از مرگ مرموز در کمپ ترک اعتیاد تا قتل فجیع تازه عروس

مرگ مرموز در کمپ ترک اعتیاد،خارج کردن بسته‌های تریاک بلعیده شده از معده، سقوط سه پاراگلایدر سوار در ارتفاعات، قتل در درگیری خونین، دردودل به قیمت جان دو نفر تمام شد و قتل فجیع تازه عروس را در بسته خبری حوادث ایمنا بخوانید.

به گزارش خبرنگار ایمنا، شامگاه سه‌شنبه به مأموران کلانتری ۱۳۶ فرجام خبر رسید که مردی ۳۵ ساله پس از انتقال به یکی از بیمارستان‌های شرق پایتخت جانش را از دست داده است. اطلاعات اولیه حاکی از این بود که این مرد به مواد مخدر اعتیاد داشته و چند روزی را در یک کمپ ترک اعتیاد بستری بوده و از آنجا به بیمارستان منتقل شده است.

ماجرا به بازپرس شعبه چهارم دادسرای امور جنایی تهران گزارش شد و او دستور انجام تحقیقات در این خصوص را صادر کرد. یکی از مسئولان کمپ ترک اعتیاد در جریان تحقیقات به مأموران پلیس گفت: مرد معتاد از چند روز قبل توسط اعضای خانواده‌اش به کمپ ما منتقل شده بود. او مدام داد و بیداد و بی‌قراری می‌کرد تا اینکه یکباره صدایش قطع شد. وقتی بالای سرش رفتیم متوجه شدیم که حالش بد و تشنج کرده است. به همین دلیل فوراً او را به بیمارستان منتقل کردیم اما چند ساعت بعد روی تخت بیمارستان فوت شد.

با جمع‌آوری این اطلاعات بازپرس پرونده چند دستور مهم صادر کرد. نخستین دستور او پلمب کردن کمپ ترک اعتیاد بود. او همچنین دستور داد تا فیلم دوربین‌های مداربسته در کمپ بازبینی و جزئیات بیشتری از وضعیت متوفی و چگونگی انتقال وی به بیمارستان مشخص شود. سومین دستور بازپرس جنایی خطاب به پزشکی قانونی بود تا علت اصلی فوت مرد معتاد مشخص شود. براساس این گزارش تحقیقات برای رازگشایی از مرگ مرموز این مرد همچنان ادامه دارد.

خارج کردن بسته‌های تریاک بلعیده شده از معده

تیم‌های پلیس مبارزه با مواد مخدر خلیل آباد در اقدامی اطلاعاتی به سرنخ‌هایی دست یافتند که منجر به شناسایی یکی از عاملان قاچاق مواد افیونی از استان‌های جنوبی کشور به این شهرستان شد.

بررسی‌های پلیس نشان می‌داد که این متهم با روش بلعیدن مواد افیونی اقدام به قاچاق مواد مخدر کرده است. مأموران انتظامی با ردزنی های اطلاعاتی متهم را در اقدامی غافل‌گیرانه دستگیر کردند و ۴۰۰ گرم تریاک بلعیده شده را از معده وی خارج و خطر مرگ را از زندگی متهم دور کردند.

سقوط ۳ پاراگلایدر سوار در ارتفاعات

قاسم غریب آبادی، مدیرعامل جمعیت هلال احمر گلستان اظهار کرد: ساعت ۱۳:۲۰ دیروز (چهارشنبه) سقوط دو پاراگلایدر در ارتفاعات درازنوی کردکوی از سوی اورژانس به مرکز کنترل و هماهنگی عملیات جمعیت هلال احمر گلستان گزارش شد.

وی افزود: شش تیم امدادی متشکل از ۱۸ نفر با یک دستگاه هلی شات، یک دستگاه پاراموتور و یک فرودند هلیکوپتر به محل اعزام شدند. در این سانحه، سه نفر حادثه دیده داریم که اکنون دو نفر پیدا و به محل امن منتقل شده‌اند و عملیات جست‌وجو برای یافتن فرد سوم ادامه دارد.

قتل در درگیری خونین

سرهنگ بهاروند، فرمانده انتظامی شهرستان مسجدسلیمان اظهار کرد: ساعت ۰۰:۱۵ روز گذشته با اعلام مرکز فوریت‌های پلیس ۱۱۰، مبنی بر وقوع درگیری منجر به ضرب و جرح در یکی از محله‌های شهرستان مسجدسلیمان، بلافاصله مأموران انتظامی کلانتری ۱۱ این شهرستان برای بررسی موضوع به محل وقوع حادثه اعزام شدند.

وی ادامه داد: مأموران کلانتری ۱۱ با حضور در محل حادثه و در بررسی‌های اولیه دریافتند، دو مرد جوان با یکدیگر درگیر شده و اقدام به ضرب و جرح یکدیگر کرده‌اند که یکی از آنها با ضربات چاقو مجروح، به بیمارستان منتقل و جان باخت و فرد ضارب نیز در محل حادثه توسط پلیس دستگیر شد.

