به گزارش خبرنگار ایمنا، از اصفهان بهعنوان پایتخت فرهنگی کشور یاد میشود اما نصف جهانِ ما، نقطهضعفی هم در صنعت گردشگری خود دارد که متأسفانه همه، اصفهان را تنها با میدان نقشجهان، سیوسهپل و پل خواجویش میشناسد.
آنچه بهانهای شد تا بار دیگر با نگاهی فرای از تکرار به اصفهان نگاهی بیندازیم، کمبود شناخت اکثریت مردم ایران و حتی اصفهانیها از آثار جذاب و دیدنیهای این شهر است. مکانهایی که شاید مردم آنها را دیده باشند اما از کنارشان بهراحتی گذر کردهاند. بدین ترتیب بر آن شدیم تا پنجشنبه هر هفته نگاهی خلاصه به مکانهایی در اصفهان بیندازیم که شاید معروف نباشند ولی هرکدام شاهکاری از هنر ایرانی بهحساب میآیند.
در دوره پهلوی اول، یکی از شهرهایی که پس از انقلاب صنعتی اروپا، بیشترین نشانه صنعتی شدن در ایران را داشت، شهر اصفهان بود به همین دلیل رد پای اکثر کارخانجات عظیم و صنایع را میتوان در اصفهان پیدا کرد. در گذشته، صنعت نساجی یک از گستردهترین صنایع اصفهان بود. منسوجات اصفهانی با ظرافت و کیفیت تمامعیارشان با پارچههای خارجی در بازار ایران رقابت میکردند. حتی کشورهای اروپایی مانند انگلستان، آلمان و سوئد خریدار سرسخت پارچههای ایرانی بودند، اما نقش اصفهان در این هیاهوی صنعتی چیزی بس فراتر از سایر شهرها بود و باوجود بیش از ۲۰ کارخانه نساجی به منچستر ایران شهرت یافت.
وطن، نخستین جرقه صنعت نساجی در اصفهان
کارخانه وطن، نخستین کارخانه صنعتی ریسندگی اصفهان و سومین کارخانه در سراسر ایران بود که با همت و سرمایه «عطاءالملک دهش» و «حاج محمدحسین کازرونی» در سال ۱۳۰۴ هجری خورشیدی تا سیس شد.
فضلالله دهش، ملقب به عطاءالملک دهش فرزند یک تاجر شیرازی و تحصیلکرده کالج بمبئی و فارغالتحصیل رشته صنایع بود. او به فکر افتاد که همانند کارخانههای بزرگ در اروپا، یک کارخانه نساجی در اصفهان بسازد. دهش حدود سال ۱۳۰۰ خورشیدی به آلمان سفر کرد و با همکاری یک مهندس آلمانی، ماشینآلات کارخانه ریسندگی و بافندگی را تهیه و از راه بینالنهرین به اصفهان وارد کرد. عطاءالملک دهش در محله هفت دست اصفهان عمارتی داشت که بازمانده دوران صفوی بود و رو به ویرانی میرفت، او با هزینه خود عمارت را بازسازی و آن را به کارخانهای نسبتاً بزرگ تبدیل کرد.
کارخانه وطن، گامی مهم در صنعت ایران
حدود یک سال بعد در مرداد ۱۳۰۴ قسمت ریسندگی کارخانه وطن افتتاح شد. در سال ۱۳۰۵ تنها ۱۲ دستگاه در این کارخانه فعال بود، اما تنها پس از حدود پنج سال، تعداد دستگاهها به ۲۴ و تعداد کارگران به ۱۲۰۰ نفر افزایش یافت. سپس دولت صد هزار تومان وام با سررسید دوساله به این کارخانه داد تا بقیه دستگاهها را وارد کند. پس از چند سال میان دو شریک کارخانه اختلاف افتاد و با وساطت مقاماتی چون سید حسن مدرس (نماینده مجلس وقت) بنا شد که دهش کارخانه را به محمدحسین کازرونی واگذار کند. کارخانه وطن اصفهان بهعنوان سومین کارخانهای که در ایران تأسیس شد گام مهمی در صنعت ایران به شمار میآمد.
ورشکستگی نخستین کارخانه ریسندگی اصفهان
اما دوران صعود و توالی پیشرفت برای کارخانه وطن خیلی طولانی نبود. این کارخانه در سال ۱۳۵۲ به شهرک صنعتی محمودآباد منتقل و زمین آن در هفت دست به قطعات کوچک تفکیک و فروخته شد. در سال ۱۳۵۷ اموال حاج محمدجعفر کازرونی، مدیر کارخانه مصادره شد و کارخانه وطن از همان سال کمکم رونق خود را از دست داد؛ تا اینکه در سال ۱۳۸۳ پس از واگذاری این کارخانه به بخش خصوصی مشکلات پیش پای اولین کارخانه نساجی اصفهان بیشتر شده و سرانجام با ۳۰۰ کارگر تعطیل شد.
ساختمان کارخانه وطن با آن دودکشهای بلند و کارگاههای بزرگ، میتوانست به یکی از بهترین موزههای اصفهان در حوزه صنعت نساجی تبدیل شود، اما باوجود تلاشهای مکرر فعالان میراث فرهنگی اصفهان، تبدیل به نمایشگاه ماشین شد و هماکنون تنها کارگاه کوچکی از آن در شهرک صنعتی جی اصفهان باقی است.
نظر شما