یوم‌الله ۱۳ آبان؛ یادآور شجاعت شهدای دانش‌آموز

یوم‌الله ۱۳ آبان در بر دارنده رویدادهای مهمی در تاریخ مبارزات ملت مسلمان ایران به ویژه دانش‌آموزان است که وجه اشتراک این رویدادها در بصیرت انقلابی و بینش سیاسی فرزندان نوجوان و جوان و سایر قشرهای این ملت در مبارزه با استکبار جهانی تبلور یافته است.

به گزارش خبرنگار ایمنا، بیش از ۳۶ هزار شهید دانش‌آموز در کشور داریم و در این میان سهم استان اصفهان حدود ۵۵۰۰ دانش‌آموز شهید است که در برهه‌ای حساس و سرنوشت ساز کشور نقش آفرینی کردند و حماسه آفریدند.

هشت سال دفاع مقدس بیشترین حماسه از این دانش آموزان را به تصویر کشید، در واقع بیش از یک ششم شهدای دوران دفاع مقدس را دانش آموزان تشکیل می‌دهند.

در ۱۳ آبان سال‌های ۵۷ و ۵۸ کشتار وسیعی از قشر دانش‌آموز جامعه انجام شد که تبیین‌کننده نقش اثرگذار این قشر در دستیابی به اهداف والای نظام بوده است. بیشتر مبارزات دوران طاغوت را دانش‌آموزان در سال‌های ۵۶ و ۵۷ با شرکت در تظاهرات، تجمعات، همایش‌ها، انجام دادند که اکثر آنان را دبیرستانی‌ها و محصلان مقطع راهنمایی تشکیل می‌دادند.

به بهانه روز دانش‌آموز مروری بر زندگی تعدادی از شهدای دانش‌آموزی که در دفاع مقدس به شهادت رسیده‌اند، کردیم:

شهید محمدحسین فهمیده، شهیدی فداکار

محمدحسین فهمیده، فرزند محمدتقی در سال ۱۳۴۶ در خانواده‌ای مذهبی در محله پامنار شهر قم چشم به جهان گشود. او دوران کودکی را همراه سایر فرزندان خانواده و در کنار برادرش داوود که سه سال بعد از شهادت محمدحسین، شهید شد، با صفا و صمیمیت و در زیر سایه محبت و توجه پدر و مادری مهربان، سپری کرد. فهمیده ۱۲ ساله بود که حوادث کردستان اتفاق افتاد. خود را به کردستان رساند، ولی به دلیل کمی سن، برادران کمیته او را باز می‌گردانند و درصدد برمی‌آیند که در حضور مادرش از او تعهد بگیرند که دیگر از شهرستان خارج نشود. در همان روزهای نخست جنگ تحمیلی، محمدحسین تصمیم می‌گیرد که به جبهه برود و با متجاوزان بعثی بجنگد.

شهید فهمیده که در عزم خود راسخ بود، خود را به شهرهای جنوب کشور می‌رساند و هرچه تلاش می‌کند که همراه گروهی که عازم خطوط مقدم جبهه هستند، برود، موفق نمی‌شود. تا با گروهی از دانشجویان انقلابی دانشکده افسری برخورد کرده و به نزد فرمانده آنان می‌رود و از او می‌خواهد که وی را با خود ببرند. فرمانده امتناع می‌کند، اما شهید فهمیده آنقدر اصرار می‌کند تا فرمانده را متقاعد می‌کند که برای یک هفته او را همراه خود به خرمشهر ببرد.

او به اتفاق دوست شهیدش محمدرضا شمس، در یک سنگر قرار داشتند تا در هجوم عراقی‌ها به خرمشهر محاصره می‌شوند. محمدرضا شمس، دوست و هم سنگر حسین زخمی می‌شود و حسین با سختی و زحمت زیاد او را به پشت خط می‌رساند و به سنگر خود بر می‌گردد و می‌بیند که تانک‌های عراقی به طرف رزمندگان اسلام هجوم آورده و در صدد محاصره آنها هستند. حسین در حالی که تعدادی نارنجک به کمرش بسته و در دستش گرفته بود به طرف تانک‌ها حرکت می‌کند. تیری به پای او می‌خورد و از ناحیه پا مجروح می‌شود.

