بحران پناهندگان سیاسی و نژادی در اروپا/ فرانسه به کانون اپوزیسیون کشورها تبدیل شده است؟

آنچه درباره کُردها و پناهندگان در فرانسه در روزهای اخیر اتفاق افتاده است موضوع جدیدی نیست زیرا بخش زیادی از کُردهای مخالف دولت ترکیه در کشورهای اروپایی زندگی می‌کنند و مشکلات بین ترکیه و کُردهای مخالف ترکیه در اروپا فراوان است که آخرین آن اتفاقی است که در پاریس رخ داده است.

به گزارش ایمنا، اعتراض‌های خیابانی پاریس در آستانه سال نوی میلادی پس از آن آغاز شد که یک فرد مسلح سفیدپوست فرانسوی در مقابل یک مرکز فرهنگی به روی مردم آتش گشود که منجر به کشته شدن سه نفر شد. هزاران معترض از جمله حامیان پ‌ک‌ک، حزب کارگران کرد ترکیه، در اعتراض به این مسئله در مرکز پاریس تجمع کردند.

پس از شروع درگیری‌ها، پلیس برای متفرق کردن معترضان به طرف آنها گاز اشک‌آور شلیک کرد که دست کم چهار خودرو واژگون و یک خودرو نیز به آتش کشیده شد. بیش از هزار نفر نیز تظاهرات مشابهی را در شهر بندری مارسی در جنوب فرانسه برپا کردند که در نهایت به درگیری میان معترضان و مأموران پلیس منتهی شد و دست کم دو خودروی پلیس نیز در آتش سوخت.

یک منبع مطلع به خبرگزاری فرانسه گفت که فرد مسلح اعتراف کرد که نژادپرست است اما نوع برخورد دولت فرانسه در برخورد با معترضان واکنش وزارت امور خارجه کشورمان را به همراه داشت و ناصر کنعانی، سخنگوی وزارت امور خارجه حمله خشونت‌آمیز و نژادپرستانه در پاریس را که به کشته شدن تعدادی از مردم بی‌گناه انجامید، محکوم کرد. مشروح گفت‌وگو با ابوالقاسم دلفی، سفیر پیشین ایران در فرانسه را درباره درگیری‌های اخیر فرانسه در ادامه می‌خوانید:

دلیل ناآرامی‌های اخیر فرانسه چه بود؟

جرقه این اتفاق هنگامی زده شد که هفته گذشته یک فرانسوی حدود ۷۰ ساله با اسلحه وارد منطقه کُردنشین پاریس شد و در مقابل مرکز فرهنگی کردها به مردم تیراندازی کرد که در این حادثه سه نفر کشته شدند سپس وارد مغازه دیگری شد و سه نفر را زخمی کرد، به طور کلی در این حادثه شش نفر کشته و زخمی شدند اما این ظاهر اتفاق و نقطه شروع آن است و مطالبی که درباره آن مطرح شده از ابعاد مختلفی قابل بررسی است.

کسانی که پرونده را در دست بررسی دارند یعنی مقامات پلیس و دستگاه قضائی فرانسه هنوز به‌طور رسمی درباره اهداف فرد مهاجم اطلاعات دقیقی منتشر نکرده‌اند اما اطلاعات اولیه حکایت از آن دارد که ضارب بازنشسته راه‌آهن فرانسه بوده است که در ظاهر دو سه سال قبل اسباب و اثاثیه منزل او به سرقت رفته بود و از آن زمان نسبت به خارجی‌ها حساسیت پیدا کرده است.

وی در روز دستگیری نیز دلیل این اقدام خود را نژادپرستی و اقدام علیه خارجی‌های فرانسه مطرح کرد اما این موضوع به عنوان فرض اول در این ماجرا مطرح است.

اینکه هر شش نفر قربانی این حادثه کُرد بودند و پنج نفر آنها اهل ترکیه و برخی نیز عضو حزب کارگران کُرد یعنی پ‌ک‌ک و یک نفر پناهنده سیاسی بوده‌اند و دو نفر دیگر نیز مناسبت‌هایی با حزب کارگران ترکیه داشته‌اند، ابعاد دیگری از ماجرا است که باید به آن توجه کرد.

بنابراین ظاهر موضوع با اطلاعاتی که تاکنون منتشر شده است نشان می‌دهد که یک فرد انتقام‌جو و نژادپرست با هدف انتقام گرفتن از مهاجرانی دست به انتقام زده که به خانه او دستبرد زدند و اموال او را به سرقت بردند اما در باطن هنوز اظهارات مقامات رسمی فرانسوی منتشر نشده است.

