از قتل با ۲۰ ضربه چاقو تا اعتراف به قتل ناخواسته

قتل با ۲۰ ضربه چاقو، ماجرای ربوده شدن یک مرد، اعتراف به قتل ناخواسته، سقوط مرگبار یک پسر از برج و اقدام شوم پسر جوان با دختر ۱۷ ساله را در بسته خبری حوادث ایمنا، بخوانید.

به گزارش خبرنگار ایمنا، مرداد سال ۱۴۰۰ کارمندان یکی از فروشگاه‌های زنجیره‌ای در شرق تهران با پلیس تماس گرفته و از درگیری مرگبار دو جوان مقابل فروشگاه خبر دادند. در ادامه مأموران به محل درگیری رفته و مشخص شد که دو جوان به نام‌های سعید و نیما با هم دعوا کرده‌اند اما سعید ۳۰ ساله با ضربه‌های متعدد چاقو به قتل رسیده بود و عامل جنایت نیز که در داخل فروشگاه بود دستگیر شد.

پس از آن با دستور قضائی جسد سعید به پزشکی قانونی منتقل شد و مأموران تحقیقات میدانی را با پرسش از کارمندان فروشگاه زنجیره‌ای که شاهد درگیری بودند، پی گرفتند. یکی از آنها به پلیس گفت: جلوی در فروشگاه بودم که مقتول در حالی که چاقو خورده بود و خونریزی می‌کرد، خودش را به داخل فروشگاه انداخت و من و همکارانم قصد داشتیم با اورژانس تماس بگیریم اما ضارب با چاقویی در دست وارد فروشگاه شد و با چاقو چند ضربه دیگر به پسر جوان زد تا اینکه او جان باخت.

نیما ۲۸ ساله بعد از بازداشت و انتقال به اداره آگاهی در توضیح ماجرا به مأموران گفت: من و سعید سال‌های زیادی بود که با هم رفاقت داشتیم. روز حادثه سر موضوعی با هم بحث کردیم و سعید یکباره فحش ناموسی داد و من کنترلم را از دست دادم و با چاقو چند ضربه به او زدم تا بمیرد. می‌دانستم که اگر زنده بماند حتماً من را می‌کشد.

با اظهارات متهم، بازپرس دستور داد تا متهم برای معاینات روانی به پزشکی قانونی فرستاده شود و کارشناسان این سازمان پس از معاینه در گزارشی اعلام کردند: متهم بیماری روانی دارد اما بیماری‌اش دلیلی برای تبرئه او در مسئولیت کیفری جرمی که مرتکب شده نیست.

بدین‌ترتیب متهم دوباره بازجویی شد و درباره وضعیتش گفت: زمانی که ۱۱ ساله بودم، پدر و مادرم از هم جدا شدند. مادرم به آلمان مهاجرت کرد و من را هم با خودش برد. چند سال بعد به اتهام سرقت از سوی پلیس آلمان دستگیر شدم اما آنقدر تحت فشار قرار گرفتم که یکی از مأموران را مورد ضرب و شتم قرار دادم و به زندان افتادم. در دوران حبس تحت نظر و درمان یک روانشناس بودم و آنقدر روی ذهنم تأثیر گذاشته بود که فکر می‌کردم اگر به کسی آسیب زدم، باید او را بکشم. چون اگر زنده بماند، من را اذیت می‌کند. بعد از آزادی دیپورتم کردند و من به ایران آمدم.

با پایان تحقیقات، گزارش پلیس، اظهارات شاهدان و نظریه پزشکی‌قانونی، برای متهم کیفرخواست صادر و پرونده او به شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد و اولیای دم مقتول هم با ثبت شکایتی خواستار حکم قصاص شدند اما متهم که اختلال ذهنی و روانی او در زندان وخیم‌تر شده بود چند روز پیش از برگزاری جلسه دادگاه برای درمان به بیمارستان منتقل شد و پزشکان با معاینه او اعلام کردند متهم به لحاظ بیماری و مشکلات روانی شرایط حضور در دادگاه را ندارد و باید تحت درمان قرار گیرد.

با اعلام این گزارش قضات دستور دادند جلسه محاکمه متهم این پرونده به بعد از درمان او موکول شود.

ماجرای ربوده شدن یک مرد

چند روز قبل مرد جوانی با مراجعه به اداره یازدهم پلیس آگاهی تهران شکایت خود را از یکی از بستگانش به اتهام ضرب و جرح و سرقت و حبس غیرقانونی ثبت کرد. شاکی در ثبت شکایت خود اظهار کرد: دو نفر از بستگان ما که از قبل با آنها اختلاف مالی پیدا کرده بودم، من را ربوده و چهار روز در خانه‌ای حبس کردند. در آن مدت سر فرصت اموال من را سرقت کردند و وسایل و وجه نقد و ماشینم را دزدیدند و سپس رهایم کردند.

با صدور دستور بازداشت از سوی بازپرس جنایی، تلاش مأموران پلیس برای ردیابی و دستگیری متهمان آغاز شد و سرانجام آنها در شهر سبزوار شناسایی و دستگیر شدند. متهمان با حکم نیابت قضائی بازداشت شده و برای رسیدگی به پرونده به تهران منتقل شدند. رسیدگی به این پرونده در دستور کار بازپرس جنایی قرار دارد.

