نمایش‌نامه‌های مجازی با تاثیرهای واقعی!

فضای مجازی، فضایی بی‌انتها است که افراد مختلفی در آن فعالیت دارند و خواه‌ناخواه روی تفکرات دیگران تاثیرگذار هستند. بلاگری شغلی است که فرد تفکر، گرایش یا درصدی از زندگی حقیقی خود و حتی یک زندگی تقلبی را به اشتراک می‌گذارد و در بیشتر موارد از آن کسب درآمد می‌کند.

به گزارش خبرنگار ایمنا، فضای مجازی مانند هر ابزار دیگری فواید و آسیب‌های خاص خود را دارد. شدت و کیفیت استفاده از این ابزار تا حدود زیادی تعیین‌کننده میزان آسیب‌زایی یا سودمندی آن را مشخص می‌کند. همه افرادی که در فضای مجازی فعالیت می‌کنند، به خوبی اینستاگرام را می‌شناسند و تقریباً زمان زیادی را در آن سپری می‌کنند. بسیاری تحت عنوان سلبریتی، شاخ‌های اینستاگرامی، بلاگر یا اینفلوئنسر به شهرت رسیده‌اند.

واژه بلاگ نخستین‌بار در اینترنت و وبلاگ‌نویسی به وجود آمد. در آن دوران بلاگرها تلاش می‌کردند تا محتوای متنی کامل و جامع آماده و از این طریق مخاطب جذب کنند؛ درواقع جذب مخاطب را می‌توان اولین هدف بلاگری دانست. بلاگری در واقع تیغی دو لبه است که می‌تواند وسیله‌ای برای فریب مردم برای رسیدن به اهداف خود یا وسیله‌ای برای ترویج ارزش‌های صحیح و اطلاع‌رسانی‌های ارزشمند، باشد.

وجود بلاگرهای مختلف نظیر فشن بلاگر، بلاگر غذا، بیوتی بلاگر، بلاگر طنز و بلاگر اقتصادی در دهه‌های اخیر با روند فضای مجازی، دلبستگی‌های بیش از حد مردم و جامعه به امکانات و نیاز به حضور در این فضا، بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته است و با شیوع بیماری کرونا و سپری شدن بیشتر زمان افراد جامعه در فضای مجازی به خصوص برنامه اینستاگرام، تأثیرات فراوانی بر زندگی افراد داشته است.

داستان شخصیت‌های غیرواقعی

بیشتر بلاگرها و اینفلوئنسرها، شخصیتی را از خود به نمایش می‌گذارند که حقیقی نیست. آن‌ها با توسل به این شخصیت نمایشی، درصدد رسیدن به اهداف خود هستند؛ به عنوان مثال تلاش می‌کنند تا شهرت به دست بیاورند، دنبال‌کننده پیدا کنند یا خدمات و کالای خاصی را به فروش برسانند. وقتی مشاهده می‌شود که یک بلاگر، بدون علم و مهارت خاصی، از یک زندگی مرفه برخوردار است و جایگاه اجتماعی و شهرت به دست می‌آورد، میل به تلاشگری و علاقه به تولید و پژوهش در مخاطبان او به شدت کاهش می‌یابد.

مخاطبان بلاگرها، آگاهانه یا ناآگاهانه، زندگی شخصی خود را با آنچه که می‌بینند مقایسه کرده، درنتیجه خود را به عنوان شخصیت بازنده شناسایی می‌کنند. ترویج این سبک زندگی به تغییر ذائقه افراد و ایجاد حس ناامیدی در سایر افراد جامعه می‌انجامد؛ درنتیجه افراد دچار حسرت‌زدگی شده و از زندگی خود مأیوس می‌شوند. بلاگرها استانداردهای زندگی را در نظر مخاطبان خود تغییر می‌دهند. الگو گرفتن از رفتارهای اشتباه بلاگرها، پدیده‌ای است که به تدریج و ناخودآگاه اتفاق می‌افتد. مهم‌ترین موضوعی که باعث شده این افراد در فضای مجازی نظر جوانان را به خود جلب کنند و دنبال‌کننده‌های میلیونی جذب کنند، ضعف فرهنگی در جامعه است.

