نقش بازاریان در ستاد پشتیبانی از جبهه‌ها/ ایثار مردم اصفهان، مثال‌زدنی بود

در هشت‌سال جنگ پای ثابت جمع‌آوری کمک‌های مردمی به جبهه بود، او به همراه دوستانش به خوبی دریافته بودند که در آن شرایط سخت اقتصادی باید با همراهی مردم به یاری رزمندگان شتافت؛ مصطفی حجه‌فروش، مسئول دبیرخانه کانون‌های خدمت رضوی آستان قدس در استان اصفهان از ایثار مثال‌زدنی مردم این دیار می‌گوید.

به گزارش خبرنگار ایمنا، هم شیرینی روزگار را چشیده و هم تلخی‌اش را، روزهایی را دیده که خفقان رژیم طاغوت و شکنجه‌های طاقت‌فرسای رژیم سابق، سایه شومش را بر سر اهالی میهن انداخته بود، برخوردهای وحشیانه رژیم ساواک با زندانیان سیاسی را دیده و خوب در خاطرش است، نقشه‌های استعمار و استکبار انگلیس و آمریکا را که می‌خواستند فرهنگ غربی و بی‌دینی را بین مردم رواج دهند.

شیرینی پیروزی انقلاب ما در بهمن‌ماه سال ۱۳۵۷ را چشیده و جانانه پای کار حمایت از رزمنده‌ها در جنگ تحمیلی ایستاد، اما همه این فرازها و فرودها او را لحظه‌ای آرام نگذاشته و از هدف اصلی‌اش که حمایت از نیازمندان بوده، غافل نکرده است، رد مهربانی‌اش در دورافتاده‌ترین روستاهای استان و سایر استان‌ها دیده می‌شود و سایه پدرانه‌اش چونان چتری بر سر نیازمندان گسترده است.

رنج دیده، زخم خورده اما چون سروی ایستاده و رحمتش چون دانه‌های باران بر سر اهالی قشر ضعیف می‌بارد، صحبت از حاج‌مصطفی حجه‌فروش است او که چند روزی می‌شود از تولدش گذشته و ۷۶ ساله شده است، خواندن و نوشتن را در مکتب‌خانه‌های مسجدی در بازار آموزش دیده و از هفتم به بعد را در آموزشگاهی در چهارباغ آن هم شب‌ها از ساعت هشت تا ۱۰ شب خوانده و دیپلم گرفته است.
با او در مورد کمک‌های مردم اصفهان به رزمنده‌ها در زمان جنگ به گفت‌وگو نشستیم و دل دادیم به کلام دوست‌داشتنی‌اش و قند در دلمان آب شد وقتی فهمیدیم که چند سالی می‌شود در محضر آبروی ایران ما، آقا علی‌بن‌موسی‌الرضا (ع) و در پناه مولای مهربانمان است، مهربان بوده و هست که امام مهربانمان او را دعوت کرده تا مهربانی را به گونه‌ای دیگر نثار مردم کند.

