قتل معلم جوان با ضربه‌های سنگ در زنجان

قتل معلم جوان با ضربه‌های سنگ در زنجان، تصادف مرگبار اتوبوس در کردستان، هلیا قربانی هوس شد، جسد رها شده زنی در گلستان، راز پلید ساغر زن تهرانی فاش شد، خانه حمام خون بود را در بسته خبری حوادث ایمنا بخوانید:

به گزارش خبرنگار ایمنا، سرهنگ کارآگاه جعفر رحمتی رئیس پلیس آگاهی فرماندهی انتظامی استان زنجان در رابطه با ماجرای قتل معلم زنجانی، اظهار کرد: عصر روز ۹ آبان‌ماه امسال، فردی از دبیران آموزش‌وپرورش استان زنجان مفقود می‌شود که همسرش در صدد پیدا کردن وی برمی‌آید اما موفق نمی‌شود؛ نهایتاً روز بعد فقدان همسرش را به پلیس آگاهی اعلام می‌کند و طبق گفته همسر این شخص، فرد مفقود شده تاکنون سابقه مفقودی نداشته است.

وی افزود: در همان ساعات اولیه، پلیس به شخصی مشکوک شده و سریعاً فرد را دستگیر کرده و مورد بازجویی قرار می‌دهد که متأسفانه وی راز یک جنایت آشکار می‌کند.

رئیس پلیس آگاهی فرماندهی انتظامی استان زنجان با بیان اینکه قاتل پس از انجام اقدامات فنی و شگردهای پلیسی، به قتل فجیع معلم زنجانی اعتراف کرد، ادامه داد: طبق گفته قاتل، وی به دلیل اختلافات مالی تصمیم به قتل این معلم زنجانی گرفته و با کشاندن او به یکی از روستاهای منطقه قره‌پشتلو و هدایت وی به سمت یک حفره، با سنگ‌های بزرگ به او حمله کرده و قتل انجام می‌شود.

وی تصریح کرد: قاتل متولد ۱۳۶۰ و مقتول متولد ۱۳۵۵ بوده است. قاتل دقیقاً با هدف قتل، معلم جوان را به روستا کشانده است، زیرا نمی‌توانست مطالبات آن مرحوم را ادای کند، به همین سبب به دنبال حذف او برمی‌آید.

سرهنگ رحمتی خاطرنشان کرد: مردم در معاملات خود دقت کنند و به مسائل واهی امیدوار نشوند. حتماً معاملات را به شکلی قانونی ثبت و ضبط کنند و به طرف مقابل که بُعد شخصیتی آن معلوم نیست، اعتماد نکرده و معامله نکنند، زیرا چنین عواقب تلخی گریبان‌گیر آنان خواهد شد.

تصادف مرگبار اتوبوس در کردستان

سرهنگ عیسی گوهری، فرمانده پلیس‌راه استان کردستان در خصوص تصادف مرگبار در جاده سقز-دیواندره، اظهار کرد: یک دستگاه اتوبوس اسکانیا با یک دستگاه کشنده ولوو ساعت ۱۰ دقیقه بامداد در محور سقز-دیواندره در محدوده روستای جنیان برخورد کرد که منجر به سه کشته و زخمی شدن تعداد زیادی از هموطنانان شد.

وی افزود: بر اثر این تصادف دو نفر در محل تصادف کشته شده و یک نفر از مسافران خانم که حالش وخیم بود بر اثر شدت جراحات در بیمارستان جان باخت و از افراد مصدوم حادثه نیز حال دو نفر دیگر وخیم است.

فرمانده پلیس‌راه استان کردستان ادامه دارد: علت حادثه توجه‌نکردن به جلو ناشی از خستگی و خواب‌آلودگی راننده اتوبوس بوده است و اتوبوس از استان کرمانشاه به سمت استان آذربایجان غربی در حال تردد بوده است.

هلیا قربانی هوس شد

دوشنبه ۲۹ شهریورماه، هلیا طبق معمول همیشه در کوچه مشغول دوچرخه‌سواری بود، اما ناگهان حدود ساعت پنج عصر از خانه همسایه با وحشت و گریه بیرون دوید. نریمان. غ، مردی ۴۵ ساله که در همسایگی خانه این دختر هفت ساله، به همراه خانواده‌اش زندگی می‌کرد. یک هفته‌ای می‌شد که همسر و دختر ۱۳ ساله‌اش به خانه یکی از اقوام‌شان در مریوان رفته بودند.

