سرمشق فاطمی؛ رهسپار با ولایت تا شهادت

ایام فاطمیه بهانه‌ای است تا به بررسی زوایای مختلف سبک زندگی ولایی و سیاسی بانوی بزرگ جهان اسلام پرداخته شود؛ سبک زندگی خاص ایشان به ولایت‌مداری تعبیر می‌شود و نقش مهمی در زنده نگه‌داشتن تفکر شیعه و دین مبین اسلام داشته‌اند.

به گزارش خبرگزاری ایمنا، ایام فاطمیه از سیزدهم جمادی‌الاول تا سوم جمادی‌الثانی، یادآور رنج‌ها، محنت‌ها، استقامت و جان‌فشانی بزرگ بانوی جهان اسلام، حضرت صدیقه طاهره (س) است، بانویی پاکدامن، دیندار و آزاده که در همسرداری، فرزندپروری، ولایت‌مداری و همه ابعاد وجودی زندگی سرآمد همه انسان‌ها است.

مصیبت‌های وارد شده بر آستان آن حضرت چنان عمیق است که هر انسان حق‌طلبی را متأثر می‌سازد و همین امر موجب می‌شود تا کمتر کسی به جایگاه اصلی ایشان در زمینه‌های سیاسی، ولایی، مدیریتی بپردازد. اهمیت این موضوع به‌قدری است که مقام معظم رهبری از زبان امام (ره) می‌فرمایند: «همان‌طور که امام بزرگوار فرمودند که اگر فاطمه زهرا (س) مرد بود، پیغمبر می‌شد [این] خیلی حرف عجیبی است، خیلی حرف بزرگی است و جز از زبان کسی مثل امام بزرگوار که هم عالم بود، هم فقیه بود، هم عارف بود، انسان این حرف را نمی‌تواند بشنود؛ اما ایشان گفته است این حرف را. فاطمه زهرا این است؛ یعنی یک رهبر به تمام معنا، مثل یک پیغمبر، مثل یک هدایتگر عمومی بشر، در این حد و در این اندازه زهرای اطهر، دختر جوان ظاهر می‌شود؛ این زنِ اسلام است.»

این ایام، بهانه‌ای است تا به بررسی زوایای مختلف سبک زندگی ولایی و سیاسی این بانوی بزرگ جهان اسلام پرداخته شود؛ سبک زندگی خاصی که از آن به ولایت‌مداری تعبیر می‌شود و نقش مهمی در زنده نگه‌داشتن تفکر شیعه و دین مبین اسلام داشته است.

سرمشق فاطمی؛ رهسپار با ولایت تا شهادت

قافله عزاداری شهادت حضرت زهرا (س) در بازار اصفهان

بصیرت فاطمی

پس از رحلت پیامبر اکرم (ص)، با غصب خلافت امیرالمومنین حضرت علی (ع)، حضرت فاطمه (س) تاب نیاورد و بر شکنندگان حریم امامت و ولایت فریاد برآورد و پس از اتمام حجت با مردم رویه سکوت را در پیش گرفت که همه این رفتارها بیانگر بصیرت فاطمی است.

اگر بصیرت را نوعی اعتقاد و معرفت قلبی به حقایق امور بدانیم، این بصیرت در حد کمال به دخت حضرت رسول (ص) تعلق دارد؛ شخصیتی بی‌نظیر که در همان کودکی نقش عجیبی در زندگی حضرت رسول (ص) دارد تا جایی که ایشان او را «سیده النساء العالمین» می‌خوانند، زنی که با مقامات عالی معنوی و عرفانی هم‌زمان در حکمت و تحلیل مسائل سیاسی و اجتماعی و آینده‌نگری در اوج قرار گرفته است.

اگر بخواهیم به صورت خلاصه نگاهی به فعالیت‌های سیاسی آن حضرت داشته باشیم؛ بیشتر آن‌ها مربوط به دوران کوتاه زندگی ایشان پس از رحلت پیامبر بازمی‌گردد. از مهم‌ترین موضع‌گیری‌های سیاسی ایشان می‌توان به مخالفت با واقعه سقیفه و انتخاب ابوبکر به عنوان خلیفه پس از پیامبر، رفتن به خانه سران مهاجر و انصار برای اقرار گرفتن از آنان در خصوص شایستگی و برتری امام علی (ع) برای خلافت، تلاش برای بازپس‌گیری مالکیت فدک و خواندن خطبه فدکیه در جمع مهاجرین و انصار، دفاع از علی (ع) در ماجرای هجوم به خانه او، سخنرانی در جمع زنان (مهاجر و انصار) که به عیادتشان آمدند و وصیت کردن برای انجام مراسم پس از مرگشان به صورت مخفیانه و پنهانی اشاره کرد.