روایت یک خیر از ارسال کمک‌های مردمی به جبهه/ ایثار مردم اصفهان، مثال‌زدنی بود



ایمنا: از چه زمانی درگیر فعالیت‌های اجتماعی و سیاسی شدید؟

حجه‌فروش: حدود ۶۰ سال است که وارد فعالیت‌های خیریه‌ای، سیاسی و اجتماعی شده‌ام، مغازه استادم نزدیک سه راه باغ قلندرها بود، روز شانزدهم خردادماه سال ۱۳۴۲ چند نفری از مسجد حکیم آمدند و فریاد زدند آی مردم چه نشسته‌اید که برادران دینی شما را در قم و تهران کشتند، من هم که جوانی ۱۵ ساله بودم با صدای بلند فریاد می‌زدم ببندید، ببندید، مغازه‌دارها هم به خاطر ولوله‌ای که به وجود آمد مغازه‌ها را بستند تا مسجد جامع حدود سه چهار کیلومتر دویدم، به آخر بازار که رسیدم، برگشتم و دیدم که همه مغازه‌ها بسته بودند، درواقع از جمله کسانی بودم که در اعتصابات و بستن بازار حضور فعالی داشتم، در طول پنج سال یعنی از سال ۱۳۴۲ تا ۱۳۴۷، داغ نگه داشتن تنور انقلاب در بازار، توزیع رساله حضرت امام خمینی (ره) و معرفی ایشان به عنوان یک مجتهد واجدالشرایط، پخش اعلامیه‌ها در مناسبت‌های مختلف و بستن بازار و باز کردن بازار و همچنین برگزاری روضه ماه محرم در همه سراها و کاروانسراهای بازار، تلاشی بود که انجام می‌دادیم تا جو مذهبی به بازار برگردد که به لطف خدا آن انسجام مذهبی به بازار برگشت.

ایمنا: هم‌زمان با فعالیت‌های سیاسی، فعالیت‌های خیریه‌ای هم داشتید؟
حجه‌فروش: فعالیت‌های خیریه‌ای و انفاق از سال ۱۳۴۷ شروع شد، پیرو توصیه‌های حضرت امام خمینی (ره) درخصوص برطرف کردن نیاز نیازمندان در جلساتی که با دوستان داشتیم پیشنهاد شد که صندوق قرض‌الحسنه‌ای راه بیاندازیم و هر هفته هر کدام از اعضا ۵۰ ریال بگذاریم تا با جمع کردن آن وام قرض‌الحسنه یا احیاناً بلاعوض به افراد نیازمند پرداخت کنیم، سال ۱۳۴۹ یک صندوق قرض‌الحسنه رسمی و تابلودار در خیابان حسین‌آباد به نام صندوق حضرت ولیعصر (عج) راه‌اندازی کردیم، پس از آن صندوق‌های دیگری هم ایجاد شد، بعد از پیروزی انقلاب در اردیبهشت‌ماه سال ۱۳۵۸ به مناسبت حضور امام (ره) در قم به دیدارشان رفتیم و در منزل شخصی ایشان حضور پیدا کردیم و طی صحبت‌هایی که داشتیم و گزارشی از ۱۰ سال عملکرد گذشته خودمان ارائه دادیم، از امام درخواست رهنمود برای آینده داشتیم، حضرت امام خمینی (ره) چند راهکار به ما ارائه دادند، فرمودند: ایجاد شغل، بسترسازی برای ازدواج جوانان، مسکن و سپس تأمین ضروریات دیگر بهترین کار خواهد بود، در راستای فرمایشات امام (ره) و ایجاد انگیزه و همچنین توانمندسازی مردم، تصمیم گرفتیم که صندوق‌های قرض‌الحسنه را توسعه دهیم و با وام قرض‌الحسنه مردم را توانمند کنیم، شغل ایجاد کنیم و از مهاجرت مردم از روستاها به شهرها جلوگیری کنیم، با همین سیاست حدود ۴۰۰ قرض‌الحسنه راه‌اندازی کردیم، این قرض‌الحسنه‌ها هم‌چنان در شهر و روستاهای استان واقع است و فعالیت می‌کند.

