«مادر برام قصه بگو»؛ خاطره‌انگیزترین سرود دوران جنگ+ فیلم

سرود «مادر برام قصه بگو»، روایتی زیبا و نوستالوژیک از درددل یک فرزند شهید با مادرش و یادآور سال‌های تلخ و شیرین جنگ هشت ساله ایران و عراق است که به یکی از خاطره‌انگیزترین سرودهای دوران دفاع مقدس تبدیل شد.

به گزارش خبرنگار ایمنا، برای نسلی که دوران کودکی‌شان با سال‌های جنگ تحمیلی همراه شد، دوران کودکی متفاوتی رقم خورده است، آن روزها سبک خاصی از زندگی در جریان بود، شنیدن صدای آژیر قرمز برای همه مردم و کودکان، صدای آشنایی بود.

کمتر کسی از بچه‌های دهه ۶۰ را می‌شناسید که خاطره‌ای از پناه گرفتن در پناهگاه نداشته باشند، آن‌گاه که صدای آژیر قرمز، برای مدتی توقفی در جریان زندگی ایجاد می‌کرد.

در آن دوران سرودهایی که ساخته و اجرا می‌شد، نیز با حال‌وهوای آن ایام مطابقت داشت و توصیف شرایطی بود که جامعه به دلیل جنگ نابرابر با آن دست و پنجه نرم می‌کرد، سرود «مادر برام قصه بگو»، یکی از آن سرودها بود که توسط گروهی از بچه‌های آباده اجرا می‌شد، این سرود روایت کودکی بود که از مادر خود درباره پدر رزمنده‌اش می‌پرسید: «مادر برام قصه بگو دل تنگ تنگه؛ قصه بابا رو بگو دل تنگه تنگه، مادر مادر؛ مادر مادر! مادر مادر؛ مادر مادر! / مادر برام حرف بزن، از ایمونش بگو! / مادر برام حرف بزن؛ از پیمونش بگو! / مادر تو دونی و خدا… از خوبی هاش بگو / از مهربونی و از مهر و وفاش بگو / از جون فشونی و از رزم بابام بگو…»

گروه سرود بچه‌های آباده در سال ۱۳۵۵ در خانه فرهنگ و هنر آباده استان فارس تشکیل شد، در این گروه، تعدادی نوجوان با لباس‌های یک دست طوسی و شلوارهای مشکی، با تک‌خوانی که یک عینک ته استکانی فریم دار داشت و با صدای خاص‌اش سرود را بلند می‌خواند.

این نوجوانان، بیست‌وششم اسفندماه سال ۱۳۶۶ در ساختمان پاستور نهاد ریاست‌جمهوری در محضر رئیس‌جمهور وقت، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، سرود خود را اجرا کردند.

کتاب «مادر برام قصه بگو» به قلم بهنام باقری روایت خاطرات شفاهی این گروه سرود را گردآوری کرده است.

کد خبر 690946

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.