گریه‌های روشنگرانه حضرت زهرا (س)

به باور برخی پژوهشگران، بسیاری از گفتارها و رفتارهای فاطمه (س) پس از رحلت پیامبر (ص) به نوعی واکنش سیاسی و اعتراض به غصب خلافت از سوی ابوبکر و طرفداران دستگاه خلافت او بود.

یکی از این رفتارها گریه‌های حضرت بود؛ در دوران خفقان پس از رحلت پیامبر (ص) که حق و حقیقت به فراموشی سپرده شد و مخالفان و غاصبان بر مسند جانشینی رسول خدا (ص) تکیه زدند، تنها سلاح حضرت زهرا (ع) در مسیر بصیرت افزایی و روشنگری، گریه و اشک بود تا فریاد مظلومانه خود را به دیگران برساند. یکی از مواردی که حضرت زهرا (ع) پس از رحلت پیامبر (ص) بر آن گریه و زاری کردند، غربت اسلام و مظلومیت آن بود؛ دیگری تنها و بی یاور شدن و روبرویی با فرومایگان بود که آن را جزو مصائب خویش می‌دانست و تنها اسلحه خویش را گریه و چادر خویش بیان می‌کرد.

حتی گریه کردن آن حضرت در مکان‌های مختلف که هر کدام ویژگی و پیام خاصی به دنبال داشت که از جمله آن‌ها می‌توان گریه کنار قبر پیامبر (ص)، در خانه، در قبرستان بقیع (به این منظور حضرت علی (ع) محلی را برای فاطمه (ع) در بقیع آماده ساخت که بیت‌الاحزان نامیده شد) و در قبرستان احد را نام برد.

ایشان با جهاد تبیین مسئله غدیر را برای همگان یاداوری می‌کردند که: «وَا عَجَبا أَنَسِیتُم یَومَ غَدِیرِ خُمٍّ؟؛ شگفتا! آیا روز غدیر خم را فراموش کردید؟» آنگاه می‌فرمودند: «أُشهِدُ اللَّه تَعَالَی لَقَدْ سَمِعْتُهُ یَقُولُ عَلِیٌّ خَیْرُ مَنْ أُخَلِّفُهُ فِیکمْ وَ هُوَ الْإِمَامُ وَ الْخَلِیفَه بَعْدِی وَ سِبْطَایَ وَ تِسْعَه مِنْ صُلْبِ الْحُسَیْنِ أَئِمَّه أَبْرَار ٌ؛ خدای متعال را گواه می‌گیرم که شنیدم پیامبر اکرم (ص) می‌فرمود: علی (ع) بهترین کسی است که در میان شما جانشین خودم قرار می‌دهم و او امام و خلیفه بعد از من است و دو سبط من و نُه نفر از نسل حسین (ع) پیشوایان در میان شما خواهند بود.»

همچنین انحراف امت از اسلام حقیقی که در امامت تبلور یافته بود، دل حضرت فاطمه (ع) را به شدت به درد آورده؛ او را به ناله و فریاد شبانه‌روزی واداشت تا امت، این انحراف خطرناک را متوجه شود.

حضرت فاطمه (س) در لحظه‌های احتضار نیز به شدت می‌گریست. امام علی (ع) پرسید: چرا گریه می‌کنی؟ پاسخ داد: «أَبکِی بِمَا تَلقَی بَعدِی؛ به خاطر آنچه پس از من به تو خواهد رسید، می‌گریم.» حضرت فرمود: «لاتَبکِی! فَوَالله ذَلِکَ لَصَغِیرٌ عِندِی فِی ذَات الله تعَالی؛ گریه مکن! سوگند به خدا که اینگونه سختی‌ها در راه خدا برای من ناچیز است.»

در این روایت به‌صراحت آمده است که گریه حضرت زهرا (س) به خاطر مظلومیت امام و غصب خلافت او بوده است؛ همان امری که پیامبر اکرم (ص) به شدت از آن نگران بود.

گریه‌های حضرت زهرا (ع) در واقع مبارزه منفی با دستگاه غاصب خلافت بود و گریه‌ها برای غربت اسلام، قرآن و دستورات دینی، مظلومیت امام علی (ع) و انحراف امت اسلامی از مسیر اصلی و صراط مستقیم بود.

