نقش فضاهای عمومی بر سلامت روان شهروندان

وجود فضاهای عمومی شهری از لحاظ روانی و فیزیولوژیکی، می‌تواند تاثیرات مثبتی بر ساکنان این فضاها داشته باشد. اصولا فضای عمومی مناسب در شهرها، افزون بر سلامت جسمانی، موجب آرامش روان، بازده کاری بیشتر و کیفیت زندگی برتر می‌شود؛ درحالی‌که در طراحی شهرها به این جنبه‌ها توجه چندانی نمی‌شود.

به گزارش خبرنگار ایمنا و براساس مقاله‌ای از «میلاد حیرانی‌پور» کارشناس‌ارشد انرژی و معماری، در جوامع پویا و سرزنده شهری در طول زمان و در جهت تحقق ایده‌آل‌ها و نیازهای ساکنان شهر، فضاهای مختلف و متنوعی پدید می‌آید که درمجموع، منظر شهری را شکل می‌دهد.

فضاهای عمومی شهری می‌تواند نقش مهم و تأثیرگذاری بر آرامش روانی و شادکامی انسان معاصر ایفا کند و رابطه میان فرد و عناصر طبیعی را به نحو مطلوبی برقرار سازد. در این میان سلامت روانی اقشار جامعه، یکی از مباحث مهم در بیشتر جوامع امروزی بوده که نیازمند سیاست‌گذاری و برنامه‌ریزی‌های دقیق و صحیح است؛ مسلماً اگر کشورها در این زمینه برنامه نداشته باشند با مشکلات زیادی مواجه خواهند شد.

این مشکلات نه تنها زندگی مردم را تحت تأثیر قرار می‌دهد و موجب از دست رفتن استقلال آن‌ها و عوارض جسمانی، روانی، اجتماعی و اقتصادی می‌شود، بلکه تأثیرات مهمی بر سیستم‌های بهداشتی و درمانی جامعه می‌گذارد و منجربه صرف هزینه‌های انسانی و اجتماعی کلانی می‌شود؛ همچنین منابعی را به صورت نامتناسب جذب می‌کند که می‌توانست برای رفع سایر مشکلات بهداشتی جامعه مورد استفاده قرار بگیرد.

بحران سلامت روانی و شرایط نامناسب فضاهای عمومی شهری در ابعاد جسمی و روانی، فضاهای شهری و مسکونی معاصر را تهدید می‌کند. نبود امنیت در فضاهای شهری و سکونتی، انزوا، افسردگی و گسست اجتماعی در محلات شهر از عوامل مزمن شهری و محیطی است. در چنین شرایطی، اتخاذ رویکردهای نوین برنامه‌ریزی و طراحی محیط برای ارتقای سلامت محیطی شهروندان ضروری است. طراحی فضاهای عمومی باز و محلات شهری متناسب با آسایش و سلامت روانی و فیزیکی شهروندان، یکی از اهداف طراحی شهری پایدار به شمار می‌رود که در سال‌های اخیر به ویژه در کشورهای توسعه‌یافته گسترش زیادی داشته و ارائه راهنماها و معیارهای طراحی برای آسایش روانی و شادکامی، سلامت و ایمنی شهروندان از نتایج چنین رویکردی بوده است.

فضاهای باز و سبز محلی، برنامه‌ریزی فضاهای شهری پیاده، ایجاد محلات متراکم با کاربری‌های مختلط مسکونی، تجاری و اداری، اجرای طرح‌های شهری میان‌افزا در فضاهای باز و بدون استفاده، افزایش دسترسی فیزیکی و بصری ساکنان به طبیعت از طریق طراحی طبیعت‌گرا، ایجاد فرصت‌های فرهنگی اجتماعی، تجاری و تفریحی در محله، کاهش وابستگی زندگی شهری به اتومبیل از طریق تجهیز محلات به خدمات عمومی نظیر مدارس محله‌ای، توسعه شبکه حمل‌ونقل بین محلی و ارتقای کیفیت فضاهای جمعی در مراکز محلی متناسب با گروه‌های جمعیتی استفاده کننده، از راهبردهای پایدار برای ارتقای سلامت روانی در محیط شهری شناخته شده است. بدیهی است افزایش کارایی فضاهای عمومی، محیط و منظر شهری و استفاده بیشتر شهروندان و ترویج و گسترش فعالیت فیزیکی، به شادکامی و سرزندگی شهروندان منجر خواهد شد.

وجود فضاهای عمومی شهری از لحاظ روانی و فیزیولوژیکی، می‌تواند تأثیرات مثبتی بر ساکنان این فضاها داشته باشد. اصولاً فضای عمومی مناسب در شهرها افزون بر سلامت جسمانی موجب آرامش روان، بازده کاری بیشتر و کیفیت زندگی برتر می‌شود؛ درحالی‌که در طراحی شهرها به این جنبه‌ها توجه چندانی نمی‌شود و سلامت روانی و اجتماعی افراد، بیشتر از روستاها در معرض آسیب قرار دارد. با توجه به اینکه جمعیت شهرها روزبه‌روز در حال افزایش است؛ بنابراین توجه به فضاهای عمومی شهر، امری ضروری به نظر می‌رسد.

