داستان کهن‌ترین هتل جهان

اصفهان دارای جاذبه‌های تاریخی بی‌شماری است که بیشتر آن‌ها را در اطراف زاینده‌رود می‌توان دید. اغلب این بناهای تاریخی مربوط به دوران حکومت صفویان می‌شود. یکی از این آثار تاریخی هتل عباسی است که به‌عنوان کهن‌ترین هتل‌جهان از آن یاد می‌شود.

به گزارش خبرنگار ایمنا، شهر اصفهان با دارا بودن آب و هوایی نیمه‌معتدل در قلب فلات کشور ایران واقع شده است. این شهر از زمان‌های گذشته تا به امروز نام‌های مختلفی را از آن خود کرده است، برخی از این نام‌ها شامل آپادانا، اسباهان، اسفاهان، انزان، اسپاتنا می‌شود. شهر اصفهان را به‌عنوان اولین پایتخت فرهنگی کشورهای اسلامی انتخاب کرده‌اند. اصفهان دارای جاذبه‌های تاریخی بی‌شماری است که بیشتر آن‌ها را در اطراف زاینده‌رود می‌توان دید. اغلب این بناهای تاریخی مربوط به دوران حکومت صفویان می‌شود. یکی از این آثار تاریخی هتل عباسی است که به‌عنوان کهن‌ترین هتل‌های جهان از آن یاد می‌شود.

هتل عباسی، بزرگ‌ترین هتل‌موزه جهان است. به‌دلیل اقامت در فضایی باستانی بسیاری از گردشگران این هتل را برای اسکان انتخاب می‌کنند. این هتل شامل چند ساختمان سه‌طبقه می‌شود و در مجموع ۲۲۵ اتاق دارد که در آن‌ها حدود ۵۰۰ تخت قرار داده شده است. هتل عباسی شامل اتاق‌های استاندارد، چشم‌انداز، پردیس، سوئیت پردیس، سوئیت قاجار و سوئیت صفوی می‌شود.

داستان کهن‌ترین هتل جهان

بنیان هتل عباسی اصفهان از کجاست؟

عبدالمهدی رجایی، دکترای تاریخ محلی دانشگاه اصفهان درباره تاریخچه هتل عباسی در گفت‌وگو با خبرنگار ایمنا اظهار کرد: بنیان هتل عباسی اصفهان، کاروانسرای مدرسه چهارباغ است. این کاروانسرا به نام‌های جده و مادرشاه و «سرای فتحیه» نیز خوانده شده و یادگاری از آخرین پادشاه صفوی است که آن را وقف مدرسه چهارباغ کرده بود. در وقف‌نامه ۴۰ صفحه‌ای «مدرسه مبارکه جدید سلطانی» نوشته شده است در ۱۲۳ ق، درباره این رقبه آمده است: «تمامت قطعه زمین معینه واقعه در جنب مدرسه رفیعه، مبارکه مزبوره و حجرات کاروانسرای جدید مبنی است در اراضی مذکوره با عمارات و حجرات و سایر اعیانات مستحدثه.»؛ این وقف‌نامه، تعمیر این کاروانسرا را یکی از موارد هزینه کردن درآمدهای موقوفه دانسته است.

وی ادامه داد: گزارش زیادی از این کاروانسرا در منابع قاجاری نیامده است، شاید به این دلیل که این کاروانسرا بعد از حمله افغان ویرانه شده بود. البته تصویری که «پاسکال کوست» در عهد محمدشاه قاجار از این کاروانسرا ترسیم کرده است و اینکه آدمیان و شتران در آن رفت و آمد می‌کنند، نشان‌دهنده در حال کار بودن کاروانسرا در آن دوره است. به هر حال کتب اصفهان‌شناسی و سفرنامه‌های عصر قاجار توجه چندانی به این بنا نشان نداده‌اند و به توصیف آن نپرداخته‌اند. حتی دوست همراه پاسکال کوست، اوژن فلاندن نیز با آنکه چند سطری در توصیف مدرسه چهارباغ نگاشته، چیزی از کاروانسرای آن نگفته است.

