از اسطوره‌های نجات‌بخش جامعه ایرانی تا شکافنده عشق

مهم‌ترین عناوین روزنامه‌های امروز _دوشنبه پنجم تیرماه ۱۴۰۲_ را در ادامه می‌خوانید.

به گزارش خبرنگار ایمنا، رسانه‌های آزاد، روزنامه‌ها و مطبوعات در هر جامعه‌ای از ارکان توسعه و دموکراسی به‌شمار می‌آید، بر این اساس خبرگزاری ایمنا مرور عناوین مطبوعات کشور را به صورت روزانه در دستور کار خود دارد.

روزنامه خراسان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «آسیب‌شناسی کیفیت خودروهای داخلی» نوشت: در سال‌های اخیر، داغ شدن بازار خرید خودرو به قصد سرمایه‌گذاری و نه مصرف، موجب شده نگاه‌ها به میزان زیادی از مسئله کیفیت خودروهای داخلی منحرف شود. موضوعی که تا پیش از این، با انتشار گزارش‌های رسمی کیفیت خودروها توسط خریداران دنبال می‌شد.

با این اوصاف به‌تازگی مرکز پژوهش‌های مجلس با انتشار گزارشی به مسئله مهم کیفیت خودروهای تولید داخل پرداخته و داده‌های جالب و قابل توجهی را درباره کیفیت خودروهای داخلی منتشر کرده است. این گزارش نشان می‌دهد به‌رغم بهبود نسبی کیفیت در بخش‌هایی از صنعت خودرو، همچنان شاخص‌های کیفی در این زمینه ناقص هستند به ویژه برخی شاخص‌ها، از ضعف‌های جدی در این زمینه حکایت دارند.

از اسطوره‌های نجات‌بخش جامعه ایرانی تا شکافنده عشق

روزنامه همشهری در صفحه نخست امروز خود با تیتر «علیه ابتذال، به نفع مخاطب» نوشت: پلتفرم‌ها که موضوعی اساساً فرهنگی است، بیش از آنکه تصور می‌شود در نبرد شناختی دشمن مهم است و یکی از مهم‌ترین بازوهای او برای شکل‌دادن به ذهنیت‌های جامعه و تغییر سبک زندگی انسان‌ها است. به همین جهت تنظیم‌گری آن در این نبرد، باید همواره بلاتکلیف بماند؛ حتی اگر فونداسیون قوی قانونی داشته باشد.

حکمرانی فرهنگی که از اصلی‌ترین حوزه‌های حاکمیتی هر کشوری است، جای انکار ندارد، هر چند باید قواعد صحیح این حکمرانی ملاحظه شود و سبب از بین رفتن سلایق مختلف در عرصه فرهنگ نشود و دغدغه‌های جامعه هنری نجیب ما توسط مسئولان درک شود. شبکه نمایش خانگی که چندسالی هست با اقبال سرمایه‌گذاران از سویی و مردم از سوی دیگر مواجه است، محلی برای گفت‌وگوهای انتقادی شده و حالا با مصوبه اخیر شورای‌عالی انقلاب فرهنگی، این رویکرد جدی‌تر هم شده است.

مأموریت و وظیفه، نظارت بر محصولات صوتی و تصویری فراگیر، براساس مبانی قانون اساسی و نظریه تفسیری شورای نگهبان و تأکید مقام معظم رهبری از چند سال پیش برعهده صداوسیما گذاشته شده و صداوسیما هم براساس اختیارات قانونی که به تصریح در اساسنامه‌اش آمده، برای انجام تکالیفش، مجموعه ساترا را تأسیس کرد. در سال ۹۸ آیت‌الله رئیسی که رئیس وقت قوه قضائیه بود، در بخشنامه‌ای اعلام کرد، هرگونه فعالیت در زمینه صوت و تصویر فراگیر صرفاً درصورت اخذ مجوز از صداوسیما مجاز است. اما حسن روحانی که در آن زمان رئیس‌جمهور بود، طی نامه‌ای در پاسخ به این بخشنامه نوشت: «احتراما؛ اینگونه امور مرتبط به شورای‌عالی فضای مجازی است.» و عملاً این قانون، معطل ماند.

