به گزارش خبرنگار ایمنا، مطبوعات و رسانههای آزاد و شفاف در هر جامعهای از ارکان توسعه و دموکراسی محسوب میشود، بر این اساس خبرگزاری ایمنا مرور بر بخشی از عناوین مطبوعات کشور را به صورت روزانه در دستور کار خود دارد.
روزنامه ایران در صفحه نخست امروز خود با تیتر «بازی با دُم چین!» نوشت: جنگ لفظی و تنش گفتاری میان آمریکا و چین در آستانه سفر نانسی پلوسی رئیس مجلس نمایندگان آمریکا به تایوان و شرق آسیا و احتمال ورود او به خاک تایوان، شدت بیشتری به خود گرفته و وارد فاز جدی تری شده، به طوری که هشدارهای تندی را از سوی پکن در پی داشته است.
در همین راستا، شبکه خبری سیانان در گزارشی احتمال انجام سفر را بالا نشان داد و اعلام کرد که این سفر احتمالاً هفته آینده انجام خواهد شد. در چند روز گذشته تماس تلفنی رهبران آمریکا و چین با محوریت مناقشه تایوان محتوای هشدارآمیز داشته است.
رئیسجمهور چین خطاب به همتای امریکایی ضمن بیان مخالفت با مداخله در امور پکن و قاطعیت در دفاع از حاکمیت این کشور، اخطار داد: «کسی که با آتش بازی کند خواهد سوخت.» رفتار تحریکآمیز آمریکا و اینکه از سال ۱۹۹۷، پلوسی اولین مقام بلندپایه امریکایی است که وارد تایوان میشود به حساسیت موضوع افزوده و طرف چینی آن را حاوی پیام تأکید حمایت ایالات متحده از تایوان میداند.
مقامات چینی بارها نسبت به تحرکات آمریکا در قبال تایوان هشدار دادهاند. سخنگوی وزارت دفاع چین روز سهشنبه اعلام کرد که در صورت سفر «نانسی پلوسی» ارتش چین بیکار نخواهد نشست و قطعاً واکنش نشان خواهد داد.
پکن همواره تایوان را یکی از استانهای خود میداند و از اینرو سفر پلوسی به منزله نقض حاکمیت و مداخله در امور چین محسوب میشود.
زیرا پکن با سفر مقامات خارجی به این جزیره مخالف بوده و آن را ناقض اصل چینِ واحد تلقی کرده، به طوری که پیامهای نادرستی به نیروهای جداییطلب تایوان ارسال میکند. آمریکا در همین راستا با اعلام در خطر بودن جان پلوسی و به بهانه ایمنسازی سفر او، یگان حفاظتی را با او همراه خواهد کرد.
به گزارش خبرگزاری آسوشیتدپرس، مقامات آمریکا گفتهاند اگر نانسی پلوسی به تایوان سفر کند، آمریکا تجهیزات و توان نظامی خود را در منطقه هند و اقیانوس آرام افزایش خواهد داد. آنها از ذکر جزئیات بیشتر در این مورد اجتناب کردهاند، اما به احتمال زیاد هواپیماهای جنگنده، کشتیها و رادارهای نظامی برای حفاظت از پرواز نانسی پلوسی به تایوان به حالت آمادهباش در خواهند آمد.
علاوهبر آن، در چند روز گذشته ناوگروه تهاجمی نیروی دریایی آمریکا در شرق آسیا به سمت تایوان حرکت کرده است. در پاسخ به این سفر تحریکآمیز، نیروهای مسلح چین نیز در چند روز گذشته رزمایش دریایی خود را در دریای چین جنوبی در نزدیکی سواحل استان «گوانگدونگ» آغاز کردند.
پیشتر نیز تایوان در اوج حساسیتها، رزمایشی با یک ناوشکن موشکانداز انجام داد که مقامات چینی از آن به «حشرهای که نمیتواند مانع حرکت ارابه شود» تعبیر کردند و آن را فاقد کارایی در برابر چین دانستند. آمریکا اصلیترین تأمین کننده و پشتیبان نظامی تایوان، در سالهای اخیر، حمایت خود از آن را به طرز چشمگیری افزایش داده است.
فروش میلیاردها دلار تسلیحات، اعزام هیأتهای عالیرتبه و حمایت از پیامهای با محتوای جداییطلبانه از جمله حمایتهای آمریکا از تایوان است. پکن بارها تأکید کرده که تایوان بخش جداییناپذیر از کشور چین است و اعلام استقلال آن را به رسمیت نمیشناسد و واکنش شدیدی در قبال آن خواهد داشت.
روزنامه جوان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «لیسانس از مد افتاد!» نوشت: تا چند روز دیگر قرار است کارنامههای اولیه کنکور سراسری ۱۴۰۱ منتشر شود و داوطلبان وارد مرحله انتخاب رشته شوند؛ مرحلهای که چند سالی میشود حدود نیمی از داوطلبان کنکور از حضور در آن انصراف میدهند.
