مدیریت سنتی یا مدرن تراز جهانی در ورزش ایران

به نظر می‌رسد طی سال‌های اخیر، توجه به مدیریت مدرن در ورزش کشورمان، بیش‌ازپیش احساس می‌شود

به گزارش خبرنگار ایمنا و براساس یادداشتی که رسول نظری، دانشیار مدیریت ورزشی دانشگاه آزاد اسلامی واحد اصفهان در اختیار این رسانه قرار داده است: «گردش کنیم میخ می‌شه، پهنش کنیم سیخ می‌شه!»

همه آن‌هایی که ورزش ایران به خصوص فوتبال را دنبال می‌کنند، این ضرب‌المثل را از زبان «تاج» رئیس فدراسیون فوتبال ایران شنیده‌اند؛ ایشان مبنای مدیریت خود را در عرصه‌های مختلف با عاریه گرفتن از این ضرب‌ المثل بنا نهاده بود که به نوعی این سال‌ها مدیریت سنتی در ورزش ایران را نمایندگی می‌کرد.

آنچه حائز اهمیت است، اینکه در عرصه مدیریت ورزش باید ابتدا بدانیم میخ می‌خواهیم یا سیخ، چراکه براساس چشم‌ انداز فرایند دسترسی به هر یک از اهداف راهبردی متناظر با اهداف کلان نشئت‌گرفته از چشم‌انداز مربوطه، راهبردهای متمایز، فعالیت‌ها و فرایندهای متفاوتی را نیاز دارد تا ما را به سرانجام مقصود برساند.

لذا با تاسی از ضرب‌ المثل «گندم از گندم بروید، جو ز جو» باید اذعان کرد که براساس تفکر سیستمی الگوی (IPOOF) باید ورودی‌ها هر مکانیسمی مشخص باشد تا فرایند و فرآوری مربوطه روی آن انجام پذیرد، انتظار خروجی مشخص داشت و خروجی‌های در سطح خرد و کلان پیامد به همراه داشته باشد و در نهایت بازخورد ارائه کرد و همه این مکانیسم باید ابتدا با هدف‌گزینی درست و دقیقی همراه باشد.

ادبیات دور از شأن ایشان در محضر مردم ایران پس از جام جهانی ۲۰۲۲ بنده را بر آن داشت این نوشتار را مجدد بازنشر دهم. قرارداد به ظاهر ترکمنچای تاج با «مارک ویلموتس» سرمربی سابق تیم ملی فوتبال ایران که اخیراً با ضرر ۵۶۰ میلیارد تومانی برای ایران همراه بوده است، بنده را بر آن داشت تا دو رویکرد مدیریتی در عرصه ورزش ایران را مورد تحلیل قرار دهم.

تحلیل و تفسیر موشکافانه مبتنی بر رصد هوشمندانه ما را به سمتی خواهد برد که تفسیر کنیم چگونه ثروت مردم ایران به خاطر جهالت مدیران در عرصه ورزش از دست می‌رود. وقتی به ماهیت قرارداد مربوطه مراجعه شود به گفته کارشناسان اصلاً مشخص نیست چه کسی قرارداد را نوشته است، بندهایی که در قرارداد آمده، مشخص‌کننده این واقعیت است که در هر صورت فدراسیون بازنده قرارداد خواهد بود.

آمدن واژه (or certain Fee) در بند ۲ ماده یک قرارداد مربوطه که اذعان دارد در صورتی که فدراسیون با دلیل موجه قابل قبول براساس قوانین و مقررات فیفا و CAS اقدام به فسخ قرارداد کرده، بتواند ثابت کند، حقوق سه ماه (با یک مبلغ مشخص) به سرمربی خواهد پرداخت. بدهی مالیاتی مبتنی بر متن قرارداد هم توسط فدراسیون فوتبال باید پرداخت می‌شد.

