۵ بهمن ۱۴۰۱ - ۰۶:۱۳
مهندسی جنگ به توان ۴۰

«با توجه به توان نظامی عراق، ما باید به گونه‌ای عمل می‌کردیم که توان زرهی عراق را از کار بیندازیم. بنابراین تلاش فرماندهان جنگ بر این بود که جنگ را به سمت مناطق باتلاقی و مناطقی مثل هورالعظیم و هورالهویزه بکشانند و در این مناطق بود که نقش مهندسی پررنگ‌تر می‌شد.»

به گزارش خبرنگار ایمنا، از رزمندگان دفاع مقدس است. سنی نداشته که عزم جنگ می‌کند. تجربه‌ای به قد ۴۵ ماه حضورش در جبهه و مشاهداتش از آنچه را دیده، گذاشته کنار مصاحبه‌هایش با رفقای همرزم، فرماندهان جنگ و نتیجه آن کتاب «به توان ۴۰» شده است. به بهانه رونمایی از این کتاب، با او به گفت‌وگو نشستیم که مشروح آن در ادامه می‌آید.

از خودتان بگویید.

متولد سال ۱۳۴۴ و اهل روستای امین‌آباد هستم. ۱۶ ساله بودم که به‌عنوان یک نیروی بسیجی راهی جبهه شدم. نخستین‌بار به کردستان اعزام شدم و حدود یک سال بعد به تیپ قمربنی‌هاشم که در جبهه‌های جنوب مستقر بود، رفتم. مدتی بعد و در اوایل سال ۱۳۶۳ از طرف سپاه پاسداران شهرستان خمینی‌شهر به لشکر ۸ نجف‌اشرف اعزام شدم و عمده حضورم در جبهه‌های جنگ در کنار رزمندگان مخلص این یگان عملیاتی بود، تا اینکه سال ۱۳۶۶ با پیوستن به لشکر ۴۰ مهندسی صاحب‌الزمان (عج)، با فعالیت‌های مهندسی در جنگ بیشتر آشنا شدم و خدمت و حضور من در این یگان منجر به این شد که فعالیت‌ها و نقش مهندسی رزمی را در دوران سازندگی پس از جنگ تجربه کنم.

از روزهای قبل از اعزام به جبهه بگویید.

در سن ۱۹ سالگی ازدواج کردم. دو فرزند دارم و پدرم را در ۱۲ سالگی از دست دادم. همین موضوع باعث شد که با توجه به شرایط بد اقتصادی خانواده، ترک‌تحصیل کنم و به کار کشاورزی بپردازم. علاقه زیادی به درس خواندن داشتم و همین موضوع باعث شد که پس از ازدواج و همزمان با حضور در جبهه‌ها، در کنار کار و تلاش روزانه، تا مقطع کارشناسی در رشته زبان و ادبیات فارسی ادامه تحصیل بدهم. پس از بازنشستگی نیز دوره کارشناسی ارشد را در دانشگاه اصفهان، رشته ادبیات فارسی با گرایش ادبیات پایداری به پایان رساندم.

با توجه به گرایش تحصیلی شما که «ادبیات پایداری» است، آثار به‌وجودآمده در خصوص دفاع مقدس را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