اما بنا بر ماده واحده اخیر شورای‌عالی انقلاب فرهنگی، این وظیفه قانونی، رسمیت پیدا کرد و قوام بخشیده شد. طبق این مصوبه، تفکیک وظایف و اتحاد و انسجام بین صداوسیما، وزارت ارشاد و شورای‌عالی فضای مجازی مدنظر قرار گرفته است و با محوریت صداوسیما و حضور نمایندگان وزارت ارشاد، محصولات تولیدی، سامان نظارتی پیدا خواهند کرد.

از اسطوره‌های نجات‌بخش جامعه ایرانی تا شکافنده عشق

روزنامه رسالت در صفحه اول امروز خود با تیتر «شکافنده عشق» نوشت: عموم ما که تاریخ زندگان اهل بیت عصمت (ع) را دقیق نخوانده‌ایم و تصویری که از حیات ایشان داریم، توسط مشهورات و شنیده‌هایمان ساخته شده است، گاهی واقعاً برایمان سوال می‌شود چرا ائمه‌ای مثل امام باقر (ع) یا امام صادق (ع) را بارها احضار کردند و سرانجام ایشان را به قتل رساندند؟ به‌راستی چرا امام کاظم (ع) را ۱۴ سال در قعر زندان‌ها محبوس و معذب ساختند، مگر امام هادی (ع) و امام عسکری (ع) چه کار به دستگاه حکومت داشتند که آن‌ها را به شهادت رساندند؟ مگر نه اینکه ایشان شدیداً تحت کنترل و نظارت بودند و عملاً هیچ‌گونه فعالیت اجتماعی از دستشان بر نمی‌آمد؟ برای پاسخ به این سوال، لازم است سفری به تاریخ برویم.

بیاییم در سرزمین حجاز؛ در زیر آفتاب سوزان مکه و در شلوغی و ازدحام موسم حج. هشام بن عبدالملک، خلیفه مقتدر اموی، با اعوان و انصار پرشمار خود راه می‌رود؛ با غرور و هیبت تمام. او ناگهان متوجه راه رفتن باشکوه مرد دیگری می‌شود که به وضوح با مردم عادی متفاوت است. احتمالاً دور و بر او راهم افرادی گرفته‌اند و هر که او را می‌شناسد، سلام و تحیتش می‌گوید و احترامش می‌کند. هشام از اطرافیانش می‌پرسد او کیست؟ پاسخ می‌شنود او محمد، فرزند علی، فرزند حسین است.

هشام ناگهان متوجه ماجرا می‌شود و می‌پرسد او همان است که مردم عراق مفتون او هستند؟ او امام را اینگونه عنوان می‌کند: «المفتون به اهل العراق.» هشام اینگونه گفت؛ نه چون تنها مردم عراق مفتون و دلداده و عاشق آن مرد بودند؛ بلکه چون خلیفه اموی از سمت مردم عراق احساس خطر بیشتری می‌کرد و عراق همواره برای شام، یک دغدغه خاطر امنیتی بوده است. در اصل مردم مدینه و حجاز هم مفتون او بودند؛ اما آن‌ها برای هشام و حکومت شام خطری به حساب نمی‌آمدند.

از اسطوره‌های نجات‌بخش جامعه ایرانی تا شکافنده عشق

روزنامه جوان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «ساترا و اسب تروا» نوشت: حتماً همه شما بارها این عبارت را که «من حاضر نیستم با خانواده خودم پای تماشای این فیلم / یا هر فیلمی بنشینم» از خود بازیگران و سینماگران و وزیران فرهنگی دولت‌های مختلف یا معاونانشان شنیده یا خوانده باشید. حتماً هم با دیدن برخی از فیلم‌های به نمایش درآمده در سینماها به این گزاره با دیده تحسین نگریسته‌اید حتی اگر آن را ابراز نکرده باشید. اما چهار سال پیش وقتی یکی از اعضای شورای صدور پروانه نمایش دولت قبل عبارتی با چنین مضمونی را درباره یکی از فیلم‌ها در جمع سینماگران مطرح کرد، یکی از تهیه‌کنندگان به او گفت: «اگر نمی‌توانید با خانواده ببینید، چرا در شورا به آن پروانه دادید و ممیزی را همان زمانی که فیلم برای دریافت پروانه نمایش، درخواست داده بود اعمال نکردید؟!»

