تورج اردلان؛ شهیدی که با اعضای بدنش به ۱۱ نفر جان تازه بخشید

چه پر رزق و روزی بودید آقای شهید تورج اردلان، ایثار در شهادتتان جور دیگری برای ما معنا شد، جانتان را دادید برای جان ما و در همان حالی که شهادت سهم شما بود، باز هم به ۱۱ انسان جان تازه بخشیدید.

به گزارش خبرنگار ایمنا، کمی بیشتر از یک سال پیش به دنبال مرگ دختری سروصدای آشوب‌هایی در گوشه و کنار میهن بلند شد و تجمع‌هایی که خشن‌ترین حالت اعتراض مثل ویرانی و تخریب و از بین بردن اموال عمومی را به دنبال داشت، شکل گرفت، به راه افتادن حرکت‌های بی‌ثبات به سرکردگی جاهلان دور گودنشین که چون طبل توخالی، جز حرف زدن کاری دیگر از دستشان برنمی‌آمد، از پیامدهای فراخوان‌هایی بود که در نهایت حماقت اعلام می‌شد.

در مقابل این اقدامات اغتشاشگران که با هدف ایجاد ناامنی و ایجاد شکاف قومیتی انجام شد، مردانی قد علم کردند و در برابر این ناآرامی‌ها با تمام وجود ایستادند و برای امنیت مردم از جان شیرین نیز گذشتند.

این روزها در آستانه اولین سالگرد شهادت مردان خوش‌غیرت زمانمان بیشتر از آن‌ها خواهیم گفت، امروز از شهید تورج اردلان خواهیم گفت؛ با ما همراه باشید.

سنگ‌های اغتشاشگران او را نشانه گرفت

۲۸ سال در پلیس خدمت کرده بود، یعنی از ۱۸ سالگی‌اش، محل کارش بانه بود و محل سکونتش هم همان‌جا، بابای یک دختر ۱۸ ساله بود و یک پسر ۱۳ ساله.

در روزهایی که گوشه‌گوشه ایران ما درگیر اغتشاشات بود و فتنه‌های داخلی و خارجی هم توسط آشوبگران عملی می‌شد، مثل همه همکارانش برای آرام کردن اوضاع مأمور شد.

پنجم آبان‌ماه سال گذشته بود، بی‌انصافی و ناجوانمردی اغتشاشگران در سنگ‌های سخت پیچید و به سمت بچه‌های نیروی انتظامی نشانه رفت، این سنگ‌ها تمامی نداشت، در همین سنگ‌پرانی‌ها بود که از ناحیه سر مجروح شد و افتاد، بیهوش شده بود اما نامردها او را رها نمی‌کردند، با اینکه بیهوش بود باز با پا به بدن و سرش ضربه می‌زدند، شدت ضربه‌ها آن‌قدر بالا بود که تورج اردلان دچار خونریزی داخلی شد، شرایط از آن روز هر روز بد و بدتر شد، حدود یک ماه در همان شرایط بود تا اینکه پزشکان معالجش اعلام کردند دچار مرگ مغزی شده است.

تورج اردلان؛ شهیدی که با اعضای بدنش به ۱۱ نفر جان تازه بخشید

شهیدی که ایثار را جانانه معنا کرد

چند باری به خانواده‌اش گفته بود دلش می‌خواهد کارت اهدای عضو بگیرد، اما نشده بود، همین حرف و همین اصرارهایش برای داشتن کارت عضو کافی بود تا خانواده‌اش با جان و دل رضایت دهند تا اعضای بدنش اهدا شود.

هر بار که یکی از همکارانش به درجه شهادت می‌رسید، می‌گفت: خوش بر احوالش که شهید شد. از خانه که بیرون می‌رفت، طوری خداحافظی می‌کرد که انگار خداحافظی آخرش است، اعتقاد داشت رفتنش با خودش است اما برگشتش با خدا....

تا اینکه شهادت بر تن پاکش نشست و ایثار را در حد اعلی قاب کرد در صفحات روزگار ما و کنج ذهن و قلب‌هایمان و شد شهیدی که اعضای بدنش به ۱۱ نفر زندگی دوباره داد، در بدرقه‌اش تا منزل ابدی، مردم برایش سنگ‌تمام گذاشتند و عاقبت پیکر پاکش روی دستان مهربان مردم کردستان تشییع شد و در گلزار شهدای قروه کردستان به خاک سپرده شد.

چه پر رزق و روزی بودید آقای شهید تورج اردلان، ایثار در شهادتتان جور دیگری برای ما معنا شد، جانتان را دادید برای جان ما و در همان حالی که شهادت سهم شما بود باز هم به ۱۱ انسان جان تازه بخشیدید.

سفرتان به سلامت، این روزها چشم‌های ما بیشتر از همیشه چشم به راه دعاهای شماست...

کد خبر 694217

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.