دو برادر جسد پدرشان را به آتش کشیدند

دو برادر جسد پدرشان را به آتش کشیدند، انهدام باند بین‌المللی توزیع مشروبات الکلی و سلاح‌های جنگی، راز ثروت باد آورده مردی فاش شد، حمله مرگبار با چاقو و قمه به اورژانس بیمارستان، برداشت ۵۰ میلیون از حساب مرد مرده، بازداشت دزد ۱۸۰ هزار دلاری را در بسته خبری حوادث ایمنا بخوانید:

به گزارش خبرنگار ایمنا، عصر چهاردهم مهرماه گذشته بقایای اندکی از یک جسد سوخته درون نخاله‌های ساختمانی در انتهای بولوار اقدسیه مشهد کشف شد و بدین ترتیب تحقیقات پلیسی برای شناسایی هویت جسد در حالی با صدور دستورات ویژه‌ای از سوی قاضی محمود عارفی راد ادامه یافت که خبر این جنایت در صفحه حوادث روزنامه خراسان به چاپ رسید. وقتی این خبر در شهر منتشر شد، فردی با پلیس آگاهی تماس گرفت و از گم شدن ناگهانی یکی از بستگانش خبر داد. بدین ترتیب کارآگاهان جنایی زبده اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی وارد عمل شدند و به سرنخ‌هایی از پرونده مرد گم شده رسیدند که در منطقه الهیه سکونت داشت و همسر او نیز در پی یافتن شوهرش بود.

بنابراین گزارش کارآگاهان با شناسایی خانواده مقتول تحقیقات گسترده‌ای را در این‌باره آغاز کردند تا اینکه ایمان پسر مقتول مورد بازجویی قرار گرفت. قاضی ویژه قتل عمد که روی یک جنایت خانوادگی متمرکز شده بود، ناگهان با دیدن آثار سوختگی روی دست این جوان ۲۷ ساله بلافاصله دستور بازداشت وی را صادر کرد و از کارآگاهان خواست درباره آثار سوختگی تحقیق کنند چرا که احتمال می‌رفت او هنگام سوزاندن جسد دچار سوختگی شده باشد.

وقتی این جوان مورد بازجویی‌های تخصصی و فنی قرار گرفت ساعتی بعد به قتل پدر معتادش اعتراف کرد و اظهار کرد: او مادرم را خیلی آزار می‌داد و من طاقت رفتارهای خشن پدرم را نداشتم به همین دلیل تصمیم به قتل او گرفتم و جسدش را به آتش کشیدم. در ادامه بازجویی‌ها مشخص شد که احسان برادر متهم نیز در ارتکاب جنایت با وی همکاری کرده است.

ایمان اظهار کرد: پدرم معتاد به مواد مخدر صنعتی بود به همین دلیل مدام مادرم را اذیت می‌کرد. دیگر از رفتارها و پرخاشگری‌هایش به تنگ آمده بودم. حتی به خاطر دارم زمانی که کودکی پنج یا شش ساله بودم یک روز مقداری از مواد مخدر پدرم گم شد. او به همین دلیل مادرم را آن قدر با شیلنگ زد که همه بدنش کبود شد. این خاطرات وحشتناک از همان دوران خردسالی در ذهنم باقی ماند و رفتارهای خشن پدرم نیز ادامه داشت به گونه‌ای که وقتی چند ماه قبل فرزند من به دنیا آمد، مادرم برای دیدن نوه‌اش قدم به منزل ما گذاشت اما هنوز چند دقیقه بیشتر از حضور او سپری نشده بود که پدرم او را فرا خواند و اجازه نمی‌داد حتی برای دیدار نوه‌اش نیز به راحتی به منزل ما رفت و آمد کند که فقط دو کوچه با منزل آنها فاصله داشتیم.

خلاصه این رفتارهای نامتعارف پدرم، به جایی رسید که برای حمایت از مادرم تصمیم به قتل او گرفتم ولی فرصت مناسبی پیدا نمی‌کردم تا اینکه مدتی قبل خاله‌ام آش نذری داشت. آن روز مادرم با من تماس گرفت تا او را به خانه خواهرش ببرم. من هم بلافاصله مادرم را سوار بر وانت پیکان کردم و به سمت منزل خاله‌ام به راه افتادم. خوب می‌دانستم که هر بار خاله‌ام آش نذری دارد مادرم شب را نیز در خانه خواهرش می‌ماند تا روز بعد در شست و شوی ظروف و جمع‌آوری لوازم و تمیزکاری به او کمک کند. به همین دلیل موقعیت را برای قتل پدرم مناسب دیدم و از آنجا یک راست به خانه پدرم رفتم تا نقشه‌ام را با احسان در میان بگذارم.

