از دستگیری باند زنبورهای نقابدار تا غرق شدن ۲ خواهر برای نجات یک سگ

دستگیری باند زنبورهای نقابدار، برادری که خواهان اعدام برادر معتادش شد، منهدم شدن باند قاچاق سازمان یافته سوخت در آب‌های خلیج فارس، دستگیری سرکرده باند سارقان مسلح خودرو در ماهشهر، غرق شدن دو خواهر برای نجات یک سگ، شکایت زن ۲۲ ساله از پدرش به خاطر کتک زدن را در بسته خبری حوادث ایمنا بخوانید:

به گزارش خبرنگار ایمنا، جواد شفیع‌زاده رئیس پلیس آگاهی خراسان رضوی، اظهار کرد: از چند ماه قبل پرونده‌هایی در مراکز انتظامی تشکیل شده بود که محتویات آن‌ها نشان می‌داد، گروه مخوفی از تبهکاران نقابدار پل‌های هوایی را ناامن کرده‌اند و از عابران پیاده روی آسمان شهر با تهدید قمه زورگیری می‌کنند.

وی افزود: به همین دلیل گروه ورزیده‌ای از کارآگاهان دایره مبارزه با جرایم خشن پلیس آگاهی مأموریت یافتند تا به زورگیری‌های این باند مخوف که همانند زنبور در اطراف پل‌های هوایی لانه کرده بودند، پایان دهند.

رئیس پلیس آگاهی خراسان رضوی ادامه داد: بررسی‌های کارشناسی در این پرونده‌ها بیانگر آن بود که زورگیران با شگردی خاص در اطراف پل‌های هوایی پرسه می‌زنند و بیشتر از افراد سالخورده، بانوان یا کودکانی سرقت می‌کنند که توان حرکت سریع روی پله‌های آهنی را ندارند.: پس از انجام تحقیقات مشخص شد که بیشتر زورگیری‌ها در محیط جغرافیایی اطراف بزرگراه صدمتری و امام علی (ع) صورت گرفته است.

وی تصریح کرد: گروه تخصصی کاراگاهان با بازبینی دوربین‌های مدار بسته ترافیکی در شهر به اطلاعاتی دست یافتند که نشان می‌داد زورگیران در مناطق اطراف بزرگراه صدمتری فجر تردد می‌کنند که تصاویر آنان از دوربین‌های شهری استخراج و مشخص شد که سرکرده باند، جوان سابقه‌داری به نام «غلام» است که در شهرک شهید رجایی زندگی می‌کند. به همین دلیل کارآگاهان با دستورات ویژه قضائی و در یک عملیات ردزنی، موفق شدند مخفیگاه وی را درون یک سوله متروکه شناسایی کنند.

سرهنگ شفیع زاده اضافه کرد: این جوان زورگیر در عملیات صبحگاهی پلیس به دام افتاد و در بازرسی از مخفیگاه وی تعدادی گوشی سرقتی نیز به همراه یک دستگاه موتورسیکلت مسروقه کشف شد.

وی گفت: با انتقال متهم به اتاق بازجویی پلیس آگاهی، تحقیقات گسترده در این‌باره ادامه یافت تا جایی که متهم مذکور دو همدست دیگر خود را به پلیس لو داد و بدین ترتیب عملیات کارآگاهان با نظارت سرهنگ مرادی (رئیس اداره مبارزه با سرقت پلیس آگاهی) به بولوار طبرسی شمالی کشیده شد. آنان در دو عملیات هماهنگ و ضربتی، دو عضو ۱۸ و ۲۳ ساله دیگر این باند مخوف را در یک منزل مسکونی به دام انداختند.

رئیس پلیس آگاهی خراسان رضوی افزود: با کشف ۱۴ دستگاه گوشی تلفن از دو متهم، بررسی‌های کارآگاهان برای واکاوی جرایم دیگر اعضای باند «زورگیری در آسمان» وارد مرحله جدیدی شد و دو مالخر اموال سرقتی نیز به نام‌های نصیر و مجید با دستور قضائی بازداشت شدند.

وی ادامه داد: اعضای این باند در حالی تاکنون به ۱۲۳ فقره زورگیری روی پل‌های هوایی شهر اعتراف کرده‌اند که تحقیقات برای شناسایی دیگر مال‌باختگان همچنان ادامه دارد.