نمایشنامه‌های مجازی با تاثیرات واقعی!

مختل شدن زندگی افراد درپی تجمل‌گرایی بلاگرها

جوانی ۲۱ ساله با اشاره به تأثیر بلاگرها به ایمنا می‌گوید: جمعیت زیادی از جامعه سواد رسانه‌ای کافی ندارند و به راحتی فریب زندگی‌ها و نمایش‌های دروغین بلاگرها را می‌خورند. زندگی‌های بسیاری تحت تأثیر تجمل‌گرایی از سوی بلاگرها مختل شده و برخی نیز به طلاق منجر شده است.

وی می‌افزاید: بلاگرهایی که محتوایی برای تولید ندارند تنها به اهداف خود فکر می‌کنند و احساسات سایر افراد برای آن‌ها اهمیتی ندارد: به عنوان مثال بسیاری از آن‌ها برای نمایش دادن زندگی خود به عنوان یک زندگی عالی از ماشین‌های اجاره‌ای استفاده می‌کنند اما از آن‌ها تحت عنوان خودروهای شخصی نام می‌برند.

این جوان ادامه می‌دهد: بسیاری از افراد با دیدن سفرهای خارج از کشور، هدایای گرانبها، خودروها و منازل لوکس بلاگرهای تقلبی از زندگی مشترک خود سرد می‌شوند و با این تفکر که همسرم برایم کافی نیست، درخواست طلاق می‌کنند.

وی خاطرنشان می‌کند: گروه دیگری از افراد نیز در فضای مجازی تحت عنوان بلاگر فعالیت دارند اما صفحات اینستاگرام آن‌ها بی‌محتوا نیست؛ درواقع از این فضا به عنوان وسیله‌ای برای رشد جامعه استفاده می‌کنند اما متأسفانه به علت نبود آگاهی از شگردهای بلاگرهای بی‌محتوا، دیده نمی‌شوند.

بلاگرها؛ روان‌شناسان بدون مدرک و اطلاعات

یک جوان ۳۰ ساله در گفت‌وگو با خبرنگار ایمنا، اظهار می‌کند: بسیاری از صفحات مجازی به تله‌ای برای افراد جامعه در راستای کسب درآمد، تبدیل شده است. بلاگرهایی که هر روز بیشتر می‌شوند و چیزی از حریم خصوصی نمی‌دانند؛ البته همه مواردی که توسط آن‌ها به اشتراک گذاشته می‌شود با سیاست عجین شده و تنها به دنبال کسب دنبال‌کننده‌های بیشتر هستند.

وی می‌افزاید: بسیاری از جوانان با دیدن زندگی این افراد که نمایشی دروغین است، دچار سرخوردگی می‌شوند و ناامید از ادامه مسیر، تنها حسرت می‌خورند. بلاگرها جای مشاوران و روان‌شناسان را نیز گرفته‌اند و گاهی با گفتن جملات یا انتشار ویدئوهای انگیزشی، اقدام به کسب دنبال‌کننده می‌کنند؛ البته انتشار متون، تصاویر یا ویدئوهای انگیزشی تأثیرات بسیار خوبی بر ذهن افراد دارد اما در صورتی که از روان‌شناسی زرد پیروی نکند. همه بلاگرها که حتی فاقد تحصیلات یا علم هستند با روان‌شناسی زرد با ذهن کاربران بازی می‌کنند.