در ماجرای جنگ و جدل‌ها و بحث‌های تند این روزها که پس از مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی برای واگذاری رسمی موضوع نظارت و صدور مجوز تولیدات شبکه‌های خانگی به «ساترا» یا همان «سازمان تنظیم مقررات رسانه‌های صوت و تصویر فراگیر» وابسته به سازمان صداوسیما درگرفت، موارد بحث‌انگیزی مطرح شده و هنوز می‌شود، مواردی، چون اینکه جبلی و وحید جلیلی می‌خواهند شبکه نمایش خانگی را هم شبکه افق کنند، آن‌ها قصد حذف رقبای خود را دارند و مواردی از این دست.
اشکالی ندارد که کسی یا کسانی از قیافه پیمان جبلی و وحید جلیلی خوششان نیاید، اما کمتر کسی است که این اصل عقلی فراگیر را قبول نداشته باشد که «نظارت» امری بدیهی و ضروری است، به‌خصوص اگر حوزه نظارت مقوله مهم و تأثیرگذار فرهنگ باشد.

وقتی برای خرید یک رب گوجه‌فرنگی، به درستی بنا به فرمایش خداوند در قرآن که «فلینظر الانسان الی طعامه» به تاریخ تولید و انقضا و شرکت سازنده و سوابقش دقت و نظارت می‌کنیم تا نکند محصولی خارج از استاندارد و فاسد وارد معده ما و فرزندان ما شود، چرا این دقت و حساسیت و نظارت را نباید بر روی محصولات فرهنگی که نه با جسم که با روح و روان و فکر ما سروکار دارد به‌کار بریم. آیا منظور خداوند متعال فقط طعام مادی است یا طعام معنوی و فرهنگی را هم به طریق اولی شامل می‌شود؟ موضوعی که در احادیث متعدد هم تصریح شده است. امام حسن مجتبی (ع) می‌فرماید: «عَجِبْتُ لِمَنْ یَتَفَکَّرُ فِی مَأکُولِهِ کَیْفَ لا یَتَفَکَّر فِی مَعْقُولِهِ فَیَجْنِبُ بَطْنَهُ ما یُؤذِیهِ وَ یُودِعُ صَدْرَهُ ما یَرْدِیهِ.» (شگفتا کسی که در خورد و خوراک خود تأمل می‌کند، اما نمی‌اندیشد که چه وارد فکر و اندیشه‌اش می‌کند و آنچه سینه‌اش را پست و آلوده می‌سازد رها می‌کند).

حتماً همین‌جا بسیاری از منتقدان خواهند گفت بحث نظارت و ارزشیابی و لزوم آن مطرح نیست، بحث این است که این نظارت و ارزشیابی به صداوسیما داده نشود. پاسخ این است که این مسئولیت بیش از هفت سال است که به درست یا غلط به صداوسیما واگذار شده و الان این واگذاری به‌اصطلاح ابرام شده است، چرا طی این سال‌ها شاهد این واکنش آن‌هم با این شدت نبودیم؟ شاید پاسخ همانی باشد که جسته و گریخته بر زبان و استوری برخی مخالفان رفته است: آن‌ها می‌خواهند شبکه نمایش خانگی را شبکه افق کنند؟ معنی واضح و روشن این حرف این است که تا زمانی که دین و اخلاق و مناسبات سالم و منزه نخواهد در این حوزه وارد شود مشکلی با نظارت ساترا نداریم.