به شکر خدا و همت دوستان و کسانی که در حوزه دفاع مقدس دست به قلم برده‌اند، آثار گران‌قیمتی جمع‌بندی، تدوین و نشر داده شده است، که این آثار را می‌توان در چهار بخش جداگانه شامل ادبیات پایداری در قالب داستان و رمان و پرداختن به حماسه هشت سال دفاع مقدس در این خصوص دانست؛ و بخش دوم تحت عنوان شعر پایداری در ادبیات دفاع مقدس بروز و ظهور چشمگیری داشت، که در قالب‌های گوناگون شعری سروده شده است و در حقیقت آثار فاخری در این حوزه به جا مانده است. اگرچه به اعتقاد من، هنوز هم شاعران ما می‌توانند این دوران طلایی را که حماسه بی‌نظیری بود، برای نسل‌های آینده به زیبایی با زبان شعر بیان کنند و باعث ثبت آن دوران شکوهمند شوند؛ اما بخش سوم شامل تئاتر پایداری می‌شود که در این خصوص آثار خوبی نوشته شده و به جا مانده است. برگزاری جشنواره‌های متعدد تئاتر دفاع مقدس تحت عناوین گوناگون در سطح کشور و شهرستان‌های مختلف اگرچه باعث شد نویسندگان نوظهوری پا به این عرصه بگذارند و آثار درخور توجهی را به‌وجود آوردند، اما آنچنان که باید، حق مطلب ادا نشده است و می‌توان گفت که تئاتر پایداری ادبیات دفاع مقدس ما هنوز هم جای کار بسیار دارد. چهارمین بخش، سینمای دفاع مقدس است که آثار ارزشمندی را از هشت سال دفاع مقدس ثبت و ضبط کرده است، اما هنوز به بسیاری از حماسه‌ها و ناگفته‌های جنگ که باید برای نسل‌های آینده به یادگار گذاشته شوند، پرداخته نشده است.

از آن‌جا که به‌تازگی از کتاب «به توان ۴۰» شما رونمایی شده، به این کتاب بپردازیم؛ چرا مهندسی در جنگ موضوع این کتاب شد؟

مهندسی یکی از ارکان مهم، اصلی و تأثیرگذار قوای نظامی در جنگ محسوب می‌شود و نقش مؤثر و برابری با سایر قوای نظامی در پیشبرد اهداف جنگ در عملیات‌های نظامی دارد. اقدامات مهندسی قبل از شروع جنگ و با شناخت ابعاد مختلف میدان‌گاه‌های رزم و مناطق عملیاتی به‌منظور تسهیل در رسیدن به اهداف موردنظر شروع می‌شود و با به‌کارگیری تدابیر لازم به همراه امکانات، دستگاه‌ها و ماشین‌آلات مهندسی به‌صورت عملی وارد میدان نبرد می‌شود، تا زمینه را برای پیروزی سایر قوای نظامی فراهم کند و از تلفات نیروهای خودی در برابر دشمن جلوگیری کند.

در حقیقت، مهندسی در دو فرآیند مهم، نقش کلیدی را در جنگ ایفا می‌کند: ابتدا ایجاد موانع گوناگون بر سر راه دشمن به‌منظور پیشروی نکردن و زمین‌گیر کردن نیروهای متخاصم، شامل نیروهای پیاده، زرهی و سایر ادوات نظامی دشمن؛ و در مرحله بعد، رفع موانع ایجادشده توسط دشمن و انجام اقدامات اولیه برای اجرای عملیات و احداث راه‌های مواصلاتی با هدف تسهیل در تردد نیروهای رزم و پشتیبان و همچنین استحکام مواضع تصرف‌شده، که از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است.

بنابراین یگان‌های مهندسی یکی از ارکان اصلی و کارآمد جنگ محسوب می‌شود و چنانچه نگاهی به جنگ‌های صدر اسلام بیندازیم، حفر کانال یا خندق در اطراف شهر مدینه بنا به پیشنهاد سلمان فارسی و موافقت پیامبر گرامی اسلام (ص) و جنگ احزاب که «جنگ خندق» نیز نام گرفت، یک کار مهندسی بود و تجربه نشان داده است که میزان موفقیت در جنگ‌ها به میزان اهمیت دادن به مهندسیِ جنگ بستگی دارد.