افت ارزش کار کردن درپی ارزش کسب درآمد

احسان کاظمی روان‌شناس اجتماعی در گفت‌وگو با خبرنگار ایمنا، اظهار می‌کند: در هر جامعه‌ای برخی از موضوعات ارزش است و برخی موضوعات ارزش تلقی می‌شود، در صورتی که فی‌نفسه ارزش نیستند؛ برخی موضوعات در جامعه به علت ضعف نظام‌های آموزشی یا تربیتی شامل خانواده، مدرسه، رسانه، دانشگاه و مسجد در نهادینه و کاربردی کردن ارزش‌های جامعه است.

وی با بیان اینکه وقتی کار کردن و تولید در یک جامعه ارزش محسوب نمی‌شود، کسب درآمد تبدیل به ارزش می‌شود، می‌افزاید: هنگامی که کسب درآمد به ارزش تبدیل شد، ارزش کار کردن افت می‌کند، به همین علت از زبان جوانان یا نوجوانان خطاب به والدین شنیده می‌شود که «نمی‌خواهم مانند تو یک عمر برای پولی اندک، سختی‌های این‌چنینی بکشم»!

این روان‌شناس اضافه می‌کند: طرز فکر مذکور به این معنا است که زندگی دارای دو بخش کسب درآمد و مصرف کردن است و متعاقب این تفکر، برخی رفتارها نیز شکل می‌گیرد؛ به عنوان مثال هنگامی که زرنگی تبدیل به ارزش می‌شود متعاقب آن دروغ‌گویی نیز به رفتار تبدیل می‌شود.

وی تصریح می‌کند: در فضای مجازی برخی افراد مشاغلی نظیر بلاگری غذا، بلاگری سفر، بلاگری سبک زندگی و بلاگر رشد و توسعه فردی را برگزیده و برای جامعه‌ای که ارزش‌زدا شده است، ارزش‌های نادرست تعریف می‌کنند. چنین افرادی در سخن از موفقیت صحبت می‌کنند نه کامیابی در زندگی.

موفق شدن؛ عطشی برای دویدن

این روان‌شناس اجتماعی با بیان اینکه موفق شدن عطش برای دویدن است، ادامه می‌دهد: این دویدن برای کار کردن نیست، بلکه برای به دست آوردن پول به هر روشی است. در جلسات مختلفی از چنین افرادی شنیده می‌شود که «قاعده همین است و باید قاعده‌ها را بلد باشی تا بازی نخوری» یا «باید بلد باشی در دنیای تجارت چگونه کسب درآمد کنی»؛ درواقع هرچه راحت‌تر کسب درآمد کنی، زرنگ‌تر و موفق‌تر هستی.

وی اظهار می‌کند: هنگامی که یک بلاگر به دروغ حتی، با خودرویی گران‌قیمت و ظاهری زیبا درخصوص زن قدرتمند صحبت می‌کند، مخاطب به این فکر می‌کند که این دختر در سن حدوداً ۲۵ سالگی چطور توانسته به قدری پولدار شود که خودرویی این‌چنین و ظاهری این‌گونه داشته باشد؛ بنابراین من نیز به دنبال همین راه می‌روم.

پیامد سطحی‌نگری در یک جامعه

کاظمی با بیان اینکه یک جامعه قبل از ارزش‌زدا شدن سطحی‌نگر شده است، می‌افزاید: متعاقب سطحی‌نگری و ارزش‌زدا شدن یک جامعه، افراد به موسیقی بی‌محتوا گوش می‌کنند، فیلم‌های بی‌محتوا می‌بینند، رفتارهایی بی‌ارزش تحت عنوان استعداد مطرح می‌شوند و استعدادهای واقعی و افرادی که می‌توانند تولید داشته باشند در حاشیه چالش‌های اولیه زندگی قرار می‌گیرند.

وی با بیان اینکه مشکل از بلاگرها نیست و آن‌ها تنها بازار را کشف کرده‌اند، ادامه می‌دهد: درواقع جامعه سطحی‌نگر شده که بلاگر بودن در آن رشد کرده است؛ وگرنه یک جوان با استعداد چرا باید به عنوان یک بلاگر پیتزا تست کند یا بلاگر لباس باشد؟ درواقع بازار مصرف وجود دارد که مشاغلی نظیر بلاگر بودن نیز رواج یافته است.