برادرم به تازگی از خدمت سربازی بازگشته بود و در طبقه بالای منزل پدرم زندگی می‌کرد. من مدت‌ها بود که نقشه کاملی را برای قتل پدرم آماده کرده بودم به همین دلیل وقتی چند وقت قبل برای بررسی اوضاع اشتغال به تهران رفتم از خیابان ناصرخسرو مقداری داروی بیهوشی و دستبندهای پلاستیکی خریدم و آنها را در خانه‌ام پنهان کردم. آن روز برادرم با قتل پدرم مخالفت کرد اما در نهایت با یادآوری رفتارهای خشن و ظلم‌هایی که در حق مادرم کرده بود، او را راضی کردم که در اجرای سناریوی پدرکشی مرا یاری دهد.

متهم این پرونده جنایی در حالی که در تنگنای سوالات قاضی عارفی راد پاسخی جز سکوت نداشت، با بیان اینکه برای نجات برادرم از مجازات قانونی دروغ گفتم، به ادامه این ماجرای وحشتناک پرداخت و گفت: شب از نیمه گذشته بود که برادرم تک زنگ زد و من بلافاصله به طرف خانه پدرم حرکت کردم. با کلیدی که داشتم در حیاط را گشودم و وارد خانه شدم. پدرم به خواب عمیقی فرو رفته بود. به آرامی مواد بیهوشی را روی دستمال ریختم و آن را جلوی دماغش گرفتم. او که با این عمل چشمانش را باز کرد، فقط یکی دو بار دستانش را تکان داد اما خیلی زود بیهوش شد. من بی‌درنگ تشت پلاستیکی را از داخل آشپزخانه پر از آب کردم و سر پدرم را درون آن فشار دادم. مدتی در همان وضعیت نگه داشتم تا اینکه آخرین نفس‌هایش را کشید و جان سپرد. حالا باید برای انتقال جسد مرحله دوم نقشه‌ام را اجرا می‌کردم.

در این هنگام قاضی عارفی راد پرسید شما در مراحل بازجویی گفتید که برادرتان هنگام انتقال جسد وقتی متوجه جنایت شد که پای شما به چهارپایه فلزی برخورد کرد و با صدای آن برادرم از طبقه بالا به پایین آمد و در جریان قتل قرار گرفت اما این ماجرا با آنچه در صحنه جنایت رخ داده است، مطابقت ندارد. در همین حال مقام قضائی از احسان برادر کوچک متهم به قتل، خواست تا به طبقه بالای ساختمان برود و هر زمان صدای افتادن چهارپایه را شنید به طبقه پایین بیاید اما هرچه متهم چهارپایه را به کف اتاق و در و دیوار کوبید کسی متوجه صدای چهارپایه نشد و احسان هم پایین نیامد.

در این هنگام متهم که دیگر نمی‌توانست به داستان ساختگی خودش ادامه دهد با بیان اینکه برادرم در صحنه جنایت حضور داشت به تشریح سکانس‌های پنهان دیگری از سناریوی پدرکشی پرداخت و ادامه داد: وقتی پدرم خفه شد دست و پاهای او را با دست بندهای پلاستیکی بستم و تا صبح منتظر ماندیم، بعد هم از طریق سایت دیوار یک کمد چوبی خریدم و با وانت کمد را به منزل پدرم آوردم. با کمک برادرم جسد را درون کمد گذاشتیم و آن را به زمین‌های انتهای اقدسیه در نزدیکی منزل آباد بردیم، جایی که نخاله‌های ساختمانی زیادی در آنجا ریخته بودند.

در مسیر من دو ظرف ۱۰ لیتری بنزین هم از پمپ بنزین خریده بودم که داخل وانت قرار داشت. با کمک برادرم جسد را بیرون آوردیم و کنار نخاله‌ها درون همان تابوت چوبی (کمد) آتش زدیم. آنقدر خار و خاشاک و چوب ریختیم تا اینکه جسد به طور کامل در شعله‌های آتش سوخت. بعد هم سنگ و کلوخ‌های بزرگ را از اطراف جمع کردیم و روی جسد انداختیم تا دفن شد و اثری باقی نماند. در همین حال قسمتی از دستم نیز سوخت ولی به آن اهمیت ندادم. سپس برادرم را به خانه رساندم و خودم نیز به منزلم رفتم تا اینکه مدتی بعد دستگیر شدم.