تا زمانی که کمیته ارزشیابی آثار خودش از محتوای تولید شده ناراضی باشد و حتی با خانواده نتواند آن را ببیند، اما به آن مجوز بدهد مشکلی نداریم، تا زمانی که کسی با کاربرد پرتعداد عرق و شراب و ادبیات جنسی، دود و دم و دخانیات و سبک زندگی گناه‌آلود و غربی در آثار تولیدی ما کاری نداشته باشد، ما هم کاری نداریم و احترامشان را هم داریم، اما اگر قرار باشد صداوسیمای جلیلی برنامه طنز بسازد که هم بخنداند و هم سالم باشد، برنامه قرآنی و معنوی برای شبکه سه بسازد که هم مشکل بی‌مخاطبی شبکه قرآن را نداشته باشد و هم میلیون‌ها نفر را پای سفره افطار غرق نور و معنویت کند، جای احساس خطر است و معلوم می‌شود که قهرکردن‌های ما با صداوسیما به اندازه پریدن پشه‌ای از روی شاخه‌ای مسئولان صداوسیما را ناراحت و نگران نکرده است و این ماییم که ضرر کرده‌ایم و این تریبون را از دست داده‌ایم. در حقیقت مشکل این عده با عنوان «نظارت» نیست با اعمال «نظارت» و «سالم‌سازی» است.

از اسطوره‌های نجات‌بخش جامعه ایرانی تا شکافنده عشق

روزنامه وطن امروز در صفحه اول امروز خود با تیتر «تروریسم یهودی بلای جان اسرائیل» نوشت: سال‌ها در سپهر رسانه‌های غربی و صهیونیستی، انگ تروریسم و توحش وصله‌ای بود تنها برازنده اعراب مسلمان، روس‌ها، چینی‌ها و سایر آسیایی‌ها و بعضاً تیره‌پوستان. به عبارت دیگر هر ملت و هویتی که به نوعی منافع استعماری آنگلوساکسون‌ها، مسیحیان سفیدپوست و یهودیان افراطی را تهدید می‌کرد، توسط رسانه‌های جمعی غرب و در رأس آنها سینمای هالیوود برچسب «دشمن آزادی و دموکراسی» بر آن زده می‌شد و ذیل تروریست بالقوه یا بالفعل دسته‌بندی می‌شد. این مکانیسم مدرن شریرانه و در عین حل ماهرانه شست‌وشوی فکر با همه پیچیدگی‌هایش بر مبنای همان تکنیک ساده و قدیمی سارقان خیابانی لندن استوار است: «وقتی جیب طرف را زدی، فریاد بزن ای دزد تا حواس‌ها را پرت کنی و کسی به تو مظنون نشود».

تا همین اواخر، ذهن اغلب مردم جهان در خارج از آمریکای شمالی و اروپای غربی چنان بر اثر این سمپاشی وقیحانه چندین دهه‌ای رسانه‌های سلطه مسموم شده بود که اساساً تروریسم مقوله‌ای شرقی، جنوبی و جهان سومی تصور می‌شد و از منظر افکار عمومی واژگانی چون تروریسم، توحش یا شرارت با عباراتی چون آمریکایی، انگلیسی، اسکاندیناویایی، اروپایی، سفید، مسیحی و یهودی بلاجمع بود.

هر چند این تابو در قرن بیست‌ویکم میلادی با گسترش پدیده تروریسم سفید در غرب بویژه با انگیزه‌های نژادپرستانه علیه مهاجران و حتی دیگر شهروندان سفیدپوست و فراگیر شدن اخبار مربوط به این جنایات به تدریج شکسته شد اما ذهنیت استکباری حاکم بر سیاست و رسانه در اروپا و آمریکای شمالی تا همین ۴-۳ سال پیش مانع این می‌شد که حتی وحشیانه‌ترین حملات و سوءقصدهای گروه‌های نونازی تحت عنوان «تروریسم» دسته‌بندی شود.

