به گزارش خبرنگار ایمنا، سیدروح‌الله لطیفی سخنگوی گمرک اظهار کرد: کارکنان گمرک دوغارون در استان خراسان رضوی، در هنگام کنترل مسافران ورودی به کشور، از کیسه حاوی برگه زردآلو یک کیلو و ۹۶۰ گرم هروئین فشرده شده که کاملاً به شکل برگه‌های زردآلو درآورده بودند از یک تبعه افغانستانی کشف کردند و در موردی دیگر نیز پارچه‌ای به وزن چهار کیلو و ۷۲ گرم که آغشته به مواد مخدر بود نیز از دیگر فرد افغانستانی کشف و برای انجام مراحل قانونی تحویل مقامات ذیصلاح شد.
وی در خصوص کشفیات گمرک در بخش امانات پستی، افزود: کارکنان بخش امانات پستی گمرک توانستند از جعبه چوبی معرق کاری شده به مقصد انگلستان، یک کیلو و ۵۵ گرم شیره تریاک کشف کنند.
سخنگوی گمرک ادامه داد: محموله پادری و روفرشی به وزن پنج کیلو و ۱۱۵ گرم که آغشته به هروئین بود نیز با دقت عملِ همکارانِ گمرک، در بخش امانات پستی فرودگاه حضرت امام (ره) به استرالیا نرسید.
پایان جولان دو مرد با لباس پلیس در کرج
سرهنگ علی قاسم‌پور فرمانده انتظامی شهرستان کرج، اظهار کرد: مأموران کلانتری ۱۸ شاهین ویلا در حین گشت‌زنی در سطح حوزه به سرنشینان یک دستگاه خودروی آردی مشکوک و برای بررسی موضوع وارد عمل شدند. دو مأمور قلابی محض مشاهده مأموران قصد فرار داشتند که با هوشیاری مأموران هر دو سرنشین خودرو دستگیر و به کلانتری منتقل شدند.
وی با بیان اینکه در بازرسی مأموران از خودرو متهمان مقداری مواد مخدر، سلاح سرد و البسه و تجهیزات نظامی قلابی کشف شد، ادامه داد: با استعلام سوابق متهمان مشخص شد که از افراد باسابقه در زمینه فروش مواد مخدر و سرقت هستند.
فرمانده انتظامی شهرستان کرج با بیان اینکه متهمان برای انجام تحقیقات تکمیلی به پلیس آگاهی استان منتقل شدند، خاطرنشان کرد: شهروندان در صورت مواجهه با افرادی که با پوشش مأمور قصد اخاذی از آنها دارند، ضمن درخواست ارائه کارت شناسایی از طریق شماره تلفن‌های ۱۱۰ و ۱۹۷ پلیس را در جریان بگذارند.
دستگاه آندوسکوپی دزدیده شد
چند روز پیش نماینده حقوقی یکی از بیمارستان‌های پایتخت راهی دادسرای ویژه سرقت شد و خبر از سرقت ۶۰۰ میلیون تومانی از بیمارستان داد. وی به افراسیاب رفیع زاده، بازپرس شعبه هفتم دادسرا گفت: مدتی قبل یکی از قطعات دستگاه آندوسکوپی بیمارستان که ۶۰۰ میلیون تومان ارزش دارد سرقت و همین باعث اختلال در خدمت‌رسانی به بیماران بیمارستان شد. این در حالی بود که پس از بازبینی دوربین‌های مداربسته متوجه شدیم فردی که لباس بیماران به تن دارد و ماسک به‌صورت زده عامل این سرقت است. برای شناسایی و دستگیری او تصمیم به طرح شکایت گرفتیم.
با ثبت این شکایت، تیمی از مأموران پلیس پایتخت برای شناسایی و دستگیری سارق وارد عمل شدند. آنها چندین و چند بار فیلم دوربین‌های مداربسته را مرور کردند اما سارق که ظاهراً از وجود دوربین‌ها باخبر بود، طوری صورتش را پوشانده بود که چهره‌اش قابل شناسایی نبود.
از سوی دیگر، سرقت قطعه مورد نظر یک سرقت عادی نبود و تنها کسانی از ارزش بالای این قطعه خبر داشتند که با دستگاه‌ها و تجهیزات بیمارستانی آشنایی کامل داشتند. همه شواهد از این حکایت داشت که سرقت احتمالاً از سوی یکی از پرسنل بیمارستان صورت گرفته است. در این شرایط مأموران روی پرسنلی که به محل سرقت رفت‌وآمد داشتند، تمرکز کردند.
آنها در ادامه متوجه شدند که یکی از کارگران فنی بیمارستان از زمان سرقت تاکنون در محل کارش حاضر نشده است. نام این مرد به‌عنوان مظنون سرقت مطرح شد و کارآگاهان در ادامه متوجه شدند مشخصات ظاهری سارقی که تصویرش در دوربین‌های مداربسته ضبط شده بود شباهت زیادی به کارگر مرموز دارد. سرانجام دستور بازداشت وی صادر شد و مأموران در یک عملیات ضربتی این مرد را دستگیر کردند.