گزارشهای سازمان سنجش حکایت از آن دارد که در دو، سه سال اخیر بیش از ۵۰ درصد از کنکوریها انتخاب رشته نکردهاند. این بدین معناست که برای دهه هشتادیها لیسانس گرفتن از مد افتاده و مانند دهه شصتیها و دهه هفتادیها به دنبال این نیستند که به هر قیمت و در هر رشتهای مدرک دانشگاهی بگیرند.
شاید خیل بیکاران تحصیلکرده و بیپول، اصلیترین مسئلهای باشد که تحصیلات دانشگاهی را در چشم این گروه از داوطلبان از سکه انداختهاست.
گذشته از این در شرایط کنونی جامعه، تحصیلات دانشگاهی دیگر معیار منزلت اجتماعی نیست و پارادایمهای اجتماعی منزلت را از تحصیلات به پول تغییر داده است. بر این اساس چیزی نزدیک به ۱۰، ۱۵ درصد از داوطلبان کنکور سر صندلیهای رشتههای پولسازی همچون پزشکی با هم رقابت دارند و بقیه کنکوریها هم اگر هدفشان تنها رفتن به دانشگاه باشد، عملاً بیهیچ مشکلی وارد آن خواهند شد.
از تمام اینها گذشته، هم بچهها هم خانوادهها متوجه شدهاند مسیر موفقیت و خوشبختی تنها از دانشگاه نمیگذرد و اصلاً قرار نیست همه افراد تحصیلات دانشگاهی داشته باشند. جامعه به تعداد کمی دکتر و مهندس نیاز دارد، اما به تعداد زیادی کارگر و تکنسین خلاق نیازمند است!
سال گذشته بود که سازمان سنجش آموزش کشور اعلام کرد ۵۲ درصد داوطلبان کنکور سال ۱۴۰۰ که مجاز به انتخاب رشته شدهبودند، از این کار صرفنظر کردند و عطای ورود به دانشگاه را به لقایش بخشیدهاند.
این روند کاهش انتخاب رشته کنکوریها از سال ۱۳۹۰ آغاز شد و هر سال تعداد کمتری از داوطلبان کنکور انتخاب رشته کردند به گونهای که سال ۹۷ بیش از ۶۰ درصد و سال ۹۸ بیش از ۵۴ درصد داوطلبان اقدام به انتخاب رشته کردهاند و سال ۹۹، ۴۶ درصد و سال گذشته هم همین ۴۶، ۴۷ درصد انتخاب رشته کردند و احتمال دارد امسال هم انتخاب رشته کنکور بیشتر آب برود. خلاصه اینکه دهه هشتادیها مثل دهه شصتیها و دهه هفتادیها کشته مرده رفتن به دانشگاه و لیسانس گرفتن نیستند.
این گروه سنی بیشتر به دنبال کسب درآمد هستند و اگر بنا باشد برای رشتهای سینهچاک کنند، آن رشته، رشتهای همچون رشته پزشکی است که هم جایگاه اجتماعی بالایی دارد و هم درآمدهای کلانی را به جیبشان سرازیر میکند.
به همین خاطر هم تنها ۱۰، ۱۵ درصد از کنکوریها واقعاً خواهان رفتن به دانشگاه هستند و این ۱۰، ۱۵ درصد هم رقابتشان سر صندلیهای خاص در دانشگاههای خاص و برتر است و بقیه داوطلبان هم اگر بخواهند به دانشگاه بروند، با فرش قرمز و صندلیهای خالی فراوان مواجهند، اما وقت و حوصله و تمایلی ندارند عمرشان را برای گرفتن لیسانسهایی صرف کنند که در کوزه بگذارند و آبش را بخورند! و در نهایت هم به مدد لطف دوست، فامیل و آشنا در شغلی مشغول به کار شوند که هیچ ارتباطی با رشته تحصیلیشان ندارد!
غلامحسین حسینینیا، رئیس سازمان فنی–حرفهای کشور با اشاره به اینکه در کنکور سال گذشته ۵۳ درصد از افراد واجد شرایط تعیین رشته نکردهاند، معتقد است: «این نشان میدهد خانوادهها و جوانان به این نتیجه رسیدهاند که تنها راه موفقیت رفتن به دانشگاه نیست و این از انتخابی آگاهانه حکایت دارد و نشان میدهد جوانان برای رفتن به دانشگاه به هر رشتهای راضی نمیشوند. این انتخاب آگاهانه نشانه مثبتی است و نگاه مهارتآموزی در جوانان تغییر کردهاست.»