نمونه آشکار وقاحت غربی‌ها، مورد «آن درس بریویک» تروریست نونازی نروژی بود که تابستان سال ۲۰۱۱ در یک روز اقدام به بمب‌گذاری در منطقه اداری اسلو، پایتخت این کشور و سپس به گلوله بستن اردوی هواداران نوجوان و جوان حزب کارگر کرد که از نظر او حامیان مهاجران غیرسفیدپوست بودند.

او در روز روشن مجموعاً ۷۷ سفیدپوست نروژی هموطنش را با شعارهای علنی نژادپرستانه و ضد بشری قتل‌عام کرد و در تمام مراحل دادگاه خود نیز از انگیزه‌های شریرانه‌اش دفاع کرد ولی از آن زمان تا امروز هیچ‌گاه رسانه‌های اروپایی و آمریکایی او را تروریست خطاب نکرده‌اند. راه فرار رسانه‌های سلطه در چنین مواردی منتسب کردن مشکلات روانی به تروریست‌های سفید است. حال آنکه در اکثر موارد این سوءقصدکنندگان به انگیزه‌های عقیدتی کثیف خود اعتراف می‌کنند و کشتن و نفی حقوق دیگر نژادها یا مذاهب را ارزش برمی‌شمرند.

اصطلاح «گرگ‌های تنها» برای چنین مواردی توسط اروپایی‌ها و آمریکایی‌ها و اخیراً اسرائیلی‌ها اختراع شده که به جای تقبیح جنایت‌های تروریست‌های سفید، مسیحی یا یهودی، به نوعی به سبک افسانه‌های نوردیک، از آنها اسطوره‌سازی می‌کند.

ظهور ترامپیسم در آمریکا همراه با حاد شدن بحران نونازی‌ها و فاشیست‌ها در اروپا اما باعث شده است لیبرال‌ها در ۳، ۴ سال اخیر، آماده اعتراف به جدی بودن تهدید «تروریسم سفید» برای موجودیت خود شوند.

در سرزمین‌های اشغالی نیز روندی مشابه در اعتراف رسانه‌های جریان اصلی به موجودیت «تروریسم یهودی» آغاز شده است. طی ۱۰ ماه گذشته، بازگشت نتانیاهو به قدرت و روی کار آمدن دولت ائتلافی لیکود و شاس که به رویارویی ائتلاف یهودیان افراطی و صهیونیست‌های موسوم به تجدیدنظرطلب با یهودیان سکولار و اسرائیلی‌های لیبرال انجامیده، شکافی بزرگ در ماهیت همزادپندارانه پیشین یهودیان اشغالگر فلسطین پدید آورده است.

از اسطوره‌های نجات‌بخش جامعه ایرانی تا شکافنده عشق

روزنامه ایران در صفحه نخست امروز خود با تیتر «اعمال فشار انتخاباتی با ابزار استیضاح» نوشت: بخشنامه صیانت از سلامت انتخابات با وجود دستور وزیر کشور برای لغو بندهای محل نگرانی نمایندگان همچنان مستمسکی برای اعمال فشار علیه وزارت کشور قرار گرفته است. اعمال فشار از سوی طیفی از نمایندگان مجلس که گویا به سبب نگرانی‌های انتخاباتی‌شان به بی‌اثر کردن آن بخشنامه قانع نیستند و سعی دارند با طرح استیضاح علیه احمد وحیدی، به تصور خود، وزارت کشور را برای گرفتن تصمیمات مطلوبشان تحت فشار قرار دهند. استیضاحی که چند روز پیش ادعا می‌شد ۱۰۰ امضا دارد و دیروز جلیل رحیمی‌جهان‌آبادی از جمله نمایندگان منتقد بخشنامه با گفتن اینکه «تاکنون ۸۰ امضا برای استیضاح وزیر کشور جمع شده» خواستار اعلام وصول آن از سوی هیئت رئیسه بود.