دکترای تاریخ محلی دانشگاه اصفهان تصریح کرد: محمدمهدی اصفهانی، وقتی کاروانسراهای اصفهان را برمی‌شمارد، شاید به این دلیل که به‌تازگی مرمت این بنا شروع شده بود، آن را در خور ذکر دیده و تاریخچه‌ای از آن را آورده است: «باز غیر این‌ها چندین کاروانسرای بایر و خراب از زمان صفویه مانده که بیان آن مورث ملامت طبع قائل و سامع و خواننده می‌گردد. از جمله کاروانسرای بازارچه بلند است که آن دو طبقه و صحن وسیع دارد؛ تمام نهر فرشادی از میان آن می‌گذرد و در وسط آن مهتابی بر روی نهر ساخته و حجرات زیر و بالا به کمال زیبایی و مقبولی ساخته و پرداخته‌اند و کاروانسرا چنان مرتب و منقح درست شده که بیننده از وضع بنا و استحکام و صفای آن حیران می‌شود. کاروانسرا همچنان بیکار و بایر افتاده و در شُرف خرابی بود که در این ایام، نواب اشرف امجدوالا، ظل السلطان، پرتو التفاتی به حال افکند؛ مرمتی فرمودند و به این سبب است که سالیان به جا و قائم خواهد ماند.» بنابراین آنچه در روزنامه فرهنگ اصفهان درباره تحولات این بنا ذکر شده، سندی منحصربه‌فرد است. این روزنامه مهم در زمان ظل‌السلطان، از سال ۱۲۹۶ تا ۱۳۰۸، در اصفهان چاپ می‌شده است.

وی اضافه کرد: نخستین اطلاعات روزنامه فرهنگ از این قرار است: «یکی از بناهای عالیه اصفهان که سال‌ها خراب افتاده بود و روز به روز بر خرابی آن می‌افزود، کاروانسرا و بازارچه طویلی است معروف به «بازارچه بلند» که متصل به مدرسه «مادر شاه» و از بناهای شاه سلطان حسین صفوی «طاب ثراه» است.

رجایی گفت: بعد از هجوم افاغنه به اصفهان در سال ۱۱۳۴ هجری و انقراض دولت صفویه، این کاروانسرا و بازارچه تا این زمان خراب و بایر افتاده و به‌طور متوالی خرابی آن زیاد می‌شده است؛ چنان که از شدت انهدام، قریب به انعدام بود و از آن زمان تا این اوانِ سعادت اقتران، هیچ‌یک از سلاطین ایران و حکام این سامان در مرمت آن بنای عظیم‌البنیان اقدامی نکرده و در صدد اصلاح خرابی‌های آن برنیامده بودند.

وی ادامه داد: مقصود ظل‌السلطان از صرف آن هزینه‌ها این نبود تا بنایی از آثار گذشتگان را احیا یا تماشاگهی برای خاص و عام برقرار کند، بلکه قصد داشت محل جدیدی برای اسکان قشون نظامی فزاینده خود پیدا کند. ظل‌السطان ۲۱ هزار سرباز خود را در میدان نقش‌جهان، میدان چهارحوض، میدان توپخانه و مکان‌های دیگر جای داده بود، اما هنوز هم محل جدید می‌خواست، پس کاروانسرا و بازارچه همراه آن را به سواره نظام فتح اختصاص داد.

داستان کهن‌ترین هتل جهان

احیای کاروانسرای عباسی

دکترای تاریخ محلی دانشگاه اصفهان اظهار کرد: پس کاروانسرای چهارباغ احیا شد و کاربری نظامی پیدا کرد. می‌توان گفت از آن پس تا سال ۱۳۰۲ شمسی، که سلطان سیدرضا، نقشه اصفهان را کشید و نام محل را «سربازخانه لشکر جنوب» نوشت، این محل کاربری نظامی داشته است. نهادن نام «فتح‌آباد» و سپس «آمادگاه» نیز بر خیابان روبه‌روی آن به همین مناسبت بوده است. عکس سربازان ظل‌السلطان در حیاط آن عمارت در کتاب «ظل‌السلطان» دیده می‌شود.

وی ادامه داد: در زمان نگارش کتاب آثار ایران، یعنی اواخر عصر رضاشاه، نویسنده، این کاروانسرا را «بسیار صدمه دیده و رو به ویرانی» می‌بیند. همچنین می‌افزاید که این کاروانسرا «توسط ظل‌السلطان به فروش رسیده و اخیراً مالکیت آن به دولت بازگشته است.» گویا در آخرین سال‌های پیش از تبدیل شدن به هتل، آن‌جا اصطبل و محل جمع‌آوری زباله شده بود؛ نیز در زمانی به صورت انبار قند و شکر از آن استفاده می‌شده است.