این روان‌شناس اجتماعی تصریح می‌کند: هنگامی که رفاه جای توسعه و تلاش را بگیرد، جامعه به جایی تبدیل می‌شود که منتظر است سایر افراد تولید کنند تا آن‌ها استفاده کنند. جامعه شامل افرادی است که رفاه را دوست دارند اما حاضر به تلاش نیستند و می‌خواهند از راهی آسان به رفاه برسند.

کارشناسان جایی در جامعه ندارند / از هم‌پاشیدگی نگرش‌ها

وی اضافه می‌کند: بلاگری به معنی کسب درآمد به جای کار کردن و ترویج فرهنگ تجمل‌گرایی و به دست آوردن به هر قیمتی است؛ به این معنی که برای پولدار شدن باید اخلاق را کنار گذاشت. عده‌ای نیز در فضای مجازی فعالیت آموزشی دارند اما اشتباه آموزش می‌دهند و مردم را گمراه می‌کنند.

وی با بیان اینکه بلاگرها جای کارشناسان را گرفته‌اند و کارشناسان جایی در جامعه ندارند، ادامه می‌دهد: در سریال‌ها و فیلم‌ها نیز به جای اینکه آموزش زندگی داده شود، آموزش جرم و جنایت داده می‌شود. بلاگرها از هر چیزی در جامعه مضرتر هستند؛ چراکه ابزار سطحی‌نگری و انحراف نگرش جامعه شده‌اند.

این روان‌شناس اجتماعی با بیان اینکه حتی اگر بلاگرها باعث ازهم‌پاشیدگی خانواده‌ها نشوند، موجب از هم‌گسسگی نگرش‌ها می‌شوند، اظهار می‌کند: افراد جامعه به این فکر می‌کنند که چرا من نباید خودرویی گران‌قیمت داشته باشم، چرا نباید سفرهای خارجی که یک بلاگر رفته است را بروم یا چرا نباید منزلی شبیه به منزل آن‌ها داشته باشم؟ آنچه نشان داده می‌شود واقعیت نیست و درواقع ما یکدیگر را فریب می‌دهیم.

وی می‌افزاید: امروزه تنها اهمیت دارد که یک فرد چقدر و از چند جا درآمد دارد! کاری راحت‌تر از اینکه با استفاده از تلفن همراهی سخنان زیبا و حتی به غلط خود را منتشر کنید و متعاقب آن درآمد داشته باشید، سراغ دارید؟ هنگامی که یک فرد دلچسب مردم شد، هرچه او گفت را مردم می‌پذیرند.

خلق نیاز از سمت افراد / راهکارهای بهبود شرایط جامعه

کاظمی ادامه می‌دهد: بیشتر چنین افرادی کسانی هستند که دچار خودشیفتگی هستند، تمایل به دیده شدن دارند و حریمی برای خود قائل نیستند؛ در اقداماتی این‌چنینی خود افراد مقصر هجمه موجود در برابر خود هستند. افراد نه تنها تقاضا برای چنین مواردی دارند، بلکه نیازهایی برای خود خلق کرده‌اند و مبلغ آن نیز هستند.

وی با اشاره به راهکارهای بهبود شرایط جامعه، می‌گوید: رسانه‌های یک جامعه باید نسبت به انتشار اخبار خوب اقدام و آن را ترویج کنند. به افراد جامعه باید آگاهی داد؛ چراکه با آگاهی بهتر می‌توانند زندگی کنند. در جامعه ما نگران بودن یک ارزش است در صورتی که آگاهی ارزش است و نگرانی مربوط به ضعف مهارت است.