سرهنگ شفیع زاده درباره شگرد اعضای باند «زنبورهای نقابدار»، اظهار کرد: در بازجویی‌ها مشخص شد که سرکرده باند سوار بر موتورسیکلت سرقتی، جلوی پله‌های پل هوایی قرار می‌گرفت و عضو دیگر باند در طرف دیگر پل منتظر می‌ایستاد تا همدست سوم آن‌ها طعمه را انتخاب کند. در همین حال و به محض اینکه فرد مد نظر آن‌ها روی پله‌های پل عابر پیاده قرار می‌گرفت، یکی از اعضای باند به دیگری اطلاع می‌داد که طعمه در حال نزدیک شدن است.

وی افزود: این گونه همدست وی نیز به بالای پل می‌رسید و کیف و گوشی عابران را می‌ربود و بلافاصله سوار بر موتورسیکلت سرکرده باند که کنار پله‌های آن سوی خیابان منتظر ایستاده بود، از صحنه جرم می‌گریختند.

رئیس پلیس آگاهی خراسان رضوی گفت: تحقیقات بیشتر با توجه به گستردگی جرایم اعضای این باند سه نفره زورگیری در اطراف شهر با هماهنگی‌های قضائی ادامه دارد چرا که آن‌ها هنگام ارتکاب جرم چهره خود را می‌پوشاندند تا شناسایی نشوند.

برادری که خواهان اعدام برادر معتادش شد

رسیدگی به این پرونده از شهریور سال گذشته با گزارش آتش‌سوزی یک خانه در منطقه مجیدیه آغاز شد. پس از حضور مأموران آتش نشانی و خاموش کردن آتش مشخص شد که پدر خانواده فوت کرده و کارشناسان نیز اعلام کردند که آتش سوزی عمدی بوده است. با تحقیقات مأموران پلیس معلوم شد که پسر ۴۰ ساله خانواده که از مدت‌ها قبل به خاطر اعتیادش با خانواده‌اش اختلاف داشته عامل آتش سوزی بوده است.

به این ترتیب وی بازداشت شد و به حریق عمدی خانه‌شان اعتراف کرد. پس از اظهارات متهم، برای وی به اتهام تسبیب در قتل پدر و اقدام به قتل مادر و برادرش کیفرخواست صادر و پرونده به شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد. در ابتدای جلسه دادگاه برادر متهم برای وی درخواست اشد مجازات کرد و گفت: برادرم چند سالی بود که به مواد مخدر اعتیاد داشت و در این مدت آرامش را از ما گرفته بود او پدرم را کشت و می‌خواست من و مادرم را هم به قتل برساند و به همین خاطر از قضات می‌خواهم تا او را به اشد مجازات محکوم کنند. در ادامه نیز مادر متهم با تأیید حرف‌های پسرش گفت: پسرم سال‌ها ما را آزار داد و این رفتارش ناشی از اعتیادش بود دیگر همه از دست او خسته شده بودند.

پس از آن متهم به جایگاه رفت و ضمن رد اتهام قتل عمدی اظهار کرد: از زمانی که به خاطر دارم پدر و مادرم همیشه بین من و برادرم تبعیض قائل می‌شدند این موضوع باعث شده بود که مدام حس حقارت کنم. بعد هم که معتاد شدم هیچ وقت از من حمایت نکردند و ما بیشتر مواقع سر پرداخت پول برای خریدن مواد باهم اختلاف داشتیم. شب حادثه به بهانه خرید قطره چشم از مادرم حدود ۱۰۰ هزار تومان خواستم که مادرم گفت پول قطره ۲۰ هزار تومان می‌شود من یک ریال بیشتر نمی‌پردازم. چون می‌دانست من می‌خواهم متادون بخرم. به همین خاطر عصبانی شدم و شب وقتی خوابیدند با ریختن بنزین بر روی پتوها خانه را به آتش کشیدم. اما مادر و برادرم بیدار شدند و فرار کردند اما پدرم که در خواب بود فوت کرد. من نمی‌خواستم او بمیرد قصدم فقط ترساندن آنها بود. قضات پس از شنیدن صحبت‌های متهم و مادر و برادرش برای صدور حکم وارد شور شدند.

منهدم شدن باند قاچاق سازمان یافته سوخت در آب‌های خلیج فارس

مجتبی قهرمانی رئیس کل دادگستری هرمزگان اظهار کرد: در راستای مأموریت ابلاغی از سوی قرارگاه عملیاتی مقابله با قاچاق سوخت استان هرمزگان، طی یک عملیات ضربتی توسط نیروهای دریابانی، یک باند قاچاق سازمان یافته سوخت که در حوزه خلیج فارس فعالیت می‌کرد، شناسایی و منهدم شد.