فرمانده انتظامی شهرستان مسجدسلیمان تصریح کرد: متهم در تحقیقات و بازجویی‌های اولیه پلیس، به بزه ارتکابی اعتراف و انگیزه خود را اختلافات قبلی اعلام کرد. متهم پس از تشکیل پرونده مقدماتی برای سیر مراحل قانونی به دستگاه قضائی معرفی شد.

دردودل به قیمت جان دو نفر تمام شد

سرهنگ مهدی حاج محمدی، رئیس اداره مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی البرز اظهار کرد: پنجم فروردین بود که فردی با مراجعه به پلیس آگاهی البرز اظهار کرد که از اقوامشان زوج سالخورده‌ای بودند که به طرز مشکوکی ناپدید شدند. این زوج هم ۸۰ و ۷۹ سال داشتند.

وی افزود: هر سه فرزند این زوج خارج از کشور زندگی می‌کنند و مفقودین با فرزندان خودشان به صورت تصویری صحبت کرده بودند. اما به طرز مشکوکی ناپدید شدند. منزل مفقودین با اخذ دستور قضائی بررسی شد و چیز مشکوکی به نظر نرسید. باوجود اینکه این زوج به چندین نفر پیام داده بودند که در حال مسافرت به کشور ترکیه هستند اما با استعلامات صورت گرفته، سابقه‌ای از خروج مفقودین از کشور وجود نداشت.

رئیس اداره مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی البرز با بیان اینکه متهم نفر اول به محض ارتکاب به قتل فردای آن روز به بروجرد رفته بود، توضیح داد: این فرد بعد از چند ماه به شهریار برگشت که دستگیر شد. ۴۸ ساعت بعد از دستگیری و اعتراف متهم نفر اول، متهم نفر دوم این پرونده در شهریار با شلیک چهار گلوله زمین‌گیر و دستگیر شد.

وی با بیان اینکه متهمان پرونده برخلاف آنچه که اظهار می‌کردند مشکل مالی آن‌چنانی نداشتند، تصریح کرد: متهمان صرفاً باانگیزه ثروت‌اندوزی از راه‌های نامشروع دست به جنایت زدند. مقتول خانه‌ای را به قیمت حدود چهار میلیارد تومان فروخته بود و سفره دلش را پیش متهم باز کرده بود و در نهایت این دو نفر با وسوسه‌ای که شدند، مرتکب قتل شدند.

سرهنگ حاج محمدی با بیان اینکه متهمان به سر مرد سالخورده ضربه وارد کرده بودند، اظهار کرد: با پا هم به قفسه سینه و گردن مقتول فشار آوردند و در نهایت این فرد فوت کرد.

متهم نفر دوم پرونده با ۴۱ سال سن درباره روند وقوع قتل گفت با پسر دایی‌ام به خانه مهندس (مقتول) رفتیم و مهندس گفت که فردا چکی دارم که از آن حدود ۳۰۰ میلیون تومان دریافت می‌کنم. پسر دایی‌ام هم گفت که مهندس پول را نقدی دریافت می‌کند و فردا دوباره به اینجا می‌آییم و پول را سرقت می‌کنیم.

متهم ۴۱ ساله ادامه داد: بعد از قتل مهندس، پسر دایی‌ام گفت که خانم مقتول را می‌شناسد، باید برویم او را بکشیم. ما با ماشین به سمت خانه مهندس راه افتادیم و از آنجایی که پسر دایی‌ام کلید درب پارکینگ را داشت، داخل رفتیم و درب خانه را زدیم و در نهایت داخل خانه، همسر مهندس را به قتل رساندیم. بعد دفن جسدها فردای آن روز به سراغ پسر دایی‌ام رفتم و قرار شد طلا و دلارهای سرقتی را نقد کنم و سهمش را به او بدهم. سهمش هم حدود ۲۰ میلیون تومان بود.

قتل فجیع تازه عروس

صبح روز گذشته، دختر ۱۷ ساله‌ای در شعبه ویژه پرونده‌های جنایی مقابل میز عدالت ایستاد و در حالی که وانمود می‌کرد دچار عذاب وجدان شده است، در حضور قاضی ویژه قتل عمد مشهد به افشای یک جنایت تکان‌دهنده پرداخت. این دختر جوان که تاکنون تحت تعقیب پلیس و دستگاه قضائی بود، گفت: با خانواده‌ام اختلاف داشتم به همین دلیل به من بی مهری می‌شد.

مدتی قبل از قوچان به مشهد آمدم و از سوی خانواده‌ام نیز طرد شدم. در اینجا سرگردان بودم و در خیابان‌ها پرسه می‌زدم تا اینکه حدود سه ماه قبل در منطقه خواجه ربیع مشهد با جوان موتورسواری به نام «هادی - ط» آشنا شدم. این دوستی خیابانی ادامه یافت تا اینکه «هادی» مدعی شد با نامزدش اختلافات شدیدی دارد و قرار است او را طلاق بدهد. به همین دلیل از من خواست تا با هم به خانه‌اش برویم. من هم که دختری فراری بودم و جا و مکان درستی نداشتم به امید ازدواج و رهایی از این وضعیت اسفبار، با او همراه شدم.