پس از پایان اعترافات متهمان و روشن شدن زوایای پنهان این جنایت تکان دهنده، قاضی ویژه قتل عمد در حالی هر دو متهم را با صدور قرار بازداشت موقت روانه زندان کرد که دیگر گره کوری در این پرونده جنایی دیده نمی‌شد.

انهدام باند بین‌المللی توزیع مشروبات الکلی و سلاح‌های جنگی

سردار مسلمی فرمانده سپاه کربلای مازندران اظهار کرد: سربازان گمنام امام زمان (عج) سپاه کربلای مازندران، در عملیاتی موفق شدند هفت شاخه از باند بین‌المللی توزیع مشروبات الکلی متشکل از ۱۳ قاچاقچی را شناسایی و دستگیر کنند.

وی افزود: انواع شیشه و قوطی مشروبات الکلی خارجی قاچاق به همراه ۴۳ قبضه سلاح غیر مجاز جنگی و شکاری به ارزش ۸۰۰ هزار دلار کشف و ضبط شد. این افراد مشروبات الکلی را در ظرف‌های نوشابه و ساندیس با نشان‌های تجاری معروف فعلی جاسازی می‌کردند و سلاح‌های جنگی را با تضمین و بی‌سیم از ساعت ۲۴ تا ۵ بامداد به مشتریان تحویل می‌دادند.

فرمانده سپاه کربلای مازندران با بیان اینکه مشروبات الکلی از اروپا و کشورهای حاشیه خزر به اقلیم کردستان عراق ارسال و به کشور وارد می‌شد، مکان دستگیری ادام دارسرشبکه این باند توزیع را در پنج شهر استان اعلام کرد.

کریمی دادستان مرکز استان نیز با اشاره به اینکه افراد دستگیر شده چندین پرونده قضائی در حوزه حمل، نگهداری و خرید و فروش انواع سلاح‌ها و مشروبات الکلی خارجی در استان‌های مختلف کشور دارند، اظهار کرد: در یک سال گذشته ۱۰ نفر به علت مصرف همین مشروبات خارجی در مازندران جان باختند.

وی افزود: افرادی که بخواهند در نظام جمهوری اسلامی ناامنی و فساد ایجاد کنند از تیر رس دستگاه‌های امنیتی و قضائی در امان نخواهند بود و عوامل اخلال و فساد در هر کشوری باشند، دستگیر و مجازات خواهند شد.

راز ثروت باد آورده مردی فاش شد

سردار علی‌اکبر جاویدان فرمانده انتظامی استان کرمانشاه اظهار کرد: پس از مراجعه یک خانم به پلیس فتا مبنی بر سرقت ارزهای دیجیتال از کیف پول الکترونی‌اش، موضوع به صورت ویژه در دستور کار قرار گرفت. بنا بر اظهارات شاکی ارزش ارز مسروقه وی ۳۱ میلیارد و ۴۵۰ میلیون ریال بوده و رمز و پسورد کیف پول خود را نیز در اختیار هیچ‌کسی قرار نداده است.

وی ادامه داد: مأموران پلیس فتا با دریافت این گزارش تحقیقات تخصصی خود را آغاز و توانستند با انجام کارهای اطلاعاتی متهم پرونده که برادر همسر فرد شاکی بود را شناسایی و دستگیر کنند. متهم دستگیر شده در بازجویی‌های به عمل آمده توسط پلیس به جرم خود اعتراف و عنوان کرد با سوء‌استفاده از اعتماد همسر برادرش به گوشی وی دسترسی و با کسب اطلاعات کیف پول الکترونیکی وی، مبلغ ۳۱ میلیارد و ۴۵۰ میلیون ریال ارز دیجیتال را سرقت کرده است.

فرمانده انتظامی استان کرمانشاه در پایان از معرفی سارق دستگیر شده به دستگاه قضائی جهت سیر مراحل قانونی و خبر داد.

حمله مرگبار با چاقو و قمه به اورژانس بیمارستان

شب گذشته در ادامه درگیری‌ها و قتل بلوار شهید بهشتی نیشابور، درگیری بین چهار نفر از اعضای این خانواده‌ها به وقوع پیوست. در حالی که یکی از افراد درگیر در این حادثه در بخش اورژانس بیمارستان حکیم بستری بود سه نفر با حمله قمه و چاقو وارد بیمارستان شدند و درگیری در این بخش ایجاد کردند که باعث رعب و وحشت مردم و همراهان آن‌ها شد.

