اینجا همه‌چیز با تو سخن می‌گوید

تجربه حضور در جایی که هنوز بوی ناب جهاد و دفاع از آب و خاک را می‌دهد، سبب شده است تا زائران اردوی راهیان نور دانش‌آموزی پس از پایان این سفر بخواهند تجربه‌های خود و حال‌وهوایشان در این سرزمین را با دیگران به اشتراک بگذارند، همراه ما باشید تا از دریچه چشم آن‌ها به این اردو نگاه کنید.

به گزارش خبرگزاری ایمنا، اردوی راهیان نور دانش‌آموزی استان اصفهان از یکم آبان سال جاری کلید خورد و تاکنون بیش از شش هزار دانش‌آموز دختر راهی سرزمین نور شده‌اند.

کمتر از ۲۰ روز دیگر پرونده حضور دختران در این اردوها بسته می‌شود و از یکم بهمن، دانش‌آموزان پسر راهی مناطق عملیاتی جنوب می‌شوند تا از نزدیک در جریان رشادت‌ها و جان‌فشانی‌های رزمندگان ایرانی در هشت سال دوران دفاع مقدس قرار بگیرند.

آن‌ها در این مسیر هم‌سفر شهیدان می‌شوند و به یاد علی‌اکبرهای روزگار نه‌چندان دور قدم می‌زنند، سکوت می‌کنند و به خاک می‌افتند تا اندکی حال خاکیان به افلاک رسیده را دریابند.

تجربه حضور در جایی که هنوز بوی ناب جهاد و دفاع از آب و خاک را می‌دهد، سبب شده است تا این دانش‌آموزان پس از پایان این سفر بخواهند تجربه‌های خود و حال‌وهوایشان در این سرزمین را با دیگران به اشتراک بگذارند، همراه ما باشید تا از دریچه چشم آن‌ها به اردوی راهیان نور نگاه کنید.

اینجا همه چیز با تو سخن می‌گوید

«سارینا سارانی» پس از پایان این سفر نوشت: «زندگی زیباست اما بعد از شهادت، شاید در سرنوشتم نوشته شده بود به این سفر معنوی بروم، اما در واقعیت این‌گونه نیست! مرا شهیدان طلبیدند، شهیدان هم مثل ما بودند، اما آنها خیلی خوش سعادت‌تر از ما بودند که شهید شدند، شهید شدن همان رؤیای جذاب و خالصانه از عشق است که نصیب کمتر کسی می‌شود، نمی‌دانستم چرا هر کس مرا می‌دید که دارم سوار اتوبوس می‌شوم، می‌گفت: خوش به حالت که می‌روی شهدا تو را خیلی دوست داشته‌اند.

حالا می‌فهمم چرا التماس دعا می‌کردند، چون هرکس به راهیان نور برود، دست پر می‌گردد، چون خاک آنجا با خون شهیدان معطر شهدا است این راهی که همه باید بروند، اما کمتر قسمت کسی می‌شود، چقدر دل کندن سخت است الان می‌فهمم کسانی که آمدند و از اینجا رفته‌اند چه می‌کشند، شهدا جان دادند تا ما سرافراز شویم.

دلم را گره زدم به خاک‌های نرم و غریبانه اینجا، خاک‌هایی که زنده هستند و با من سخن می‌گویند، از غربتش، از رشادت‌ها و از فداکاری‌ها و ایثارگری‌ها و از خون‌های پاکی که با عطر خاکش عجین شده و عطر مسحورکننده‌ای را در فضا پر کرده، چه کسی گفته است خاک‌ها فقط گردوغباری هستند که هوا را آلوده می‌کنند، این حرف به‌راستی دروغی بیش نیست، چون شاهد بودم چگونه حرف‌هایم را می‌شنیدند، گریه‌هایم را نوازش می‌کردند و روحم را صیقل می‌دادند، بغض کردم، زمانی که راوی از سه راهی شهادت طلاییه با درد و غم صحبت می‌کرد، اشک‌هایم پشت چشمانم کمین کرده بودند تا در زمان و اوج مهجور بودن شهدای با صلابت و محکم آنجا ناگهان رها شوند، اینجا همه‌چیز با تو سخن می‌گوید.»

کد خبر 709775

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.