ابرچالش‌های یک سازمان عریض و طویل

مهمترین نهاد دولتی در جهت سامان‌دهی طیف آسیب‌پذیر جامعه، سازمان بهزیستی است، سازمانی که در عین عریض و طویل بودن آن در میان وظایف بی‌شمار محصور شده و میان این انبوه وظایف، اقدامات سه حوزه پیشگیری از اعتیاد، ارتقای سلامت روان و ساماندهی کودکان کار آن همواره مورد نقد بوده است.

به گزارش خبرنگار ایمنا، سازمان بهزیستی یکی از متعالی‌ترین نهادهایی است که از سوی دولت هدف رسیدگی به آسیب‌ها و مشکلات مردمی را دارد، در زیرمجموعه حمایت از افراد ناتوان و نیازمند به حمایت در یک دسته‌بندی کلی قریب به ۳۵ وظیفه و مأموریت اساسی در شرح وظایف این سازمان تعریف شده که حیات پویای این سازمان منوط و موظف به اجرا و ارائه خدمات گستره این وظایف ذکر شده است.

در هرکدام از سندها و چشم‌اندازهای توسعه و برنامه‌های دولت در راستای پیشرفت و تحقق عدالت همگانی همیشه سهمی برای بهزیستی لحاظ شده و در حال حاضر این سازمان منطبق با برنامه‌ها و دستورالعمل‌های اجرایی مطابق قانون، انجام وظیفه می‌کند. از مهم‌ترین وظایف بی‌شمار بهزیستی می‌توان به سه ابرچالش پیشگیری از اعتیاد، ارتقای سلامت روان جامعه و مبارزه با کودکان اشاره کرد سه وظیفه مهمی که در بین وظایف سازمان بهزیستی بنا به گفته صاحب‌نظران بیشترین نقدها به سیاست‌گذاری‌های آن صورت گرفته است.

لزوم تلاش بیشتر سازمان بهزیستی در حوزه پیشگیری از اعتیاد

احمد ملک‌حسینی، درمانگر اعتیاد در گفت‌وگو با خبرنگار ایمنا درباره چالش‌های بهزیستی در حوزه پیشگیری از اعتیاد، می‌گوید: هرچند که برای کاهش آسیب‌ها همه متولیان حوزه اجتماعی و خانواده‌ها باید به میدان بیایند، اما سازمان بهزیستی در این زمینه نقشی محوری دارد؛ این سازمان با بهره‌گیری از ظرفیت‌های مختلف از مراکز کاهش آسیب اعتیاد تا مراکز مشاوره و مراکز مداخله در بحران‌ها تلاش دارد آسیب‌ها را تا حد ممکن محدود کند، با این‌وجود چالش‌هایی نیز پیش رو دارد.

وی ادامه می‌دهد: بر اساس آخرین آمار ستاد مبارزه با مواد مخدر در حال حاضر دو میلیون و ۸۰۸ هزار مصرف‌کننده مواد مخدر در کشور وجود دارد که بالاترین مصرف مواد مخدر با بیش از ۶۶ درصد مربوط به تریاک است. این امر حاکی از این است که باید در کنار توسعه مراکز درمان اعتیاد اقدام‌های اثربخش‌تری در پیشگیری از اعتیاد صورت گیرد.

این کارشناس ستاد مبارزه با مواد مخدر تصریح می‌کند: آسیب‌های اجتماعی پدیده پیچیده‌ای است که در به وجود آمدن آن عوامل مختلفی نقش دارد به همین خاطر پیشگیری از اعتیاد امر پیچیده و زمان‌بری است. هرچند نمی‌توان انتظار داشت سازمان بهزیستی به‌عنوان متولی حوزه اعتیاد بتواند به‌تنهایی اقدامات مؤثری در حوزه پیشگیری انجام دهد اما نیاز است که این سازمان بیش از گذشته سیاست‌گذاری راهبردی داشته باشد.

ابرچالش‌های یک سازمان عریض و طویل

کم بودن نظارت تخصصی و مستمر از مراکز ترک اعتیاد

وی اضافه کرد: این سازمان در حوزه اعتیاد از سال‌های گذشته، ظرفیت‌هایی را برای ترک اعتیاد ایجاد کرده که شامل مراکز ماده ۱۵ و مراکز ماده ۱۶ هستند، اما باید پذیرفت در برخی مراکز، رویکردهای تخصصی درمان اعتیاد و برخورد با فرد معتاد به‌طور کامل رعایت نمی‌شود و سازمان بهزیستی با توجه به تعدد وظایف و نیروی انسانی کمی که دارد نظارت مستمری نمی‌تواند از این مراکز داشته باشد.

