انعکاس اخبار جنگ تحمیلی در روزنامه‌ها/ مطبوعات از کمک‌های مردمی به جبهه‌ها چه نوشتند؟

درگیر شدن کشور با یک جنگ تحمیلی، اخبار منتشر شده در روزنامه‌ها و مطبوعات را نیز تحت تأثیر خود قرار داد و بخشی از اخبار آنها به جنگ اختصاص پیدا کرد، در آن زمان، روزنامه‌های کیهان، اطلاعات و جمهوری اسلامی عمده روزنامه‌های فعال کشور بودند که به انعکاس وقایع و رخدادهای جنگ می‌پرداختند.

به گزارش خبرنگار ایمنا، تابستان سال ۱۳۵۹، آخرین روز خود را پشت سر می‌گذاشت که خبر آغاز رسمی تجاوز عراق به خاک ایران اعلام شد، در این روز ارتش بعث، تهاجمی گسترده به مرزهای مختلف کشورمان را با هدف ضربه زدن به حکومت مرکزی آغاز کرد، در آن دوران سرعت پیشروی ارتش عراق به نحوی بود که صدام در یکی از مصاحبه‌هایش با خبرنگاران خارجی، مکان جلسه بعدی گفتگو را تهران تعیین کرد.

هر چند که پیش‌تر از حمله رسمی عراق چند صد تهاجم نظامی و درگیری در مرزها رخ داده بود اما دولت وقت بنا به دلایل نامعلوم توجه زیادی به این مساله نمی‌کردند و حتی بنی‌صدر از دادن مهمات سلاح به نیروهای نظامی خودداری می‌کرد.

درگیر شدن کشور با یک جنگ تحمیلی، اخبار منتشر شده در روزنامه‌ها و مطبوعات را نیز تحت تأثیر خود قرار داد و بخشی از اخبار آنها به جنگ اختصاص پیدا کرد، به طوری که در کتاب پرسش‌ها و پاسخ‌ها (جنگ ایران و عراق) درباره اینکه در آن دوران کدام روزنامه‌ها در انتشار اخبار و تصاویر صحنه‌های نبرد فعالیت داشتند و به چه میزان انعکاس آن اخبار موفق بودند، این گونه آمده است: «تنوع و تعدّد مطبوعات در سال‌های جنگ مثل امروز نبود و در آن زمان، عمده روزنامه‌های فعال کشور، روزنامه‌های کیهان، اطلاعات و جمهوری اسلامی بود. بعداً روزنامه‌های دیگری همچون رسالت و ابرار نیز منتشر شد. (روزنامه میزان متعلق به نهضت آزادی و روزنامه انقلاب اسلامی وابسته به بنی‌صدر هم منتشر می‌شد که تحت تأثیر تحولات سیاسی، اجتماعی آن زمان کشور، توقیف و تعطیل شدند، زیرا بنای معارضه با نظام را داشتند.) لذا روزنامه‌های موجود در آن زمان، برحسب مسئولیتی که داشتند به انعکاس وقایع و رخدادهای جنگ می‌پرداختند. البته یک دستورالعمل کلی مثل سایر کشورها، در کشور وجود داشت که در زمان جنگ، روزنامه‌ها بایستی اخبار مربوط به جنگ را از یک کانال مشخصی بگیرند و منعکس کنند.

انعکاس اخبار جنگ تحمیلی در روزنامه‌ها/ مطبوعات از کمک‌های مردمی به جبهه‌ها چه نوشتند؟

در دوران جنگ، ستاد تبلیغات جبهه و جنگ، زیر نظر شورای عالی دفاع در این زمینه فعالیت می‌کرد. این ستاد اخبار مربوط به جبهه‌های جنگ و وقایع مربوط به آن را به روزنامه‌ها منعکس می‌کرد، روزنامه‌ها نیز آن اخبار را منتشر می‌کردند، در کنار این مسئله، ممکن بود هر روزنامه‌ای خبرنگار اعزامی خودش را نیز به جبهه‌ها بفرستد و آنها خاطرات رزمندگان را بگیرند یا وقایع جنگ را منعکس کنند که آن هم با توجه به ویژگی‌های هر روزنامه منتشر می‌شد.

در زمینه انعکاس اخبار جنگ در روزنامه‌های آن دوران، آقای محمدباقر نیکخواه که در دوران جنگ معاونت تبلیغات جبهه و جنگ را برعهده داشت، می‌گوید: با اینکه در کشور تبلیغات اصلی به ظاهر متوجه جبهه و جنگ بود، ولی در واقع محورهای اصلی و محتوایی متوجه امور دیگری بود که مورد اعتراض فرماندهان، مسئولان جنگ و رزمندگان قرار می‌گرفت و بعضی اوقات نیز اخباری منعکس می‌شد که برخلاف جریان متناسب با تبلیغات جنگ بود و لذا مورد عتاب قرار می‌گرفتند.»

