۵ مهر ۱۴۰۱ - ۰۷:۰۰
تکاوری که بازنگشت

«شجاعی یکی دیگر از تکاوران اهل آبادان بود که به تنهایی به شکار تک‌تیراندازان عراقی می‌رفت. آخرین بار او را در حالی دیدند که یک دسته از نیروهای سپاه آبادان را از دست یک تک تیرانداز عراقی با مهارت شگفتی نجات داد.»

به گزارش خبرنگار ایمنا، دشمن بعثی که خیال تسلط به خوزستان در سه روز و رسیدن به تهران در یک هفته را در سر می‌پرورانید، هرگز گمان نمی‌کرد که سدی از مقاومت جوانان دلیر این خاک مقابل تهاجم سراسری او به مرزهای سرزمینی ایران شکل بگیرد و آرزوهای او بر باد رود.

تکاوران دریایی ارتش در روزهای نخستین جنگ چنان دلاوری و رشادتی از خود نشان دادند که در تاریخ به یادگار مانده است.

در بخشی از کتاب «این سوی اروند جایی برای دشمن نیست» از شجاعت تکاوران نیروی دریایی در روزهای ابتدایی جنگ در آبادان سخن به میان آمده است.

در این کتاب می‌خوانیم: «یکی از تکاوران شجاع و خستگی‌ناپذیر، گروهبان یکم سعدونی، اهل خیابان اروسیه آبادان بود که خود به تنهایی پشت فرمان جیپ حامل تفنگ ۱۰۶ می‌نشست و بدون استفاده از تفنگ رسام ۱۰۶( مخصوص تصحیح تیر) به مصاف تانک‌های عراقی می‌رفت و پس از شلیک همه گلوله‌ها دوباره به عقب بر می‌گشت، نفس تازه می‌کرد. چند گلوله دیگر با خود می‌برد و دوباره به دل تانک‌های دشمن می‌زد.

در یک مورد یک نفربر دشمن را هدف قرار داد و سه نفر خدمه آن را به اسارت در آورد. هر سه آنها کلاه بی‌سیمچی‌ها را بر سر داشتند رفتار و حرکاتشان به نظر کمی غیر عادی می‌آمد، وقتی که کلاه از سر آنها شد، موهایشان روی شانه‌هایشان ریخت و مشخص شد که هر سه زن هستند. وی در یکی از همین یورش‌ها در محدوده بیابان‌های پشت صد دستگاه، پس از نابودی چند تانک دشمن، هدف اصابت مستقیم گلوله یکی از تانک‌های عراقی قرار گرفت و به همراه جیپش تکه‌تکه شد.

شجاعی یکی دیگر از تکاوران اهل آبادان بود که به تنهایی به شکار تک تیراندازان عراقی می‌رفت. آخرین بار او را در حالی دیدند که یک دسته از نیروهای سپاه آبادان را از دست یک تک‌تیرانداز عراقی با مهارت شگفتی نجات داد. سپس در حالی که می‌خندید، به تنهایی به سمت انبوه دشمن رفت از این پس دیگر هرگز کسی او را ندید.»

کد خبر 608042

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.