ملک‌حسینی، اظهار می‌کند: در تقسیم‌بندی دیگری مراکز اعتیاد بهزیستی به مراکز اقامتی یعنی کمپ‌ها، مراکز گذری کاهش آسیب، مراکز توانمندسازی و جامعه‌پذیری، مراکز ترک اعتیاد اجتماع درمان‌مدار یا تی سی و مراکز سرپناه شبانه یا شلتر تقسیم‌بندی می‌شوند اما بیشترین چالش بهزیستی در این مراکز اعتیاد است زیرا این سازمان بر اساس قانون مدیریت این مراکز را به بخش خصوصی واگذار کرده است و واگذار کردن هر فعالیت دولتی به بخش خصوصی همیشه در کشور ما با چالش‌هایی روبه‌رو بوده است.

وی ادامه می‌دهد: هرچند واگذاری این مراکز از سوی سازمان بهزیستی به بخش خصوصی با استاندارها و سخت‌گیری لازم در خصوص صلاحیت فرد انجام می‌شود، اما پس از واگذاری سازمان بهزیستی به دلیل نبود نظارت مستمر و سخت‌گیرانه از سوی بدنه کارشناسی این سازمان باعث شده برخی از این مراکز رویکرد تخصصی لازم در گروه جامعه هدف خود نداشته باشد و همین امر باعث بروز مشکلات عدیده برای مددجویان شود.

ضعیف بودن خدمات مراکز کاهش آسیب

این کارشناس ستاد مبارزه با مواد مخدر اضافه می‌کند: فعالیت بسیاری از مراکز خصوصی ذیل بهزیستی مطلوب است، اما در برخی مراکز، بدنه مددکاری، روانشناس و حتی درمانگر بسیار ضعیف است و حتی در برخی از این مراکز این افراد حضور ندارند مگر در زمان بازرسی و غیره که این امر باعث ایجاد نارضایتی‌هایی هدف شده است.

وی می‌گوید: در حوزه معتادان متجاهر نیز سازمان بهزیستی طرح‌های ساماندهی در دست دارد و از ابتدای شیوع کرونا تاکنون بیش از هشت هزار معتاد متجاهر را در مراکز ماده ۱۶ خود پذیرش کرده است. اما به دلیل نبود همکاری سایر دستگاه‌های متولی در حوزه اعتیاد باعث شده که این طرح‌ها از اثربخشی لازم برخوردار نباشند.

ملک‌حسینی تصریح می‌کند: سازمان بهزیستی فعالیت‌های آموزشی پیشگیرانه از اعتیاد در محیط‌های کاری و فضای مجازی داشته است که در سال‌های گذشته با توجه به شیوع کرونا این فعالیت‌ها در فضای مجازی با ساخت فیلم و موشن گرافیک افزایش قابل‌توجهی داشته است هرچند این فعالیت‌ها ارزشمند است اما باید پذیرفت در انجام این فعالیت‌ها نه در محتوا بلکه در شیوه عرضه، اثربخشی و مخاطب‌شناسی ضعف اساسی وجود دارد و نیاز است این سازمان در انجام این‌گونه فعالیت‌ها از مشاوران تخصصی رسانه استفاده کند.

وی ادامه داد: دیگر زمان بروشور و بولتن چاپ کردن برای مباحث پیشگیری گذشته است و افراد تمایل چندانی برای مطالعه این مباحث ندارند به نظر من سازمان بهزیستی این رویه را باید منسوخ و بودجه چاپ بولتن و بروشورها در اقدامات نوین رسانه‌ای هزینه کند.

کم اثر بودن طرح ساماندهی کودکان کار

رحمانعلی قره‌باغی، حقوقدان با بیان اینکه یکی از چالش‌های سازمان بهزیستی ساماندهی کودکان کار است، می‌گوید: در سال‌های اخیر طرح ساماندهی کودکان کار بیش از ۳۰ بار با رویکردهای اغلب مشابه و یکسان اجرا شده است و در بیشتر موارد اجرای آن‌ها بی‌نتیجه و بدون سرانجام خوش متوقف شده است متأسفانه اجرای این طرح با این رویه یکی از اقدامات با اثربخشی کم در حوزه کودکان کار است که در کنار اجرای آن آسیب‌های فراوانی را برای کودکان کار به همراه دارد.