هنوز لحظاتی از پایان این درگیر نگذشته بود که پیکر خون‌آلود جوانی ۲۸ ساله وارد اورژانس بیمارستان حکیم نیشابور شد و دو ساعت بعد و حدود ساعت ۳۰ دقیقه بامداد فوت کرد. بر اساس پیگیری‌های صبح توس فرد فوت شده میوه‌فروش بوده است که بر اثر نزاعی با دو نفر مورد ضرب چاقو قرار می‌گیرد و فوت می‌کند.

علیرضا حسینعلی زاده اظهار کرد: پس از اعلام خبر قتل بر اثر نزاع پیگیری موضوع در دستور کار کلانتری ۱۳ و آگاهی قرار گرفت و با شناسایی متهمین با دستور مقام قضائی در کمتر از یک ساعت شبانه این افراد دستگیر شدند. پس از بازجویی فنی از این دو نفر، یکی از این افراد با سن ۳۳ سال، به قتل با سلاح سرد اعتراف کرد.

برداشت ۵۰ میلیون از حساب مرد مرده

اول آذر ماه امسال، زن میانسالی به کلانتری جوادیه رفت و از ناپدید شدن همسرش خبر داد و اظهار کرد: همسرم اردشیر کارمند یک شرکت است و دو روز قبل برای انجام کاری در سبزه میدان از خانه خارج شد. بعد از آن هرچه با تلفن همراه او تماس گرفتم، خاموش بود.

با شکایت زن جوان پرونده‌ای در شعبه یازدهم دادسرای امور جنایی پایتخت تشکیل شد و به دستور بازپرس مصطفی واحدی، تحقیقات برای یافتن اردشیر در دستور کار قرار گرفت. در حالی که تحقیقات برای یافتن وی ادامه داشت، روز چهارم آذر جسد مرد میانسال در حوالی میدان شوش، کشف و در ادامه بررسی‌ها، مشخص شد که از حساب این مرد حدود ۵۰ میلیون تومان برداشت و با این پول تلفن همراه و وسایل دیگری خریداری شده و همچنین در یکی از پمپ بنزین‌ها با کارت وی پول برای سوخت‌گیری برداشت شده است.

مأموران بلافاصله راهی پمپ بنزین شده و در بازبینی دوربین‌های پمپ بنزین، تصویر دو مرد جوان به‌دست آمد که با کارت بانکی اردشیر، به خودروی پرایدشان بنزین زده بودند. سرانجام از روی شماره پلاک خودرو، هویت سرنشینان آن شناسایی و دو مرد جوان دستگیر شدند، اما متهمان مدعی شدند اردشیر را نمی‌شناسند و کارت او را مردی به نام امیر به آنها داده است.

یکی از متهمان اظهار کرد: امیر به ما کارت بانکی می‌داد و از ما می‌خواست که با آن کارت‌ها خرید کنیم یا پول‌ها را به حساب خودمان و از آنجا به حساب او واریز کنیم. به نوعی می‌خواست ما برای او پولشویی انجام دهیم و بابت کاری که می‌کردیم هم مبلغی را دریافت می‌کردیم.

با توجه به اظهارات دو مرد جوان، تحقیقات برای شناسایی امیر به دستور بازپرس جنایی ادامه دارد.

بازداشت دزد ۱۸۰ هزار دلاری

سرهنگ کارآگاه قاسم دستخال رئیس پایگاه سوم پلیس آگاهی تهران اظهار کرد: در پی کیف قاپی دو موتورسوار در محدود خیابان میر داماد تیمی از کارآگاهان مسئولیت پرونده را بر عهده گرفتند.

وی با بیان اینکه سارقان کیف حاوی ۱۸۰ هزار دلار شهروندی را سرقت کرده بودند، افزود: در تحقیقات میدانی تصویری از چهره یکی از سارقان به دست آمد که با تطبیق چهره وی با آلبوم تصاویر متهمان، هویت یکی از آنها شناسایی شد و مخفیگاه متهم در یکی از شهرستان‌های غرب کشور شناسایی و پس از هماهنگی قضائی دستگیر و به این پایگاه انتقال یافت.

رئیس پایگاه سوم پلیس آگاهی تهران با اشاره به اعتراف متهم با همکاری همدستش، خاطرنشان کرد: کشف جزئیات پرونده و دستگیری متهم فراری در دستور کار کارآگاهان قرار دارد.

کد خبر 543276

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.