رجایی افزود: در سال ۱۳۳۰ شمسی روزنامه چهلستون با سلسله مقالاتی به نام «از شاه سلطان تا سیدالعراقین» حوادث چند دهه اخیر مدرسه سلطانی و موقوفات آن را که به دست سیدالعراقین و فرزندانش افتاده بود، بررسی کرد. محمد صدرهاشمی، سردبیر روزنامه، درباره تولیت مدرسه و موقوفات آن می‌نویسد: «در اواخر قاجاریه، در نزاعی که بین طلاب مدرسه و آقایان پاقلعه‌ای رخ داد، به تصاحب و تملک آقایان درآمد و از آن تاریخ به بعد موقوفات مدرسه در تملک مرحوم سیدالعراقین درآمد و تا حالا که به قانون ارث در تصرف آقازاده آن مرحوم ضیا مدرس‌پور می‌باشد.»

وی ادامه داد: روزنامه سپس شرحی از موقوفات مدرسه می‌دهد و اینکه موقوفه مرغ ملک به دست موقوفه خواران افتاده بود و به کوشش و جدّیت مرحوم سید حسن مدرس دوباره به مدرسه بازگشت؛ نیز از ادعایی که در زمان پهلوی اول درباره کاروانسرا و بازارچه شده بود یاد می‌کند: «یکی دیگر از رقبات مهم موقوفه مدرسه چهارباغ بازارچه بلند و کاروانسرای متصل به آن است. اما (این دو رقبه) مدت‌ها مورد کشمکش و گفتگو بود و یکی از تجار حریص و طماع اصفهان موسوم به «مثقالی»، که طمع او از خروار و تن هم متجاوز بود، ادعای مالکیت می‌نمود و با در دست داشتن اسناد پوچی می‌خواست این موقوفه عظیم را ببلعد.

دکترای تاریخ محلی دانشگاه اصفهان اضافه کرد: مدت‌ها عدلیه اصفهان و تهران گرفتار این کشمکش بود و مثقالی حاضر نبود بازارچه بلند و کاروانسرای ضمیمه آن را به تصرف وقف بدهد.» روزنامه ادامه می‌دهد که بالاخره دادگستری رأی به موقوفه بودن آنها داد. بعد از وقایع شهریور ۱۳۲۰ تولیت مدرسه و موقوفات به فرزند ارشد سیدالعراقین به نام «مصطفی سیدالعراقین» رسید، اما در زمان مدیر کلی اوقاف «خان ملک یزدی» تولیت از دست مصطفی خارج شد و بعد از مدتی کشمکش در زمان وزارت فرهنگ زنگنه، تولیت به «ضیا مدرس‌پور» رسید.

وی گفت: در اسفندمال سال ۱۳۳۶ شمسی سرنوشت جدیدی برای این کاروانسرا رقم خورد؛ ماجرا را از زبان روزنامه مجاهد چاپ اصفهان بشنوید: «طبق قراردادی که بین اوقاف استان دهم و آقای مدرس‌پور متصدی موقوفه از یک طرف و آقای دکتر مشرف نفیسی، مدیرعامل شرکت بیمه ایران، منعقد شد، شرکت بیمه ایران در محل سرای فتحیه، آمادگاه سابق، یک هتل مجهز به سبک‌نوین بنا خواهد کرد.»

رجایی ادامه داد: به موجب این قرارداد که روز ۲۵ اسفند به امضا رسید، سرای فتحیه برای مدت ۶۰ سال به شرکت بیمه ایران اجاره داده شد و شرکت بیمه، در مقابل پنج میلیون ریال به‌طور پیش‌قسط، یکجا در اختیار اداره اوقاف گذاشت. همچنین در این روزنلمه آمده است: «از این محل آقای ملکوتی، رئیس اداره اوقاف، چند دبستان ساختمان نموده و به اداره فرهنگ واگذار خواهد کرد. بنای هتل مذکور با نظر اداره باستان‌شناسی در آینده نزدیک شروع خواهد شد.»