وی افزود: با هماهنگی مقام قضائی، مأموران دریابانی قشم پس از شناسایی یک فروند شناور لنج حامل ۳۰۰ هزار لیتر سوخت قاچاق در آب‌های این جزیره، نسبت به توقیف آن اقدام کردند.

رئیس کل دادگستری هرمزگان خاطرنشان کرد: قاچاقچیان قصد داشتند محموله بزرگ گازوئیل قاچاق را به یکی از کشورهای حوزه خلیج فارس منتقل کنند که خوشبختانه با هوشیاری مأموران و شناسایی شناور مورد نظر در تحقق نیات مجرمانه خود ناکام ماندند.

وی همچنین با اشاره به توقیف یک فروند شناور لنج در جریان این عملیات از دستگیری ۱۶ نفر از قاچاقچیان سوخت نیز خبر داد و تصریح کرد: اعضای دستگیر شده این باند سازمان یافته قاچاق سوخت با صدور قرار تأمین کیفری جهت تکمیل روند تحقیقات و طی مراحل دادرسی در بازداشت به سر می‌برند.

قهرمانی ادامه داد: مرتکبین قاچاق سازمان یافته سوخت علاوه بر جریمه نقدی و مجازات حبس به ضبط اموال ناشی از جرم نیز محکوم می‌شوند و همچنین در راستای اجرای ماده ۲۰ قانون مبارزه با قاچاق کالا؛ وسایل نقلیه دخیل در امر قاچاق اعم از شناور و خودرو یا موتورسیکلت نیز به نفع دولت ضبط خواهند شد.

وی خاطرنشان کرد: دستگاه قضائی با توسل به اقدامات پیشگیرانه و برخورد قاطع و بدون اغماض در مسیر مبارزه بی‌امان با پدیده شوم قاچاق از هیچ کوششی فروگذار نخواهد شد و در راستای عمل به وظایف قانونی با تمام توان و بدون اغماض با قاچاقچیان برخورد خواهد کرد.

دستگیری سرکرده باند سارقان مسلح خودرو در ماهشهر

سردار سید محمد صالحی فرمانده انتظامی خوزستان اظهار کرد: در پی وقوع چند فقره سرقت مسلحانه خودرو و محموله آنها در ماهشهر و شهرستان‌های جنوبی خوزستان، موضوع به صورت ویژه در دستور کار پلیس آگاهی قرار گرفت.

وی افزود: کارآگاهان پلیس آگاهی شهرستان ماهشهر با رصد و پایش اطلاعاتی سرکرده باند سارقان مسلح را در شهرستان شادگان شناسایی و با هماهنگی مقام قضائی در یک عملیات منسجم و ضربتی، در درگیری متقابل مسلحانه دستگیر کردند.

فرمانده انتظامی خوزستان ادامه داد: در بازرسی از مخفیگاه متهم چهار قبضه سلاح کلاشینکف و ۵۰۰ فشنگ مربوطه به همراه ۱۰ تیغه خشاب، یک قبضه کلت کمری و سه تیغه خشاب و ۶۷ فشنگ مربوطه، ۴۵ فشنگ ساچمه‌ای، تعدادی سلاح سرد و مقداری موادمخدر و آلات استعمال کشف و ضبط شد.

وی با بیان اینکه تلاش برای دستگیری سایر اعضای این باند به صورت ویژه در دستور کار پلیس قرار دارد، خاطرنشان کرد: امنیت مردم خط قرمز پلیس است و با فرد یا افرادی که قصد خدشه‌دار کردن آن را داشته باشند، با قاطعیت و اقتدار برخورد خواهیم کرد.

غرق شدن دو خواهر برای نجات یک سگ

سرهنگ غلام حسین شعبانی فرمانده انتظامی تنکابن اظهار کرد: در پی کسب خبری از مرکز فوریت‌های پلیسی ۱۱۰ مبنی بر غرق شدن دو خواهر در استخر یکی از ویلاهای این شهرستان، بلافاصله مأموران کلانتری نشتا به محل حادثه اعزام شدند.

وی افزود: در این حادثه دو خواهر ۱۰ و ۱۳ ساله اهل استان همجوار که برای نجات سگ پاکوتاهی که در داخل استخر افتاده بود، به علت آشنایی نبودن به فنون شنا در داخل استخر غرق شدند. جسد این دو خواهر نوجوان توسط عوامل امدادی کشف و به سردخانه منتقل شد.