امضای قرارداد بدون تأیید بخش حقوقی فدراسیون فوتبال با محرمانگی و پنهان‌کاری انجام پذیرفته، مشخص است که ما در حوزه مدیریت در عرصه ورزش حرفه‌ای قراردادنویسی را بلد نبوده و حاضر به به‌کارگیری افراد کاربلد نیستیم. اخیراً رئیس فدراسیون فوتبال عدم پرداخت ۳ ماه از پول قرارداد را دلیل فسخ یک طرفه ویلموتس عنوان کرده‌است. پرسشی که پیش می‌آید، این است که اگر مدیریت را توزیع منابع محدود در مقابل نیازهای نامحدود تلقی کنیم؛ آیا اطلاع نداشتید کشورمان تحت ناجوانمردانه‌ترین تحریم‌های بانکی و نظام پولی قرار دارد؟ آیا از اندوخته‌های حساب‌های ارزی فدراسیون فوتبال آگاهی نداشتید؟ آیا علم به این نداشتید که FIFA درحال‌حاضر نمی‌تواند پول‌های اندوخته شده فدراسیون فوتبال را در سوئیس آزاد کند؟

اینکه فساد در فوتبال وجود دارد یا خیر و اینکه در بستن قراردادها کار حقوقی منطقی انجام نمی‌دهیم، ما را بر آن داشت با دیدگاهی فرانوگرایی رویکرد مدیریت بحران در عرصه ورزش ایران را از دیدگاه و زاویه نوینی مورد کنکاش قرار دهیم. آنچه مشخص است مراحل چهارگانه مدیریت بحران شامل پیشگیری، آمادگی، مقابله و بازسازی و بازتوانی است که مقاله حاضر بیشتر با رویکرد مهیا شدن برای بازسازی و بازتوانی در عرصه مدیریت ورزشی در سطح کلاس جهانی به‌خصوص در ورزش قهرمانی و حرفه‌ای به رشته تحریر در آمده است.

به نظر می‌رسد با رویکرد آینده‌نگرانه برای مدیریت بحران باید گام‌های مهمی را برداشت، چراکه تحلیل مبتنی بر واقعیت مدیریت بحران ضامن بقا و شکوفایی بلندمدت یک سازمان است. گام‌های مدیریت بحران در عرصه ورزش را می‌توان شامل مواجه شدن با بحران، بازاندیشی (چگونه‌ای اتفاق برای ما رخ داده است؟ علت این واقع چیست؟ چرا بدین شکل رخ داده است؟) برنامه‌ریزی برای نوسازی فرآیندها، فعالیت‌های بازسازی راهبردها متناسب با هدف‌گذاری‌های جدید است.

احساس بحران به معنای یافتن نشانه‌های اولیه خطرات بالقوه براساس الگوی مختلف ازجمله الگوی SWOT ممکن است خطرات بالقوه‌ای ورزش ایران را در آینده تهدید کند. مداخله و اقدام جهت کاهش مضرات بحران و حل کردن مسئله و عادی‌سازی شرایط برای قلمرو ورزش و فوتبال است.

مدیریت در عرصه ورزش، شاید مدیریتی است که موفقیت یا شکست شما به عملکرد دیگران گره خورده است و گاهی با بهترین برنامه‌ها عبور یک توپ از روی خط دروازه می‌تواند سند موفقیت یا شکست شما باشد. از این رو مدیریت ورزشی در نگاهی ظاهری از دید عموم یکی از ساده‌ترین کارها است، چراکه در عرصه ورزش ایران به‌خصوص فوتبال، همگان خود را کارشناس تلقی می‌کنند.

بسیاری از مردم در پی نتایج ورزشی در سطوح ملی یا بین‌المللی به سادگی آن را به نقد و چالش می‌کشند و براساس تئوری اسناد موفقیت‌ها را به پای بازیکنان و مربیان می‌نویسند و شکست‌ها را در کارنامه مدیران ثبت می‌کنند.

در این راستا باید اذعان کرد که نقد مبتنی بر رویکرد علمی، سه ویژگی خواهد داشت؛ رصد هوشمندانه، نقد منصفانه و در نهایت پیشنهاد حکیمانه برای بهبود امور که انتظار است تحلیل‌هایی این‌چنینی از این دایره خارج نشود. واقعیتی که نباید فراموش کرد این است که مدیریت ورزشی متأثر از ویژگی‌های زیادی ازجمله ویژگی‌های شخصیتی و ذاتی است مدیر است. هر چند اذعان شده که مدیران مدرن باید وظایف مدیریتی شامل برنامه‌ریزی، به‌کارگیری، سازماندهی، هدایت و رهبری و در نهایت کنترل و ارزیابی را به خوبی انجام دهند.