پارلمان فرانسه و رئیس حزب نافرمانی فرانسه یکی از احزاب مهم چپ رادیکال و مخالف دولت مکرون به‌شمار می‌آید، در اظهاراتی عنوان کرده است که نباید فکر کنیم حادثه یک اتفاق ساده و تنها برای انتقام‌جویی بوده است بلکه باید موضوع ترکیه و کُردها و اتفاقاتی که در حال رخ دادن است بیشتر مورد توجه قرار گیرد.

دلیل واکنش تند ترکیه به ناآرامی‌های خیابانی در پاریس که دلیل آن‌را حمایت و حفاظت فرانسه از تروریست‌ها [کردها] می‌دانند، چیست؟

هنوز مقامات رسمی فرانسه مطلبی درباره این موضوع اعلام نکردند و تنها مواضع رئیس حزب چپ رادیکال فرانسه مطرح شده است که با عکس‌العمل ترک‌ها روبه‌رو شده است و مقامات ترکیه در اظهاراتی مسئولیت اتفاقات رخ داده را به دوش فرانسوی‌ها انداختند به این دلیل که کشور آنها به مرکز پناهندگان کُرد تبدیل شده است که بر ضد منافع ترکیه اقدام می‌کنند، این پناهندگان وابسته به حزب کارگران هستند که این حزب از نظر ترک‌ها تروریست است و اعضای آن مجرم به‌شمار می‌آیند و تحت تعقیب قرار دارند.

در همین چارچوب وزارت خارجه ترکیه سفیر فرانسه در آنکارا را نیز در اعتراض به فضاسازی‌های رسانه‌ای علیه ترکیه به وزارت خارجه احضار کرده است.

موضوع کردهای ترکیه در اروپا بحث جدیدی نیست بلکه دولت ترکیه همواره در حال درگیری و چالش با اتحادیه اروپایی و کشورهای عضو نسبت به رفتار آنها در قبال حضور کردهای معارض دولت ترکیه در اروپا که از نظر آنکارا تروریست تلقی می‌شوند، بوده است.

آخرین نزاع مربوط به حضور برخی از سران اپوزوسیون ترکیه در کشورهای نرودیک مثل فنلاند و سوئد بود که ترکیه خواستار اخراج و استرداد این افراد شده بود اما این دو کشور در مذاکرات طولانی با ترکیه راضی به انجام این کار نشدند تا اینکه در جریان تهاجم روسیه به اوکراین این دو کشور ناچار شدند برای عضویت در ناتو، خواسته ترکیه برای اخراج پناهندگان مخالف ترکیه از کشورهای خود را بپذیرند و به دلیل مسائل عمیق‌تر امنیتی و موضوع عضویت در ناتو برای تأمین امنیت خود که نیاز به موافقت ترکیه به عنوان یک کشور عضو ناتو داشت، به ناچار کوتاه آمدند و برخی از سران اپوزوسیون کُرد را از کشورهای خود اخراج کردند یعنی به نوعی تسلیم خواسته‌های ترکیه شدند.

این تحولات چه نقش و تأثیری در حادثه کشتار مقابل مرکز فرهنگی کردها در پاریس داشته است؟

این رخداد از جمله کشته و زخمی شدن تعدادی از افراد، همانگونه که حواشی آن به نوعی نشان می‌دهد، می‌تواند یک موضوع سیاسی باشد به این معنا که در فرانسه مخالفان کشورهای زیادی با پوشش پناهندگی زندگی می‌کنند.

این افراد از کشورهای آسیای جنوب شرقی گرفته تا آمریکای مرکزی و آمریکای لاتین و خاورمیانه که بسیاری از آنها امکان پناهندگی و اقامت در کشورهای دیگر را ندارند، ساکن هستند؛ از جمله می‌توان به اعضای گروهک منافقین که پس از اخراج از عراق به فرانسه رفتند و پناهندگی سیاسی سازمان ملل و فرانسه را دریافت کردند، اشاره کرد.

بر اساس مقررات کسب پناهندگی سیاسی کشور فرانسه قرار بر این است که پناهنده هیچ‌گونه فعالیت سیاسی بر ضد کشور خود در خاک فرانسه انجام ندهد، در حالی که منافقین نه تنها در فرانسه فعالیت‌های زیادی با استفاده از امکانات کشور فرانسه انجام می‌دهند بلکه در دیگر کشورهای اروپایی نیز فعالیت می‌کنند و فرانسه به دلیل اینکه کشوری است که مدعی پناه دادن به اصطلاح «فعالان و مبارزان آزادی» است به آنها امکان اقامت داده است.

یکی از استدلال‌های تکراری فرانسوی‌ها که مع‌الفرق است و بارها در واکنش به انتقادات جمهوری اسلامی ایران مطرح کردند این است که همانگونه که در اوایل انقلاب مخالفان شاه در فرانسه اجازه اقامت گرفتند، برای همه کسانی که مدعی هستند جان آنها در کشورهای متبوع خود در خطر است، مجوز اقامت صادر می‌کنیم به شرط آنکه فعالیت سیاسی انجام ندهند.