وی می‌افزاید: شیوه برخورد و ماهیت و فضای بسته برخی از مراکز ساماندهی کودکان کار در کشور مورد نقد جدی است همچنین بروز برخی رفتارها و سوال‌هایی که با اصول حرفه‌ای مددکاری و حقوق کودک در تعارض است متأسفانه رویکرد سازمان بهزیستی در حوزه ساماندهی کودکان کار در طی سال‌های اخیر به سمت امنیتی و غیر حمایتی سوق پیدا کرده است اینکه چندین کودک را با استفاده از زور و در شرایطی پرفشار و استرس سوار ماشین کنند و به مراکز بهزیستی ببرند، به‌هیچ‌وجه رویکرد حمایتی و کودک‌محور نیست و حتی در برخی موارد خلاف قوانین حقوق کودک است.

ساماندهی کودکان کار به شیوه صحیح انجام نمی‌شود

این حقوقدان تصریح می‌کند: نحوه جذب کودکان در برخی از این طرح‌های ساماندهی شبیه به دستگیری است؛ دستگیری به این معنی نیست که ما با یک دستبند و اسلحه سراغ فردی برویم. دستگیری می‌تواند با تهدید کلامی و ایجاد ترس و هراس باشد؛ به‌طوری‌که کودک ناچار تسلیم شرایط و وارد ماشین‌های بهزیستی شود.

وی ادامه می‌دهد: در طرح ساماندهی کودکان کار نظارت کافی بر شناسایی کودکان صورت نمی‌گیرد و به‌نظرم این فرآیند حتی اگر کارآمدی درونی داشته باشد، یعنی از جذب تا آخر به‌درستی انجام شود، به‌هیچ‌عنوان اثربخش نیست، حتی کار کودک پنهان تولید می‌کند. اگر بهزیستی اقدامات پیشگیرانه در حوزه آسیب‌های اجتماعی انجام می‌داد و هم‌زمان اقدامات تسکینی داشت تا حدودی عملکرد او قابل دفاع بود.

قره‌باغی اضافه می‌کند: یکی دیگر از نقاط ضعف جدی طرح ساماندهی کودکان کار نبود پایش فردی و اجتماعی از این کودکان و نبود هرگونه رویکرد میان‌مدت و بلندمدت اجرایی برای بهبود وضعیت کودکان است که متأسفانه در مقاطعی این کودکان مورد کنترل و نگهداری کوتاه‌مدت بدون سیاست، برنامه و اقدامی ویژه قرار می‌گیرند و به همین سبب نه‌تنها شاهد هیچ‌گونه اقدام مثبت و مؤثر در بهبود وضعیت کودکان نیستیم بلکه روزبه‌روز بر تعداد این کودکان افزوده می‌شود.

ابرچالش‌های یک سازمان عریض و طویل

لزوم پرهیز از رویکرد پلیسی در ساماندهی کودکان کار

وی تصریح می‌کند: آنچه باید با آن مقابله شود کار کودک است و نه کودک کار، اقدامات پلیسی و قضائی نیز هیچ نتیجه مثبتی به همراه نخواهد داشت. سال‌هاست که در سطح کلان با همه نمایندگان مراکز راجع به کودکان کار در سازمان‌های متولی جلسه گذاشته می‌شود اما نتیجه این جلسات چیزی جز ارائه برخی گزارش‌های عملکردی نبوده است.

این فعال حقوق کودک تأکید می‌کند: باید با بسترهای ایجادکننده کار کودک، اقتصاد فلج و بازاری که نیروی‌کار ارزان را می‌بلعد و استثمار می‌کند مبارزه و برخورد جدی کرد. اگر بودجه و نیرویی که این چند سال صرف طرح ساماندهی شده بود را در جهت تقویت رفاه اجتماعی، سیستم‌های حمایتی مثل بیمه قرار می‌دادیم، اگر توانمندسازی کودکان و حمایت از خانواده‌های آن‌ها در فرآیندی خارج از دستگیری و به دور از فضای پراسترس انجام می‌شد در حال حاضر با بسیاری از مشکلات مواجه نبودیم.