موضوع استیضاح و اصرار بر آن در تذکرهای شفاهی بعضی نمایندگان آن هم درست در جریان رسیدگی به کلیات یک لایحه دوفوریتی با هدف کاهش قیمت کالاهای اساسی مورد نیاز مردم از طریق کاهش مالیات بر ارزش افزوده این کالاها اما با این واکنش محمدباقر قالیباف رئیس مجلس همراه بود که تأکید داشت: «از صبح در حال رسیدگی به موضوعات مهمی در رابطه با داروی مردم و هزینه کسب پروانه ساختمانی با معافیت و کاهش هزینه‌ها هستیم تا بحث‌های این‌گونه را حل و فصل کنیم، لذا اخطار شما را قبول دارم ولی اجازه دهید که به حاشیه نرویم چراکه این موضوع در حال حل شدن است.»

رئیس مجلس در پاسخ به تذکر کاظم دلخوش نماینده صومعه‌سرا و شروع‌کننده اعتراض به بخشنامه وزارت کشور، با یادآوری تأکیدات رهبر معظم انقلاب بر چهار رکن اساسی امنیت، سلامت، مشارکت و رقابت در موضوع انتخابات و آنچه در جلسه غیرعلنی با حضور نمایندگان و وزیر کشور مطرح شده است، تصریح کرد: همه باید کمک کنیم مسیر انتخابات به درستی طی شود.

این موضوع در آن جلسه قبول شد و در آن جلسه بحث کردیم، اینکه به هرحال معاون سیاسی وزارت کشور در ابلاغیه خطا کرده است و وزیر کشور هم این را پذیرفت و بندهای ۲، ۴، ۶ و ۷ آن را لغو کرد و اینجا توضیح دادند که این اشکال وارد بوده است.»

از اسطوره‌های نجات‌بخش جامعه ایرانی تا شکافنده عشق

روزنامه کیهان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «رد صلاحیت رئیس جدید اتاق بازرگانی از سوی وزارت اطلاعات» نوشت: در حالی ادعا شده رد صلاحیت سلاح‌ورزی صرفاً از طرف حراست وزارت صمت بوده که سند جدیدی مبنی بر اعلام رد صلاحیت نامبرده از طرف وزارت اطلاعات روز قبل از انتخابات رونمایی شده است.

انتخابات پرحاشیه اتاق بازرگانی ایران همچنان در صدر تحولات اقتصادی روزهای اخیر قرار دارد. در حالی که شواهد غیرقابل‌انکاری در مورد عدم احراز صلاحیت «سلاح‌ورزی» مطرح شده است اما انجمن نظارت بر انتخابات اتاق بازرگانی ایران که در یک اقدام غیرقانونی اقدام به برگزاری انتخابات با حضور فرد مذکور کرده بود همچنان در این خصوص سکوت کرده و برخی افراد از جمله معاونت حقوقی اتاق بازرگانی هم مدعی شدند که سندی مبنی بر رد صلاحیت نامبرده از سوی مراجع ذی‌صلاح دریافت نکرده‌اند.

براساس اسناد موجود و نامه مرکز حراست وزارت صنعت، معدن و تجارت به رئیس انجمن نظارت بر انتخابات اتاق بازرگانی، صنایع معادن و کشاورزی در بیست‌وچهارم خرداد ۱۴۰۲ با موضوع «نتیجه استعلام» اسامی ۲۵ نفر برای شرکت در انتخابات هیئت‌رئیسه اتاق بازرگانی بلامانع اعلام می‌شود و در همین نامه ذکر می‌شود که با بررسی‌های به عمل آمده با عضویت «حسین سلاح‌ورزی» به‌عنوان نامزد انتخابات هیئت‌رئیسه اتاق بازرگانی ایرانی مخالفت می‌شود. این نامه روز بیست‌وچهارم خرداد به دست انجمن نظارت بر انتخابات اتاق بازرگانی می‌رسد و انتخابات اتاق بیست‌وهشتم خرداد برگزار می‌شود.