پاریس مدعی است که این موضوع را به عنوان سیاست عمومی فرانسه دنبال می‌کند زیرا فرانسوی‌ها خود را مدعی دفاع از آزادی و آزادی‌خواهی می‌دانند که البته مسائل سیاسی به طور حتم، قطع و یقین در این روش سیاسی آنها دخیل است.

اتفاق پاریس نیز با موضوع مهاجرت مرتبط است؟

در اتفاق اخیر که همان وقوع حادثه برای کردهای مقیم پاریس بود، موضوع مهاجرت و پناهندگی در اروپا به طور عام و در فرانسه به طور خاص به چالش کشیده شده که بسیار پیچیده است زیرا اگرچه ظاهر موضوع این است که فرانسوی‌ها به این مهاجران اجازه اقامت دادند اما در باطن مشکلات متعددی برای خود آنها ایجاد شده است؛ از گروه‌های داعش و طالبان گرفته تا مخالفان دولت‌های مختلفی که به عناوین گوناگون وارد فرانسه شدند و حتی پناهندگانی که به دلیل بحران سوریه از سال ۲۰۱۲ از سوریه خارج و از طریق ترکیه وارد اروپا شدند و یکی از مقاصد اصلی آنها فرانسه بود، معضلات و گرفتاری‌های فراوانی به همراه داشته است.

در بحران اوکراین نیز زاویه دیگری از روند پناهندگی و نوعی جداسازی متقاضیان و نگاه نژادی به آنها خود را نشان داد و بخش زیادی از اوکراینی‌هایی که در اثر بمباران روسیه از اوکراین فرار کردند و وارد اروپا شدند، بدون کمترین مشکل در فرانسه و دیگر کشورهای اروپایی اقامت کردند و این به آن معنا است که در پاریس و دیگر کشورهای اروپایی بخش زیادی از پناهندگان بر اساس اختیار و اروپایی بودن، اجازه اقامت گرفتند.

این مهاجران که وارد کشورهای اروپایی مانند آلمان، اسپانیا، ایتالیا و دیگر کشورهای نوردیک شدند، پس از مدتی به نیروی کار در آنجا تبدیل می‌شوند و پاره‌ای از مشکلات را حل می‌کنند؛ اگرچه اروپا با وضعیت اقتصادی نامناسبی دست و پنجه نرم می‌کند. معضلات بیکاری در اروپا و نقش این پناهندگان در به دست آوردن کار در اروپا به بار مشکلات موجود این قاره اضافه می‌کند و این مسئله با واکنش منفی جریان‌های ملی‌گرایی یا ناسیونالیستی در اروپا روبه‌رو بوده است.

آیا واکنش جریان‌های ملی‌گرا در اروپا به مهاجران به تازگی تشدید شده است؟

در یک دهه اخیر احزاب راست افراطی و ملی‌گرا در کشورهای اروپایی به شدت تقویت شدند و نمونه بارز آن دور نهایی انتخابات دو دوره گذشته فرانسه است که مکرون با مارلین لوپن که رئیس حزب راست افراطی فرانسه بود به مرحله نهایی رسیدند. البته مکرون با لطایف‌الحیل پیروز و وارد کاخ الیزه شد.

در دوره قبل از مکرون نیز شیراک با پدر خانم مارلین لوپن که بنیان‌گذار حزب راست افراطی فرانسه بود به عنوان رقیب در انتخابات ریاست جمهوری به دور آخر رسید و بازنده شد.

علاوه بر فرانسه در دیگر کشورهای عضو اتحادیه اروپایی از جمله نیز سوئد راست‌گراها به قدرت رسیدند، در لهستان راست‌ها در حاکمیت هستند، نخست‌وزیر ایتالیا از گروه راست‌های افراطی است و حتی در انگلیس نیز راست‌های افراطی از عوامل اصلی خروج لندن از اتحادیه اروپا و برگزیت بودند.

بنابراین ورود مهاجران به اروپا و مشکلاتی که از رهگذر حضور آنها در اوضاع اقتصادی و فشارهای سیاسی در جوامع اروپایی به وجود آمده باعث شده است که جریانات راست افراطی تقویت شوند و به شدت در بین مردم جایگاه پیدا کردند و به گمان آنها پناهندگان شغل، خانه و زندگی بخشی از اقتصاد و مدارس آنها را گرفتند و در همین مسیر ناآرامی‌های اجتماعی نیز ایجاد می‌شود.

همین درگیری بین ملی‌گرایان و پناهندگان نه تنها در فرانسه بلکه در کشورهایی مانند آلمان، اروپای شمالی و اسپانیا و ایتالیا نیز وجود دارد.