انعکاس اخبار جنگ تحمیلی در روزنامه‌ها/ مطبوعات از کمک‌های مردمی به جبهه‌ها چه نوشتند؟

بازتاب خبرهای مربوط به کمک‌های مردمی به جبهه‌ها در روزنامه‌ها

در کنار انعکاس اخبار از صحنه نبرد، خبرهای مربوط به کمک‌های مردم به جبهه نیز جایگاه خاصی در روزنامه‌های آن زمان داشت و مدیران مطبوعات تلاش می‌کردند تا با بازتاب این اخبار شوروشوق حمایت و پشتیبانی از رزمندگان را در دل مردم زنده نگه دارد.

خبر اهدای زیورت آلات یک دختر ۱۵ ساله در زواره بنا به وصیت خودش به جبهه‌ها نمونه‌ای از انعکاس این خبرها بود که روزنامه اطلاعات در یکی از ستون‌های صفحاتش ضمن انتشار آن، یادداشتی بر این اقدام ارزشمند نیز نوشته بود.

در این یادداشت که با عنوان «گل نوشکفته» در روز یکشنبه دوازدهم تیرماه سال ۱۳۶۷ به چاپ رسیده بود، آمده است: «دخترک، یک گل بود، گلی که در بهار انقلاب بر شاخسار زندگی شکفته بود. در فصل خون و عشق، در روزهای پیروزی انقلاب او که تازه پا گرفته بود، دیده بود که چگونه خواهرانش از عروسک شدن سرباز می‌زنند و برادرانش با مشت‌های گره خورده و خروش خشماگین خود، دیوار بلند شب طولانی و ظلمانی ستم را فرو می‌ریزند.

او فرزند انقلاب بود و با انقلاب پا گرفته بود، گهواره‌اش از عطر خون برادران و خواهران شهیدش معطر شده بود، او در آغاز راه زندگی، پیرامون خود، ایثار و فداکاری را به چشم جان دیده بود و چنین بود که در قلب بیمار دخترک، عشقی بزرگ نطفه بست که با خود او بزرگ و بزرگ‌تر می‌شد،

عشق به انقلاب، عشق به اسلام و عشق به پیروزی ملتش در عرصه نبردی ناخواسته و تحمیلی.

او موشک‌باران‌ها را دیده بود، آوارها و پیکرهای خونین و قطعه قطعه شده برادران و خواهرانش را دیده بود. آژیر وضعیت قرمز رویاهای کودکانه‌اش را آشفته بود.

او با همه کوچکی شقاوت‌های بزرگ را دیده بود. مظلومیت تشیع سرخ را در طول تاریخ با زندگی کوتاه و زودگذرش تجربه کرده بود.

چقدر دلش می‌خواست می‌توانست برای انقلابش، برای پیروزی برادران رزمنده‌اش در جبهه‌ها، کاری بکند اما دریغ که بیماری قلبی‌اش، توان او را بریده بود.

در واپسین دم حیات، چون به زندگی کوتاهش نگریست، دید که برای انقلابش هیچ کاری نکرده است، ناگهان به یاد این کلام امام افتاد که آنها که نمی‌توانند در جبهه‌ها حضور یابند، با شرکت در جهاد مالی، جبهه‌ها را تقویت کنند.

بارقه‌ای در قلب بیمار و جان دردمندش درخشید. او چند قطعه‌ای طلا داشت. نه جواهری چندان گرانبها و پرارزش، زیورآلاتی بسیار ساده و معمولی، النگویی و گوشواره‌ای و… وصیت کرد طلاهایش را روی هم رفته هشت قطعه می‌شد، صرف امور جبهه و جنگ کنند، آن‌گاه لبخند رضایت‌آمیزی بر لبان بی رنگش نشست و در پانزده سالگی و در اوج شکفتن و شکوفایی، روح بزرگش از کالبد کوچکش جدا شد و به ملکوت اعلی پیوست.

و اینکه ما از دریچه عشق و ایثار او را بنگریم، از او بیاموزیم و نامش را به یاد داشته باشیم؛ «بتول سلامه» و یادش را نیز گرامی بداریم و جاودانه به خاطر بسپاریم که دخترک، یک گل نوشکفته بود.»

انعکاس اخبار جنگ تحمیلی در روزنامه‌ها/ مطبوعات از کمک‌های مردمی به جبهه‌ها چه نوشتند؟

کد خبر 690518

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.