کاظمی خاطرنشان می‌کند: باید به افراد فرصت کنار یکدیگر قرار گرفتن و گفت‌وگو کردن داده شود تا قوی‌تر شوند، احساس امنیت بیشتری داشته باشند و کمتر سراغ فضای مجازی بروند. ساختارهای آموزشی باید اصول واقعی کیفیت زندگی روانی و اجتماعی را به زبان ساده به مردم بیاموزند. پول خوب است اما کیفیت زندگی نیست و تنها آسایش می‌آورد نه آرامش.

وی با بیان اینکه ترکیه یک کشور جهان سومی است که متولی نظارت بر خانواده دارد، اضافه کرد: در کشور ما نهادی که مسئول خانواده باشد وجود ندارد. نهادهای بسیاری هستند که درخصوص خانواده صحبت می‌کنند اما نهادی که مسئول خانواده باشد وجود ندارد. افراد باید بیاموزند چگونه از زندگی لذت ببرند تا متعاقب آن بدانند برای لذت بردن از زندگی به داشتن برخی امکانات دور از دسترس نیازی ندارند.

محبوبیت اینستاگرام در میان کاربران فضای مجازی

مصطفی زارعی کارشناس رسانه در گفت‌وگو با خبرنگار ایمنا، اظهار می‌کند: شبکه مجازی اینستاگرام به لحاظ اینکه کاربر می‌تواند اتفاقات روزانه خود را به اشتراک بگذارد و در تعامل با دیگران قرار دهد، جنبه‌های بسیار شخصی‌تری نسبت به سایر شبکه‌های مجازی دارد. از منظر دیگر به علت حضور سلبریتی‌ها، هنرمندان، ورزشکاران و سایر افراد مشهور یا معروف، کاربر ترغیب به حضور در این فضا می‌شود.

وی با بیان اینکه اینستاگرام بستری برای دیده شدن افراد فراهم می‌کند، می‌افزاید: با شیوع بیماری کرونا، برقراری قرنطینه و ایجاد مشاغل متعدد در بستر فضای مجازی، حضور افراد در اینستاگرام افزایش یافت. همچنین سایر موارد نظیر میل به شهرت و افزایش محبوبیت نیز از عوامل حضور کاربران در اینستاگرام است.

این کارشناس رسانه با بیان اینکه بانوان استفاده بیشتری از شبکه مجازی اینستاگرام دارند، ادامه می‌دهد: قبل از شیوع بیماری کرونا حدود ۲۰ میلیون کاربر در فضای مجازی اینستاگرام حضور داشتند که این تعداد پس از شیوع بیماری کرونا به حدود بیش از ۴۰ میلیون رسید.

تأثیر تخریبی بلاگری در حوزه فرهنگ سبک زندگی

وی با بیان اینکه برخی سلبریتی‌ها یا هنرمندان با فعالیت در این شبکه مجازی به محبوبیت این فضا اضافه کردند، تصریح می‌کند: اجراهای زنده، پخش زنده کنسرت‌ها و لایوهای مشترک هنرمندان و سلبریتی‌ها با یکدیگر از فعالیت‌هایی بود که بر محبوبیت اینستاگرام افزود؛ حتی برخی از این افراد به سمت زدن رکورد کامنت‌ها پیش رفتند.

زارعی با بیان اینکه پدیده بلاگری یا اینفلوئنسری در اینستاگرام از دو منظر قابل بررسی است، اضافه می‌کند: در دیدگاه اول این پدیده در حوزه فرهنگ سبک زندگی تأثیر تخریبی و آسیب‌زا دارد که منجر به سوق یافتن افراد فاقد آگاهی به سمت این فضا و حتی گاهی تقلید از بلاگرها یا اینفلوئنسرها می‌شود. در برخی مواقع مطالب ارائه شده توسط این افراد به کاربران فضای مجازی فاقد ارزش است و نشان دادن اینکه «همه ابعاد زندگی من خوب است» از سمت یک بلاگر به کاربران فضای مجازی اثر تخریبی دارد.