در جمع‌بندی باید گفت آنچه درباره کُردها و پناهندگان در فرانسه در روزهای اخیر اتفاق افتاده است موضوع جدیدی نیست زیرا بخش زیادی از کُردهای مخالف دولت ترکیه در کشورهای اروپایی زندگی می‌کنند و مشکلات بین ترکیه و کُردهای مخالف ترکیه در اروپا فراوان است که آخرین آن اتفاقی است که در پاریس رخ داده است.

پیش از این نیز در پاریس اتفاقات دیگری درباره ترور کردها اتفاق افتاد که به دولت ترکیه نسبت داده شد اما آنکارا همواره آن را رد می‌کند و دلیل آن را اختلافات داخلی کشورهای اروپایی می‌داند، به هر حال حضور پناهندگان سیاسی، اجتماعی و اصولاً خارجی‌ها در اروپا و کشورهای مختلف معضلاتی را به همراه داشته است.

به نظر شما این درگیری‌ها منجر به تجدید نظر در سیاست‌های مهاجرپذیری خواهد شد؟

مهاجرپذیری یک سیاست عام در اروپا است که مجموعه کشورهای اتحادیه اروپایی تحت لوای آن و بر اساس دستورالعمل‌های مصوب عمل می‌کنند.

کمیسیون اروپایی به عنوان یک نهاد فراملیتی دستورالعمل‌هایی را برای پناهنده‌پذیری کشورهای عضو دارد. به همین دلیل هنگامی که موضوع بحران اوکراین به وجود می‌آید، اروپا مدعی پذیرش پناهندگان این کشور و ارائه امکانات به آنها می‌شود تا زمانی که شرایط آرام شود.

البته در موضوع جنگ سوریه به راحتی با پناهندگان سوری برخورد نشد و نوعی نژادپرستی در آن وجود داشت زیرا اوکراین را یک کشور اروپایی به‌شمار می‌آورند اما سوریه را یک کشور عرب و جهان سوم و این دو پناهندگان یک وزن و یک کیفیت ندارند اما در هر حال سیاست پناهنده‌پذیری یک سیاست عام در کشورهای اروپایی است و در بحران‌ها ظرفیتی تعیین می‌کند که به‌طور مثال کشورهای آلمان، فرانسه یا ایتالیا هر کدام چه میزان پناهنده را با چه استانداردهایی در خود جا دهند؛ دلیل این سیاست نیز مشکل بزرگ‌تر اجتماعی در اروپا به نام جمعیت است.

کشورهای اروپایی پشتوانه جوان‌سازی خود را از دست داده‌اند و جمعیت آنها رو به پیری می‌رود، یکی از معضلات آنها این است که با ظرفیت‌های اروپا امکان رفع کامل این مشکل وجود ندارد، بنابراین تلاش می‌کنند از طریق پناهندگان بخشی از این معضل را حل می‌کنند و پناهندگان جوان دارای امتیازاتی مانند تحصیلات، تخصص یا کودکان و افراد کم سن و سال را می‌پذیرند.

اما در کنار آن پناهندگان با مشکلات دیگری مانند اتفاق اخیر فرانسه روبه‌رو می‌شوند، با این حال بعید است حادثه‌ای که در پاریس رخ داد، پناهندگان اروپا را متأثر کند اما کشورها را به این فکر می‌اندازد که باید برای هر یک از مشکلات مطرح شده راه‌حلی را پیش‌بینی کرد و ظاهراً راهکار نیز همین است که در سیاست پناهنده‌پذیری با نگاه سیاسی و حل منازعات بین کشورها را از طریق پناهندگان بازنگری کنند.

استفاده از این سیاست در اختلافاتی که بین دو کشور وجود دارد یا به عنوان یک نیروی فشار بر ضد کشور پناهنده‌فرست مشکلاتی را به وجود می‌آورد که برای تجدید نظر در آن باید اقدامات جدی انجام شود اما توقف سیاست پناهندگی امکان‌پذیر نیست زیرا حتی اگر کشورهای اروپایی خواستار آن باشند، پناهنده به‌صورت غیرقانونی از طریق مرزهای زمینی و دریایی وارد اروپا خواهد شد.

بنابراین معضل پناهندگان موضوع جدیدی نیست و به این زودی خاتمه نخواهد یافت. به نظر می‌رسد هنگامی که اروپایی‌ها برای خود رفاه معقولی را ایجاد می‌کردند باید پیش‌بینی می‌کردند که کشورهای محروم که منابع طبیعی آنها توسط استعمارگران به غارت رفته است برای بهره‌گیری از مزیت‌های قاره سبز ترجیح دهند که کشور خود را رها کنند و به سمت آنها بیایند و نتیجه همین وضعیت کنونی اروپا خواهد بود.

کد خبر 630009

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.