به گزارش خبرنگار ایمنا، سیدمصطفی موسوی روز پنجشنبه، هجدهم آبانماه ۱۳۷۴ متولد شد، پدرش سیدعینالله که از جاماندگان پرستوهای لشکر ۵۷ حضرت ابوالفضل (ع) در دفاع مقدس بود، روز تولد تک پسرش دستهایش را رو به آسمان کرد و برای وصال فرزندش به رفقای شهیدش دعا کرد.
مادرش میگوید بسیار خلاق بود، پنج سال بیشتر نداشت که هر روز تجربهای تازه کسب میکرد و با گِل و چوب و ابزار چیز جدیدی خلق میکرد. استعداد مهندسیاش از همان دوران کودکی شکوفا بود و تابستان ۱۶ سالگی با اولین حقوقش برای پدر و مادر بلیت سفر به مشهد مقدس گرفت.
نوجوان بود که بعد از دیدن فیلم شوق پرواز شیفته شهید بابایی شد و مدام بر سر مزار او در قزوین میرفت، میگفت: آرزویم این است که با جت جنگی پر از مهمات به قلب رژیم صهیونیستی بزنم.
سیدمصطفی دانشجوی مهندسی مکانیک بود، بسیار کتاب میخواند و مطالعه داشت. طرح ناو جنگیاش را برای کانادا فرستاد که ثمره آن بورسیه شدن بود! اما میگفت: بود دوست دارم این طرح برای کشور خودم باشد و به کشور خودم خدمت کنم.
مصطفی از جوانان دهه هفتادی و از تبار فاتحان حاج عمران بود و زمانی که ۱۹ بهار بیشتر از عمرش نگذشته بود، برای دفاع از مظلومان راهی سوریه شد.
علاقه مصطفی به کتابخوانی به قدری بود که سه کتاب از جمله زندگینامه حاج قاسم سلیمانی را با خود به سوریه برد. مصطفی در دیدارش با حاج قاسم خواسته بود سردار کتابش را امضا کند و حاج قاسم به او گفته بود "شما جوانان که اکنون اینجا هستید باید به ما امضا بدهید! "
مصطفی راهی میدانی شده بود که مرد میخواست؛ به دوستانش گفت بود دعا کنید تا قبل از اینکه ماه محرم تمام شود، شهید شوم؛ سرانجام روز بیستویکم آبانماه ۱۳۹۴، در حالی که تنها سه روز از بهار ۲۰ سالگیاش میگذشت، عسل شهادت را سر کشید و به مردان بزرگ تاریخ همچون مرادش شهید عباس بابایی پیوست.
نظر شما