وی اضافه کرد: در آن سال‌ها اصفهان از لحاظ داشتن مهمانخانه مرتب وضع مطلوبی نداشت. «عبدالحسین سپنتا» یک سال پیش از آن تاریخ در مقاله‌ای، که توسط روزنامه مجاهد به چاپ رساند، شرحی در این باره نوشته است: «در اصفهان هتل ایران تور تنها مهمانخانه‌ای است که اغلب مسافران خارجی در آنجا منزل می‌کنند. ولی این مهمانخانه دارای اتاق‌های مرتب و پاکیزه و محدودی است که در فصول معین سال و اوقاتی که مسافر زیاد به اصفهان می‌آیند، گنجایش کافی ندارد.» او با تشویق سرمایه‌داران به ساختن هتل استاندار، اضافه می‌کند «داشتن چنین هتلی آبرو و حیثیت شهری به حساب می‌آید.»

دکترای تاریخ محلی دانشگاه اصفهان اضافه کرد: چند ماه بعد از امضای قرارداد، مراسم کلنگ‌زنی هتل شاه عباس انجام گرفت. خبر روزنامه مجاهد در این باره چنین است: «به مناسبت مراسم زدن اولین کلنگ ساختمان هتل مجلل بیمه در خیابان شاه عباس کبیر (سرای فتحیه، آمادگاه سابق) طبق دعوت آقای ناصر میرفندرسکی، رئیس بیمه اصفهان از ساعت ۱۱ صبح امروز تیمسار سرلشکر گرزن، استاندار، جناب آقای دکتر مشرف نفیسی، مدیرعامل شرکت سهامی بیمه، تیمسار مختاری، شهردار، آقایان رؤسای ادارات دولتی، ارباب قلم، اطبا، مدیران کارخانه‌ها و جمع کثیری از طبقات مختلف شهر در محل آمادگاه حضور یافتند. در این مراسم نفیسی و استاندارد سخن گفتند.» در پایان خبر اضافه می‌شود که: «نقشه این ساختمان به وسیله جناب آقای مهندس فروغی، نماینده مجلس شورای ملی و فرزند برومند سعید فقید محمد علی فروغی، نخست وزیر اسبق ایران، تهیه گردیده است.»

وی اظهار کرد: گویا از همان زمان زمزمه‌هایی در مخالفت با این امر آغاز شده بود. روزنامه مجاهد در سال ۱۳۳۹ در مقاله‌ای بیانیه گونه چنین تیتر زد: «ما خرابی خیابان شاه عباس کبیر را ضروری می‌دانیم» و ادامه داد: «چون این اواخر شهر تاریخی اصفهان موردنظر جهانگردان و مستشرقین گیتی قرار گرفت و هر روز عده کثیری به این شهر هجوم می‌آورند و از لحاظ نداشتن مهمانخانه آبرومند که بتواند آسایش این جهانگردان را فراهم کند، موجود نبود. بنا به این امر ملوکانه قرار شد یک مهمانخانه بسیار مجلل آبرومند در اصفهان ساخته شود. از این رو شرکت سهامی بیمه پیش‌قدم این امر خطیر گردید و هیئت برای رسیدگی به اصفهان گسیل داشت. ابتدا ساحل زاینده‌رود و باغ پنبه موردنظر واقع شد. به عللی که فعلاً بحث آن را در این‌جا زائد می‌دانم، قرار شد این مهمانخانه باشکوه در اول خیابان شاه عباس و در محل آمادگاه ساخته شود. البته در این مورد اختلافاتی هم پیش آمد کرد، ولی بالاخره نظر کارشناس باستان‌شناسی، مسیو گدار، بر این قرار گرفت که در محل فعلی ساخته شود و نظر داد که هیچ‌گونه آسیبی هم به مدرسه چهارباغ وارد نخواهد شد. مدت یک‌سال‌ونیم است که ساختمان آن شروع شده و قرار بوده که آخر امسال قسمتی از آن تحویل گردد. بنابر قولی قرار است پذیرایی از علیا حضرت ملکه الیزابت دوم ملکه انگلستان، در این مهمانخانه به عمل آید.»