آن روز عصر، وقتی هلیا در حال دوچرخه‌سواری بود، نریمان با افکاری منزجرکننده، این دختر هفت ساله را به داخل خانه‌اش کشاند و او را مورد آزار و اذیت جنسی قرار داد. آن روز در ورودی خانه‌اش را نیمه باز گذاشت که اگر کسی وارد خانه شد؛ متوجه شود. هنوز هیچ‌کس نمی‌داند، هلیا چه مدت مورد آزار و شکنجه این مرد متجاوز قرار گرفت.

ابا سر رسیدن شاگرد مغازه پدر هلیا در آن کوچه، نریمان به وحشت افتاد. با دست‌هایش جلوی دهان هلیا را گرفت تا او نتواند فریاد بکشد، اما در لحظه‌ای چشم بر هم زدن هلیا موفق شد از دست این مرد ۴۵ ساله متجاوز فرار کند. همان روز شاگرد مغازه پدر هلیا با دیدن وضعیت این دختر، به پدرش خبر می‌دهد و نریمان. غ از ترس، خودش را در خانه حبس می‌کند.

چند ساعت بعد، پدر هلیا به اداره آگاهی موضوع را اطلاع می‌دهد. مأموران با در دست داشتن حکم ورود به منزل، نریمان. غ را پس از چهار، پنج ساعت که خود را در خانه حبس کرده بود، دستگیر می‌کنند و هلیا پس از این اتفاق وحشتناک، دچار مشکلات شدید روحی شد.

پدر هلیا اظهار کرد: ۳۳ ساله هستم و دو فرزند دارم. دخترم هفت سالش تموم نشده و پسرم هم یک‌سال ونیم دارد. خانه ما تا مغازه، حدود صد متر فاصله دارد. آن روز شاگردم را فرستادم تا از همسرم یخ بگیرد. وقتی به خانه می‌رسد، هلیا از زیر در او را میبند و فرار می‌کند. هلیا می‌گوید تا او را دیدم جیغ کشیدم.

شاگردم می‌گوید: آن روز هلیا را نیمه‌لخت دیده. یعنی با لباس‌هایی که از تنش کنده شده به کوچه می‌دود. وقتی از او چهشده، هلیا می‌گویده هیچی و با به خانه می‌رود. وقتی شاگردم مغازه برگشت و این را تعریف کرد و گفتم حتماً با همبازیاش دعواش شده. هنوز نیم ساعت از اومدن شاگردم نگذشته بود که خانمم زنگ زد و گفت بیا اتفاقی افتاده. همسایه هم سریع به خانمم گفته شرمنده، من مست بودم، اشتباه کردم، کسی نفهمه. وقتی به خانه رسیدم، فرار کرد و به خانه رفت و در را قفل کرد. به ۱۱۰ اطلاع دادیم.

هر چه در زدیم و صدایش کردیم خود را قائم کرده؛ بیرون هم نمی‌آمد. تلفنم زنگ خورد، خودش بود. مامورها هم شاهد هستند؛ گفت من خونه نیستم، فرار کردم. بیا یه جوری خودمون حلش کنیم. با این حال تا ساعت نه و ده شب بیرون نیامد. حتی به مأموران هم گفت من خونه نیستم، فرار کردم. با هماهنگی مأموران و دادستان حکم ورود به خانه گرفتیم تا در رو بشکنیم.

ناگهان به یکی از همسایه‌ها که او نیز داخل کوچه کنار ما وایساده بود زنگ زد و گفت یه جوری اینارو بفرست برن که من بی‌ام بیرون و فرار کنم. همسایه هم با گفتن بد و بیراه ادامه داد بیا پایین، حکم خونه رو هم گرفتن. یه کاری نکن در رو بشکنن بیان تو. بالاخره بیرون آمد، مأموران او را دستگیر کرده و به کلانتری بردند. خود او اعتراف کرد و گفت مست بودم و دیدم هلیا تنها دوچرخه‌سواری می‌کنه، بهش گفتم بیا داخل خونه ما، تا دوچرخه‌ات را درست کنم. نریمان قبلاً در دادگاه پرونده داشته و از یه زن در فضای مجازی اخاذی کرده بود و آن زن از نریمان شکایت کرده بود. خیلی‌ها هم جرأت نکرده بودند از او شکایت کنند. وضع مالی خوبی دارد، معتاد است و نانوایی دارد.

وی ادامه داد: هلیا اصلاً از خونه بیرون نمیاد، حرف نمی‌زنه، غذا نمی‌خوره، تلویزیون نمی‌بینه، باید یک ساعت با او حرف بزنیم تا کلمه‌ای حرف بزند. نسبت به یک هفته قبل از اون اتفاق ۹۰ درصد رفتارهایش تغییر کرده است. در دادگستری گریه می‌کرد و می‌گفت این و آزاد نکنین. دوباره میاد بیرون من رو اذیت می‌کنه. وقتی هم تو دادگاه از هلیا پرسیدن چی شد، گفت اون روز من رو اذیت کرد و با دستاش جلوی دهانم را گرفت.

