دیدار با یزدان، نقاش مبتلا به اوتیسم

ساعت ۱۹ است و ترافیک شهر، ناخواسته ما را خسته کرده است اما با ورود به گالری دیدار و مشاهده نقاشی‌های روی دیوار و محیط سبز و فضایی که سرشار از محبت است آرامش یافتیم؛ تابلوهای رنگارنگ و زیبای روی دیوار ما را به یاد روزهای رنگین مدرسه انداخت...

به گزارش خبرنگار ایمنا، اوتیسم شاید نام عجیبی باشد اما بازدارنده نیست، همان‌طور که برای یزدان مرعشی نیز این‌گونه نبوده و نیست. نقاشی می‌کند، می‌نویسد، می‌خواند، انگلیسی و آلمانی می‌داند و خلاصه اینکه یزدان مثل همه است و حالا نقاشی‌های این نوجوان مبتلا به اوتیسم بر دیوارهای یکی از گالری‌های شهر، آرامش شیرینی را نصیبمان کرد که مشتاق شنیدن صحبتهایش شدیم.

با مداد رنگی آرامش خاصی دارم

یزدان مرعشی، هنرمند نقاش مبتلا به اوتیسم گفت: همه طرح‌هایم را دوست دارم زیرا آثارم را با خلاقیت خودم کشیده‌ام؛ من از کودکی نمی‌توانستم خط صافی بکشم، اما در سن ۲۳ سالگی جرقه‌ای در من به وجود آمد که توانستم آثاری با خط صاف طراحی کنم، ضمن اینکه همراهی و پیگیری مربیِ هنریِ من خانم سیستانی کمک کرد که من به طراحی و نقاشی علاقه‌مند شده و آن را ادامه دهم.

وی، ادامه داد: قرار است ماه دیگر در تهران نمایشگاهی برگزار کنم که امیدوارم در آنجا هم آثارم به فروش برود و حتی اگر این اتفاق در کشورهای دیگر انجام شود بسیار عالی است.

این هنرمند نقاش مبتلا به اوتیسم گفت: حدود یک سال برای نقاشی‌هایم زمان صرف کردم و در این مدت توانستم تجربه خاصی داشته باشم. تمام ۳۰ اثری که نقاشی کردم را با مداد رنگی کشیده‌ام به دلیل این که با مداد رنگی آرامش خاصی دارم مخصوصاً زمانی که با موزیک نقاشی‌هایم را می‌کشیدم.

مرعشی گفت: این اولین نمایشگاه انفرادی من بود اما نمایشگاهی را نیز به‌صورت گروهی در خانه صفوی برگزار کردم.

دیدار با یزدان، نقاش مبتلا به اوتیسم

یزدان سرشار از انرژی مثبت است

همچنین نسترن سیستانی، مربی هنر درمانگری یزدان مرعشی نیز اظهار کرد: در خانواده خودم سه نفر با معلولیت جسمی حضور دارند و همیشه برای من عجیب بود که چرا دیگران با نگاهی خاص به خانواده‌ام نگاه می‌کنند اما اتفاقاً هر سه توانمند هستند مثلاً دایی من دفتر فنی دارد و زن دایی من یک تایپیست موفق است.

وی ادامه داد: من مدرک کارشناسی گرافیک دارم و زمانی که در آکادمی رشد و حرکت تیریتا در زمینه گرافیک شروع به کار کردم آن‌ها ارتباط خوب من با بچه‌ها را دیدند و به من چند کتاب برای خواندن دادند و سپس آزمون شرکت کردم و توانستم با بچه‌های که اختلال و تفاوتی با بچه‌های دیگر داشتند مثل بچه‌های مبتلا به اوتیسم، سندروم دان، آپراکسیا و ایی دی اچ دی نقاشی کار کنم و با گذشت زمان انجمن اوتیسم اصفهان، مرکز فاطمه زهرا را در خیابان شیخ مفید را معرفی کردند و من در آنجا شروع به هنر درمانگری کردم.

این استاد هنردرمانگر گفت: تلاش زیادی کردم که تحصیلات آکادمیک خودم را پیش ببرم در صورتی که رشته‌ای به اسم هنر درمانی در ایران وجود ندارد و حتی فردی را پیدا نکردم که بتواند به من کمک کند پس خودم سعی کردم تا در یوتیوب، اینستاگرام، اینترنت، مقاله و کتاب‌ها و کمک استادانم مطالبی یاد بگیرم. کاری که فکر می‌کنم اکنون شاید کمکی به بچه‌ها می ند یادگیری آیلتس بود تا بتوانم روزی بعد از ایران در نقاط دیگر دنیا برای بچه‌ها گالری بزنم چراکه بچه‌ها هم این موضوع و به ویژه دیدن شدن را دوست دارند.

