سینما در فرآیند تولید از دیگر شبکه‌های اجتماعی عقب می‌ماند

یک فیلم‌نامه‌نویس گفت: هر فردی که یک گوشی موبایل در دست دارد به معنای واقعی کلمه می‌تواند فیلم‌سازی کند، بنابراین سرعت انتقال عین به ذهن بسیار بالا رفته است. طبیعی است که سینما در فرآیند تولید یک اثر، عقب می‌ماند.

‌به گزارش ایمنا، جرقه ایده‌های ناب در ذهن، نگارش، شخصیت‌پردازی صحیح و پیاده کردن درست آنچه روی کاغذ است، موجب ساخت یک اثر استاندارد در گونه کمدی می‌شود؛ گونه‌ای که این روزها فروش و مخاطب بیشتری در گیشه دارد. بنابراین فیلم‌ساز باید با طراحی صحنه‌هایی حرفه‌ای یک اثر کمیک را از دیگری مجزا و ارجح‌تر کند. البته علاوه بر ممیزی‌ها، نبود فیلم‌نامه‌های خوب و شاید به عقیده عده‌ای حضور شبکه‌های اجتماعی با شوخی‌هایی که خط قرمزی هم برایشان وجود ندارد کار اهالی سینما را کمی دشوارتر کرده باشد.

رضا مقصودی، کارگردان و فیلم‌نامه‌نویس سینما که نگارش آثاری چون «لیلی با من است»، «من سالوادور نیستم»، «شیدا» و کارگردانی فیلم سینمایی «خجالت نکش» را در کارنامه کاری خود دارد، درخصوص چگونه خنداندن تماشاگری که در فانتزی از نویسنده‌ها و کارگردان‌ها جلوتر است، اظهار کرد: به طور کلی خنداندن مخاطب و ساخت آثار کمدی امر دشواری است. برخی از این کار به فن یک نویسنده و برخی دیگر به فهم صحیح فیلم‌ساز از ذائقه‌ی جامعه برمی‌گردد.

وی ادامه داد: یک فیلم‌ساز موفق نمی‌تواند در خانه بنشیند و آثاری بسازد که مردم را تحت تأثیر قرار دهد. دلیل پیشی گرفتن مخاطب از نویسنده و کارگردان این است که فیلم‌سازان ما عقب هستند، بنابراین یک فیلم‌ساز برای رسیدن به مردم باید در جامعه حضور پررنگی داشته باشد.

این فیلم‌نامه‌نویس تصریح کرد: رسانه‌هایی که این روزها وجود دارند به سرعت محتوای ذهنی را به عینی تبدیل می‌کنند. با توجه به پیشرفت تکنولوژی هر فردی که یک گوشی موبایل در دست دارد به معنای واقعی کلمه می‌تواند فیلم‌سازی کند. بنابراین سرعت انتقال عین به ذهن بسیار بالا رفته است. طبیعی است که سینما در فرآیند تولید یک اثر، عقب می‌ماند. برای ساخت یک فیلم حداقل حدود سه تا شش ماه زمان نیاز است. در نتیجه در سینما باید به گونه‌ای دیگر حرف زد و خنداند. جوری که تاریخ مصرفش زیادتر باشد.

وی اضافه کرد: مردم هنوز با «هارولد لوید» و «چارلی چاپلین» می‌خندند. بارها پیش آمده که به من گفته‌اند ما ۱۰ بار فیلم «لیلی با من است» و «خجالت نکش» شما را دیده و خندیده‌ایم. دلیلش این است که نوع ارجاعات این آثار بلندمدت است مانند آثار «آکیرو کوروساوا» و «عباس کیارستمی».

مقصودی گفت: موقعیت کلامی هم نوعی از کمدی است. به نظرم اینکه بخواهیم این دو را از هم جدا کنیم و بگوییم الان این جواب می‌دهد یا آن، امر اشتباهی است. ممکن است در یک اثر، کمدی موقعیت جواب دهد و در جای دیگری کمدی کلامی.

وی اضافه کرد: برای مثال اگر سریال «فرندز» را به یاد بیاوریم به خوبی متوجه می‌شویم که نوع پرداخت آن کمدی کلامی بود که همچنان هم بیننده دارد. بنابراین معتقدم این نوع تقسیم‌بندی‌ها در ژانر کمدی اشتباه است.

منبع: برنا

کد خبر 610961

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.