وی ادامه می‌دهد: اگرچه هرگز و هیچ فردی تاکنون نپرسیده است چه ساختاری این‌کودکان را بی‌سروسامان کرده است و یا اگر هم علامت پرسشی در برابر این موضوع قرار داده‌اند اما متأسفانه درنهایت امر بیش از آنکه به‌عنوان مسئله‌ای نرم‌افزاری قلمداد شده باشد با رویکردی سخت‌افزاری، برخورد فیزیکی و با نگاهی مکانیکی با آن رفتار شده است.

توانمندسازی کودکان کار دنبال می‌شود

محمود علی‌گو، مدیرکل آسیب‌های اجتماعی سازمان بهزیستی به خبرنگار ایمنا، می‌گوید: هیچ فردی این موضوع را کتمان نمی‌کند که مسئله کودکان کار، کار در خیابان و حتی زباله‌گردی که هرکدام شرایط و مداخلات خاص خود را لازم دارد، یکی از جلوه‌های آسیب‌زای اجتماعی ماست و این اتفاق حاصل فرآیندهای متعددی است و مسائل اقتصادی که در منطقه، کشور و کشورهای همسایه شکل می‌گیرد مؤثر است.

وی می‌افزاید: دستگاه‌های مسئول در موضوع کودکان کار، کار در خیابان و زباله‌گردی شهرداری‌ها، وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی و سازمان بهزیستی است، حال اینکه سیاست‌های این دستگاه‌ها در مواجهه با کودکان چیست و چقدر باهم هماهنگی دارند، بسیار مهم است. در وضعیت فعلی قرارگاه‌هایی شکل‌گرفته و در این قرارگاه‌ها همکاران ما در شهرداری، وزارت کار و وزارت دادگستری به تعاملات سازنده‌ای رسیده‌اند و برنامه‌های مشترک در حال طراحی است اما اینکه سیاست ما در مقابله با این فرآیند و آسیب باید چگونه باشد این از مهم‌ترین مسائل و مدل‌های حل مسئله در این آسیب است.

مدیرکل آسیب‌های اجتماعی سازمان بهزیستی تصریح می‌کند: نگاه ما برای حل مسئله در موضوع کودکان کار و خیابان تا زمانی که معطوف به کودک است و دنبال توانمندسازی کودک می‌گردد منجر به نتیجه‌های مطلوب نخواهد شد؛ زیرا بستر خانوادگی که این آسیب را شکل داده است، همچنان پابرجا و باقی است و باید به این موضوع توجه کنیم لذا در سیاست دوم، نگاه خانواده‌محوری در حمایت بسیار اهمیت دارد. ما به دنبال حمایت‌های اجتماعی از خانواده‌های کودکان کار و خیابان و توانمندسازی این خانواده‌ها هستیم.

وی بابیان اینکه به‌طورقطع فرآیندهای اقتصادی بسیار مهم هستند، اما همه افراد فقیر کودکان‌شان در خیابان حاضر نیست؛ ادامه می‌دهد: پس مدل سیاست خانواده‌محوری در گام اول و مدل توجه به NGO ها در گام دوم، برای مجموعه سازمان بهزیستی به‌عنوان یک سیاست اولویت‌دار مطرح است و فرآیندها بر این الگو شکل گرفته‌اند.

نتیجه طرح‌ها به دلیل ورودی نامشخص کودکان کار مشخص نیست

علی‌گو با تأکید بر اینکه نگاه ما در موضوع حمایت از کودکان کار و کودکان خیابانی و حتی کودکان زباله‌گرد مدل‌های مددکارانه است، اظهار می‌کند: در مدل‌های مددکارانه توجه همه‌جانبه به شرایط طفل و نوجوان حائز اهمیت است و شاید توانمند کردن کودک برای کار خود یک ارزش افزوده باشد و نسخه واحدی برای توانمندسازی کودکان کار نمی‌توان پیچید و به‌طورقطع مدیریت فرآیندها، مدیریت مورد است.

وی از تدوین دستورالعمل مراکز شبانه‌روزی کودکان کار و خیابان برابر ماده ۲۶ قانون در بهزیستی خبر می‌دهد و در ادامه می‌گوید : این موضوع کمک می‌کند تا از ظرفیت NGO ها در نگهداری شبانه‌روزی کودکان کار و خیابان بهره‌مند شویم و بخش اعظمی از دغدغه‌های گروه‌های مردمی در موضوع نگهداری کودکان کار و خیابان می‌تواند با این مهم رفع شود.