تحرکات حضرت زهرا (س) بر مدار ولایت

اوج فعالیت و بزرگی حضرت فاطمه زهرا (س) در مبارزات سیاسی ایشان و در دفاع از حریم امامت و ولایت متبلور می‌شود، ولایتی که حضرت تمام همّ و غمّ خود را صرف پابرجا ماندن آن می‌کند. حضرت فاطمه زهرا (س) در واقع شهید راه ولایت و امامت است.

اگر بخواهیم به موضوع ولایت بپردازیم می‌توان گفت که ولایت یکی از ارکان اصلی و آموزه‌های اساسی دین مبین اسلام و به تعبیر دقیق‌تر، اصلی‌ترین و اساسی‌ترین آموزه آن است. ریشه بسیاری از مشکلات و اختلافات اجتماعی و سیاسی جوامع به‌خصوص جوامع اسلامی را می‌توان در بی‌توجهی به مسئله ولایت و تبعیت نکردن بی‌چون‌وچرا از مقام ولایت دانست، چرا که ولایت از پایه‌های اصلی اعتقادی و زیربنایی زندگی سیاسی-اجتماعی در اسلام است.

ولایت‌مداری به معنای حرکت بدون فاصله پشت سر امام و رهبر و تأثیر پذیرفتن از او است، ولایت‌مداری واقعی را باید در مقطعی از زندگی یگانه بانوی اسلام جست‌وجو کرد و به عنوان الگویی به پیروان و مدعیان ولایت و ولایت‌مداری و کسانی که خود را پیرو اهل بیت (ع) می‌دانند و حضرت زهرا (س) را به عنوان الگویی در زندگی خویش پذیرفته‌اند، ارائه کرد.

شاید بتوان زنان دیگری را به‌عنوان الگوی فردی و شخصیت والای انسانی مثال زد؛ اما حضرت فاطمه زهرا (س) علاوه بر الگوی فردی، دارای شخصیت والای سیاسی و اجتماعی بوده؛ شخصیتی که ولایت‌مداری‌اش، او را تا به این حد بلندمرتبه کرده است.

ولایت‌مداری به این معنی است که صدر تا ذیل عمل اجتماعی، سیاسی و فرهنگی با اشاره به نگاه رهبری انجام شود، به عبارت بهتر اراده شخصی در حوزه‌های ذکر شده حتی در زمینه شخصی هیچ دخالتی در انتخاب مسیر ندارد.

شخص ولایت‌مدار گوش به فرمان است و اشاره‌های ولی را دنبال می‌کند. فرد ولایت‌مدار قبل از هر حرکت به دنبال حجتی می‌گردد تا رفتار خود را به ولایت ارجاع دهد. فرد ولایت‌مدار سراپاگوش است.

روایت است که حضرت فاطمه (س) وقتی به سوی قبر پیامبر (ص) حرکت کرد، هیچ‌کس نتوانست او را منصرف کند، وقتی که به وی خبر دادند علی (ع) خواسته است از تصمیمت صرف نظر کنی فاطمه (س) همان جا متوقف شد و فرمود چون مولا و آقایم چنین خواسته است من هم اطاعت می‌کنم. این رفتار فاطمه به معنای ولایت‌مداری و پیروی کردن محض از ولی زمان خود است.

در باب نقش او در حمایت از ولی زمان حضرت علی (ع) و ولایت او سخن‌ها گفته‌اند؛ به‌گونه‌ای که حتی امام علی (ع)، فاطمه (س) را باعث دلگرمی خود می‌دانستند؛ دلگرمی‌ای که انگیزه ایشان را برای مبارزه بیشتر می‌کرد، به‌طوری‌که مشهود است حضرت علی (ع) هنگام دفع ایشان خطاب به رسول خدا (ص) و روبه‌روی مقبره ایشان می‌گویند: «یا رسول الله! با شهادت فاطمه، صبر و شکیبایی‌ام کاسته شده است و طاقت و توانایی از دستم رفت. بعد از این پیوسته در حزن و اندوه به سر می‌برم و شب‌ها را به بیداری می‌گذرانم.»

این عبارت بیانگر نقش بسیار مهم حضرت صدیقه در زندگی و شخصیت امام خویش است که با داشتن این همه ایمان و صبر در فقدان این بانوی گرامی و عزیز، گرفتار آنچنان رنج و دردی شده که راحتی از زندگی‌اش رخت بر بسته است.