ایمنا: چه‌طور شد وارد حوزه پشتیبانی از جنگ شدید؟
حجه‌فروش: با شروع جنگ، تعداد زیادی مهاجر از مناطق جنگی به ویژه خرمشهر و آبادان و بعضی شهرهای دیگر استان خوزستان که بر اثر جنگ و بمباران آسیب دیده بودند به سمت اصفهان آمدند، تعداد زیادی از این جنگ‌زده‌ها در اردوگاه شهید بهشتی اسکان داده شدند، اردوگاه دیگری هم در اصفهانک داشتیم که تعداد کثیری از این خانواده‌ها را هم آنجا اسکان دادیم، آن موقع دولت پیش‌بینی برای ساماندهی و معیشت این افراد نداشت، ما با کمک دوستان و همراهان از بازار توانستیم ضروریات آنها مثل مواد غذایی و پوشاک را تأمین کنیم، آن زمان سازمانی نبود که متولی این افراد باشد و به دنبال ادامه‌دار شدن این شرایط، سازمانی جهت ساماندهی و بررسی و تأمین معاش این عزیزان تأسیس شد، اما با این حال کسبه برای بهبود شرایط مردم جنگ‌زده، اقدامات مؤثری انجام دادند، در ماه‌های اول جنگ با همان امکانات اندکی که در اختیار ارتش بود کار دفاع از میهن آغاز شد، بعد از آن با سازماندهی و شکل گرفتن سپاه و بسیج و تداوم جنگ لازم بود که کمک‌های مردمی جمع‌آوری شود چراکه می‌بایست در راستای تأمین ضروریات رزمنده‌ها اقدامی انجام می‌گرفت، خیلی از کشورهای بزرگ دنیا پشت صدام بودند و از او حمایت می‌کردند تا به هر طریقی که شده پیروز میدان باشند و قسمتی از ایران عزیز ما را از آن خود کنند و چه بسا با این جداسازی، نظام اسلامی را سرنگون کنند، برای پیشگیری از رسیدن دشمن به خواسته‌هایش، ارتش و سپاه و بسیج در اختیار جنگ قرار گرفتند.

ایمنا: برای رهایی از این شرایط چه کردید؟

حجه‌فروش: در آن شرایط تأمین نیاز جبهه ضرورت مهمی بود که باید توسط مردم انجام می‌شد، چراکه دولت درگیر تحریم‌ها بود و امکان تأمین نیازهای جبهه را نداشت با توجه به اینکه صادرات نفت هم تحت تأثیر جنگ قرار گرفته بود و منابع داخلی هم کم بود و ما هم چند میلیون آواره جنگی داشتیم که تأمین نیازهای ضروری آنها هزینه‌های زیادی به همراه داشت، لازم بود که فراخوانی داده شود تا با کمک‌های مردم به صورت مداوم نیازهای رزمنده‌ها در جبهه برآورده شود، چراکه جنگ، جنگی نبود که در طول یک ماه یا دو ماه به پایان برسد و می‌طلبید که صاحبان اندیشه و کرم برای تأمین نیازهای ضروری به میدان بیایند.

روایت یک خیر از ارسال کمک‌های مردمی به جبهه/ ایثار مردم اصفهان، مثال‌زدنی بود

ایمنا: استقبال مردم برای کمک به جبهه‌ها چطور بود؟
حجه‌فروش: با کمک مردم در اصفهان سه گروه، مسؤلیت جمع‌آوری کمک‌های مردمی را عهده‌دار شدند، سه گروهی که تابلو داشتند و مورد تأیید مقامات بودند، یکی از این گروه‌ها، مجموعه دکتر بهشتی بود که در چهارراه مصدق فعالیت می‌کرد که حاج‌آقا بدری متولی آن بود، گروه دوم کاروان وحدت در چهارراه وفایی بود که آقایان گوهریان آن را هدایت می‌کردند که ما بیشتر در خدمت آقایان بودیم و سوم ستاد پشتیبانی بازار بود که در خیابان حافظ و در دفتر حاج آقای طباطبایی بود که انبار بود و کمک‌های اهالی بازار را جمع می‌کرد.

ایمنا: چه کمک‌هایی توسط مردم جمع و به جبهه ارسال می‌شد؟
حجه‌فروش: در طول هشت سال دفاع مقدس انواع و اقسام کمک‌های مردمی جهت خرید لوازم مورد نیاز مثل مواد غذایی، تجهیزات پزشکی، تجهیزات جبهه و جنگ و وسایل حمل‌ونقل تأمین و به جبهه ارسال شد، به کمک این سه گروه به‌خصوص بچه‌های کاروان وحدت و کاروان پشتیبانی جبهه و جنگ و بازاری‌ها توانستیم به عناوین مختلف از مغازه‌دارها، مساجد و اداره‌ها با مراجعه به افراد صاحب نفوذ و مورد اعتماد درخواست موارد مورد نیاز جبهه‌ها را مطرح و کمک‌های مردمی را جمع‌آوری کنیم که به لطف خدا یکی از استان‌های شاخص در تأمین نیازهای ضروری جبهه و جنگ شناخته شدیم.

