«مهدی»، نذر مبارزه با اسرائیل بود

وقتی پاهای «مهدی» شفا گرفت مادر همه نذرهایش را ادا کرد؛ فقط مانده بود نذر سه ماه رزم برای نابودی اسرائیل. مهدی سال‌ها با چنین دیدگاهی بزرگ شده و سی سال خودش را برای جنگ با صهیونیست جهانی آماده کرده بود.

به گزارش خبرنگار ایمنا، شهید مهدی دهقان‌یزدلی در سال ۱۳۵۸ در روستای یزدل بخش مرکزی شهرستان آران و بیدگل متولد شد. او بیستم فروردین‌ماه سال ۹۷ به دنبال حمله موشکی رژیم جعلی اسرائیل و در اثر برخورد موشک شلیک شده به پایگاه هوایی تی ۴ در استان حمص سوریه بال در بال ملائک گشود و این گونه شد که شهادت‌نامه‌اش را در غربت و در راه دفاع از حریم اهل بیت (ع) امضا کردند تا به آرزوی همیشگی‌اش دست یابد.

مریم زارعی درباره همسر شهیدش اظهار کرد: چهار ساله بود که فلج اطفال گرفت و دیگر نتوانست راه برود. دکتر رفتن‌های مدام هم افاقه نکرد. همه دکترها از درمانش عاجز و ناامید بودند. مادر مهدی عرض توسل به امام غریب خراسان برد و برای شفای او گردنبندش را نذر امام رضا (ع) کرد، عهد بست تا سن ۱۸ سالگی مهدی هرسال عید قربان گوسفند قربانی کند. بعد هم با خودش گفت: «کاش این جنگ زودتر تمام شود، اما اگر نشد نذر می‌کنم مهدی هم لباس رزم بپوشد و به جبهه برود. نذر می‌کنم اگر سن بچه‌ام به این جنگ قد نداد هر وقت بزرگ و جوان شد، سه ماه برود و برای نابودی اسرائیل بجنگد.»

وی افزود: چهار ماه از این نذر نگذشته بود که مهدی خواب دید سیب سرخی در دست دارد. امام رضا (ع) فرموده بودند: «سیب را بخور». گاز زدن سیب همانا و شفا گرفتن پاهای مهدی همان.

زارعی درباره خصوصیات اخلاقی همسرش گفت: مهدی چند خصلت بارز داشت؛ اهتمام به خواندن نماز اول وقت، احترام به دیگران و خوش‌خلقی. او همچنین فردی منظم و منضبط و با اخلاق کاری بسیار زیاد و فردی فعال و جدی در امر ورزش، با آمادگی جسمانی بالا بود.

وی افزود: «مهدی خیلی امام رضایی بود، یک جایی نوشته بود تمام دلخوشیم پاهامه، پاهایی که از خودم نیست و هدیه امام رضامه

زارعی تصریح کرد: کارهایش فقط برای رضای خدا و نه ارتقای درجه‌های دنیایی بود، خشنودی خدا برایش اهمیت داشت. به همین خاطر کارهای خیرش را پنهانی انجام می‌داد و در برابر کاری که برای دیگری کرده بود انتظار تشکر نداشت.

همسر شهید مدافع حرم مهدی دهقان در رابطه با اعزام همسرش به سوریه گفت: یک روز با سربندی به خانه آمد که رویش نوشته بود: «کلنا عباسک یا زینب»، سربند را نگاه کردم و پرسیدم این یعنی چه؟ با اشتیاق گفت: «یعنی ما همه عباس تو هستیم یا زینب». همان پیشانی‌بند سر حرف سوریه رفتن را باز کرد. من مانعش نبودم، پیش از آن روز هم به او گفته بودم که دوست دارم او نیز یکی از مدافعان حرم عقیله بنی هاشم (س) باشد.

زارعی ادامه داد: مهدی بیست‌وسوم اسفندماه ۱۳۹۶ پس از چند ماه صحبت با فرمانده‌اش و کسب موافقت او راهی سوریه شد، سفری که ۲۷ روز طول کشید و شبی که قرار بود فردایش راهی زیارت حضرت زینب (س) و بازگشت به ایران شود بر اثر ترکش ناشی از حمله موشکی اسرائیل به پایگاه هوایی حمص به شهادت رسید.

وی خاطر نشان کرد: با بیان اینکه وقتی پاهای مهدی شفا گرفت، مادر همه نذرهایش را ادا کرد. فقط مانده بود نذر سه ماه رزم برای نابودی اسرائیل. مهدی سال‌ها با چنین دیدگاهی بزرگ شد و سی سال خودش را برای جنگ با اسرائیل آماده کرده بود. مهدی از سال‌ها قبل دنبال شهادت بود. در یکی از دست‌نوشته‌های زمان دانشجویی‌اش نوشته است من مرگی را انتخاب می‌کنم که زندگی‌ساز باشد؛ شهادت. همین جمله اکنون بر سنگ مزارش نقش بسته است.

همسر شهید مدافع حرم مهدی دهقان با اشاره به دیدار سردار امیرعلی حاجی‌زاده، فرمانده نیروی هوافضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با خانواده شهید اظهار کرد: زمانی که سردار حاجی‌زاده از نذر مادر شهید آگاه شد، گفت: «ما آمده بودیم خانواده شهید را دلداری بدهیم ولی حالا خودمان دلداری شدیم، این اعتقاد و این سطح از ایمان و توکل حاکی از آن است، راهی که در آن قرار گرفته‌ایم حق است.»

وی در پایان گفت: حاصل ۱۷ سال زندگی مشترک من با شهید، سه فرزند به نام‌های علی، فاطمه و طاها است که تمام تلاشم را به کار گرفته‌ام تا به بهترین شکل آنها را تربیت کنم تا در همان مسیری که پدرشان در آن قدم نهاده بود، پا بگذارند و نابودی رژیم جعلی اسرائیل را رقم بزنند.

کد خبر 566935

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.