رجایی ادامه داد: نویسنده، که گویا خود یکی از کارگزاران شرکت بیمه است، اضافه می‌کند که خیابان روبه‌روی هتل مناسب نیست و پیشنهاد کردخیابان، هشت متر گشادتر شود. سال بعد روزنامه مجاهد در مقاله‌ای از ساخت هتل انتقاد کرد: «اطراف مدرسه چهارباغ رو به جنوب قبلاً باغ و محل تفریح طلاب و شاه صفوی بوده و درهای جنوبی مدرسه گواه آن است، حال به جای اینکه اقدامی می‌کردند و برای نمایش عظمت این بنای عظیم و عجیب با هر تدبیری بود به صورت اولیه برمی‌گرداندند، با کمال بی‌سلیقگی یک سمت آن را هم با کوهی از آهن و سیمان گرفته‌اند.»

وی اظهار کرد: شاید به دلیل همین انتقادها بود که شرکت بیمه ایران تصمیم گرفت در مرداد ۱۳۴۱، ۲۰ نفر از روزنامه‌نگاران تهران را به خرج خود به اصفهان آورد و اقدامات خود را برای آنها توضیح دهد. آنها از فرودگاه یک‌راست به مهمانسرای شاه عباس کبیر رفتند، در آن‌جا از ۴۰ دستگاه سوئیت آماده شده بازدید کردند و مشرف نفیسی، مدیرعامل شرکت بیمه ایران، توضیح داد که «چون در محافل مختلف درباره هزینه مهمانسرای شاه عباس مطالبی دور از حقیقت گفته می‌شود، خواستم که آقایان از نزدیک هم ساختمان آن را که با اسلوب و معماری قدیم ایران بنا شده ببینند.»

دکترای تاریخ محلی دانشگاه اصفهان گفت: او سپس به ذکر تاریخچه کار و اینکه این محل در اجاره ۶۰ ساله اداره اوقاف است پرداخت و افزود: «ضمناً با اجاره‌بهای آن اداره فرهنگ محل تاکنون چهار باب دبستان بنا نموده است و شروع به ساختمان کرده. در ساختمان این مهمانسرا سعی شده است هنر و ذوق و فن و ظریف کاری‌های ایرانی اساس کار تزئین بنا قرار گیرد. این هتل دارای ۱۷۰ دستگاه ساختمان پذیرایی است که فقط ساختمان ۴۰ دستگاه آن پایان یافته و بقیه تا سال آینده آماده بهره‌برداری خواهد شد. تا به حال ۲۶ میلیون تومان صرف هزینه این هتل شده و با دستگاه‌های تهویه و شوفاژ و سایر وسایل تکمیل این رقم به ۴۰ میلیون تومان خواهد رسید.»

رجایی اضافه کرد: مدیرعامل بیمه سعی کرد به نوعی اثر انتقادات را کم کند و سپس قول داد تا دوم آبان‌ماه، که شاه و ملکه هلند به اصفهان می‌آیند، هتل تکمیل شود و این دو، نخستین مهمانان هتل باشند. اما تصرف در یک بنای تاریخی مسئله‌ای نبود که علاقه‌مندان به آثار تاریخی به راحتی از آن بگذرند. تندترین حملات به این عمل از سوی نویسنده کتاب تاریخچه اوقاف اصفهان، عبدالحسین سپنتا، انجام شد.

داستان کهن‌ترین هتل جهان

انتقاد به روند مرمت هتل عباسی

وی ادامه داد: سپنتا در مقاله‌ای تحت عنوان «کاروانسرای صفوی اصفهان را چگونه خراب کردند» در مجله ارمغان به تاریخ فروردین ۱۳۴۲ نوشت: «یکی از این جنایات در سال‌های اخیر در اصفهان رخ داده که میل دارم شرح آن را برای ثبت در تاریخ نوشته و محفوظ بماند». او این عمل را مخالف قانون عتیقه‌جات دانسته بعد از شرح تاریخچه‌ای از این کاروانسرا می‌افزاید: «این کاروانسرای تاریخی، که در مرکز شهر اصفهان تنها کاروانسرای مزین با کاشی از عهد صفوی و بهترین نمونه آن برای بازدید جهانگردان بود، قسمتی را خراب و بدون رعایت اصول و سبک تاریخ، چند میلیون صرف پول هتل مدرنی در آن‌جا برپا ساختند.» عبدالحسین سپنتا دو عکس از این کاروانسرا را در ضمیمه مقاله خود چاپ کرده که ایوان‌ها و طاق‌نماهای جبهه جنوبی کاروانسرا تراشیده شده بود و زیر آن‌ها افزوده است: منظره کاروانسرا بعد از خرابی شرکت بیمه.»