دفاع از امام علی (ع)، یادآوری ماجرای غدیر خم و روشنگری‌های فراوان در این زمینه، انتقادهای روشنگرانه از مردمی که حمایت کمرنگی از امام داشتند، ماجرای فدک و فریاد بر شکنندگان حریم امامت و ولایت و در نهایت سکوت سیاسی ایشان پس از اتمام حجت با مردم، همه و همه بیانگر بصیرتی است که بهترین نام برای آن «بصیرت فاطمی» است، به‌طوری‌که روایت است از حضرت امام حسن عسکری (ع) که «ما حجت خدا بر خلق هستیم و مادر ما فاطمه (س) حجت خدا بر ماست.» و حضرت مهدی (عج) نیز در توقیع شریف می‌فرمایند: «دختر رسول خدا، اسوه مناسبی برای من است.»

سرمشق فاطمی؛ رهسپار با ولایت تا شهادت

یکی از شیوه‌های پسندیده و تأثیرگذار در دفاع از جایگاه ولایت، تبیین اصول و چهارچوب نهاد ولایت به مانند خطبه فصیح و بلیغ فدکیه است که از دل پردرد دختر گرامی پیامبر اسلام (ص) برخاسته و در حقیقت رنجنامه اوست. از عجایب و شگفتی‌های خطبه فدکیه آن است که بانوی اسلام (س) بعد از پیامبر و قبل از شهادت مورد ستم‌های زیادی واقع شد، ستم‌هایی که بیماری جانکاه او از آن ریشه می‌گرفت و با اینکه سوال زنان مدینه هنگام عیادت از آن بانو به‌خصوص از وضع حال و بیماری او بود و او قاعدتاً باید چیزی از دردهای خود بگوید، با این حال حتی یک کلمه از حال خودش سخن نگفت و محور تمام سخنان او مسئله غصب خلافت و مظلومیت علی (ع) و خطرات آینده این انحراف بزرگ برای امت اسلام بود.

یکی از روش‌های مبارزه با ستمگران در زندگی اولیای خدا و حتی در فرهنگ قرآن برائت‌جویی لسانی و لعن و طرد قولی و نفرین، یعنی دعای بر ضد آنان است. حضرت زهرا (س) پس از مناظره‌ای که با ابوبکر درباره فدک داشتند فرمودند: سوگند به خدا تو را نفرین می‌کنم.

او نگران شخص خود نبود او نگران امت اسلامی بود که چه آینده شوم و دردناکی پیش داشت و این بهترین نشانه عظمت فاطمه (س) و مقام فداکاری و ایثار آن بانوی زنان جهان است.

وصایای سیاسی زهرا (س)

یکی از مراحل مبارزه منفی حضرت صدیقه طاهره با جریان معارض با اسلام ولایت وصایایی است که از ایشان به یادگار مانده است.

حضرت فاطمه (س) وصیت کردند که حق ندارند بر پیکر من نماز بگزارند امتی که عهد خدا و پیامبرش را در ولایت علی (ع) بشکستند. آن‌ها که به من ظلم روا داشته و ارث مرا غاصبانه تصرف کردند و سند مالکیتی که پدرم به ملک فدک نوشته بود، آتش زدند؛ آنان که شهود مرا تکذیب کردند، به خدا سوگند که شاهدان من جبرئیل، میکائیل، علی امیرالمومنین و ام ایمن بودند.

آنان که در روز نیاز ما در خانه‌های خود خزیدند، علی را همراه حسن و حسین برای آگاه کردن این غفلت‌زدگان شب به خانه‌های مهاجر و انصار می‌برد و من آن‌ها را به خدا و رسول سوگند می‌دادم که در حق ما اهل بیت ظلم نکنید و حق مسلمی را که خدا به ما بخشیده است، غصب نکنید. در تاریکی شب اجابت می‌کردند و اما در روز روشن از یاری دست برمی‌داشتند تا آنکه به خانه ما هجوم آوردند و با جمع‌آوری هیزم فراوان و آتش زدن آن خواستند خانه و ما را که در آن بودیم بسوزانند آیا چنین امتی سزاوار است که بر من نماز بگزارند.

ایشان همچنین به حضرت علی (ع) وصیت کرد که غسل و کفن کردن مرا غیر از تو انجام ندهد و زمانی که از دنیا رفتم مرا شبانه به خاک سپار و کسی را خبر نکن به حق رسول‌الله (ص) سوگندت می‌دهم که ابابکر و عمر بر جنازه من نماز نخوانند.

