چگونه می‌توان سیمایی پایدار از شهرها داشت؟

معماری و شهرسازی هر ملت، بازتاب شرایط ذهنی آن جامعه است. شرایط اقتصادی، سیاسی و اجتماعی نابه‌هنجار و ناپایدار در شهرها، نابسامانی‌ها و اغتشاش حاکم بر منظر شهری را به مرز آزاردهنده‌ای رسانده است.

به گزارش خبرنگار ایمنا و براساس مقاله‌ای از میلاد حیرانی‌پور کارشناس‌ارشد انرژی و معماری، امروزه مسائل آسایش بصری شهروندان از مهم‌ترین موضوعات مورد توجه معماران و شهرسازان است؛ بنابراین طراحی بدنه‌های شهری هماهنگ و تأثیرگذار بر سیمای شهری و به‌دنبال آن دستیابی به فضاهای شهری غنی و کنترل ابعاد نما و ایجاد تناسب میان خط آسمان و زمین بیش‌ازپیش اهمیت یافته است؛ چراکه سیر تحول شهرسازی پایدار جهت دستیابی به معیارهای انسانی در طراحی فضاهای شهری گام برمی‌دارد.

معماری و شهرسازی هر ملت، بازتاب شرایط ذهنی آن جامعه است. شرایط اقتصادی، سیاسی و اجتماعی نابه‌هنجار و ناپایدار در شهرها، نابسامانی‌ها و اغتشاش حاکم بر منظر شهری را به مرز آزاردهنده‌ای رسانده است.

منظر شهری به معنای آنچه از شهر و فضاهای شهری به ادراک آید است و منحصر به نماهای ساختمان‌های یک شهر نمی‌شود، اما نما یکی از پرنوسان‌ترین عناصر تأثیرگذار بر کیفیت بصری بنا و در نتیجه کیفیت فضاهای شهری است و در میان سایر عناصر مناظر شهری، تأثیرپذیرترین عنصر از تصمیم‌های طراحانه معماران و طراحان شهری به شمار می‌رود و یکی از مهم‌ترین عناصر منظر و پراهمیت‌ترین موضوع مورد بحث میان معماران و طراحان شهری است.

ناخشنودی موجود از وضعیت نمای ساختمان‌ها، منحصر به متخصصان و کارشناسان نیست و به سازمان‌های دولتی و عمومی، مانند شورای شهر و شهرداری‌ها نیز سرایت کرده است. هیچ تحولی بدون احساس نیاز به حل معضل به وقوع نپیوسته است. امروزه نما و نبود هماهنگی جداره‌های شهری، پس از سال‌ها بی‌توجهی به معضلی بزرگ تبدیل شده است.

شهروندان همانند فرد ساکن در کنار بزرگراه که به مرور زمان نسبت به فرکانس صدای بزرگراه کر می‌شود، نسبت به فضای اطراف و نازیبایی‌های موجود کور شده‌اند. دیگر کمتر کسی به هنگام پیاده‌روی در خیابان‌های شهری از فضای اطراف لذت می‌برد و کمتر کسی به یاد دارد که لذت بردن از فضای شهری یعنی چه! نخستین قدم در راستای حل معضل نما شناخت معضلات و ریشه‌های پیدایش آن است.

ابعاد فنی و اقتصادی، ابعاد طراحی، ابعاد اجتماعی، ابعاد مدیریتی و ابعاد رویکردی، هریک موجب پیدایش معضلات خاص خود شده که حل هر یک از آن‌ها نیازمند پژوهش است، اما ازآنجاکه ابعاد طراحی دربرگیرنده معضلاتی است که ما معماران به وجود آورده‌ایم تا زمانی که به مشکلات خود واقف نشویم و سعی در برطرف کردن آن‌ها نکنیم، از مسئولان شهر به دلیل اهمیت ندادن به موضوع سیما و منظر، بالاخص نما، نمی‌توان بازخواست کرد.

این معضلات ریشه در مواردی همچون ضعف تئوریک، نبود آگاهی به اصول و عناصر طراحی نما، نبود آگاهی به اصول معماری سنتی و از همه مهم‌تر هنرنمایی ناشیانه بعضی طراحان دارد؛ بنابراین پرداختن به این مسائل و رفع آن‌ها، راه را برای مرتفع کردن ابعاد دیگر هموار می‌کند.

باید در نظر داشت که نخستین برخورد با هر پدیده یا موجودی، سیما و کالبد ظاهری آن است؛ وجهی قابل ادراک که به راحتی قابل تشخیص و بازشناسی است، به عبارتی نخستین مشخصه تفاوت میان دو موجود عینی، ساختار کالبدی آن است. ساختار کالبدی یک فضای شهری به واسطه معماری منظر آن شکل می‌گیرد.

مطلوبیت عینی و ذهنی یک فضای شهری و خاطره‌انگیزی آن به واسطه هویت‌مند بودن معماری منظر آن فضا محقق می‌شود. هویت منظر شهری نتیجه تعامل میان عناصر منظر از جمله عناصر کالبدی فضا یعنی جداره‌ها، کف‌ها، پوشش‌های گیاهی و نورپردازی‌ها با عناصر کارکردی شامل فعالیت‌ها، رخدادها و روحیه فضایی حاکم بر منطقه شکل می‌گیرد.

جداره‌ها و عناصر عمودی تشکیل دهنده بدنه‌های شهری که هریک برخاسته از سبک معماری خاص و هویت مجزایی هستند در تعامل با یکدیگر موجد سیمای شهری و خاطره ذهنی ماندگار از فضای شهری خواهند بود. چگونگی تسلسل معماری با هویت گذشته به معماری مدرن و تأثیر پذیرفته با تکنولوژی روز در فضاهای باز و عمومی شهر و تلفیق روابط کالبدی، کارکردی با عناصر طبیعی و درآمیختگی آن با فطرت بشری زمینه‌ساز تعاملات خودجوش و دیرپای انسانی در محیط‌های شهری خواهد بود و نیازمند توجه است.

کد خبر 590969

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.