به نظر می‌رسد در کنار آن نقش‌های مدیریتی را می‌توانند فرابگیرند؛ این نقش‌ها در حوزه مدیریت ورزشی شامل نقش‌های میان فردی (تشریفاتی، رهبری و رابط) نقش‌های اطلاعاتی (گیرنده، نشردهنده، سخنگو) و در نهایت نقش تصمیم‌گیری (کارآفرینی، مدیریت تعارض، تخصیص منابع و مذاکره‌کننده) است.

در حوزه ورزش اگر قرار است مدیری به‌خصوص در حوزه ورزش قهرمانی و حرفه‌ای که بیشتر توسط کارشناسان خبره و مردم رصد می‌شود، نقش‌های خود را به خوبی اجرا کند نیاز به مهارت‌های مدیریتی دارد، این مهارت‌ها شامل مهارت فنی شامل داشتن دانش و تجربه مناسب در رشته ورزشی مربوطه با حوزه عملکردی مربوطه خواهد بود.

مهارت انسانی به معنای فراگرفتن تعامل با سرمایه‌های انسانی در سیستم سازمانی، مهارت ادراکی مبتنی بر نقش تصمیم‌گیری و اتخاذ شرایط و درک از موقعیت زمانی و مکانی تصمیم‌ها و موقعیت‌های گوناگون خواهد بود، مهارت سیاسی به معنای نزدیکی به کانون قدرت در داخل و خارج سازمان جهت پیشبرد اهداف سازمان است.

در بسیاری از مواقع شاهد موضوعی بوده‌ایم که در پی شکست یا پیروزی برای یک رشته ورزشی در کنار بررسی عوامل مختلف اجرایی ورزشی درباره نقش مؤثر با غیرمؤثر مدیر در یک رویداد مربوطه مورد نقد و بررسی قرار گرفته است. امروزه مدیریت و نقش آن از یک جایگاه علمی و تکنیکی برخوردار است و بسیاری از کارشناسان نه فقط در حوزه ورزش بلکه در سطوح مختلف مدیریتی در رشته‌های مختلف اعم از فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و صنعتی بر این امر صحه گذاشته‌اند.

کارشناسان بر این باورند که مدیریت به عنوان یک موضوع علمی و هنری دارای نیازهای ذاتی و اکتسابی خاصی است تا در پی آن یک مدیر بتواند با تصمیمات درست و تحولات به موقع از عهده وظایف خود به خوبی برآید و سیستم خود را کارآمد کند. امروز به تأثیرپذیری و تأثیرگذاری ورزش در عرصه‌های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، حقوق، فناوری و حتی زیست محیطی، مدیریت ورزش یک فرایند مدیریتی عادی نیست و با رویکرد جهانی شدن در ادبیات توسعه ورزش در دنیا، امروز مدیریت ورزشی نیازمند مدیران در کلاس جهانی است؛ قاعدتاً کشور ما هم از این قاعده مستثنی نیست و باید در راستای تربیت مدیران در کلاس جهانی همت گمارد.

به نظر می‌رسد در حوزه مدیریت در فدراسیون‌های ورزشی یا باشگاه‌های حرفه‌ای مدیران دارای کلاس جهانی می‌بایست دانش مکفی در جمیع جهات داشته باشند ازجمله دانش زبان انگلیسی، آشنایی با قوانین و مقررات بین‌المللی، حقوق ورزشی، فناوری اطلاعات و ارتباطات، آشنایی با اقتصاد ورزش، سیاست ورزش و سایر موارد مربوط به ارتباطات عمومی خواهد بود.