در نقلی دیگر ایشان وصیت کرد که احدی از آنان که به من ظلم کردند و حق مرا غصب کردند نباید در تشییع جنازه من شرکت کنند، همانا آنان دشمنان من و رسول خدایند.

فاطمه زهرا (س) به اسماً بنت عمیس فرمود: ای اسماً وقتی من رحلت کردم تو و علی مرا غسل دهید و احدی در کنار جنازه من راه ندهید.

سرمشق فاطمی؛ رهسپار با ولایت تا شهادت

برخورد با فتنه‌گران زمان

موضوع دیگری که در ابعاد زندگی اجتماعی و سیاسی حضرت زهرا (س) می‌توان ذکر کرد به نحوه برخورد ایشان با مسئله فتنه و فتنه‌گران در زمان خودشان است. این بانوی بزرگوار با الهام گرفتن از دستورات قرآن و مفاهیم پیامبر (ص) و همگامی و همراهی با حضرت علی (ع) به وظایف الهی و سیاسی خودشان عمل می‌کردند و در مقابل ظلم سکوت نمی‌کردند.

خطبه‌های قرای حضرت زهرا (س) خود نمونه‌ای بارزی از این موضوع است و پس از شهادت ایشان، این ارث به دخترشان حضرت زینب (س) رسید که نمونه بارز فعالیت سیاسی و مبارزه یک زن مسلمان و ولایت‌مدار است.

منش سیاسی حضرت زهرا (س) در کلام امامین انقلاب اسلامی

حضرت فاطمه زهرا (س) با استفاده از قول امام خمینی (ره) گرچه مقام اجرایی‌ای مانند نبوت و امامت نداشتند؛ اما در سنی کم به تمام مقامات معنوی که برای بشر ممکن است، دست یافته بودند، به‌طوری‌که امام خمینی (ره) می‌گویند: «تمام ابعادی که برای زن متصور است و برای یک انسان متصور است در فاطمه زهرا (س) جلوه کرده و بوده است. [او] یک زن معمولی نبوده است … او موجودی ملکوتی است که در عالم به صورت انسان ظاهر شده است؛ بلکه موجود الهی جبروتی در صورت یک زن ظاهر شده است… تمام هویت‌های کمالی که در انسان متصور است و در زن تصور دارد تمام در این زن است.»

رهبر معظم انقلاب نیز در دیدار با جمع کثیری از بانوان می‌فرمایند: «اسلام، فاطمه، آن عنصر برجسته و ممتاز ملکوتی را به عنوان نمونه و اسوه‌ی زن معرفی می‌کند. آن، زندگی ظاهری و جهاد و مبارزه و دانش و سخنوری و فداکاری و شوهرداری و مادری و همسری و مهاجرت و حضور در همه‌ی میدان‌های سیاسی و نظامی و انقلابی و برجستگی همه جانبه‌ی او که مردهای بزرگ را در مقابلش به خضوع وادار می‌کرد، این هم مقام معنوی و رکوع و سجود و محراب عبادت و دعا و صحیفه و تضرّع و ذات ملکوتی و درخشندگی عنصر معنوی و هم‌پایه و هم‌وزن و هم‌سنگ امیرالمؤمنین و پیامبر بودن اوست. زن، این است. الگوی زنی که اسلام می‌خواهد بسازد، این است.»

حضرت زهرا (س) الگویی برای مدافعان حق، عدالت و ولایت در همیشه تاریخ

حضرت زهرا (س) از طرق مختلف برای دفاع از امامت امامان بر حق، سعی و کوشش کرد، گاه با بیان خطبه‌های غرّا و روشنگرانه عظمت و فضیلت مقام امامت و شخص امام علی (ع) را آشکار ساخت، گاه با منطق و استدلال امامت را به اثبات رساند و گاه برای اثبات امامت امام علی (ع) به محاجّه و دفاع پرداخت و آنجا که لازم دید، برای تبیین امامت و دفاع از امام خویش، جان خود را به خطر انداخت تا آنجا که اولین شهید راه امامت و دفاع از آن لقب گرفت.

حضرت فاطمه زهرا (س) به‌درستی می‌دانست که پایان خط و تحرکاتی که در رابطه با ولایت امیرالمومنین (ع) شروع کرده است به شهادت ایشان منجر خواهد شد، اما همچون شمعی سوخت تا اطراف خود را روشن سازد و گمراهان را نجات دهد و الگویی برای مدافعان حق، عدالت و ولایت در همیشه تاریخ بماند.

کد خبر 707933

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.