او که چاره‌ای جز بیان حقیقت داشت در بازجویی‌ها به سرقت ۶۰۰ میلیون تومانی اعتراف کرد. متهم اظهار کرد: حدود ۱۰ سال بود که در بیمارستان به‌عنوان کارگر فنی مشغول به‌کار بودم. به‌دلیل نوع کارم با تمام تجهیزات بیمارستانی آشنایی داشتم. حتی می‌دانستم که برخی از قطعات کوچک دستگاه‌ها ارزش زیادی دارند تا اینکه به‌دلیل مشکلات مالی تصمیم به سرقت یکی از قطعات گرفتم.
وی ادامه داد: از یک ماه پیش در حال برنامه‌ریزی برای اجرای نقشه سرقت بودم. در نهایت وقتی فرصتی مناسب برای اجرای نقشه‌ام پیش آمد، درحالی‌که لباس مخصوص بیماران را به تن کرده بودم، خودم را به محل دستگاه آندوسکوپی رساندم و قطعه‌ای را که می‌دانستم ارزش زیادی دارد سرقت کردم. پس از آن قصد فروش آن را داشتم اما پیش از اینکه مشتری پیدا کنم، دستگیر شدم. با اعترافات متهم برای او قرار قانونی صادر شد و تحقیقات تکمیلی در این پرونده ادامه دارد.
جنایت در جنوب تهران در دفاع از برادر
حدود دو سال قبل پسر جوانی به نام آرش که با ضربه چاقو مجروح و به بیمارستان منتقل شده بود جان باخت. وقتی تیم جنایی برای بررسی ماجرا به بیمارستان رفتند خانواده آرش مدعی شدند پسرشان به قتل رسیده است. یکی از دوستان مقتول که زمان حادثه با وی بود گفت: آرش با دو برادر درگیر شد و یکی از آنها به نام شاهین با چاقو آرش را زد بعد من و آرش سوار موتور شدیم و به سمت خانه آرش رفتیم اما چند دقیقه بعد حالش بد شد و وقتی او را به بیمارستان رساندیم کار از کار گذشته بود.
مأموران ساعاتی بعد شاهین و برادرش را بازداشت کردند. متهم در بازجویی‌ها اظهار کرد: من قصد قتل آرش را نداشتم فقط می‌خواستم از برادرم دفاع کنم. با تکمیل تحقیقات و صدور کیفرخواست پرونده برای رسیدگی به شعبه هشت دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. در جلسه رسیدگی ابتدا کیفرخواست علیه متهم خوانده شد و سپس اولیای دم در جایگاه قرار گرفتند و خواستار صدور حکم قصاص شدند اما شاهین در دادگاه منکر اتهام قتل عمدی شد و گفت: مدتی قبل برادرم یک گوشی موبایل به یکی از دوستانش فروخته بود اما او پول برادرم را نمی‌داد و سر این موضوع با هم درگیری داشتند.
وی افزود: روز حادثه برادرم در خیابان با خریدار گوشی‌اش جروبحث کردند و درگیری بین آنها بالا گرفت با وساطت من درگیری تمام شد اما بعد از گذشت چند دقیقه پسر جوان با دوستش آرش به محل برگشت و ناگهان آرش با چاقو ضربه‌ای به پیشانی برادرم زد که سرش زخمی شد بعد من برادرم را سوار ماشین کردم تا به مرکز درمانی برسانم اما بین راه چون خونریزی او زیاد بود مجبور شدم جلوی یک مغازه توقف کنم تا کمک بگیرم در همین موقع آرش و دوستش به ما رسیدند و آرش دوباره به ما حمله کرد. من هم چاقویی را از داخل مغازه برداشتم و یک ضربه به بازوی او زدم اما وقتی مرا دستگیر کردند گفتند علت مرگ مقتول پاره شدن یکی از رگ‌های اصلی بدنش بوده است درحالی که من فقط یک ضربه به بازوی او زدم.
در ادامه وکیل متهم در جایگاه قرار گرفته و اظهار کرد: موکل من در دفاع از خودش و برادرش مرتکب قتل شده است و روند پرونده هم به خوبی این موضوع را نشان می‌دهد. آرش در دو مرحله به دو برادر حمله کرده و هربار هم شاهین سعی کرده محل درگیری را ترک کند و از جان برادرش محافظت کند اما این مقتول بوده است که آنها را دنبال کرده تا ضربه‌ای دیگر بزند. ضمن اینکه ضربه به بازو کشنده نیست و دیر رساندن مقتول به مرکز درمانی منجر به مرگ او شده است. خونریزی شدید ناشی از دیر مراجعه کردن مقتول به مرکز درمانی بوده است.