مدیرکل امور آسیب دیدگان اجتماعی سازمان بهزیستی با اشاره به اجرای برنامه اقدام و عمل برای ساماندهی کودکان کار، تصریح می‌کند: این برنامه شش گام اصلی دارد که همه آن‌ها بر اساس مدل‌های دوستدار کودک طراحی شده است و تلاش می‌کند تا خانواده این کودکان به نتیجه مطلوب برسند. انتظار ما از این برنامه باید کاهش ۵۰ درصدی کودکان کار و خیابان باشد، اما درواقع این نتیجه حاصل نمی‌شود و یکی از دلایل آن این است که هر اقدامی که در سطح خیابان باهمکاری گروه‌های مردمی انجام می‌دهیم نتیجه آن قابل مشاهده نیست، زیرا ورودی‌های ما کنترل نمی‌شود.

ابرچالش‌های یک سازمان عریض و طویل

غفلت از توسعه مراکز مشاوره تخصصی در روستاها

تورج سپهوند، استادیار گروه روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه اراک به خبرنگار ایمنا می‌گوید: یکی از محوری‌ترین وظایف سازمان بهزیستی ارتقای سلامت روان افراد جامعه است که در قالب مراکز مشاوره، خط ۱۴۸۰ و غیره دنبال می‌شود. هرچند اقدام‌های خوبی از طرف سازمان بهزیستی در حوزه خدمات مشاوره‌ای صورت گرفته است اما مشاوران حرفه‌ای و مشهور بیشتر در تهران و یا شهرهای بزرگ حضور دارند و دسترسی به آن‌ها برای افرادی که در این شهرها زندگی نمی‌کنند بسیار دشوار است.

وی ادامه می‌دهد: متأسفانه سازمان بهزیستی نتوانسته خدمات روانشناسی تخصصی، را در شهرهای کوچک ارتقا دهد و همین امر باعث شده که سطح سلامت روانی شهرهای کوچک و روستاها به‌شدت کاهش پیدا کند که نمونه بارز آن را می‌توان در خودکشی پنج نفر اعضای خانواده دریکی از شهرهای کوچک کشور در هفته‌های اخیر اشاره کرد.

این استادیار گروه روانشناسی تصریح می‌کند: طبق تعرفه اعلام شده از طرف سازمان نظام روانشناسی هزینه جلسات مشاوره و روانشناسی ۱۴۰ هزار تومان برای هر ۴۵ دقیقه مشاوره است. با این‌حال برخی از روانشناسان با رویکرد درمان تخصصی همچون طرح‌واره درمانی تا ۳۰۰ هزار تومان نیز برای هر جلسه مشاوره خود دریافت می‌کنند. با توجه به وضعیت معیشت مردم در این روزها، پرداخت این هزینه‌ها برای جلسات روانشناسی خارج از توان اکثر افراد جامعه است.

وی ادامه می‌دهد: هرچند سازمان بهزیستی در پاسخ عنوان می‌کند که مراکز دولتی ما با تعرفه کمتری این خدمات را ارائه می‌دهند اما در این مراکز به‌ویژه در سایر استان‌های کشور به‌غیراز تهران روانشناس با رویکرد تخصصی درمان بسیار کم یا وجود ندارد و حتی اگر وجود داشته باشد در مقطعی بنا به هر دلیلی قطع همکاری می‌کند و همین امر باعث شده بسیاری از افراد که نیاز به رویکرد تخصصی درمان روانشناسی دارند عملاً نتوانند از خدمات این مراکز استفاده کنند چون روان‌درمانگر تخصصی در این مراکز بسیار کم است یا حتی وجود ندارد.

نبود ارائه خدمات تخصصی درمانی در برخی از مراکز مشاوره دولتی

سپهوند تصریح می‌کند: وجود مراکز دولتی مشاوره توسط بهزیستی حائز اهمیت است و نمی‌توان گفت این مراکز هیچ تأثیری در ارتقای سلامت روان افراد نداشته‌اند، اما این مراکز نتوانسته‌اند درمانگران حرفه‌ای و کارآموزده روانشناسی را جذب کنند و حتی اگر جذب کرده‌اند نتوانسته‌اند همکاری با آن‌ها را به مدت طولانی ادامه‌دار کنند متأسفانه در این مراکز شاهد تغییرات فراوان مشاور و روانشناس هستیم به‌طوری که فرد مراجعه کننده از روند این تغییرات شاکی است و حتی نسبت به درمان خود دلسرد می‌شود.