به نظر می‌رسد مدیران با کلاس بین‌المللی، دانش تخصصی و تجربه و تعهد مکفی نسبت به کار و مأموریت‌های سازمانی دارند و به آن‌ها پایبند خواهند بود و سعی می‌کنند سیستم و سازمان خود را به سمت اثربخشی به معنای رسیدن به اهداف از پیش تعیین شده، کارآیی به معنای انجام کارها با صرف منابع کمتر، بهره‌وری به معنای رسیدن به اهداف حداکثری با صرف منابع بهینه با استفاده از کارآمدی یعنی دانش، تجربه و تخصص درونی شده در عرصه ورزش به پیش ببرند.

برای این مهم و وظایف اساسی، ضروری است و می‌بایست یک مدیر از همه این نکات مطلع باشد و تلاش کند با بهره‌گیری از مشاوران مجرب، سازمان متبوع خود را هر چه بیشتر به سمت دستیابی به اهداف مدون با رویکرد مدیریت استراتژیک هدایت کند، چراکه هوشمندانه فکر کردن و عقلایی تصمیم گرفتن از خصوصیات بارز یا مدیر کارآمد در کلاس جهانی خواهد بود و این مدیران بین‌المللی برای یک سازمان ارتقای بهره‌وری را به ارمغان خواهند آورد.

به نظر می‌رسد یکی از ویژگی‌های منحصربه‌فرد مدیران در کلاس جهانی مبتنی بر مدیریت مدرن ورزشی، توجه به پیشران‌ها شامل روندها، رویدادها، تصاویر و اقدامات به عنوان نیروهای محرک شکل‌دهنده آینده سیستم باید در دستور کار مدیران قرار گیرد تا در فرایند آینده‌نگاری راهبردی سازمان مربوطه با استفاده از تفکر استراتژیک در عرصه مدیریت بتواند عدم قطعیت‌های بحرانی به عنوان مقوله‌های ابهام‌زای پرریسک را کنترل کند و مسیر سازمان را به سمت شگفتی‌سازها به عنوان الگوهای میانبر موفقیت سازمانی و تعالی بخش سازمان پیش ببرد.

اگر ویژگی‌های تفکر استراتژیک در عرصه ورزش را رویکرد غیر متوازن داشتن، شناسایی منابع، دیدگاه کلان داشتن، دوراندیش بودن؛ سیستمی فکر کردن، داشتن تفکر انتقادی، خلاق و نوآور بودن، تفکر ترکیبی داشتن با محدودیت‌های سازمانی آشنا بودن و نتیجه گیرایی تصور کنیم، می‌توان اذعان کرد مدیران ورزشی که تفکر استراتژیک را مبنای حرکت در مسیر موفقیت قرار می‌دهند، به معنای واقعی کلمه یک هنرمند واقعی در عرصه مدیریت به شمار می‌آیند.

در این راستا مولفه‌ای مدیران استراتژیک با تراز کلاس جهانی در عرصه ورزش به‌خصوص ورزش حرفه‌ای شامل صلاحیت‌های رهبری، خود مدیریتی، روابط انسانی، مشخص نمودن وظایف کارکنان و آشنایی مدیران با ارزش‌های حاصل از مدیریت در عرصه ورزش باید دانست و سعی کرد افرادی که این مولفه‌ها را به صورت ذاتی داشته با به صورت اکتسابی کسب کرده‌اند را به کار گمارد.

درحال‌حاضر دو تفکر مدیریتی در ورزش ایران درحال تلاش جهت قالب شدن در ادبیات مدیریتی در سطوح خرد و کلان در حوزه‌های مختلف ورزشی به‌خصوص ورزش رقابتی و حرفه‌ای است. یک تفکر مدیریت مدرن علمی در ورزش و تفکر دیگر مدیریت سنتی و هیئتی در عرصه ورزشی می‌باشد.

اگر اصول مدیریت مدرن علمی در عرصه ورزش را شامل جایگزینی کردن علم با قوانین من‌درآوردی، انتخاب دقیق کارکنان مبتنی بر محور شایسته‌سالاری در یک مکانیسم شایسته‌خواهی، شایسته‌یابی، شایسته‌پروری، شایسته‌گزینی، شایسته‌گماری و شایسته‌داری در نظر بگیریم.