ایمنا: در خصوص میزان کمک‌هایی که مردم اصفهان به جبهه داشتند، بیشتر برایمان بگویید؟

حجه‌فروش: آمار کمک‌ها که بسیار بالا است، از ساده‌ترین نیاز رزمنده‌ها مثل حشره کش، تله موش، موکت، یخدان، پاکت نامه، خودکار، بالشت، متکا و لوازم آشپزخانه و مواد خوراکی مثل سبزی و خاکشیر و ماست تا لباس به وفور برای رزمنده‌ها ارسال شده بود، اما اگر بخواهم به بخشی از این موارد اشاره کنم باید بگویم توسط کاروان وحدت در بخش حمل‌ونقل آمبولانس و تویوتا به تعداد ۸۱۱ دستگاه تویوتا وانت لنکروز ۸۸۱، وانت نیسان ۷۰، آمبولانس نیسان ۵۹، تانکر نفت ۲۳، مینی‌بوس بنز ۸، تراکتور ۲، کامیون بنز ۲، اتومبیل ضد شیمیایی ۷، موتور سیکلت ۲۶۲ و قایق موتوری ۲۶۰ دستگاه درواقع از حداقل نیاز رزمنده‌ها تا اصلی‌ترین نیاز جبهه‌ها توسط کمک‌های مردمی تهیه و به جبهه‌ها ارسال می‌شد.

ایمنا: چه‌طور متوجه نیاز رزمنده‌ها می‌شدید؟
حجه‌فروش: در طول سفرهایی که برای نیازسنجی رزمنده‌ها به جبهه داشتیم، متوجه می‌شدیم که کجا چه چیزهایی نیاز دارند، در واقع ارزیابی می‌کردیم که چه مواردی نیاز فوری است و چه مواردی را می‌شود با تأخیر تأمین کرد، بعد از بازگشت به اصفهان با کمک دوستان خیلی از کالاها را تهیه می‌کردیم که گاهی پول آن موجود نبود اما فوریت داشت، به خصوص در موقع حمله کمک‌هایی نیاز بود که باید تأمین می‌شد که برای تأمین آن‌ها، از قرض‌الحسنه پول می‌گرفتیم و ضامن هم خودمان می‌شدیم که آن نیازها را تأمین کنیم، بعد به مرور پول آن موارد را از مردم جمع می‌کردیم و به قرض‌الحسنه پرداخت می‌کردیم.

ایمنا: در آن شرایط جنگ و اوضاع اقتصادی، کمک‌های مردم را چطور ارزیابی می‌کنید؟

حجه‌فروش: در راستای تأمین نیازهای ضروری جبهه ما شاهد بودیم که چه کسانی از معاش خود می‌زدند و حتی از نان و مواد غذایی که برای خودشان تأمین کرده بودند، می‌گذشتند و در اختیار رزمنده‌های جبهه و جنگ قرار می‌دادند که مبادا این رزمندگان در تنگنا و سختی قرار بگیرند چراکه در فصل‌هایی از سال به خصوص تابستان گرمای بسیار شدیدی در منطقه جنگی حاکم بود و نیاز بود که یک سری وسایل ضروری با سرعت در اختیار رزمنده‌ها قرار بگیرد تا بتوانند جانانه در برابر ظالم مقاومت کنند، این ایثار و گذشتی که مردم در آن زمان داشتند بسیار قابل تقدیر است و اگر به آن کمی فکر کنیم متوجه می‌شویم که علت این گذشت مردم، دفاع از جمهوری اسلامی بوده که خدای ناکرده آسیبی به این نظام وارد نشود، من شاهد بودم که مردم از سرمایه خودشان می‌گذشتند و آن‌ها را می‌فروختند و می‌گذاشتند وسط برای کمک به جبهه‌ها و این بسیار قابل تقدیر بود. به نظرم ایثاری بالاتر از این نیست که خانم‌های زیادی از طلایی که به عنوان هدیه ازدواج دریافت کرده بودند، می‌گذشتند و به جبهه هدیه می‌دادند، ما کسانی را سراغ داشتیم که وانت خودشان را در اختیار جبهه قرار می‌دادند؛ وانتی که از طریق آن امرار معاش می‌کردند.

