تصویر عبرت‌انگیز صدام درون زندان+عکس

در روزهای گذشته تصویری عبرت‌انگیز از صدام درون زندان و در حال شستن لباس خودش در فضای مجازی منتشر شد؛ تصویر شخصی که ژنرال‌ها، وزیر و وکیل بر سر روشن کردن سیگارش با هم مسابقه می‌دادند.

به گزارش خبرنگار ایمنا، سرنوشت محتوم هر ستمگری هلاکت و نابودی است و هیچ ظالمی ره به مقصد نمی‌برد. این یکی از سنت‌های جاریه الهی در تاریخ است. هر ظالمی که برای بقای خود دست به شکنجه و کشتار بزند، بی‌تردید محکوم به نابودی است و در واقع گور خود را می‌کند.

صدام‌حسین بدون شک یکی از ظالم‌ترین افراد تاریخ معاصر است، کسی که هزاران هزار زن را سوگوار کرد. او که داغ از دست دادن پسران را کنج قلب مادران نشاند، در گرداب نفرین دختران و پسران چشم به راه بابا، غرق شد و در باتلاق خون بیشتر فرو رفت.

در روزهای گذشته تصویری عبرت‌انگیز از صدام درون زندان و در حال شستن لباس خودش در فضای مجازی منتشر شد، تصویر شخصی که ژنرال‌ها، وزیر و وکیل بر سر روشن کردن سیگارش با هم مسابقه می‌دادند. این تصویر به خوبی گویای این مسئله است که ظالم‌ها محکوم به نابودی‌اند.

تصویر عبرت‌انگیز صدام در درون زندان

سپهبد راعد حمدانی، آخرین گارد ریاست‌جمهوری عراق در کتاب «جنگ صدام» گریزی به روحیات و شخصیت صدام زده است.

در این کتاب می‌خوانیم: «صدام شخصیت پیچیده‌ای داشت. حتی می‌توان گفت چند شخصیت داشت و به عنوان یک دیکتاتور بسیار باهوش و سریع‌الانتقال بود.

توضیح و تفسیر شخصیتش ساده نیست. صدام ترکیبی از یک سلطان، یک حاکم بی‌رحم و یک هیتلر با آرزوهای جاه‌طلبانه بود. در یک چشم به هم زدن می‌توانست شخصیت خود را عوض کند. در یک لحظه می‌توانست یکی از اعضای خانواده‌اش را به قتل برساند و در لحظه‌ای بعد به خاطر زخمی شدن یک گربه، های‌های گریه کند.

تبدیل شدن به یک رهبر قدرتمند تا پیش از ماجراجویی کویت جزو آرزوهای بزرگ صدام بود، اما پس از فاجعه کویت تغییر عمده‌ای در شخصیتش پدید آمد. پس از شورش‌های مارس ۱۹۹۱ اعتماد خود به مردم را از دست داد و سوءظن عمیقی به آنها پیدا کرد. از این زمان به بعد تمام تصمیم گیری‌های او بر حفظ قدرت متمرکز شد.

شخصیت او در اواسط دهه ۱۹۹۰ به شدت تغییر کرد و بدتر شد. فرار کامل حسین، داماد صدام به اردن تأثیر عمیقی بر او گذاشت. از نظر صدام، بدترین وضعیت پدید آمده بود. در واقع عضوی از مافیای تکریت و خانواده به او خیانت کرده بود. انزوای او بیشتر شد و به ندرت میان مردم ظاهر می‌شد. صدام دیگر به فرماندهان ارشد و حتی وزرا هم اعتماد نمی‌کرد و برخی وزرا دو سال بود که او را ندیده بودند.

صدام در این دوره انزوا بیشتر به نوشتن داستان، شعر و رمان می‌پرداخت. او در سال ۱۹۹۵ فرماندهان ارشد را فرا می‌خواند و شب‌نشینی‌های زیادی با هنرمندان و شعرا برگزار می‌کرد. فرماندهانی که فراخوان می‌شدند، بدون هیچ گفت‌وگو و مذاکره‌ای به خانه‌هایشان بازگردانده می‌شدند. این دوره آخر که با تهدیدات آمریکا هم‌زمان شده بود، دوره‌ای بود که صدام نمی‌توانست واقعیات را با انتظارات و آرزوهای خود تطبیق دهد. در این زمان او شروع به ساخت کاخ‌ها و قصرهایی در بیشتر نقاط عراق کرد. قصرهایی که بعضی از آنها را هیچ‌وقت نتوانست ببیند.»

کد خبر 588476

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.