وی اضافه می‌کند: سازمان بهزیستی در حوزه اعتبارهای پیشگیری در سال‌های اخیر با کمبود شدیدی مواجه بوده وطبیعی است که نتواند حق‌الزحمه مشاوران حرفه‌ای و تخصصی را برای فعالیت در مراکز مشاوره، سامانه مشاوره تلفنی ۱۴۸۰ تأمین کند همین امر باعث شده که بدنه مشاوره این مراکز و سامانه ۱۴۸۰ بیشتر روانشناسان عمومی، تربیتی آن‌هم با مقطع تحصیلی کارشناسی ارشد باشد.

سپهوند ادامه می‌دهد: حضور روانشناسان عمومی، تربیتی با مقطع تحصیلی کارشناسی ارشد هیچ مشکلی ندارد و نمی‌توان گفت این افراد صلاحیت مشاوره ندارند اما همانطور که می‌دانیم در درمان بسیاری از اختلال‌های روانشناسی نیاز است فرد به روانشناس بالینی مراجعه کند ضمن اینکه روانشناسی با مدرک دکترا مباحث بیشتری را برای درمان اختلال‌ها آموزش‌دیده است.

وی اظهار می‌کند: راه‌اندازی خط ۱۴۸۰ یکی از اقدام‌های شاخص و مفید بهزیستی در ارتقای سلامت روان افراد جامعه است اما ضعف اصلی در تعداد کم مشاوران پاسخگو در این سامانه است که همین امر باعث شده فرد مشاوره‌گیرنده برای مشاوره طولانی زمان بسیار طولانی حتی بیش از ۳۰ دقیقه را پشت خط منتظر بماند به همین خاطر نیاز است که تعداد مشاوره‌های تلفنی در این سازمان بیشتر شود.

ارتقای سلامت روان رویکرد مهم سازمان بهزیستی

بهزاد وحیدنیا، مدیرکل مشاوره و امور روانشناختی سازمان بهزیستی کشور به خبرنگار ایمنا می‌گوید: بر اساس قانون خدمات حوزه روانشناسی و توسعه مراکز مشاوره به عهده بهزیستی است از قبل هم تعریف استانداردهای پایه مراکز مشاوره توسط بهزیستی انجام شده است، افراد، ویژگی محیط کار، خروجی‌ها، فرآیندهای اجرایی، فرآیندهای نظارتی و سامانه‌های آموزش مداوم متخصصان و حتی زیرساخت‌ها و ظرفیت‌های لازم بر نظارت را سازمان بهزیستی ترسیم کرده و به آن پرداخته است.

وی ادامه می‌دهد: از سال ۱۳۷۲ سازمان بهزیستی توانسته است مشاوره تلفنی ۱۴۸۰ را به‌منظور دسترسی مردم به خدمات مشاوره‌ای و روان‌شناختی استاندارد با قیمت ارزان راه‌اندازی کند، این سازمان مراکز مشاوره حضوری را در مرحله اول در بخش‌های دولتی راه‌اندازی کرد و سپس مراکز مشاوره غیردولتی را توسعه داد.

فعالیت ۳۵۲۶ مرکز مشاوره تخصصی بهزیستی در کشور

مدیرکل مشاوره و امور روانشناختی سازمان بهزیستی کشور تصریح می‌کند: در حال حاضر سازمان بهزیستی دارای سه هزار ۵۲۶ مرکز مشاوره تخصصی در کشور است که در حوزه‌های کودک و نوجوان، کودکان استثنایی، بالینی، تحصیلی و تربیتی، سالمندان در حال فعالیت است که سال گذشته بالغ‌بر دو میلیون ۸۰۰ مشاوره روانشناسی برای افراد توسط مراکز مشاوره سازمان بهزیستی در سراسر کشور صورت گرفت.

وی ادامه می‌دهد: سازمان بهزیستی مراکز سلامت خدمات محلی را به‌عنوان پایگاه‌های پایه راه‌اندازی کرد که این پایگاه‌ها، سیستم ارتباط مستقیم با مردم را جهت توسعه فعالیت‌های ارتقایی داشتند و آموزش‌های مربوط به‌سلامت روان برحسب نیازسنجی و نگاه بومی صورت می‌گرفت بعدها سازمان بهزیستی این برنامه را تبدیل به برنامه ارتقای سلامت روان اجتماع‌محور کرد همچنین مراکز مجتمع خدمات بهزیستی ظرف دو سال گذشته راه‌اندازی شد و خدمات محله محور توسعه یافت.

