قدم قدم تا اصحاب‌الحسین/ شور اربعینی نصف‌جهان

هم‌زمان با طلوع آفتاب، بسباری از جاماندگان اربعین حسینی با حضور در مساجد و قرائت نماز و زیارتنامه اربعین، مراسم پیاده‌روی مردمی جاماندگان حسینی را آغاز کردند.

‌به گزارش خبرنگار ایمنا، هم‌زمان با فرا رسیدن اربعین حسینی، اصفهان نیز رنگ‌وبوی طریق‌الحسین (ع) گرفت و به همین مناسبت و به روال سال‌های قبل راهپیمایی «الی اصحاب‌الحسین (ع)» برگزار می‌شود.

طبق اعلام قبلی، شروع این مراسم با طلوع آفتاب و از منازل، مساجد و حسینیه‌ها بوده و بسیاری از افراد هم‌زمان با نماز صبح با حضور در مساجد، اقامه نماز صبح و قرائت زیارت اربعین، این حماسه عظیم را آغاز کردند.

طبق اعلام پلیس نیز، از ساعت هفت صبح روز اربعین در محدوده خیابان‌های منتهی به گلستان شهدا، محدودیت‌های مقطعی برای تردد خودروها اعمال می‌شود.

اینجا گلستان شهدا و اصحاب حسین (ع) اسپند در دست در انتظار زائران حسین (ع) ایستاده‌اند؛ اینجا کم از طریق‌الحسین (ع) ندارد و حتی اگر یک‌بار هم تصاویر این مسیر را دیده باشی حس و حال آنجا را با تمام وجودت حس می‌کنی.

دانش‌آموز و دانشجو، دختر و پسر، پیر و جوان همه پای کار حسین دور هم شدند تا «کل ارض کربلا» را اثبات کنند؛ هر شخصی با هر هنر و ظرفیتی دارد به اینجا آمده تا به «حب‌الحسین یجمعنا» عینیت ببخشد.

هر گوشه نوای مداحی بلند شده و دقیق‌تر که به چهره‌ها نگاهی بیندازی، قطره‌های اشک فراق را می‌بینی اما این‌ها جا مانده نیستند، مگر می‌شود عشق حسین در قلبت شعله‌ور باشد و از قافله او جا بمانی؟

حسین اقیانوسی بی‌انتهاست که اگر دل را به امواج او بسپاری، در دریای عشق خویش غرقت می‌کند و حالا این تویی و این اقیانوس بی انتهای حسین.

امروز، افرادی که اینجا جمع شده‌اند جاماندگان نیستند، جامانده همان‌هایی هستند که عشق حسین را در دل ندارند و امروز هرچیزی جز حسین برایشان معنا دارد.

امروز قرار بود که در کنج حرمت، یعنی درست کنار آن قفسه کتاب‌های دعا بنشینم و به قربان صدقه تک تک آیینه‌کاری‌های دورتادور حرمت بروم اما نشد و حالا در کنار کنار کودکانی ایستاده‌ام که فریاد می‌زنند «بفرمائید آب» و وقتی از آن‌ها سوال می‌کنم چرا در این گرما ایستاده‌اید، می‌گویند نیت کرده‌ایم امسال اینجا باشیم تا سال آینده همین مشک را در جاده نجف تا کربلا دستم بگیریم.

امروز همقدم همان پیرمردی هستم که با عصا آهسته آهسته قدم برمی‌دارد و وقتی از او می‌پرسم چرا با این حال به اینجا آمدی؟ پاسخ می‌دهد چرا نباشم؟ حالا که کربلا نرفتم، چرا کنار دوستان شهیدم نباشم؟ امروز همقدم همان مادری هستم که وقتی می‌پرسم نگران نیستی که دختر کوچکت اذیت شود؟ پاسخ می‌دهد فدای رقیه خاتون.

امروز گوشه‌ای از خیابان نشسته و به جمعیتی نگاه می‌کنم که پایان ندارد؛ عشق به اقیانوس بی‌انتهای حسین، این جمعیت را هم تبدیل به موج‌های خروشانی کرده که پایان ندارند.

کد خبر 685533

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.