معاونت حقوقی اتاق بازرگانی در این‌باره ادعا کرده که صرفاً مکتوبی از طرف حراست وزارت صمت دریافت کرده و نظر حراست وزارت صمت در این خصوص لازم‌الاجرا نیست ولی سند جدیدی که در این خصوص منتشر شده نشان می‌دهد حراست وزارت صمت نظر مرجع قانونی یعنی وزارت اطلاعات را در این‌باره به رئیس انجمن نظارت بر انتخابات اتاق بازرگانی اعلام کرده است.

براساس این سند، مرکز حراست وزارت صمت در نامه‌ای که بیست‌وهفتم خرداد ۱۴۰۲ یعنی یک روز قبل از برگزاری انتخابات اتاق بازرگانی به رئیس انجمن نظارت بر انتخابات اتاق بازرگانی ایران ارسال کرده، درخصوص اعلام نتیجه استعلام تأیید یا رد صلاحیت‌های نامزدهای هیئت‌رئیسه اتاق بازرگانی تصریح کرده است: «کلیه پاسخ‌های ارسالی؛ مطابق با اعلام نظر کتبی مرکز احراز و تعیین صلاحیت وزارت اطلاعات صورت گرفته است.»

بنابراین اعلام اینکه نظر وزارت اطلاعات درخصوص رد صلاحیت‌ها اخذ نشده است، یک دروغ آشکار است.

از اسطوره‌های نجات‌بخش جامعه ایرانی تا شکافنده عشق

روزنامه فرهیختگان در صفحه اول امروز خود با تیتر «اسطوره‌های نجات‌بخش جامعه ایرانی» نوشت: در بالا و پایین‌های اجتماعی و سیاسی سال‌های اخیر، از خرداد ۸۸ تا پاییز ۱۴۰۱، غیر از آن بدنه رادیکال و خشن و اجیرشده‌ای که یک اقلیت محض بود و به هیچ مقدساتی رحم نمی‌کرد، بین بقیه مردم حتی معترضان، با وجود اختلاف‌نظرهای سیاسی، کشمکش‌های اعتقادی و بگومگوهای اجتماعی که به میان خانواده‌ها هم رفته بود، آنچه مورد خدشه قرار نمی‌گرفت و مورد احترام همه بود، شهدا بودند. اما چرا چنین است؟

نکته نخست این است که جامعه ایرانی عمیقاً دیندار است ولو با خوانش‌های مختلف. حتی مردمی که ظواهر خاص دارند و ظهور و بروز زیستی متفاوتی در جامعه دارند با خوانش خودشان دین دارند. در چنین نگاهی شهدا به‌عنوان رمزگان دینی فهم می‌شوند و مورد احترام همه هستند و می‌توانند فصل‌الخطاب همه باشند.

در نگاه دینی شهدایی که دست از جان شسته‌اند و برای حفاظت از یک ارزش دینی و یک امر ملی ایثار کرده‌اند همیشه زنده‌اند و مردم دیندار از این باب به شهدا احترام می‌گذارند. نکته دوم زیست تاریخی اسطوره‌ساز ایرانی‌هاست. تفاوت ایران با ملت‌ها و جوامعی که تاریخ دویست سیصد ساله دارند این است که پشتوانه عظیم فرهنگی و فکری چندهزار ساله دارد.

ملتی که شاهنامه دارد، زبانی به قوت، قدرت و جهان‌روایی فارسی دارد که توانسته است با این زبان فرهنگی مغولان را هم استحاله کند، با فرهنگ‌های نوپا و بدون پشتوانه فرق دارد. چنین فرهنگی در تاریخ بدون اسطوره نمی‌تواند رشد کند و بالنده شود. ذهن ایرانی‌ها همسو با اسطوره است، یک روز اسطوره این کشور رستم است، یک روز پوریای ولی است، یک روز ابراهیم همت است و یک روز قاسم سلیمانی.

از اسطوره‌های نجات‌بخش جامعه ایرانی تا شکافنده عشق

کد خبر 668490

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.