اینجا کربلا، عشق پابرجاست

گرمای هوا از ۶۰ درجه گذشته و امان کارگران را بریده بود، با وجود گرد و غبار کارخانه متروکه، چشم، چشم را نمی‌دید، در این شرایط حکم فقط حکم عشق بود و موتور محرکه ارادت به ساحت قدسی اباعبدالله الحسین(ع) که کارگران را سر پا نگه داشته است.

به گزارش خبرنگار اعزامی ایمنا به کربلای معلی، امروز وقتی چشم در شهر مقدس کربلا باز کردم، حال و هوای این شهر برایم متفاوت بود، از یک‌سو شادی وصال یار در رگ‌هایم جاری بود و از سویی سبک بال آماده برای خدمت میان کاروان خادمان شهرداری اصفهان زیر بیرق موکب مسلم بن عقیل بودم، از اصفهان به نیت خدمت و خادمی پا در این عرصه گذاشته و چه افتخاری بالاتر از این!

اینجا کربلا، عشق پابرجاست

ساعات ابتدایی صبح پیش از خوردن صبحانه، صدای بوق تریلی و دیگر ماشین‌آلات خدمات موتوری و پسماند شهرداری اصفهان شنیده می‌شد که نشان از رسیدن به محل اسکان خادمان بود، خودروهایی که یک شبانه‌روز منتظر آن‌ها از مرز شلمچه به سمت کربلا بودیم، از راه رسیدند؛ رانندگان آن‌ها از فرط خستگی راه طولانی که بعضاً سه شبانه‌روز نخوابیده بودند، دست به زانو از خودرو پایین آمدند، این رانندگان همان سفیرانی هستند که وسایل عشق‌بازی ما را برای خدمت فراهم کرده بودند.

حسین جان، عجب توفیقی نصیب ما کردی، کجا چه کرده بودم که خودم از آن بی‌اطلاعم و تو اینگونه پاسخ آن را دادی.

اینجا کربلا، عشق پابرجاست

ساعت ۷:۰۰ صبح _ شارع شهدا

در این میان با فرمان مسئول خادمان، همه یک به یک برای تخلیه وسایل و ابزارآلات از کامیون‌ها و خودروها به صف شدند، از کولر، یخچال و فرش گرفته تا دسته جارو و لباس و اقلام خوراکی، همه با کمک یکدیگر خالی شد.

پس از تخلیه کامل وسایل، لحظه‌شماری می‌کردم که فرمان آغاز عملیات خدمت فرا برسد.

اینجا کربلا، عشق پابرجاست

ساعت ۱۲:۰۰ ظهر _ درجه حرارت ۵۹ درجه

قرار ما بر مدار نظافت و رفت‌وروب در شهر مقدس کربلا است، کارخانه متروکه ۲۰ ساله کنسروسازی در غرب حرم امام حسین (ع)، به وسعت ۲۰ هکتار در خیابان تعلیب است که این مجموعه مسقف محل اسکان بیش از ۳۰ موکب از سراسر استان اصفهان خواهد شد که محلی برای خود در کربلا ندارند و هم‌عهد برای پذیرایی بیش از ۲۰ هزار زائر به صورت روزانه هستند.

اینجا کربلا، عشق پابرجاست

کسی اینجا با زور و اجبار و فشار برای خدمت کردن نیامده است، همه خادمان، برای عرض ارادت به ساحت اهل بیت (ع) و عشق بازی خدمت، از یکدیگر سبقت می‌گیرند.

خاکریز اول خادمی؛ زدودن خاک از زیرِ پایِ زائر حسین

هر یک کاری به دست می‌گرفت، هر کارگر در میان انبوه گرد و خاک، سعی می‌کرد، زودتر کار خود را تمام کند تا به کمک دیگری برود، در این اتمسفر همدلی و عشق بازی، کارگر، سرکارگر، مدیر میانی و مدیر بالایی شهرداری معنا نداشت؛ هرکس سعی دارد با خدمتی هرچند اندک، نام خود را میان خادمان سیدالشهدا (ع) ثبت و ضبط کند.

اینجا کربلا، عشق پابرجاست

این کارگران به عشق حسین (ع) خاکی به پا کرده‌اند؛ از یکی کارگران در حالی که از شدت غبار سرفه امانش نمی‌داد، پرسیدم قرار است شما اینجا خاکی شوی و خاک به پا کنید، در پاسخ عارفانه و عاشقانه گفت، خاک از زیر پا زائر حسین زدودن که هیچ، به عشق حسین دنیا را تکان می‌دهیم.

اینجا کربلا، عشق پابرجاست


گرمای حرارت روز از ۶۰ درجه گذشته بود، عرق امان کارگران را بریده بود، با وجود گرد و غبار کارخانه متروکه، چشم، چشم را نمی‌دید، در این شرایط حکم فقط حکم عشق بود و موتور محرکه ارادت به ساحت قدسی اباعبدالله الحسین (ع).

اینجا عشق فرمان می‌دهد و عشاق فرمانبر، اینجا عشق حکم می‌کند و پاک‌بازان اطاعت، اینجا کربلاست، عشق پابرجا است.

اینجا کربلا، عشق پابرجاست


کربلا، خون خدا را خونی ببین / لیلی‌ام را همچون مجنونی ببین
السلام ای زینب، معنای عشق / السلام ای رتبه معنای عشق

گزارش از: سیدامیرحسین ابطحی

کد خبر 681506

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • IR ۱۴:۵۵ - ۱۴۰۲/۰۶/۰۲
    0 0
    ابکاش ابن عشق وارادت در سرزمین های ما هم بود