فضاهای عمومی نامطلوب و فاقد کیفیت اجتماعی، کالبدی و خدمات شهری مانند میادین بزرگ بی‌کیفیت با کارکرد صرفاً ترافیکی و فضاهای فاقد تجهیزات و تسهیلات شهری، به جامعه‌گریزی افراد منجر می‌شود. محرومیت ساکنان مناطق حاشیه شهر از فضاهای جامعه‌پذیر و پاسخ‌گو، قابلیت اجتماعی، تعامل و مشارکت محیطی شهروندان را با مشکل مواجه می‌کند؛ در چنین شرایطی، گسست اجتماعی و نبود شادابی و نشاط که لازمه سلامت عمومی جامعه است این مناطق شهری را تهدید می‌کند.

بررسی‌های مقایسه‌ای نشان می‌دهد که تصادفات خطرناک بیشتر در فضاهای شهری با طراحی نامناسب رخ می‌دهد. فضاهای شهری حاشیه و حومه، قربانی فضاهای شهری متن و مرکزی شده و بیشترین انزوا، گسست، ناامنی، نبود امنیت و نبود تعلق اجتماعی در فضاهای شهری حاشیه دیده می‌شود که نتیجه آن، پایین بودن نشاط و شادابی اجتماعی و بروز نارضایتی و اغتشاش اجتماعی در این فضاها است.

در این فضاها، فرصت‌های کمتری برای فعالیت‌های فیزیکی مانند پیاده‌روی و حضور در مراکز خرید پیاده و مسیرها و فضاهای ایمن دوچرخه و ورزش برای کودکان و نوجوانان و بزرگسالان وجود دارد؛ در حالی که به اعتقاد محققان علوم بهداشت محیطی، بسیاری از بیماری‌ها مانند سرماخوردگی‌ها، حملات قلبی، سرطان، افسردگی و مرگ زودرس با ارتباطات اجتماعی و خانوادگی و مذهبی ارتباط متقابل دارد. در این دیدگاه، پیوندهای اجتماعی ضعیف به اندازه سیگار، چاقی، فشار خون بالا یا نبود فعالیت فیزیکی و حتی بدتر از آن‌ها، برای سلامت انسان مضر است.

پیوندهای اجتماعی ضعیف نظیر نبود تعهد و مسئولیت‌پذیری اجتماعی و عضو نبودن در گروه‌های داوطلبانه و خیریه، در بروز رفتارهای زیان‌بار بر سلامت مانند مصرف مشروبات الکلی و مواد مخدر، اختلالات روانی، جنون، اسکیزوفرنی، گرفتگی شریان‌های قلب، تصادفات و حتی خودکشی مؤثر است. در واقع فضاهای شهری وعرصه‌های اجتماعی نقطه شکل‌گیری سرمایه اجتماعی محسوب می‌شود.

«جین جیکوبز» در کتاب «مرگ و زندگی شهرهای بزرگ آمریکایی ۱۹۶۱» مشاهده کرد که وقتی پیکره‌بندی محلات ارتباطات غیررسمی میان ساکنان را به حداکثر می‌رساند، میزان وقوع جرم کاهش می‌یابد، کودکان تحت نظارت بهتری قرار می‌گیرند و مردم در ارتباط با محیط فیزیکی پیرامون خود علاقه و رضایت بیشتری نشان می‌دهند. تحقیقات «سالیوان» و همکارانش نشان داده که وجود فضاهای سبز یکی از شیوه‌های افزایش ارتباطات غیر رسمی و نشاط اجتماعی در فضاهای محله‌ای است؛ به این ترتیب دسترسی به فضاهای سبز و مشارکت در حفظ و نگهداشت آن فضا به شکل‌گیری مناسبات و پیوندهای اجتماعی قوی میان ساکنان و ارتقای سلامت روانی افراد کمک کرده است.

طراحی محلات مسکونی پیاده‌گرا، مسیرهای ویژه دوچرخه و پیاده از مدرسه تا نواحی مسکونی و مناسب‌سازی فضاهای شهری برای گروه‌هایی همچون کهنسالان و معلولان جسمی از تدابیر گسترش زندگی پرتحرک و فعال شهری محسوب می‌شود. نحوه طراحی فضاهای باز شهری و همجواری این فضاها با خدمات و زیرساخت‌های محلی و سبک معماری مناظر، بر کیفیت و کارایی این فضاها و در نتیجه شادکامی و سرزندگی شهروندان تأثیر قطعی دارد.

کد خبر 569701

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.