وی ادامه داد: روند پرونده و شاهدان همگی نشان می‌دهد موکل من در قتل مقصر نبوده است و حتی ضربه را به بازو وارد کرده تا دست را ناکار کند بنابراین درخواست برائت موکلم از قتل عمدی را دارم. در پایان هیئت قضات برای تصمیم‌گیری در این خصوص وارد شور شدند.
دستگیری عامل جنایت در منطقه کشمیری مشهد در بابل
این جنایت خونین مردادماه امسال در منطقه کشمیری مشهد رخ داد. ماجرا از این قرار بود که از مدت‌ها قبل بین دو همسایه بر سر قسمتی از ملک مسکونی اختلاف وجود داشت و یکی از آنها مدعی بود که دیگری بخشی از ملک او را تصرف کرده و به همین دلیل اجازه دیوارکشی به او نمی‌داد. این اختلافات ادامه داشت تا اینکه روز حادثه، یکی از همسایه‌ها باخبر شد که همسایه دیگر در حال دیوارکشی در همان بخشی است که باهم اختلاف داشتند. او که عصبانی شده بود، سوار بر خودروی پژو ۴۰۵ خود راهی آنجا شد و به محض رسیدن به محل، پسر همسایه را دید که با کمک تعدادی از اقوام و بستگانش در حال دیوارچینی است.
مرد جوان پایش را روی گاز گذاشت و با خودرو به سمت دیوار و مصالح آنها رفت و طوری خودرو را به دیوار کوبید که بخشی از آن تخریب شد. او سپس قصد پیاده شدن از ماشین را داشت اما به‌دلیل صدماتی که به خودرواش وارد شده بود، در ماشین باز نمی‌شد. برای همین تلاش کرد از در قسمت شاگرد پیاده شود که در همین هنگام پسر همسایه و افراد دیگری که در آنجا مشغول کار بودند از شدت عصبانیت به او حمله کردند. طولی نکشید که درگیری هولناکی بین آنها درگرفت و در نهایت جوان پژوسوار با ضربات چاقو به قتل رسید.
ماجرای این درگیری مرگبار به پلیس و بازپرس جنایی مشهد گزارش شد و تیم تحقیق در محل حادثه حاضر شدند. تعدادی از افرادی که در این درگیری حضور داشتند دستگیر شدند و تحت بازجویی قرار گرفتند اما همگی آنها مدعی شدند کسی که با ضربه چاقو جان جوان پژوسوار را گرفت، پسر صاحب ملک بوده که پس از جنایت متواری شده است. طبق اظهارات این افراد، متهم اصلی جنایت جوانی ۲۶ ساله بود اما وقتی مأموران راهی محل زندگی وی شدند معلوم شد که او به همراه همسر و فرزندانش آنجا را ترک کرده و به مکان نامعلومی گریخته است. به این ترتیب دستور بازداشت وی صادر شد اما تا ماه‌ها بعد هیچ سرنخی از مخفیگاه او به‌دست نیامد.
حدود شش ماه از جنایت گذشته و رسیدگی به این پرونده به قاضی صادق صفری، بازپرس جنایی مشهد واگذار شده بود تا اینکه اطلاعاتی از مخفیگاه متهم فراری به‌دست آمد. این اطلاعات نشان می‌داد که او به همراه خانواده‌اش به شهرستان بابل رفته و زندگی مخفیانه‌ای در پیش گرفته است. از آنجا که احتمال داشت متهم مخفیگاهش را تغییر دهد، تیمی از مأموران برای دستگیری او راهی شمال کشور شدند.
از سوی دیگر هماهنگی لازم از سوی بازپرس جنایی مشهد با اصغری، معاون دادستان بابل نیز انجام شد و با مساعدت و همکاری معاون دادستان بابل کارآگاهان جنایی با حضور در این شهر موفق شدند ظهر پنجشنبه در عملیات مشترک با پلیس آگاهی بابل قاتل فراری را در یکی از خیابان‌ها شناسایی و دستگیر کنند. متهم پس از دستگیری به مشهد منتقل شد و صبح دیروز مقابل قاضی صفری قرار گرفت اما در اقدامی عجیب و به‌رغم اینکه تمامی شاهدان حادثه که از اقوام و بستگانش بودند وی را به‌عنوان قاتل اصلی معرفی کردند، جنایت را انکار کرد و مدعی شد که بی‌گناه است. در این شرایط قاضی جنایی برای او قرار بازداشت صادر کرد و وی برای ادامه تحقیقات در اختیار مأموران اداره آگاهی قرار گرفت.