چرا نام این کتاب «به توان ۴۰» شد؟

«به توان ۴۰» در حقیقت عملکرد و کارنامه عملیاتی لشکر ۴۰ صاحب‌الزمان (عج) در دوران دفاع مقدس است. با شروع جنگ تحمیلی، از همان ابتدا این امر مهم برای فرماندهان جنگ مشخص شد که برای هر حرکتی علیه دشمن، به جاده، خاکریز، پل و سنگر نیاز هست، به‌طوری که کم‌کم هر یگان رزم با وارد کردن یک دستگاه لودر یا بلدوزر، نیازهای اولیه خودش را برطرف می‌کرد. اما به مرور زمان و با توجه به وسعت منطقه عملیاتی، به این نتیجه رسیدند که یگان‌های مهندسی مستقل باید زیر نظر یک فرمانده مستقل، آن هم در قرارگاه تشکیل شود و در این موقع بود که نقش مهندسی در جنگ بیش از پیش نمایان شد، که چگونه از تلفات و خسارات پیشگیری می‌کند و به عملیات رزم سرعت می‌بخشد، به‌طوری که احداث میدان‌های مین، کاشت مین، کشیدن سیم خاردار، حفر خندق، ساخت سنگرهای مستحکم، ایجاد خاکریز و مواردی از این دست به یگان‌های مهندسی واگذار شد.

به جرأت می‌توان گفت: مهندسی می‌توانست در هر عملیاتی علیه دشمن حدود ۵۰ درصد ایفای نقش کند و در صورت عملکرد خوب مهندسی، دسترسی به پیروزی بسیار نزدیک بود. بر همین اساس، فرماندهان جنگ قبل از عملیات والفجر ۸ به‌منظور تقویت یگان‌های مهندسی در جنگ و با توجه به شرایط جنگ در آن زمان، تصمیم به ایجاد و تشکیل یک یگان مهندسی قوی گرفتند، تا بتوانند در پیشبرد اهداف جنگ و عملیات مؤثر باشند. بنابراین در تاریخ دوم آبان‌ماه ۱۳۶۴ جلسه‌ای در قرارگاه حمزه سیدالشهدا (ع) با حضور فرماندهان جنگ، آقایان محسن رضایی، فرمانده وقت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، سیدیحیی صفوی، علی شمخانی و آقای وفایی تشکیل شد. در این جلسه که سیدحمید سالکی، قائم‌مقام قرارگاه حمزه نیز حضور داشت، عمده مباحث حول محور مهندسی و شرایط موجود مناطق عملیاتی مطرح شد، که با توجه به نگاه آینده به جنگ و پیش‌بینی انجام عملیات در منطقه عملیاتی والفجر ۸ و لزوم فعالیت‌های مهندسی در این منطقه، باعث شد که با تقویت یگان‌های مهندسی تمهیدات لازم در خصوص تشکیل یک لشکر قوی مهندسی به عمل آید، که در همان جلسه سیدحمید سالکی به‌عنوان فرمانده لشکر معرفی و مأمور تأسیس آن شد؛ که عشق و ارادت فرماندهان و رزمندگان اسلام نسبت به ساحت مقدس حضرت ولی‌عصر (عج) که عنایت و دعای خیرشان زمینه‌ساز پیروزی‌های چشمگیر رزمندگان اسلام شده بود، باعث شد که این یگان با عنوان «لشکر مهندسی ۴۰ صاحب‌الزمان (عج)» نام‌گذاری شود.

پس از معرفی حمید سالکی به‌عنوان فرمانده این لشکر، محل استقرار این یگان در کنار قرارگاه خاتم‌الانبیاء با عنوان موقعیت بعثت حد فاصل جاده اهواز، خرمشهر، چهارراه صاحب‌الزمان (عج)، به طرف جزیره مجنون، کیلومتر پنج شکل گرفت و با پیگیری‌های مُجدّانه سردار وفایی، فرمانده وقت قرارگاه خاتم، تعدادی از سنگرهای این قرارگاه در اختیار نیروهای اولیه‌ای قرار گرفت که از شهرستان‌های مختلف و به‌ویژه از اصفهان برای شکل‌گیری این یگان مهندسی به اهواز آمده بودند؛ که با مشخص شدن محل استقرار این یگان، تعدادی از نیروهای رزمنده‌ای که زمینه آشنایی آن‌ها با سیدحمید سالکی به سال‌های ۵۸ و ۵۹ در کردستان و منطقه مریوان فراهم شده بود، از طریق مهندسی قرارگاه خاتم به جبهه‌های جنوب دعوت شدند و این نیروها تلاش وصف‌ناپذیری در جذب نیرو و به‌خصوص نیروهای متخصص انجام دادند، به‌طوری که این یگان ظرف مدت شش ماه به یک یگان مهندسی نیرومند تبدیل شد و حتی توانست نسبت به دیگر یگان‌های مهندسی وجه تمایز بیشتری داشته باشد. چراکه علاوه بر گردان‌های تعریف‌شده سازمانی، این یگان دارای چهار گردان پمپاژ آب بود که در جنگ‌های پدافند آبی و آفند آبی از آن بهره گرفته می‌شد و گردان طارق که از نوع کِشنده آبی بود و یک گردان پیاده و گردان شناور دریایی نیز شکل گرفته بود.

