد بر موضوع خود متمرکز می‌ماند، درست خلاف بسیاری از نمایش‌های شبه اجتماعی که برای جذب تماشاگر به هر حیلبه‌ای متوسل می‌شوند، ولی در این اثر حتی بازی بازیگران هم این صراحت و صداقت هنری وفادار می‌مانند و بازی‌ها در چارچوب نقش می‌ماند بدون تزئین اضافه.

معین‌الدین عشاقی از نسل هنرمندان تئاتر است که دهه هفتاد تئاتر خود را آغاز کردند و در همین رشته تحصیل کردند و به تئاتر حرفه‌ای می‌اندیشند در اینجا او در مقام کارگردان موفق می‌شود چند بازیگر خوب به جامعه هنری معرفی کند. شاید تداوم اجراها کمک کند نمایش ریتم مناسب‌تری پیدا کند.»

کد خبر 734146

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.