نوشیدن چای بعد از قتل همسر
ساعت ۱۴ بعدازظهر چهارشنبه سیزدهم بهمن، زن جوانی هراسان با کلانتری ۱۵۸ کیانشهر تماس گرفت و از قتل خواهرش خبر داد و اظهار کرد: من و خواهرم در یک ساختمان زندگی می‌کنیم. لحظاتی قبل پسر شش ساله خواهرم هراسان و گریان به خانه من آمد و گفت که پدرش با هاون به سر مادرش کوبیده و او را شکسته است.
وی افزود: پس از شنیدن حرف‌های خواهرزاده‌ام، از آنجایی که می‌ترسیدم به تنهایی به خانه خواهرم بروم به همین دلیل از سرایدار خواستم همراهم بیاید، در خانه خواهرم نیمه باز بود وقتی وارد شدیم شوهرش در حالی که لیوانی چای به دست داشت روی نیمکت نشسته بود. هر چه از او سراغ خواهرم را گرفتم جواب نداد. به همین دلیل به جست‌وجو برای یافتن خواهرم پرداختم که ناگهان با جسد خونین او داخل سرویس بهداشتی مواجه شدم.
به دنبال این تماس، موضوع به بازپرس حبیب‌الله صادقی اعلام و تحقیقات به دستور بازپرس جنایی آغاز شد. وقتی تیم جنایی به طبقه ششم ساختمان محل جنایت در شهرک بروجردی کیانشهر تهران، رفتند با مرد میانسالی مواجه شدند که روی صندلی در اتاق پذیرایی نشسته و لیوانی چای در دستش بود. داخل سرویس بهداشتی نیز جسد همسرش افتاده بود. سر جسد شکسته و روسری‌اش نیز دور گردنش پیچیده شده بود.
در بازرسی از خانه، پرونده قضائی مربوط به دادگاه خانواده کشف شد. پرونده ۷۰ صفحه‌ای مربوط به شکایت مقتول از همسرش و درخواست مهریه ۱۱۴ سکه‌ای و نفقه بود. طبق مدارک موجود در پرونده، دادگاه با پرداخت مهریه از سوی همسر موافقت کرده بود و مرد میانسال از اوایل بهمن، مجبور به پرداخت ماهی یک سکه طلا شده بود.
شهریار، همسر مقتول در تحقیقات اولیه به قتل همسرش اعتراف کرد و گفت: هفت سال قبل ازدواج کردم، مدتی از ازدواج‌مان گذشته بود که اختلافات‌مان شروع شد. خواستم از همسرم جدا شوم اما با وساطت خانواده‌ها، از این تصمیمم صرف‌نظر کردم. بعد هم که صاحب فرزند و به خاطر بچه مجبور به ادامه زندگی شدیم. با این حال اختلافات ما روز به روز بیشتر می‌شد تا اینکه همسرم به عنوان پرستار خانگی مشغول به کار شد.
او از زنی سالخورده مراقبت می‌کرد که پایش شکسته بود. از آنجایی که پیرزن تنها بود و نمی‌توانست راه برود، همسرم مجبور بود شبانه‌روز پیش او بماند و در هفته فقط یک شب به خانه می‌آمد و همین مسئله درگیری و اختلافات ما را بیشتر کرده بود.
در همین گیر و دار همسرم مهریه و نفقه‌اش را به اجرا گذاشت و محکوم به پرداخت مهریه شدم. در این مدت ماشین را به نام او کردم اما او از من می‌خواست که خانه را هم به نام او سند بزنم و من با این کار مخالفت کردم. نبود همسرم در خانه و درخواست مهریه و اختلافات قدیمی، دست به دست هم داد که از همسرم بیشتر عصبانی شوم.
شب قبل از جنایت، وقتی او به خانه آمد باز هم دعوایمان شد. صبح روز بعد هم این دعوا ادامه داشت تا اینکه حدود ساعت ۱۱ صبح وقتی همسرم داخل آشپزخانه بود، درگیری ما بالا گرفت من با دسته هاون که داخل آشپزخانه بود محکم به سرش کوبیدم. پسر شش ساله‌ام که شاهد این ماجرا بود، با دیدن صحنه از خانه فرار کرد و خودش را به خانه خاله‌اش رساند.
همسرم هم که از ناحیه سر مصدوم شده بود، برای گریز از دست من، به سمت سرویس بهداشتی فرار کرد. من هم به دنبال او رفتم و روسری‌اش را دور گردنش انداخته و خفه‌اش کردم. می‌دانستم دستگیر می‌شوم به همین خاطر لحظاتی بعد برای خودم چای ریختم و روی صندلی در سالن پذیرایی نشستم و منتظر ماندم تا پلیس بیاید و مرا دستگیر کند. الان هم پشیمانم و نمی‌دانم چه کار کنم. به دستور بازپرس شعبه چهارم دادسرای امور جنایی پایتخت، متهم در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت قرار داده شد و تحقیقات در این خصوص ادامه دارد.
نظر شما