در خصوص گردان طارق بیشتر توضیح دهید؛ این گردان چه کارآیی و نقشی در جنگ داشت؟

طارق‌ها یک رونده آبی خودابتکاری بود که ساخت آن‌ها از ماه‌ها پیش از عملیات والفجر ۸ مورد توجه قرار گرفته بود و طراحی آن توسط نیروهای فنی و رزمنده کشورمان انجام شده بود، که پس از آزمایش‌های متعدد در دریاچه ورزشگاه آزادی، کارآیی آن‌ها تأیید و نسبت به ساخت و تولید آن‌ها اقدام شده بود؛ و چون بدنه‌هایی قوی داشتند، برای عبور وسایل و امکانات مهندسی و زرهی از ساحل خودی به ساحل دشمن از آن‌ها استفاده می‌شد.

به نظر می‌رسد که اهمیت و نقش مهندسی رزمی در جنگ با توجه به کمبود امکانات نیروهای خودی بیشتر احساس می‌شد. درست است؟

بله. با توجه به توان نظامی عراق و به‌خصوص توان زرهی ارتش عراق در آن مقطع از زمان و همچنین معاهده ده‌ساله‌ای که با شوروی جهت تأمین تجهیزات بسته بود، ما باید به گونه‌ای عمل می‌کردیم که توان زرهی عراق را از کار بیندازیم، بنابراین تلاش فرماندهان جنگ بر آن بود که جنگ را به سمت مناطق باتلاقی و مناطقی مثل هورالعظیم و هورالهویزه بکشانند و در آن مناطق بود که نقش مهندسی پررنگ‌تر می‌شد. چراکه باید با احداث پل‌های خیبری و فراهم کردن شرایط عبور از این مناطق و رودخانه وارد عمل شود و یکی از این راهکارها ایجاد جنگ آبی بود، که گردان کوثر لشکر مهندسی ۴۰ صاحب‌الزمان (عج) باید در جنگ‌های آفند آبی و پدافند آبی ایفای نقش می‌کرد و با رها کردن آب در منطقه دشمن، مانع پیشروی زرهی و امکانات دشمن می‌شد و در بعضی از مواقع نیز با خشک کردن مناطقی که عراقی‌ها آب‌اندازی کرده بودند، زمینه پیشروی رزمندگان اسلام را برای انجام عملیات فراهم می‌کرد.

در خصوص احداث پل بعثت روی اروند در آن شرایط سخت توسط نیروهای مهندسی بفرمائید؛ این کار چطور انجام شد؟

ایجاد پل بعثت بر روی رودخانه اروند یکی از شاهکارهای مهندسی در جنگ ایران و عراق بود، که تمام کارشناسان نظامی دنیا از این اقدام که توسط مهندسی جهاد انجام شد، در حیرت بودند. رودخانه اروند هنگام جزر و مد به میزان هفت تا هشت متر با سرعت آب نزدیک به ۸۰ کیلومتر، احداث شد. نیروهای مهندسی و پشتیبانی جنگ جهاد سازندگی با به‌کارگیری حدود سه هزار و ۴۰۰ لوله نفتی ۵۶ اینچی و با یک طرح مهندسی دقیق، این پل را به طول ۶۰۰ متر و عرض حدود ۱۲ متر و با عمق حدود ۸ متر احداث کردند و در حقیقت نصب این پل، منطقه فاو را از راه زمینی به خاک ایران وصل کرد که موفقیت بزرگی در جنگ به‌شمار می‌رفت.