از روزی که کرونا شروع شد، دخترم اجازه داشت روزی یک ساعت در کوچه با دوستاش دوچرخه‌سواری کند. همیشه وقتی هلیا بیرون می‌رفت همسرم از پنجره نگاهش می‌کرد. آن شب قرار بود دوستم و همسرش برای مهمانی بیایند. همسر دوستم آن روز زودتر آمده بود و با همسرم گرم صحبت بودند، به همین علت لحظه‌ای همسرم از هلیا غافل شده و آن اتفاق می‌افتد.

جسد رها شده زنی در گلستان

سرهنگ الیاس تازیکه فرمانده انتظامی علی‌آباد کتول شامگاه چهارشنبه اظهار کرد: در پی تماس با مرکز فوریت‌های پلیسی در خصوص کشف یک جسد در یکی از نقاط شهر فاضل‌آباد بلافاصله مأموران انتظامی در محل حاضر شدند.

وی ادامه داد: تحقیقات مقدماتی نشان می‌دهد جسد مربوط به یک خانم است که احتمالاً به قتل رسیده است. با هماهنگی مرجع قضائی جسد به پزشکی قانونی منتقل و تحقیقات برای کشف حقیقت در جریان است. بلافاصله پرونده قضائی و انتظامی تشکیل شده و کارآگاهان در حال بررسی موضوع هستند و جزئیات پس از تحقیقات تکمیلی اطلاع‌رسانی خواهد شد.

راز پلید ساغر زن تهرانی فاش شد

سرهنگ کارآگاه قاسم دستخال رئیس پایگاه سوم پلیس آگاهی تهران بزرگ اظهار کرد: پرونده‌ای به همراه یک متهم به اسم زهره با دستور مقام قضائی و به اتهام جعل اسکناس به پلیس آگاهی ارجاع شد که در تحقیقات اولیه و با اظهارات ضد و نقیض، متهم سعی در کتمان حقیقت داشت که در بازجویی‌های تکمیلی لب به اعتراف گشود و اظهار داشت اسکناس‌ها را از شخصی به اسم ساغر که با همدستی شوهرش به نام نوید اقدام به جعل اسکناس می‌کرد، گرفته است.

وی افزود: در بازرسی از منزل زهره، ۴۰ قطعه تراول چک یکصد هزار تومانی و ۱۲ قطعه تراول ۵۰ هزار تومانی کشف شد، با توجه به اهمیت جعل اسکناس و با دستور مرجع قضائی دستگیری دیگر متهمان پرونده نیز در دستور کار قرار گرفت.

رئیس پایگاه سوم پلیس آگاهی تهران بزرگ تصریح کرد: کارآگاهان در یک عملیات غافلگیرانه ساغر و همسرش نوید را شناسایی و دستگیر کردند که در تحقیقات پلیسی هر دو متهم به بزه انتسابی اعتراف کردند. پرونده به همراه متهمان و برای پیگیری مراحل قانونی به دادسرا ارجاع شد. انجام تحقیقات تکمیلی و شناسایی محل جعل اسکناس‌ها، همچنان ادامه دارد.

خانه حمام خون بود

ساعت ۲۳:۴۰ دقیقه شب گذشته سه‌شنبه یازدهم آبان ماه ساکنان خیابان رضایی شهرک صاحب الزمان در محله یافت آباد، کشف جسد خون‌آلود مرد میانسالی را در خانه‌اش به پلیس تهران گزارش کردند. به دنبال اعلام این خبر بازپرس ویژه قتل و کارآگاهان پلیس آگاهی در صحنه حاضر شدند و تحقیقات خود را آغاز کردند.

تیم جنایی و کارآگاهان پلیس آگاهی پس از حضور در صحنه با جسد خونین مرد حدوداً ۵۱ ساله‌ای رو به رو شدند اما مشخص نبود مرد میانسال به قتل رسیده یا به دلیل حادثه دلخراش مرگ او را در خانه مجردی‌اش رقم زده است.

تحقیقات میدانی از اهالی خیابان رضایی حاکی از آن بود، متوفی مجرد است. همچنین همسایه‌ها در شب حادثه رفت و آمد مشکوکی به خانه مرد میانسال مشاهده نکرده‌اند و صدای خاصی نشنیده‌اند. با دستور بازپرس پرونده جسد مرد میانسال جهت آزمایش‌های لازم به پزشکی قانونی منتقل شد.

کد خبر 533237

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.