۱۱ آبان ۱۴۰۱ - ۰۶:۰۰
طغیان دویرج

آنچه خداوند از رحمت و نعمت برای بندگانش نوشته است به آنها خواهد رسید. خرمشهر، سوسنگرد، دهلاویه، چزابه؛ همه آنها می‌توانستند قتلگاه شوند برای نوشیدن شربت شهادت، اما در پرونده آن‌ها نوشته شده بود، رودخانه دویرج.

به گزارش خبرنگار ایمنا، ۴۰ سال پیش در چنین روزهایی، جبهه حق علیه باطل شاهد اجرای عملیاتی بود که به دلیل مصادف با ماه محرم‌الحرام، محرم نام گرفت.

این عملیات که با آزادسازی ۷۰۰ کیلومتر مربع از خاک ایران و ۳۰۰ کیلومتر از خاک عراق و شکستن جو حاصل از پیروز نشدن در عملیات رمضان به پایان رسید با نام رزمندگان اصفهانی گره خورده است، در عملیات محرم ۱۲۵۰ نفر از شیران بیشه ایران به شهادت رسیدند که بیش از ۷۰۰ نفر آنها از استان اصفهان بودند.

محمدرضا رمضانی از رزمندگان لشکر ۱۴ امام حسین (ع) در دوران دفاع مقدس در گفت‌وگو با خبرنگار ایمنا به روایت طغیان رودخانه دویرج پرداخته است، رودخانه‌ای که در آغازین دقایق آغاز عملیات محرم طغیان کرد و رزمندگانی که بی‌محابا و تنها به خاطر ادای دین و انجام وظیفه و در اطاعت محض از فرماندهی، دل به آن زده بودند را در کام خود بلعید.

عملیات کربلایی، رزمندگان حسینی

عملیات محرم از آغاز بوی کربلا می‌داد. بچه‌ها در این عملیات جور دیگر بودند، کربلا حس می‌شد و رزمندگان حسینی شده بودند.

تمام طراحی و شناسایی‌ها انجام شده بود و فرماندهان از رده تیپ تا دسته، نسبت به عملیات توجیه شدند. رزمندگان آمادگی لازم را پیدا کرده بودند و در بعدازظهر روز دهم آبان‌ماه سال ۶۱ گردان‌ها یکی پس از دیگری به راه افتادند. تا پس از غروب خورشید، بر سیاهی‌ها و تاریکی‌ها یورش برند.

آسمان در هم فرو رفت و خورشید در پس ابرها مخفی شد. نم‌نم باران بچه‌ها را بدرقه می‌کرد. آرام‌آرام به بارش باران اضافه می‌شد.

وقتی هوا کاملاً تاریک شد، رزمندگان پشت خط آماده فرمان از قرارگاه ایستادند. بارش باران بسیار تند شد و از بین شیارها جویبارهایی روان شد. رودخانه چیخواب و دویرج در پیش بود و نیروها و سیلاب‌ها هم هر دو به سمت دویرج در حرکت بودند. از فرماندهان و نیروها، برابر پیشی گرفتند و خود را به آن سوی رودخانه‌ها رساندند و گروهی ماندند.

هوا تاریک بود، جز چند نفری که در کنار رودخانه منتظر عبور بودند کسی فرو رفتن بچه‌ها را نمی‌دید. آنها برای یک لحظه توقف نکردند چون فرمان به حرکت و عبور بود. خبر طغیان رودخانه به قرارگاه رسید، اما همچنان تاکید بر گذر از رودخانه بود، تا اینکه فرماندهان یکی پس از دیگری بر ساحل رودخانه حاضر شدند و دیگر عبور را مصلحت ندیدند. اما کمی دیر شد و حدود دو گردان، در رودخانه غرق شدند.

التهاب رودخانه به سنگر فرماندهی و قرارگاه رسید. همه به فکر چاره‌ای بودند و در اینجا چاره‌ای جز توقف نبود. این محور با یک روز تأخیر و از دست دادن دو گردان، عملیات را ادامه داد.

جبل‌الحمرین فتح شد. تپه ۱۷۵ با تمام افت‌وخیزهایش و تمام مقاومت و جنگ تن به تن به دست رزمندگان افتاد. زبیدات و شرهانی تسلیم نیروهای اسلام شد و عملیات تا آخر آبان‌ماه ادامه یافت.

با فرونشستن دویرج، پیکر شهدا یکی پس از دیگری نمایان شد، لاله‌هایی که قتلگاهشان رودخانه‌ای شده بود که به یکباره طغیان کرده بود تا رشادت، ایستادگی، فرمان‌پذیری بهترین فرزندان این سرزمین را به تماشا بنشیند.

آنچه خداوند از رحمت و نعمت برای بندگانش نوشته است به آنها خواهد رسید. خرمشهر، سوسنگرد، دهلاویه، چزابه؛ همه آنها می‌توانستند قتلگاه شوند برای نوشیدن شربت شهادت، اما در پرونده آنها نوشته شده بود، رودخانه دویرج.

کد خبر 616290

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.