ترجمه دو داستان توراتی توماس‌مان در یک کتاب

کتاب «خنوخ و قانون» نوشته توماس مان با ترجمه محمود حدادی راهی بازار نشر شد.

به گزارش ایمنا، کتاب «خنوخ و قانون» نوشته توماس مان با ترجمه محمود حدادی راهی شصت‌وچهارمین مجموعه داستان «ادبیات امروز» است که افق چاپ کرده است.

این اثر ترجمه داستان‌های «خنوخ نوباوه» و «قانون» را شامل می‌شود. «خنوخ نوباوه» داستانی روحانی در حاشیه رمان «یوسف و برادرانش» است که در سال‌های مهاجرت‌مان نوشته شد. این قصه از کتاب دوم مجموعه یوسف برگرفته شده که موضوعش افتادن یوسف در چاه و فروخته‌شدنش به مصریان است. «قانون» هم داستانی دیگر است که اندیشه‌های فروید درباره حضرت موسی در آن ریشه دوانده‌اند.

داستان اول، روایت خواب یوسف نوجوان از خنوخ نوباوه، پدربزرگ نوح است که وی را از پیامبران می‌دانستند. در این داستان یوسف این خواب را برای بنیامین تعریف می‌کند. توماس مان «خنوخ نوباوه» را با گریزهایی به عهد عتیق نوشته است. به شخصیت اصلی این داستان از آن ‌رو لقب نوباوه داده‌اند که می‌گفتند از زمان کودکی‌اش دانایی و قدرت تفکری عجیب و ذاتی داشته است.

«قانون» هم دربرگیرنده رخدادهای متعدد زندگی حضرت موسی بر پایه روایت‌هایی از تورات است. راوی این قصه می‌گوید موسی که می‌کوشید با نوشتن و ارائه مفاهیمی ساده، جمعیتی را به‌سختی از بیابان‌ها عبور دهد و به آن‌ها شیوه زیستن بیاموزد، گاه اسیر فضاهایی خالی از امید و احساس گم‌گشتگی می‌شد.

توماس مان نویسنده سرشناس آلمانی متولد سال ۱۸۷۵ و درگذشته به سال ۱۹۵۵ از ابتدای نویسندگی، بین هم‌وطنانش جایگاه خوبی پیدا کرد و پس از قدرت‌گرفتن ناسیونال‌سوسیالیست‌های آلمان از این کشور مهاجرت کرد و ابتدا به سوئیس و سپس به آمریکا رفت. آثاری که این ‌نویسنده پس از دهه ۱۹۳۰ نوشت، در قالب نقد یا روایت، بخش مهمی از ادبیات مهاجرت آلمان محسوب می‌شوند.

توماس مان از سال ۱۹۲۵ تا ۱۹۴۳ روی رمان چهارگانه خود «یوسف و برادرانش» کار می‌کرد که از این مجموعه داستان‌های «یعقوب» در سال ۱۹۳۳، «یوسف جوان» در ۱۹۳۴، «یوسف در مصر» در سال ۱۹۳۶ و «یوسف روزی‌ده» در سال ۱۹۴۳ منتشر شدند. او این ‌اثرش را سرود انسان‌دوستانه نوع بشر نامیده و از حوزه اسطوره‌شناسی، تأویل تورات، تاریخ، دین‌پژوهی و روان‌شناسی هر موضوعی را در این ‌داستان‌های توراتی آورده است.

در بخشی از «قانون» می‌خوانیم: «موسی این سخن کوتاه، اما شگفتی‌آور را به میان توده برد؛ و نه‌فقط این، که بر آن افزود: «تو نباید که بر نابودی دشمن خود شادی کنی، شادمان در دل از بدروزی او!» این نخستین‌بار است که توده جاهل _ در شمار دوازده هزار و اندی تن، به پیوست آن سه هزار مرد جنگی _ مستقیم تو خطاب می‌گیرد. با این ‌خطاب که بر همگان شامل می‌شد و همزمان نگاه را بر یکایک آن‌ها، بر مرد و زن و پیر و کودک، می‌دوخت، گفتی انگشت نشانه را رو به هر تک‌سینه گرفته بودند: «بر تباهی دشمن خود فریاد شادی سر نده!» این زنهار راستی که چه دور از طبع انسانی بود! این ‌فرمان ناطبیعی آشکارا با ناپیدایی خدای موسی، که می‌خواست خدای ما باشد، پیوند می‌یافت.»

انتشارات افق اخیراً این کتاب را در ۱۲۰ صفحه، شمارگان ۵۰۰ نسخه و قیمت ۱۰۰ هزار تومان عرضه کرده است.

کد خبر 664783

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.