سیستانی گفت: با اطلاعاتی که از مقاله و تجربه به دست آورده بودم شروع کردم و اکنون ۶ سال است که در این زمینه کار می‌کنم؛ اولین قدم در کار من ارتباط گرفتن باب چه‌ها است؛ مثلاً یزدان مرعشی با انگیزه جلو آمد اما خیلی وقت‌ها هم بی‌حوصله می‌شد. به مرور با خانواده مرعشی و یزدان خیلی صمیمی شدم، یزدان یک نمونه از شاگردان من است اما من با همه شاگردانم به همین اندازه صمیمی هستم و کاری که با این بچه‌ها انجام می‌دهم این است که اول از همه سعی کردم تا به آن‌ها ارتباط نزدیکی برقرار کنم و بعد هنری را به آن‌ها آموزش دهم. آموزش‌ها نیز نسبت به توانایی‌ها و عدم توانایی‌های آن‌ها ارائه می‌شود.

وی اظهار کرد: من برای یزدان از تکنیک‌های دیگری مثل گواش نیز استفاده کردم، اما به دلیل داشتن به وسواس فکری که با اوتیسم مرتبط است با گواش ارتباط زیادی نگرفت. یزدان عاشق رنگ‌های شاد است حتی در انتخاب لباس‌های خود از رنگ تیره استفاده نمی‌کند زیرا می‌گوید از رنگ تیره انرژی منفی می‌گیرد در حالی که یزدان نیز پر از انرژی مثبت است.

این هنردرمانگر ادامه داد: من با شاگردانم سبک‌های متفاوتی را کار می‌کنم و هیچ کدام مثل هم نیستند و هر کدام سبک خودشان را دارند و دوست نداشتم هیچ وقت دستی در کار بچه‌ها باشد اما گاهی مجبور شدم در جایی به آن‌ها کمک کنم اما اصل کار به دست خودشان انجام شده است و سعی شده تا حتی خط خوردگی‌ها آن‌ها نیز در نقاشی‌هایشان هم بماند چون مُهر و سبک آن‌ها محسوب می‌شود.

دیدار با یزدان، نقاش مبتلا به اوتیسم

من می‌دانم خدا ما را فراموش نمی‌کند

فتانه قربان‌نیا، مادر یزدان مرعشی نیز اظهار کرد: یزدان سه ساله بود که متوجه شدیم علائم آسپرگر از بیماری‌های طیف اوتیسم را نشان می‌دهد. ما یزدان را نزد پزشک بردیم که بیماری او را تشخیص داد و به این ترتیب گفتاردرمانی، بازی درمانی و رفتار درمانی با وی را کار کردیم.

وی ادامه داد: زمانی که یزدان به مهدکودک رفت، کل روز را با او بودم تا با بچه‌ها ارتباط بگیرد و به دلیل اینکه یزدان بچه گوشه‌گیری نبود، او را به کلاس‌های مختلف می‌بردیم و با بانویی گفتار درمان در طیف اوتیسم آشنا شدم چون یزدان توانایی نه گفتن را نداشت و استادش با او شروع به کار کرد.

مادر یزدان مرعشی گفت: قدم‌های مختلفی برداشتیم و خانواده همسرم کنار ما بودند و به فرزندم محبت می‌کردند، یزدان هم جذب محبت می‌شد و همین باعث شد تا زمانی که بزرگ‌تر شد و به مدرسه رفت مشکلات زیادی پیدا کند و ما تصمیم گرفتیم یزدان را به دانشگاه بفرستیم تا در یک سطح اجتماعی دیگری قرار گیرد، اما با این که مشاور ما با رفتن یزدان به دانشگاه مخالف بود اما او را در رشته مدیریت گردشگری دانشگاه سیتی سنتر ثبت نام کردیم و من هم در کنار یزدان در همین رشته ثبت نام کردم و دو سال و نیم درس خواندم و یزدان هم توانست خود را در دانشگاه خیلی خوب بالا بکشد و حتی هم‌دانشگاهی‌ها و استادانش یزدان را دوست داشتند.

قربان‌نیا افزود: فرزندم موسیقی را خیلی دوست داشت به همین دلیل با انجمن اوتیسم مرتبط شدم و با یک مربی هنردرمانگر کلاس گرفت و اکنون یزدان می‌خواند و گیتار می‌زند، ضمن اینکه وقتی یزدان کلاس سوم دبستان بود و ما به اصفهان آمدیم کلاس زبان انگلیسی را نیز شروع کرد و اکنون زبان او در سطح عالی است و در دانشگاه هم زبان آلمانی یاد گرفت و توانست در این زمینه هم سطح بالایی باشد.

وی گفت: در همه این راه‌ها همسرم مثل یک کوه پشت ما بود و به من اعتماد کرد و اگر همراهی او نبود یزدان موفق نمی‌شد. من و همسرم همه جا و در تمام درمان‌ها کنار هم بودیم، متأسفانه انجمن اوتیسم اصفهان حمایت خاصی نمی‌کند و حتی برای بازدید از نمایشگاه یزدان هم نیامدند و در جواب پیام ما فقط یک استیکر فرستادند. من می‌دانم خدا ما را فراموش نمی‌کند.

کد خبر 546743

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.