با این وجود خود را به تانک پیشرو می‌رساند و آن را منفجر می‌کند و خود نیز تکه تکه می‌شود. افراد دشمن گمان می‌کنند که حمله‌ای از سوی نیروهای ایرانی انجام شده است همه روحیه خود را می‌بازند و با سرعت تانک‌ها را رها کرده و فرار می‌کنند. در نتیجه، حلقه محاصره شکسته می‌شود و نیروهای کمکی هم می‌رسند و آن قسمت را از وجود متجاوزان پاک سازی می‌کنند.

صدای جمهوری اسلامی ایران با قطع برنامه‌های خود اعلام می‌کند که نوجوانی ۱۳ ساله با فداکاری زیر تانک عراقی رفته آن را منفجر کرده و خود نیز به شهادت رسیده است. امام (ره) در پیامی جملات معروف خود را پیرامون او می‌فرمایند: "رهبر ما آن طفل ۱۳ ساله‌ای است که با قلب کوچک خود که ارزشش از صدها زبان و قلم بزرگ‌تر است، با نارنجک، خود را زیر تانک دشمن انداخت وآن را منهدم نمود و خود نیز شربت شهادت نوشید."

شهید مهرداد عزیزاللهی، یکی از شهدای دلیری که غواص بود

دانش آموز شهید «مهرداد عزیزاللهی» در مهرماه سال ۱۳۴۶ در شهر اصفهان به دنیا آمد. دوران کودکی خود را در کنار برادر خویش مسعود که او نیز به فیض شهادت نائل شده، سپری کرد. تحصیلات راهنمایی را به پایان نرسانده بود که با جثه‌ای کوچک ولی روحی بلند و شجاعتی وصف ناپذیر به جبهه اعزام شد و همزمان با حضور در جبهه‌های نبرد حق علیه باطل، در سنگر علم و دانش و تا قبل از شهادت درس خود را تا سال سوم هنرستان در رشته برق الکترونیک ادامه داد.

شهید «مهرداد عزیز اللهی» در سال ۱۳۶۴، در عملیات کربلای ۴ در جزیره «ام الرصاص» در حال غواصی به شهادت رسید و جاودانه شد.

شهید علیرضا کریمی، شهیدی که پیکرش ۱۵ سال بعد از شهادت بازگشت

شهید علیرضا کریمی متولد ۲۲ شهریور سال ۱۳۴۵ است که مقارن با ایام ماه مبارک رمضان در محله سیچان اصفهان به دنیا آمد. وقتی به دنیا آمد کبدش رو از دست داد و همه دکترها از او قطع امید کرده بودند. خانواده‌اش علیرضا را با توسل به حضرت عباس (ع) باز گرفتند و علیرضا که بزرگ شد ارادت خاصی به حضرت عباس داشت بعد که رفت جبهه هم مسئول دسته گروهان حضرت ابالفضل (ع) شد آخرین باری که به جبهه می‌رفت گفت: «ما مسافر کربلائیم؛ راه کربلا که باز شد برمی‌گردم.»

در سال ۱۳۶۱ در عملیات والفجر یک واقع در منطقه عملیاتی فکه- تنگه ابوغریب هر دو پای علیرضا مورد هدف تیرهای بعثی قرار می‌گیرد. همین که می‌خواست خودش را به تپه برساند، تانک بعثی‌ها از روی پاهایش رد شد و در حالی که ۱۶ سالش بود به شهادت رسید.

۱۵ سال بعد پیکرش بازگشت. همان روزی که اولین کاروان به طور رسمی به سوی کربلا می‌رفت. و روزی که تشییع شد تاسوعا بود. روز حضرت اباالفضل (ع) . در آخرین نامه‌اش نوشته بود: «به امید دیدار در کربلا»؛ عاشق آقا ابوالفضل (ع) بود و پیکرش بعد از ۱۶ سال در شب تاسوعا به آغوش مادر بازگشت؛ علیرضا تاکنون مشکل سفر کربلای بسیاری از عاشقان را حل کرده است.

کد خبر 533111

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.