روزنامه خراسان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «اینترنت نامحسوس!» نوشت: امروز نه با تصمیم وزارت ارتباطات برای اجباری کردن قفل کودک جستوجوی گوگل برای کاربران داخل کشور کار داریم، نه میخواهیم پروژه کلان وزارتخانه برای توسعه ۲۰ میلیون فیبر نوری را زیر سوال ببریم؛ تنها خواهش ما این است که لطفاً یک نفر به مردم بگوید «چرا وضعیت اینترنت کشور طی هفتههای اخیر تا این اندازه افتضاح شده است؟»
در ماههای گذشته، این چندمینبار است که با افزایش گلایههای مردم از سرعت فاجعهبار اینترنت، تلاش میکنیم حرفهای آنها را به گوش مسئولان برسانیم. در چند روز اخیر هم مجدد با موجی از این گلایهها مواجه شدهایم و اگر متولیان وزارت ارتباطات هم کمی از وقت خود را برای مرور این حرفهای مردم بگذارند، احتمالاً این نقدها را خواهند پذیرفت یا لااقل مدعی مناسب بودن سرعت اینترنت نمیشوند.
برخی هم این اختلالات را بدون مدرک و دلیل مستندی، به سفر اخیر وزیر ارتباطات به روسیه و رایزنی با برخی شرکتهای روسی مرتبط دانستند؛ اگرچه وزیر ارتباطات در گزارش سفر خود تاکید کرد که محوریت این سفر، توسعه صادرات فناوریمحور شرکتهای ایرانی بوده است.
خبرگزاری تخصصی دیجیاتو هم روز جمعه گزارش داد: «دادههای رادار ابر آروان نشان میدهد که اختلال در اینترنت از روز پنجشنبه آغاز شده و از بامداد جمعه افزایش داشته است، کاربران زیادی در شبکههای اجتماعی نیز از افت کیفیت و سرعت دسترسی خود خبر دادهاند».
در کنار این خبرها و گلایهها، سایت بینالمللی اسپیدتست هم در گزارش ماه ژوئن (تیر) خود که ۲۹ تیرماه منتشر شد، اعلام کرد که میانه سرعت دانلود اینترنت ثابت در ایران، ۱۰.۲۳ مگابیتبرثانیه و میانه سرعت آپلود آن ۶۱. ۱ مگابیتبرثانیه است و این اعداد اینترنت ثابت ایران را در رتبه ۱۴۵ از میان ۱۸۲ کشور جهان قرار داده؛ یعنی ۴ پله سقوط نسبت به ماه قبل آن و داشتن سرعتی کمتر از مالدیو، تانزانیا و آنگولا. درباره اینترنت همراه هم با سقوط یک پلهای در ماه گذشته میلادی مواجه بودیم و در رتبه ۷۲ بین ۱۳۹ کشور قرار گرفتیم.
دیروز در میان همه گلایههای کاربران، با اینکه احتمال داده میشد بخشی از اختلالات به دلیل سیلاب روزهای اخیر باشد، شرکت ارتباطات زیرساخت با انتشار اطلاعیهای تصریح کرد که «علیرغم شرایط نامساعد جوی در کشور، شبکه ارتباطات زیرساخت عادی و پایدار است»؛ این یعنی حال شبکه ارتباطاتی در کشور خوب است و سرعتی که هماکنون روی گوشیهای خود دریافت میکنید، همان چیزی است که باید باشد!
اما بررسی گزارش وضعیت اینترنت همراه اول و ایرانسل (مقایسه زمستان ۱۴۰۰ با بهار ۱۴۰۱)، که سازمان تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی آن را منتشر کرده، اگرچه از افزایش سرعت شبکه همزمان با افزایش میزان مصرف کاربران حکایت کرده، اما به یک موضوع بسیار مهم و کلان هم اشاره داشته است: «وابستگی تغییرات سرعت به تغییرات مصرف ترافیک در هر دو اپراتور نشان میدهد وضعیت پایداری در شبکه هر دو اپراتور وجود نداشته و این شرایط نیاز به توسعه و ارتقای شبکه را بیش از پیش به عنوان یک ضرورت نمایان ساخته است.»
دیروز بیش از سه ساعت تلاش کردیم تا از طریق خطوط تلفن همراه و ثابت، با یکی از مسئولان وزارت ارتباطات گفتوگویی داشته باشیم و از آنها بپرسیم که بالاخره تکلیف مردم با این کیفیت پایین اینترنت چیست؟ اما از قضا، اختلالات چندساعته شبکه مخابرات در مشهد، که شرکت همراه اول علت آن را قطع فیبر استانی اعلام کرد، سبب شد تا امکان دریافت پاسخ مسئولان مربوطه را نداشته باشیم.
با این حال انتظار عموم کاربران این است که وزارتخانه موضعی روشن و شفاف با مردم داشته باشد و این تصور را در ذهن آنها ایجاد نکند که «اینترنت کشور، همین هست که هست، میخواهید بخواهید، نمیخواهید نخواهید!»
نظر شما