فرمانده انتظامی تنکابن با هشدار به شهروندان در خصوص مراقبت از فرزندان خویش، خاطرنشان کرد: به هیچ عنوان فرزندان خود را در چنین محیط‌هایی تنها نگذارند.

شکایت زن ۲۲ ساله از پدرش به خاطر کتک زدن

یک زن جوان که ادعا می‌کرد پدرش او را کتک زده است درباره سرگذشت تأسف بارش به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری گفت: هنوز به سه سالگی نرسیده بودم که پدر و مادرم از یکدیگر جدا شدند. پدرم مردی لجباز بود و همواره با بستگان مادرم اختلاف داشت تا اینکه بالاخره این لجبازی‌های فامیلی زندگی‌اش را به آشفتگی کشاند و مرا نیز به مادربزرگم سپرد تا از من نگهداری کند مدتی بعد پدرم در حالی با یک زن جوان ازدواج کرد که من در یکی از روستاها به مدرسه می‌رفتم و نامادری‌ام حاضر نبود سرپرستی مرا بپذیرد.

هشت سال کنار مادربزرگم زندگی کردم و در روستا ماندم تا اینکه یک روز وقتی از مدرسه به خانه بازگشتم همه اطرافیانم را سیاه پوش دیدم و تازه فهمیدم مادربزرگم را از دست داده‌ام. آن روز پدرم دستم را گرفت و به ناچار مرا نزد همسرش برد. دو سال بعد وقتی به ۱۳ سالگی رسیدم نامادری‌ام اصرار کرد تا با پسرش ازدواج کنم. پدرم نیز که مطیع همسرش بود مرا پای سفره عقد نشاند و این گونه با علی ازدواج کردم.

او اگرچه جوان خوبی بود، اما به خاطر بیکاری نمی‌توانست هزینه‌های زندگی را تأمین کند به همین دلیل تصمیم گرفت برای کارگری به تهران برود چرا که برخی از دوستانش در زمینه امور ساختمانی و بنایی در تهران فعالیت می‌کردند. علی قصد داشت مرا هم با خودش به تهران ببرد، اما پدرم به شدت با این موضوع مخالفت کرد و خطاب به همسرم گفت: «اگر مرد کار باشی در همین شهر هم کار زیاد است!» بالاخره با مخالفت پدرم من در قوچان ماندم و نامزدم به تهران رفت برای همین موضوع اختلافات شدیدی بین من و نامادری‌ام شکل گرفت که حالا مادرشوهرم نیز بود.

این اختلافات و مشاجره‌های روزمره به جایی رسید که در ۱۵ سالگی از علی طلاق گرفتم و بدین ترتیب قدم در مسیر بدبختی گذاشتم. یک سال بعد دوباره با اصرار پدرم با پسر یکی از دوستانش ازدواج کردم و دوباره بر سر سفره عقد نشستم، اما آن ازدواج نیز سه سال بیشتر دوام نداشت چرا که فرهاد به موادمخدر صنعتی اعتیاد داشت و مدام مرا مورد آزار و اذیت قرار می‌داد.

او یا خمار بود که مرا کتک می‌زد یا از شدت نشئگی حال طبیعی نداشت و مرا زیر مشت و لگد می‌گرفت. برای همین ناچار شدم از فرهاد هم طلاق بگیرم. حالا دیگر گره کوری بر سرنوشتم افتاده بود و من دچار سردرگمی عجیبی بودم در این شرایط تصمیم گرفتم به شهر بزرگ‌تری بروم تا زندگی جدیدی را تجربه کنم. این بود که شبانه از منزل پدرم فرار کردم.

برای مدتی در منزل یکی از دوستانم که او نیز مطلقه بود ساکن شدم تا اینکه کاری برای خودم دست و پا کردم و سپس با پس‌انداز اندکی که داشتم منزلی در حاشیه شهر اجاره کردم و به زندگی ادامه دادم. اما پدرم که معتقد بود آبروی او را برده‌ام نشانی محل سکونت مرا پیدا کرد و زمانی که از سرکار به خانه بازگشتم مرا به شدت کتک زد او نه تنها با این گونه رفتارهایش زندگی مادرم را نابود کرد بلکه مرا نیز به روز سیاه نشاند.

کد خبر 554494

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.