روایت یک خیر از ارسال کمک‌های مردمی به جبهه/ ایثار مردم اصفهان، مثال‌زدنی بود

ایمنا: مبنای شما برای جمع‌آوری کمک‌های مردمی چه بود؟

حجه‌فروش: ارسال کمک‌ها بستگی به این داشت که به ما اعلام کنند چه چیزهایی نیاز دارند، درواقع ما بر اساس اعلام از سمت جبهه کمک‌ها را جمع می‌کردیم، چه بسا زمانی که حمله‌ای در پیش بود و باید در طول یکی دو روز هر آنچه نیاز داشتند را آماده می‌کردیم و می‌فرستادیم.

ایمنا: کمک‌ها فقط توسط همان سه گروه جمع می‌شد؟

حجه‌فروش: در مساجد هم پایگاه‌هایی برای جمع‌آوری کمک‌های مردمی قرار داشت که آقایان به مساجد مراجعه می‌کردند و نیازهای جبهه را اعلام می‌کردند، گاهی خود مردم این ضروریات را جمع می‌کردند و به مساجد تحویل می‌دادند، گاهی هم این کمک‌ها چند ماشین می‌شد و خود مردم به جبهه می‌فرستادند، اما این سه کاروان همیشه مستقر بودند.

ایمنا: کمک‌های مردم سایر شهرستان‌های استان چطور جمع می‌شد؟

حجه‌فروش: در روستاها و شهرستان‌ها صندوق‌های قرض‌الحسنه، کمک‌های مردمی را جمع می‌کردند یا می‌آوردند اصفهان و توسط این سه گروه به جبهه‌ها ارسال می‌کردند یا هر چند وقت یک‌بار نمایندگانی تعیین می‌شدند و به جبهه می‌رفتند و از نزدیک هم از جبهه بازدید داشتند و هم نیازسنجی می‌کردند و احتیاجات رزمنده‌ها را منعکس می‌کردند.

ایمنا: وارد مباحث مربوط به ساخت و ساز در جبهه هم شدید؟

حجه‌فروش: این کار با ما نبود اما در موارد اضطراری مثل کمبود سرویس بهداشتی یا حمام، کانکس‌هایی تهیه و ارسال می‌کردیم،

ایمنا: در حال حاضر کنار فعالیت‌های خیریه‌ای که دارید، مشغول چه کار دیگری هستید؟

حجه‌فروش: حدود چهار سالی می‌شود که مسئولیت دبیرخانه کانون‌های خدمت رضوی از طرف آستان قدس به بنده واگذار شده است، ۱۱ هزار نفر خادمیار داریم که حدود ۳۵ درصد خانم و مابقی آقا هستند که همه این عزیزان اعلام آمادگی کرده‌اند که هفته‌ای یک روز به عنوان خادم در خدمت آقا علی‌بن‌موسی‌الرضا (ع) قرار بگیرند، در این میان فرهنگیان، پزشکان، هنرمندان، نقاشان، اساتید دانشگاه و پزشکان حضور دارند، ما تلاش کرده‌ایم حدود دویست و خرده‌ای کانون محلی در استان دایر کنیم که از این تعداد ۷۰ کانون در شهر اصفهان و حدود ۱۴۰ کانون در شهرستان‌ها داریم و به واسطه این کانون‌ها، خادمیاران عزیز خدمات درمانی، پزشکی، آموزشی و مشاوره‌ای به صورت دلی به نیازمندان استان و حتی خارج از استان ارائه می‌کنند.

کد خبر 690757

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.