مدیریت علمی در عرصه ورزش سعی دارد دستورالعمل و نظارت بر کار را براساس اصل تفویض اختیار به خوبی اجرایی کند و در کنار آن، تقسیم مسئولیت بین مدیران و کارکنان در سطوح مختلف را به خوبی اجرایی سازد. همچنین در کنار عواطف انسانی، انتخاب روش‌های مختلف انجام کار و اولویت‌بندی راهبردها را همراه با مدیریت تعارض در سازمان در دستور کار قرار می‌دهد، درصورتی‌که در رویکرد مدیریت سنتی در عرصه ورزش که مبتنی بر آزمون و خطا است، سعی می‌کند ماهیتی هیئتی با نداشتن شرح وظایف، مشخص نبودن فرآیندها، عدم شفافیت بر طبق اصول فردی کارها را با پایین‌ترین سطح بهره‌وری به سرانجام برساند.

تحلیل دستاوردهای مدیران سنتی ورزشی در ایران به خوبی ضعف‌هایی از جمله فقدان بینش، تکیه بر رهبری فنی، عدم باور به تغییر، اقدامات خارج از پروژه، برنامه‌ریزی ازهم‌گسسته را به خوبی ملاحظه خواهیم کرد. در عرصه مدیریت ورزشی ایران وقتی قرار است تفاوت بین مدیریت سنتی و مدرن در سطح کلاس جهانی را مورد تحلیل قرار داد، باید اذعان کرد که شاخصه‌هایی مانند مقایسه الگوهای رفتاری (KAAP) و سطح تحصیلات را باید مد نظر داشت، رویکردی که این دو دسته مدیر به اثربخشی، کارآیی و بهره‌وری دارند.

نوآوری «توجه به منابع انسانی و هنر به روز شدن مدیر در عرصه ورزش نیز از دیگر شاخصه‌ها است؛ چراکه پیوسته در جریان است و اگر در عرصه مدیریت ورزشی نوآور نباشیم در جریان نیستیم در راستای جهانی‌سازی کلاس مدیریتی در عرصه ورزش همگانی، قهرمانی و حرفه‌ای ایران به نظر می‌رسد راهبرد پیشنهادی پارادایم مدیریت نوین و مدرن در سطح مدیران هزاره سوم باید باشد.

در این پارادایم در عرصه ورزش بینش مشترک که تکیه بر اهداف غایی سازمان دارد، وجود خواهد داشت. عمل دموکراتیک به معنای دیدگاه کل‌نگرانه نسبت به کل سیستم و سازمان وجود دارد و افراد در سرنوشت سازمانی دخالت داده می‌شوند. جامعیت با این هدف که یک روش جامع همه مسائل را در بر خواهد گرفت. درهم‌تنیدگی به معنای اینکه همه مدیران در همه سطوح در اقدامات مشارکت دارند و در نهایت، عمل مشارکتی که حیاتی‌ترین جنبه تعهد به فرایند عمل مشارکتی باید مد نظر قرار گیرد.

در ماهیت مدیریت در کلاس جهانی در عرصه ورزش، مدیران از خطاهای استراتژیک دوری می‌گزینند و اعتقاد دارند استراتژی‌هایی اولویت دارد که ارزش اجرا دارند و کارکنان را نسبت به امور آگاه و روشن می‌کنند. درواقع باید اولویت‌ها را مشخص و مسئولیت هر شخص در هر پروژه را تدوین کرد، همچنین موانع بر سر اجرای کارها را از قبل پیش‌بینی کرد؛ مهم‌تر از آن مدیران عالی هیچ‌گاه از صحنه خارج نمی‌شوند.

در این راستا به نظر می‌رسد براساس تئوری‌های نوین مدیریتی در حوزه ورزش تصمیم توافقی ارتقای منطقی و معقول افراد در سطوح مختلف مدیریتی، توجه به وجه انسانی افراد در فرایندهای سازمانی؛ متعادل ساختن تخصص، مسئولان فردی افراد در فرایندهای انجام وظایف با همکاری نسبتاً بلندمدت می‌بایست به عنوان یک الگوی پیشرو در عرصه مدیریت در تراز کلاس جهانی در حوزه ورزش ایران در دستور کار قرار گیرد.

کد خبر 629869

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.