در کتاب «به توان ۴۰»، آیا به همه مواردی که درباره آن‌ها سخن گفتید، اشاره شده است؟

بله. کتاب «به توان ۴۰» فصل‌های مختلفی دارد و در آن به ابعاد مختلف مهندسی در جنگ پرداخته شده است؛ از جمله مهندسی در عملیات‌های پدافندی و عملیات‌های آفندی، بسترسازی مهندسی پیش از عملیات‌ها یا مهندسی آماده‌سازی، اقدامات مهندسی در حین عملیات‌ها یا مهندسی رزمی، اقدامات مهندسی پس از عملیات‌ها یا مهندسی پشتیبانی رزم، جنگ مهندسی در برابر سلاح‌های دشمن، جنگ مهندسی با موانع طبیعی، جنگ مهندسی با موانع مصنوعی که توسط دشمن ایجاد شده بود، تأثیر جنگ بر مهندسی جنگ، مهندسی بعد از جنگ و مهندسی عراق در جنگ پرداخته شده است.

تهیه محتوای این کتاب به چه صورت بود؟

در حقیقت، این کتاب بر اساس تجربیات حاصل‌شده در جنگ نگارش شده است، که اساس و مبنای تدوین آن، اقدامات صورت‌گرفته در جنگ بوده است. انجام مصاحبه با فرماندهان و رزمندگان دوران دفاع مقدس و ثبت و ضبط دیدگاه‌ها و تجربیات آن‌ها، محتوای اصلی کتاب را شکل داده است. همچنین بر اساس نامه‌ها، اسناد و گزارش‌ها که بخشی از آن در این کتاب چاپ شده است، محتوای یادشده تکمیل شده است.

قسمت جالب این کتاب از نگاه شما کجا است؟

یکی از قسمت‌های جالب کتاب «به توان ۴۰»، معرفی حمید سالکی به‌عنوان فرمانده لشکر ۴۰ صاحب‌الزمان (عج) است، که بر اساس اظهارات حمید نگارش شده است. ماجرا از این قرار است که حمید یک مُهر، یک حکم و یک استیشن می‌گیرد و قرار می‌شود که برای تحویل لشکر برود. خلاصه خودش نیرو جذب می‌کند و به فرماندهان می‌گوید که خودشان نیروهایشان را جمع‌وجور کنند. ظرف مدت شش‌ماه لشکری از نیروهای متخصص فراهم می‌آورد، که نتیجه آن، موفقیت در عملیات والفجر ۸ می‌شود.

پس از «به توان ۴۰» آیا منتظر اثر جدیدی از شما باشیم؟

کتابی به نام «میمک» دارم، که مراحل پایانی را پشت سر گذاشته و امیدوارم قبل از پایان سال رونمایی شود.

درباره کتاب «میمک» آیا می‌توانید صحبت بفرمائید، یا منتظر رونمایی باشیم؟

«میمک» کتابی است که در آن به نقش خمینی‌شهر در جبهه‌های «میمک» پرداخته شده است. موضوع آن در خصوص نفراتی است به تعداد سرنشینان یک مینی‌بوس، که از خمینی‌شهر حرکت می‌کنند و در جبهه‌های «میمک» مستقر می‌شوند و در آن‌جا با تشکیل خط پدافندی، کارهای جالبی انجام می‌دهند. افراد این مینی‌بوس تبدیل به یک تیپ می‌شوند، تیپی به نام «روح‌الله»، به فرماندهی عزیزالله پورکاظم؛ و درواقع این کتاب روایت ماجراهایی است که برای آن‌ها اتفاق می‌افتد.

کد خبر 636334

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.