روزی که یدالله لشکر به هم ریخت

«عقده‌های فروخورده‌اش ترکید و های‌های زیر گریه زد. رفقا و دوستان جلودارش نبودند. سیل اشک او را امان نمی‌داد. تصمیم گرفتیم تنهایش بگذاریم، بلکه آرام شود؛ اما هر چه سعی کردیم، آرام نمی‌گرفت.»

به گزارش خبرنگار ایمنا، عملیات شده بود و حین عملیات «سیدمیررضی» شهید شده بود. حاج‌یدالله را خبر کردند که بیاید پای وانت. حاجی وقتی آمد و با پیکر غرق‌به‌خون یار دیرینه‌اش، «شهیدحسین میررضی» روبه‌رو شد، غم فراق همه وجودش را فرا گرفت.

آن طرف‌تر کمی قدم زد تا حزن و اندوه خود را پنهان کند. اگر حاج‌یدالله می‌شکست، لشکر زمین‌گیر می‌شد. از جمع جدا شد، راه خود را گرفت و رفت پشت خاکریز و درون نفربر نشست. غم از دست دادن یار نزدیک و صمیمی‌اش او را بی‌تاب کرده بود. عقده‌های فروخورده‌اش ترکید و های‌های زیر گریه زد. رفقا و دوستان جلودارش نبودند. سیل اشک او را امان نمی‌داد. تصمیم گرفتیم تنهایش بگذاریم، بلکه آرام شود؛ اما هر چه سعی کردیم، آرام نمی‌گرفت.

تا اینکه «شهید عبدالله میثمی»، نماینده امام در قرارگاه خاتم آمد. احوال او را دید و برای آرام کردنش، داخل نفربر شد. کنار وی و در گوشش قدری صحبت کرد. شهید کلهر بلافاصله گریه‌اش قطع شد و تبسمی بر لبانش نشست.

پس از آنکه شهید میثمی رفت، دوستان از چند و چون ماجرا سوال کردند، که شهید کلهر در جواب آن‌ها گفت: «او در گوش من همان حرفی را زد که پیامبر به حضرت زهرا (س) فرمود؛ گفت: تو نخستین کسی هستی که به میررضی ملحق می‌شوی»؛ و دیری نپایید که پیش‌بینی شهید میثمی محقق شد و علمدار لشکر ۱۰ در مرحله بعدی عملیات کربلای ۵، از نخستین مسئولانی بود که بر اثر اصابت ترکش به سرش، به فیض شهادت نائل شد.

به گزارش ایمنا، شهید حاج‌یدالله کلهر، قائم‌مقام لشکر ۱۰ سیدالشهدا معروف به علمدار لشکر سیدالشهدا یکم بهمن‌ماه سال ۶۵ در عملیات کربلای ۵ به شهادت رسید.

کد خبر 636113

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.