دکترای تاریخ محلی دانشگاه اصفهان اظهار کرد: محور دیگر مخالفت سپنتا آن بود که «تمام اثاثیه و لوازم این مهمانخانه را که در پایتخت صفوی بنا شده از اروپا وارد کردند، حتی کاشی و قالی‌های آن را هم که اصفهان مرکز این دو صنعت قدیم ایرانی می‌باشد». دیگر آنکه هزینه این کار سرسام‌آور است: «هزینه ساختمان این هتل ۴۰۰ میلیون ریال است، در صورتی که با این پول می‌توانستند پنج هتل در پنج نقطه ایران بسازند.»

وی افزود: سپنتا درباره قیمت اجاره و انتخاب محل نوشت: «به علاوه، محل هتل بیمه اصفهان که زمین وقف بوده آن را شصت‌ساله به مبلغ بسیار هنگفتی اجاره کرده‌اند؛ در صورتی که اگر می‌خواستند می‌توانستند با کمتر از این مبلغ اجاره، در ساحل زاینده‌رود در بهترین نقاط مصفای اصفهان اراضی وسیع‌تر از محل کاروانسرای مادر شاه خریداری نمایند. و در محلی این بنای عظیم را نسازند که چشم‌انداز آن مشتی خانه‌های خراب نیست.»

رجایی گفت: نویسنده ادامه می‌دهد که در انجمن آثار ملی اصفهان که او خود عضو آن بود، دو نفر با این کار به شدت مخالفت کردند؛ او و دکتر کارومیناسیان. عبدالحسین سپنتا «آندره گدار» فرانسوی را هم بی‌نصیب نگذاشت و او را به‌عنوان کسی که «نقشه خراب کردن و تغییر شکل دادن این کاروانسرا را کشید» نکوهش کرد.

وی تصریح کرد: اما هرچه کار مرمت و احیا پیش می‌رفت، این کار موافقان بیشتری پیدا می‌کرد؛ یکی از آنها «رضا گورنگ» بود که چند ماه بعد از مجله ارمغان پاسخ آقای سپنتا را چنین داد: «معلوم می‌شود که آقای عبدالحسین سپنتا فقط شاهد مرحله تخریب کاروانسرا بوده و مرحله عمران و اعاده ساختمان بنا را ندیده است». نیز اضافه می‌کند که کاروانسرا قبل از اقدام شرکت بیمه «به وضع بسیار اسفناکی افتاده و در اثر مرور زمان و عدم مراقبت متصدیان آنچه در پشت نمای داخلی کاروانسرا از گل و خاک ساخته بود تماماً پوسیده و به حال مزبله‌دانی افتاده بود و حتی دیوارهای آجری نمای داخلی هم به واسطه ضخامت قشر کاه‌گلی که هر چند سال یک مرتبه قشری بر قشر قبلی اضافه شده بود و فشار سنگین، بام‌ها در قسمت‌هایی شکاف برداشته و در بعضی قسمت‌ها انحنایی به میزان اقلاً ۱۰ درجه نسبت به عمود پیدا کرده بود. اگر شرکت بیمه ایران به عملیات عمرانی دست نمی‌زد پنج سال نمی‌گذشت که به کلی ضلع شرقی سرنگون می‌شد.

ورود شرکت بیمه برای احداث مهمانخانه

دکترای تاریخ محلی دانشگاه اصفهان ادامه داد: طرز استفاده از این محل، که انبار قند و شکر بود و همه‌روزه تعداد زیادی کامیون‌های سنگین بار خود را در حجرات آن خالی می‌کردند، بر سرعت تخریب می‌افزود. تصمیم شرکت سهامی بیمه ایران دایر بر استفاده از کاروانسرا برای احداث مهمانخانه، آن بنا را نجات داد. اضلاع چهارگانه کاروانسرا را به همان وضعی که روز احداث بنا داشت احیا کرد؛ یعنی هرکجا ممکن بود بنای سابق را حفظ و تعمیر کرد و هر کجا امکان نداشت، قسمت‌های غیرقابل استفاده را بدون اینکه یک مو در وضع آن تغییر داده شود، از نو ساخت به قسمتی که امروزه تمام صحن کاروانسرای سابق به همان سبک زمان صفویه احیا شده و به مراتب از مواقعی که ساخته شده بود، مجلل‌تر، دلرباتر و جالب‌تر است.