اعتراف به قتل ناخواسته

مرد جنایتکار که برای فرار از قصاص سعی داشت خود را مخفیانه به آلمان برساند، پس از دستگیری مدعی شد به خاطر مزاحمت‌های یکی از زنان فامیل ناخواسته دست به قتل زده است. این متهم به قتل که حدود دو ماه پس از جنایت در مرز ماکو دستگیر شد، روز گذشته مقابل بازپرس ساسان غلامی در شعبه سوم دادسرای امور جنایی تهران قرار گرفت و به جزئیات جنایت پرداخت.

وی مدعی شد به خاطر یکی از زنان فامیل و مزاحمت‌های او ناخواسته مجبور به قتل مردی جوان شده است. او اظهار کرد: فتانه یکی از بستگانم بود. مدتی بعد از فوت همسرش همچنان با خانواده ما به خصوص همسر و خواهر همسرم در ارتباط بود. من از این موضوع ناراحت بودم و چندین بار به او گفته بودم که با خانواده‌ام کاری نداشته باشد، اما فتانه دست‌بردار نبود.

فتانه زن بی‌قید و بندی بود و مدام میهمانی می‌گرفت. از طرفی همسر و خواهر همسرم به خانه او رفت و آمد داشتند و از این موضوع ناراحت بودم. وقتی فهمیدم او همچنان با خانواده‌ام ارتباط دارد، عصبانی شدم و قمه‌ای برداشتم و به سراغش رفتم تا او را بترسانم. به مقابل خانه‌اش که رسیدم، با مرد جوانی روبه‌رو شدم. من اصلاً آن مرد را نمی‌شناختم و اولین باری بود که او را می‌دیدم. نمی‌دانم چرا آنجا بود و چه شد که با هم دعوا کردیم و با قمه ضربه‌ای به او زدم و فرار کردم.

سپس با برادرم تماس گرفتم و او از من خواست خودم را به آلمان برسانم. به مرز ترکیه رفتم و مدتی در خانه یک قاچاق بر ماندم بعد به همراه قاچاق‌بر و دو نفر دیگر تصمیم گرفتیم از مرز وارد ترکیه شویم. شبانه از مناطق صعب‌العبور حرکت می‌کردیم که نگهبانان مرزی ما را نبینند اما از شانس بد من آنها دیدند.

مجبور شدیم راه رفته را برگردیم؛ به هر سختی بود با کمک سه نفری که همراهم بودند به ماکو برگشتم و تحت درمان قرار گرفتم. با بهبودی پایم قصد داشتم که دوباره مخفیانه از مرز خارج شوم که توسط پلیس بازداشت شدم. ۱۰ سال است که مواد می‌کشم. خیلی سعی کردم به خاطر دختر سه ساله‌ام ترک کنم، اما نشد. دو بار به زندان افتادم، یک بار به خاطر حمل و نگهداری مواد مخدر و دومین جرمم به خاطر درگیری بود.

سقوط مرگبار پسر جوان از یک برج

ساعت چهار صبح شنبه بیست‌وسوم مهر گزارش سقوط مرگبار پسر جوانی به بازپرس ساسان غلامی اعلام شد. به‌دنبال این گزارش تحقیقات آغاز و بررسی‌ها نشان داد پسر جوان از طبقه هجدهم برجی در شمال تهران سقوط کرده است.

طبق تحقیقات، برادر او و دختر جوانی که در خانه محل حادثه بودند شب حادثه مشروب مصرف کرده و در اتاق دیگری بودند که ناگهان صدای مهیبی می‌شنوند و متوجه این ماجرا می‌شوند. تحقیقات به دستور بازپرس شعبه سوم دادسرای امور جنایی تهران در خصوص سقوط مرگبار ادامه دارد.

اقدام شوم پسر جوان با دختر ۱۷ ساله

رسیدگی به شکایت مرد میانسال با موضوع آدم‌ربایی دختر ۱۷ ساله‌اش به نام ساینا چند روز قبل در دستور کار مأموران اداره یازدهم پلیس آگاهی تهران قرار گرفت. این مرد در طرح شکایت خود اعلام کرد که دخترش به بهانه خرید از خانه بیرون رفته و دیگر بازنگشته است.

به این ترتیب رسیدگی به موضوع در دستور کار جنایی قرار گرفت و همسایه‌های این خانواده تحت تحقیقات قرار گرفتند اما نتیجه‌ای حاصل نشد. در ادامه تحقیقات تماس‌های اخیر ساینا تحت بررسی قرار گرفت که مشخص شد او با یک پسر جوان افغان در ارتباط بوده که این پسر جوان در جنوب تهران شناسایی و دستگیر شد و مشخص شد که در این مدت از کارت بانکی ساینا هم استفاده می‌کرده است.

همچنین مشخص شد که این فرد با وعده ازدواج ساینا را فریب داده و اغفال کرده است و به این ترتیب با شکایت پدر ساینا رسیدگی به این پرونده در روال قضائی ادامه دارد.

کد خبر 612555

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.