بلاگرهای هدف‌محور و بلاگرهای تولیدکننده محتوای زرد

وی با بیان اینکه طبق دسته‌بندی انجام شده، دسته‌ای از بلاگرها یا اینفلوئنسرهای ایرانی دارای هدف هستند، می‌گوید: برخی بلاگرها در حوزه محیط زیست، گردشگری یا موارد اجتماعی نظیر آسیب‌های کودکان کار یا بدسرپرست، فعالیت می‌کنند؛ بنابراین نمی‌توان به طور مطلق گفت پدیده بلاگری یا اینفلوئنسری، پدیده‌ای منفی یا مثبت برای جامعه است.

این کارشناس رسانه، ادامه می‌دهد: بیشتر بلاگرها، بلاگرهای قارچ‌گونه و میکروبلاگرها هستند و شاید خطرات میکروبلاگرها به مراتب بیشتر از بلاگرها و اینفلوئنسرها باشد؛ چراکه قصد دارند خود را به فرآیندی برسانند و ممکن است طی رسیدن به این فرآیند موضوع خاصی را پیگیری نکنند و برای جذب مخاطب از محتواهای زرد استفاده کنند.

وی با بیان اینکه در مواجهه با بلاگرها و اینفلوئنسرها باید مخاطب آگاه به سواد رسانه باشد، اظهار می‌کند: مخاطب باید این را بپذیرد که یک بلاگر یا میکروبلاگر نمی‌تواند صددرصد زندگی خود را به اشتراک بگذارد و تنها قسمت‌های خوب زندگی خود را به اشتراک می‌گذارد تا منجربه ضعف هدف در خود، نشود. یکی از معضلات در برابر بلاگرها این است که به علت زیبا نشان دادن همه چیز زندگی خود، مخاطب آن‌ها که مسیر پرتلاطمی در زندگی دارد، نگاه «من نرسیدم» یا «من نمی‌رسم» به خود دارد.

نمایشنامه‌های مجازی با تاثیرات واقعی!

کسب درآمد در فضای مجازی با استفاده از کودک

وی با بیان اینکه حضور کودکان از معضلات دیگر بلاگری است، ادامه می‌دهد: ممکن است با حضور کودک در کنار یک بلاگر به نوعی به حریم خصوصی وی ورود شود. از کودک برای گرفتن تصویر و به اشتراک‌گذاری آن سوال نمی‌شود و حتی گاهی با استفاده از تصاویر و ویدئوهای وی بیزینس و کسب درآمد انجام می‌شود و اگر این کودک زمانی تمایل به ادامه این فرآیند نداشت، چه اقدامی می‌تواند انجام دهد؟

این کارشناس رسانه، تصریح می‌کند: به علت فقدان سواد رسانه‌ای مخاطب و کاربر شاهد رخداد چنین اتفاقی هستیم. اگر یک بلاگر به سمت موضوعات کلی جامعه پیش رود، به عنوان یک فعال رسانه‌ای در نظر گرفته می‌شود نه به عنوان یک بلاگر زرد.

وی با بیان اینکه در هنگام اطلاع‌رسانی بلاگرها می‌توانند کمک‌کننده باشند، اضافه می‌کند: در گذشته هنگامی که یک کودک گم می‌شد، با انجام پروسه‌ای زمان‌بر و دشوار برگه‌هایی چاپ شده روی دیوارها قرار می‌گرفت یا در نهایت در اخبار به آن پرداخته می‌شد اما اکنون در چنین موقعیت‌هایی اطلاع‌رسانی توسط یک بلاگر به راحتی به بیشتر افراد جامعه انجام می‌شود.