هادی مرا به منزلی در منطقه «دهنو» در انتهای بلوار وکیل آباد برد. هادی ۲۱ ساله بود و نامزدش ۲۷ سال داشت و او ادعا می‌کرد به دلیل همین اختلاف سنی که با همسرش دارد، مدام با هم درگیر هستند و هرگز نمی‌تواند با او زندگی مشترکش را آغاز کند. او در طبقه بالای ساختمان محل سکونت پدرش زندگی می‌کرد و مرا هم به همان منزل برد. در این میان «خدیجه» متوجه ارتباط دوستی خیابانی من و هادی شد اما سکوت می‌کرد و نمی‌توانست به نامزدش اعتراض کند چراکه «هادی» او را تهدید به طلاق کرده بود.

من هم از این فرصت استفاده کردم و رابطه‌ام با «هادی» شیطانی شد. از سوی دیگر هادی با بیان اینکه قصد ازدواج با مرا دارد، نامزدش را در تنگنای طلاق قرار داده بود اما دو روز مرا در خانه‌اش نگه داشت تا اینکه آن دختر (نامزد هادی) طاقت نیاورد و به من گفت: «زندگی‌ام را متلاشی نکن!» همین موضوع به مشاجره و درگیری بین ما منجر شد تا جایی که به من ناسزا گفت و توهین کرد.

من هم که از این حرف‌ها عصبانی شده بودم، در حالی با حالت قهر از خانه بیرون آمدم که چشمم به ظرف حاوی بنزین افتاد که «هادی» برای موتورسیکلت از آن استفاده می‌کرد. در یک لحظه خشم سراسر وجودم را فرا گرفت. ظرف بنزین را به داخل خانه بردم و در حالی روی نامزد هادی ریختم که او دراز کشیده بود. سپس فندک را روشن کردم که ناگهان شعله‌های آتش گرفت و زبانه کشید.

بلافاصله پا به فرار گذاشتم و از آن خانه بیرون زدم. بعد از چند روز وقتی فهمیدم وی بر اثر آتش سوزی جان خود را از دست داده است، خیلی ترسیدم و مخفیانه زندگی می‌کردم تا پلیس مرا شناسایی نکند. در همین روزها به پارک ملت رفتم و تلاش می‌کردم از سربازانی که آنجا می‌آمدند به نوعی از سرنوشت «هادی» مطلع شوم چراکه فهمیده بودم او را در منطقه طرقبه شاندیز دستگیر کرده‌اند اما جرأت نداشتم خودم را معرفی کنم.

بالاخره از این همه فرار و سرگردانی و زندگی مخفیانه در حالی خسته شدم که عذاب وجدان هم به سراغم آمده بود و نمی‌توانستم با این وضع به زندگی‌ام ادامه بدهم به همین دلیل تصمیم گرفتم خودم را تسلیم قانون کنم و به دادسرا آمدم تا حقیقت ماجرای قتل عروس آن خانواده را بیان کنم.

به دنبال اعترافات تکان‌دهنده این دختر ۱۷ ساله، وی برای انجام تحقیقات بیشتر در اختیار کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی قرار گرفت. با انتقال عامل قتل عروس جوان به پلیس آگاهی، بررسی تخصصی درباره اظهارات و اعترافات وی زیر نظر رئیس دایره قتل عمد آگاهی آغاز و مشخص شد که «هادی» پس از وقوع جنایت توسط نیروهای انتظامی دستگیر و درحالی با دستورات ویژه بازپرس شعبه سوم دادسرای عمومی و انقلاب طرقبه شاندیز راهی زندان وکیل آباد مشهد شده است که «مرضیه-ر» (متهم به جنایت) نیز تحت تعقیب قرار داشت.

از سوی دیگر نیز ادامه تحقیقات کارآگاهان بیانگر آن بود که حدود سه ماه قبل وقتی حادثه آتش سوزی رخ داد، امدادگران اورژانس پیکر سوخته «خ» را به بخش سوختگی بیمارستان امام رضا (ع) مشهد انتقال دادند اما او بر اثر عوارض ناشی از سوختگی جان سپرد و بدین ترتیب پرونده‌ای جنایی درحالی تشکیل شد که هادی و اطرافیانش درباره چگونگی وقوع آتش سوزی مدعی شده بودند که عروس خانواده به دلیل انفجار گاز دچار آتش‌سوزی شده است. پس از بازداشت هادی با دستورات محرمانه قضائی و بازجویی‌های تخصصی از وی، ماجرای این جنایت هولناک فاش شد. بررسی‌های بیشتر در این‌باره ادامه دارد.

کد خبر 603607

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.