وی ادامه داد: آن‌چه برای احداث مهمانخانه استفاده شده تبدیل حجرات مخروبه پشت نما به اطاق‌های مسکونی طبق سلیقه و مقتضیات روز بوده است و تصور نمی‌شود که کسی مدعی شود که با این عمل به آثار باستانی ایران خیانت شده باشد. نویسنده عکسی نیز از عمارت احیا شده ضمیمه مقاله خود کرده و از خوانندگان خواسته است وضع سابق و فعلی را با هم مقایسه کنند.

رجایی اضافه کرد: اما انتقاد از این کار ادامه داشت. عبدالحسین سپنتا، همان مقاله انتقادی را به روزنامه مجاهد داد و این روزنامه آن را با همان نام، در چهار قسمت چاپ کرد. چند ماه بعد سردبیر روزنامه مجاهد خود مطلبی نوشت که «مدرسه سلطانی قریب به انهدام است» و توضیح داد «در پشت گنبد با عظمت مدرسه سلطانی حفر پی‌هایی تا عمق ۱۰ متر برای ساختمان عمارت چند اشکوبه را شروع کردند و همین پی کندن‌ها موجب شد که لطمه شدیدی به گنبد مدرسه وارد شود و اینک، پس از پنج، شش سال گنبد به‌طور محسوسی متمایل به طرف شمال شده است.»

وی اظهار کرد: کار ساخت هتل عباسی در سال ۱۳۴۵ تقریباً به پایان رسیده بود و در این زمان شرکت بیمه با افتخار می‌توانست حاصل چند سال تلاش و سرمایه‌گذاری خود را به رخ دیگران بکشد و منتقدان را مسحور اتاق‌های زیبا، نقاشی‌های دلربا و بنای بازسازی شده آن کند. این شرکت ۲۰۰ نفر از بزرگان اصفهان را به مجلسی در محل هتل دعوت کرد. در این مراسم جلوه، رئیس شرکت بیمه اصفهان، در گزارشی اظهار کرد: «شاید برای شرکت بیمه ایران به مراتب سهل‌تر و عملی‌تر بود که همان‌طور که گروهی از خرده‌گیران و منتقدان گفته‌اند و می‌گویند، فی‌المثل در کنار رودخانه زاینده‌رود به بنای مهمانسرا بپردازد.

دکترای تاریخ محلی دانشگاه اصفهان ادامه داد: شرکت سهامی بیمه ایران عمداً یک کاروانسرای قدیمی دروان صفویه به نام کاروانسرای مادر شاه را برای ساختمان مهمانسرا انتخاب کرد تا به این وسیله هم یک بنای زیبای تاریخی را از خرابی و انهدام نجات دهد و هم کاروانسرایی را که در ابتدا نیز برای پذیرایی از رهگذران و مسافران ساخته شده بود به صورت مهمانسرایی بدیع و بی‌نظیر درآورد تا مشتاقان تماشای آثار هنری شهر زیبای اصفهان ۳۰۰ سال بعد از ساختمان کاروانسرا نیز در همان محل مکان راحتی برای استراحت و اقامت داشته باشند و خاطره فراموش‌نشدنی بازدید از آثار بی‌مانند هنری اصفهان را با خاطره‌ای دلپذیر از اقامت در یک کاروانسرای کهن با کلیه وسایل آسایش مدرن در صحن زیبای باغ و منظره خیال‌انگیز گنبد و مناره‌های مدرسه سلطانی چهارباغ توأم سازند.

وی گفت: بخش دیگری از هتل، که سالن کنفرانس آن باشد، چند سال بعد در قسمت غرب ساختمان به آن اضافه شد. به هر حال هتل عباسی امروز، بعد از پشت سر گذاشتن تمام انتقادها و تحسین‌ها، در خیابان آمادگاه اصفهان با ۲۲۷ اتاق، سوئیت، تالارهای مجلل و استخر یکی از بهترین مکان‌های اقامتی ایران شده است. علاوه بر آن، وجود سالن مخصوص کنفرانس و برگزاری جلسات فرهنگی به این بنا حیثیتی فرهنگی نیز داده است. امید آنکه همیشه سربلند و پرمسافر باشد.

کد خبر 669287

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.