آینده فضای مجازی در کشور

زارعی با بیان اینکه بلاگری تیغی دو لبه است درخصوص آینده فضای مجازی در کشور، ادامه می‌دهد: تا زمانی که افراد یک جامعه به عنوان یک خانواده، کارشناس یا معلم به این درک نرسند که مخاطبان و فعالان فضاهای مجازی باید دارای سواد رسانه‌ای مناسبی باشند، آینده خوبی در انتظار افراد نیست. با محدود کردن یا بستن برخی صفحات اینستاگرامی نمی‌توان جمعیت چندین میلیونی ایران را کنترل کرد؛ چراکه شاید یک صفحه بسته شود اما به صورت قارچ‌گونه صفحات دیگری اضافه شوند.

این کارشناس رسانه با بیان اینکه مباحث قانونی به صورت هوشمندانه در نظارت از صفحات باید وجود داشته باشد، اظهار می‌کند: برای آینده‌ای مطلوب باید به همه افراد آموزش سواد رسانه‌ای داده شود. ممکن است برخی بلاگرها به علت تهی بودن از محتوا، اقدام به نشر اطلاعات اشتباه کنند؛ چراکه خود اطلاعات زیادی ندارد یا دنباله‌رو افراد دیگر است و حتی گاهی خبری تکذیب شده را به صرف دیده شدن، نشر می‌دهد.

تشکیل کمپین مخالفت با لایف‌استایل‌های اشتباه

وی با بیان اینکه در صورتی که مخاطب از آگاهی برخوردار باشد بلاگرهای زرد را دنبال نمی‌کند، می‌افزاید: با وجود چنین شرایطی بلاگرها نیز مجبور می‌شوند به سمت موضوعات خاص بروند. کمپین‌های بسیاری علیه برخی بلاگرهای غذا راه‌اندازی شده اما به این علت که این افراد ثروت زیادی به دست آورده‌اند، کمپین‌ها فاقد تأثیر بوده است.

زارعی با بیان اینکه بلاگرهای فعال در حوزه لایف‌استایل، بسیاری از مواقع شرایطی که واقعیت ندارد را به عموم نشان می‌دهند و باید به افراد جامعه نشان داد هر چیزی که می‌بینند همه زندگی افراد نیست، ادامه می‌دهد: تقریباً شبکه‌های اجتماعی و تلفن همراه جزو معدود امکاناتی است که همزمان با کشورهای غربی به ایران وارد شده، به همین علت بخشی از مشکلات میان کشورها مشترک است و در سایر کشورها نیز برخی کمپین‌ها در مخالفت با لایف‌استایل‌های غلط یا دروغ گفتن در فضای مجازی تشکیل شده و درحال فعالیت است.

سرخوردگی افراد تازه وارد به فضای مجازی

وی تصریح می‌کند: هنگامی که بلاگرهای مثبت تقویت شوند کمتر شاهد تأثیرگذاری بلاگرهای لایف‌استایل خواهیم بود، بلاگرهای زرد و بی‌محتوا درحال حاضر تأثیرگذار بر جامعه هستند؛ به عنوان مثال نوجوانی که به تازگی وارد فضای اینستاگرام شده است، بسیار سرخورده می‌شود که او کجای زندگی قرار دارد و من کجای زندگی هستم.

این کارشناس مسائل اجتماعی با بیان اینکه علاقه به داشتن احساس شهرت افراد را به سمت تولید محتواهای زرد سوق می‌دهد و هنگامی که مخاطب یک بلاگر را به عنوان معتمد قبول کرد، وی نقاب اصلی چهره خود را فاش می‌کند، اضافه می‌کند: بخشی از بلاگرها و اینفلوئنسرهای کشور به تقلید از سایر بلاگرهای خارجی تولید محتوا می‌کنند که در این مبحث مصرف‌گرایی جای می‌گیرد و بسیاری از شرکت‌ها را در کشورهای غربی، به این سمت سوق داده است. مصرف‌گرایی حتی در حوزه حجاب‌استایل نیز ورود پیدا کرده است.

کد خبر 587516

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.