۶ خرداد ۱۴۰۳ - ۱۲:۱۰
«فضانورد» و نفوذ به اعماق ذهن

«فضانورد» نمونه‌ای از کشمکش دراماتیک میان دو شخصیت است، اما چندجای این کشمکش می‌لنگند، چرا که فضانورد فیلمی فلسفی است که گویا یک کمدین نقش اول آن را بازی می‌کند و به‌دنبال مفهوم زندگی در یک سفینه است.

به گزارش خبرگزاری ایمنا، فیلم‌هایی که راوی تنهایی آدم‌ها هستند فرصت این را دارند که در عمق شخصیت نقش اول فیلم نفوذ کنند و قصه را عمیق‌تر از فیلم‌هایی که شخصیت‌های متعدد دارند طرح کنند و ذهن مخاطب را به‌چالش بکشند، مثل فیلم «فضانورد» محصول ۲۰۲۴ با بازی «آدام سندلر» که او را با کمدی‌های پرفروشش می‌شناسیم، اما این بار نقش یک فضانورد افسرده و مضطرب را بازی می‌کند تا ثابت کند بازیگر توانمند است؛ در ادامه با معرفی مختصر این فیلم همراه باشید.

در مسیر کشف راز کیهان

«فضانورد» لوکیشن و شخصیت‌های محدود و ریتمی آرام دارد و برای همین اثر سرگرم‌کننده‌ای محسوب نمی‌شود؛ «جان رنگ» که مینی‌سریال پرطرفدار «چرنوبیل» را ساخته، کارگردان این فیلم است و داستانش در سال ۲۰۲۸ می‌گذرد، زمانی یک سحابی عجیب در منظومه شمسی ظاهر می‌شود که به‌نظر می‌رسد حاوی غباری از مواد اولیه تشکیل کیهان در آغاز جهان است.

دسترسی به قلب این سحابی می‌تواند رازهای بزرگی را از تشکیل کیهان برملا کند؛ کشورها و ممالک مختلف در رقابت هستند تا به دل آن بزنند. در این بین فضانوردی به‌نام «جیکوب» از جمهوری چک می‌تواند پس از آزمون‌های دشوار برای این مأموریت انتخاب شود.

او می‌خواهد برای کشورش افتخارآفرینی کند و از طرفی خاطره تلخ جنایت‌های پدرش را که یک کمونیست بوده است از ذهن مردم پاک کند، اما با مشکلات و چالش‌های روحی خاصی مواجه می‌شود.

سفر با یک عنکبوت بزرگ

داستان از جایی سروشکل خاص و فلسفی به‌خود می‌گیرد که در شرایطی که نگاه دنیا به عملکرد جیکوب است همسرش لنکا که در تنهایی رنج می‌برد، تصمیم می‌گیرد اعلام کند از جیکوب جدا خواهد شد؛ جیکوب تنها، مضطرب و سرگشته از مفهوم زندگی و در پی کشف راز کیهان در سفینه با موجودی باستانی آشنا می‌شود که ابتدا توهم به‌نظر می‌رسد، اما این موجود که هانوس نام دارد ذهن جیکوب را به‌واقعیات زندگی باز می‌کند و با نگاهی به گذشته جیکوب درصدد حل آینده او برمی‌آید.

«فضانورد» و نفوذ به اعماق ذهن

فیلم درون‌مایه‌ای روان‌شناختی و پر از دیالوگ‌های فلسفی دارد و به اعماق ذهن شخصیت اصلی سفر می‌کند؛ کارگردانی هوشمندانه، درام آرامی با ارجاعات تاریخی به‌اندازه و دقیق، بازی درون‌گرای شخصیت اصلی و موسیقی خوش‌نواز ماکس ریشر تجربه‌ای لطیف و شاعرانه با ریتمی آرام را برای مخاطب رقم می‌زند که ورای آثار گیشه‌ای روز دنیاست.

اگر سینما را فرصتی برای تجربه آن‌چه دور از روزمره است می‌دانید، این فیلم انتخاب خوبی است، اما اگر خسته از زندگی کاری دنبال فرصتی برای سرگرمی هستید سراغ تماشای این فیلم نروید.

در نقد فضانورد

از بزرگ‌ترین مشکلات این فیلم حضور آدام سندلر در نقش یاکوب است هرچند مسئله این نیست که یک بازیگر کمدی، در نقشی جدی به کار گرفته شده است؛ چنین انتخابی می‌توانست به نتیجه‌ای درخشان ختم شود. مسئله حتی توانایی بازیگری سندلر هم نیست؛ ما عشق پریشان (Punch-Drunk Love) پل توماس اندرسون و الماس‌های تراش‌نخورده (Uncut Gems) سفدی‌ها را دیده‌ایم و می‌دانیم که سندلر، بازیگری مستعد است. مشکل این است که کمدین ۵۷ ساله، اساساً انتخاب غلطی برای نقش یاکوب بوده است. در غیاب هدایت شفاف یک کارگردان بزرگ، به‌سختی می‌شود تشخیص داد که سندلر در هر صحنه، قصد انتقال چه احساسی را دارد و منظورش چیست؟

کد خبر 729490

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.