وحیدنیا ادامه می‌دهد: کیفی‌سازی خدمات، فرایند مستمری است که همواره به آن پرداخته شده به همین جهت ادعاهای بدون اطلاع بیشتر سوگیرانه بوده و قابل بررسی است، شاید افرادی در هر بخش و حرفه‌ای سلامت کار را حفظ نکنند اما نمی‌توان این امر را به جامعه فرهیخته روانشناسی تعمیم داد. بدیهی است این سازمان با جدیت منافع مردم را دنبال می‌کند و قانون راهکارهای لازم را در موارد تخلف پیش‌بینی کرده است.

وی می‌گوید: معتقدیم آنچه سازمان بهزیستی در تعریف استاندارد برای توسعه مراکز خدمات روانشناسی و مشاوره، سطح‌بندی خدمات، صدور مجوز مراکز و شرایط پایه و صلاحیت‌های عمومی و حرفه‌ای متخصصان در کشور انجام داده است، به ارتقای حرفه روانشناسی، اشتغال افراد شایسته و توسعه مراکز مشاوره کمک کرده است.

مدیرکل مشاوره و امور روانشناختی سازمان بهزیستی اظهار می‌کند: دولت برای ورود افراد به حوزه روانشناسی حساسیت‌های ویژه‌ای دارد و ارزیابی صلاحیت پایه افراد همچون صلاحیت عمومی، صلاحیت اخلاقی گزینش‌های قبل از ورود به عرصه خدمات اجتماعی انجام می‌شود و بعد از آن سازمان بهزیستی علاوه بر مهارت‌های تخصصی در قالب پروانه فردی سازمان نظام روانشناسی درباره توانمندی‌های دیگر مدیریت مراکز و مسئولیت فنی و نظارتی، ارزیابی‌های خود را انجام می‌دهد.

اهمیت بهره‌مندی کل جامعه از پوشش خدمات بیمه روان‌شناختی

وی بابیان اینکه توسعه دسترسی عموم به خدمات پیشگیرانه در حوزه سلامت روانی و اجتماعی ضروری است، تصریح می‌کند: خدمات مشاوره و روانشناسی ازجمله خدماتی است که به بهزیستی روان‌شناختی و اجتماعی افراد و سلامت اجتماعی جامعه کمک می‌کند. البته زمانی می‌توان به این مهم دست یافت که بیمه پایه خدمات روان‌شناختی شکل گرفته باشد.

وحیدنیا می‌گوید: برای بهره‌مندی از پوشش خدمات بیمه روان‌شناختی نیاز به تسهیل دسترسی به خدمات روانشناختی در کشور است، هرچند این‌طور نبوده که فاقد قوانین حوزه خدمات بیمه روان‌شناختی باشیم به‌عنوان‌مثال بر اساس بند ج ماده ۱۰۲ قانون ششم توسعه، دولت مکلف بوده آموزش و مشاوره مستمر برای گروه‌هایی ازجمله جوانان، نوجوانان قبل، حین و دست‌کم پنج سال بعد از ازدواج در قالب پوشش بیمه پایه و تکمیلی ارائه دهد در بحث بیمه تکمیلی بخش‌های مختلف در این حوزه ورود پیدا کرده‌اند، اما برای بیمه‌های پایه سازمان بهزیستی جلساتی را برگزار و بسته‌های استاندارد بیمه را برای این گروه‌ها طراحی و آن را به تأیید شورای عالی بیمه سلامت رسانده و پیگیری‌هایی نیز جهت پیاده‌سازی داشته است.

وی بابیان اینکه برای اجرای بند ج ماده ۱۰۲ قانون ششم توسعه باید هیئت دولت در خصوص پیاده‌سازی قانون تصمیم بگیرد، گفت: در حال حاضر زیرساخت‌های تأمین خدمت با توجه به جایگاه برنامه‌ریزی، ظرفیت‌های تخصصی، استانداردهای ترسیمی و سامانه‌های نظارتی در سازمان بهزیستی وجود دارد. همچنین با توجه به جنس خدمات مذکور و نقش آن در توسعه سلامت اجتماعی، پیاده‌سازی بیمه خدمات مذکور می‌تواند راهگشا باشد.

کد خبر 588428

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.